فهرست مطالب

فصلنامه نقد و نظر
پیاپی 1 (زمستان 1373)

  • تاریخ انتشار: 1373/10/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • مفهوم «توانایی» و راهکار شرطی مور
    بهرام علیزاده * صفحه 0

    عبارت فاعل از " توانایی انجام فعل به گونه دیگر" برخوردار است به چه معناست. مباحث بسیاری در فلسفه معاصر پیرامون معنای این عبارت مطرح شده است. جی ای مور در کتاب اخلاق استدلال کرده است که فاعل از توانایی انجام فعل به گونه دیگر برخوردار است تنها اگر به گونه دیگر انتخاب کرده باشد. نخستین بار آستین ردیه‌ای بر تحلیل شرطی مور نگاشته است. او معتقد بود که دسته‌ای از جملات با ظاهر شرطیه - اگر-آنگاه - به معنای واقعی شرطیه‌ محسوب نمی‌شوند، مثل این گزاره که " می‌توانستم به گونه دیگر عمل کنم اگر آنگونه می‌خواستم". پس از او، چیزم و لرر تلاش کرده‌اند هر گونه تحلیل شرطی از عبارت "S می‌تواند X را انجام دهد" را رد کنند. به نظر آنها گزاره‌هایی با قالب "اگر C محقق باشد S عمل X را انجام خواهد داد" با گزاره ""S می‌تواند عمل X را انجام دهد" هم‌معنا نیست. بروس آون معادله بالا را معادله‌ای درست می‌داند و معتقد است که استدلال چیزم و لرر حاوی نوعی مصادره به مطلوب است. در این مقاله ضمن مروری بر این بحث، مدعای طرفین را بررسی کرده و خواهم گفت که اشکال‌های بروس آون قانع کننده نیستند.

    کلیدواژگان: توانایی، توانایی انجام فعل به گونه دیگر، تحلیل شرطی، آزادی، مور
  • سرمقاله
    سردبیر صفحه 1
  • اقتراح
  • اقتراح درباره مبانی اجتهاد - نظر خواهی از آقایان: ابوالقاسم گرجی، ناصر کاتوزیان، سیدکاظم حائری، محمدحسن مرعشی، محمد هادی معرفت، محمد مجتهد شبستری
    صفحه 2
  • مقالات
  • محمدرضا حکیمی صفحات 107-121

    در این مقاله نخست ضمن تعریف دین و اینکه تنها از طریق اجتهاد می‏توان به تعیین مسیر «حوادث واقعه‏» پرداخت، به فلسفه وجودی اجتهاد و آنچه باید مطمح‏نظر مجتهدین باشد، پرداخته شده است. در ادامه مقاله به تعریف عدالت اشاره گشته و به این نکته تنبه داده شده است که در استنباط احکام دین باید این اصل بنیادین و دیگر اهداف دین مورد توجه جدی قرار گیرد و تنها به‏« آیات الاحکام‏» و «اخبار الاحکام‏»ی که به این عنوان شناخته شده‏اند بسنده نشود. دوست دارم بحث درباره «اجتهاد» را از دیدگاهی متفاوت مطرح کنم. اوراقی که در اختیار اینجانب قرار داده‏اند دارای 8 سوال است، و چنانکه اظهار داشته‏اند این سوالها در مجموع 20تاست، و همه در مورد اجتهاد و ابعاد آن. متاسفانه خستگیها و گرفتاریها نمی‏گذارند که من پابپای اقایان بیایم و همه سوالها را در فرصتهایی که در نظر گرفته شده است پاسخ دهم. از اینرو پاسخ دقیق و جامع و آگاهانه به آن پرسشها را به دیگران وامی‏گذارم. و اگر در دایره پرسشهای مورد اشاره، همه ابعاد لازم به نظر نیامده و مطرح نگشته است، از متصدیان فاضل و محترم و تکلیف اشنای مجله «نقد و نظر» می‏خواهم تا آن ابعاد را تکمیل کنند... راستی چه عیب دارد که اصل سوالها را به «اقتراح‏» بگذارید، و بگذارید تا بخشی وسیع از اهل نظر در این کار سازنده شرکت کنند. یعنی به جای اینکه یک جمع محدودهر چند وارد بنشینند و سوالهایی مطرح کنند، در دایره‏ای وسیع‏تر، از اشخاص مختلف بخواهید تا توقعهایی را که از «اجتهاد» دارند، و رسالتهایی را که با درک دینی و اجتماعی خویش برای اجتهاد و مجتهد قایلند، همه را روشن و صریح در میان نهند; و یک بحث‏بسیار باز و گسترده پدید بیاورید، با شرکت‏کنندگان فراوان، و زاویه‏های دید متفاوت.

  • صفحات 123-165

    در این مقاله از مطالب ذیل سخن رفته است: 1- طهارت و نجاست از امور قراردادی و از احکام وضعیه نیستند، بلکه دارای واقعیت عینی و تکوینی‏اند که با حواس ظاهری درک می‏شوند. 2- نجاست و طهارت به همان معنای لغوی باقی هستند. نجاست‏یعنی پلیدی و طهارت یعنی نبودن پلیدی و پلیدی که زایل شود اگرچه به وسیله غیر آب باشد طهارت حاصل می‏شود. 3- همه اقسام آب، یعنی آب چاه و باران و کر و غیر کر و جاری و راکد، یک حکم دارند و فقط با تغییر و فاسدشدن نجس می‏شوند، نه به صرف ملاقات یا نجاسات. 4- در مسایل فوق، تعبد به معنای عدم درک ملاک حکم وجود ندارد، بلکه وجود و عدم حکم تابع وجود و عدم ملاک حکم است و ملاک حکم محسوس و ملموس است و از امور نامریی و ماورایی نیست. طهارت و نجاست در زندگی روزمره هر مسلمانی مورد توجه و دارای حکم است. طهارت بدن و لباس در نماز و طهارت خوردنیها و اشامیدنیها و طهارت آب وضوء و غسل و طهارت ابی که بدن و لباس و چیزهای دیگر با ان تطهیر می‏شود و نیز ممنوع بودن نجاست چیزهایی که ذکر شد، از اموری است که هر مسلمانی روزانه با آنها سر و کار دارد. کسی که می‏خواهد احکام طهارت و نجاست را از دلیلهای فقهی و اجتهادی استنباط کند قبلا لازم است مفهوم طهارت و نجاست را در قرآن و حدیث مشخص نماید و برای مشخص شدن ان باید در آغاز تحقیق کند که ایا طهارت و نجاست در قرآن و حدیث‏به همان معنای اصلی لغوی و عرفی است‏یا اینکه شارع معنای جدیدی برای ان دو در نظر گرفته است؟ معنای لغوی طهارت، پاکیزگی و معنای لغوی نجاست، آلودگی و پلیدی است که واقعیت تکوینی و خارجی دارد. ولی ایا در قرآن و حدیث هم به همان لغوی استعمال شده است‏یا نه؟ کسی که می‏خواهد اجتهاد کند، باید قبلا این مسئله را روشن سازد; زیرا در ان بین علما اختلاف وجود دارد که در ذیل به شرح ان پرداخته می‏شود. بعضی گفته‏اند: طهارت و نجاست در قرآن و حدیث‏به معنای لغوی و اصلی نیست، بلکه دارای معنای اعتباری و قراردادی است که فقط در عالم اعتبار وجود دارد نه در تکوین و واقعیت‏خارجی. مثلا اگر روی شیشه‏ای خون بریزد و با آب نمک شسته شود باز هم شیشه نجس است. زیرا با مایعات غیر آب مانند آب نمک نمی‏توان چیزی را تطهیر کرد. در اینجا نجاست‏شیشه واقعیت تکوینی و خارجی ندارد یعنی تکوینا خون روی شیشه نیست و آلودگی خارجی ندارد و از نظر بهداشتی نیز استعمال ان بی‏اشکال است، ولی در عین حال، شارع برای ان نجاست اعتبار کرده و فته است: اگر دست تر به این شیشه بزنی نجس می‏شود، اما اگر خون شیشه با آب شسته شود پاک می‏گردد. یعنی شارع برای ان طهارت اعتبار می‏کند. بنابراین هیچیک از طهارت و نجاست واقعیت تکوینی و خارجی ندارد بلکه فقط در عالم اعتبار و قرارداد وجود دارد. این یک نظر است.

  • علیرضا فیض صفحات 167-194
  • حجیت سیره
    سید محمدباقر صدر ترجمه: سید حسن اسلامی صفحات 195-212

    سیره عقلایی عملا یکی از منابع مهم فهم احکام است و بسیاری از احکام دین مبین اسلام از احکام امضایی است که همان سیره عقلاست. با وجود این چندان که باید به تنقیح این بحث پرداخته نمی‏شود و از آن به اجمال بحث می‏کنند. از معدود کسانی که این بحث را شکافته و شقوق آن را بیان داشته‏اند، مرحوم شهید صدر است. ایشان با دقتی قابل توجه به انواع سیره و مبانی حجیت آن پرداخته‏اند. مقاله حاضر ترجمه بخشی از کتاب بحوث فی علم الاصول است. گرچه معمولا بحث «ظواهر» به عنوان نخستین اماره و ظن شرعی، مقدم داشته می‏شود، لیکن از آنجا که مهمترین دلیل حجیت امارات مهمی مانند «ظواهر» و خبر واحد ثقه که مهمترین امارات در فقه هستند سیره عقلاست، ناگزیر از بحثی مستقل در باب سیره و دلیلیت و شرایط آن هستیم تا آگاهانه و با روشنی بتوانیم به آن در مباحث اصولی استناد کنیم. در واقع استدلال به سیره عقلا مختص مسایل اصولی و باب امارات نیست، بلکه در ابواب فقه، بویژه در ابوابی مانند معاملات، که عقلا در آن به قانونگذاری می‏پردازند، رایج است. مقصود آن است، در مواردی که قبلا از دلایل دیگری مانند اجماع منقول، شهرت، اعراض مشهور از خبر صحیح و یا عمل آنان به خبر ضعیف برای اثبات مسلمات و مرتکزات فقهی استفاده می‏شد، به جای آنها از سیره استفاده کرد، تا در تنگنای استفاده از فتاوای قدمای اصحاب و یا ارای فقهی مشهور، بتوان آنها را کنار گذاشت و به وسیله سیره عقلا به نتایج مطلوب رسید.

  • گفتگو
  • صفحات 213-266

    چون نخستین شماره به «مبانی اجتهاد» اختصاص یافت، بحث و بررسی درباره مبانی اجتهادی فقیهان نامور شیعه می‏تواند مفید افتد. در این شماره «روش اجتهادی‏» فقیه فرهیخته و عالم بزرگوار، حضرت آیت الله العظمی بروجردی، که از مفاخر حوزه اجتهادی شیعه است، از زبان تربیت‏یافتگان برجسته ایشان مورد بحث و بررسی قرار گرفته‏است. در این بحث، حضرات آیات عظام ، لطف الله صافی و حسین نوری و ابوطالب تجلیل ایدهم الله تعالی شرکت جستند که لازم است از عنایات آنان صمیمانه تشکر شود. لازم به ذکر است که این گفتگوها به صورت مجزا و طی جلساتی چند صورت پذیرفته‏ است.

  • کتابشناسی
  • کتابشناسی توصیفی فقه مقارن
    مهدی مهریزی صفحات 267-278

    در این مقاله نویسنده در آغاز به تعریف فقه مقارن و سابقه آن در جهان اسلام پرداخته و بر اهمیت آن و لزوم عنایت‏بدان تاکید کرده است. سپس به توصیف و معرفی کتابهایی پرداخته که در این باره است; از جمله: الفقه علی المذاهب الخمسه، الفقه علی المذاهب الاربعه، موسوعه الفقه الاسلامی، مختلف الفقهاء.