نشریه پرستاری و مامایی ارومیه
سال چهارم شماره 2 (پیاپی 11، تابستان 1385)

هلیکو باکترپیلوری یک نوع باکتری گرم منفی بوده و در ایجاد گاستریت نقش بسزایی دارد و به عنوان یکی از مهم ترین عوامل بیماری های التهابی و بدخیمی های دستگاه گوارش به ویژه گاستریت مزمن زخم معده، آدنوکاسنیوم و لنفوم معده شناخته شده است. روش های مختلف تهاجمی و غیر تهاجمی برای تشخیص این عفونت وجود دارد و در بین روش های غیر تهاجمی تشخیص آنتی بادی های اختصاصی به روش الیزا یکی از بهترین متدها می باشد. در این مطالعه نیز آنتی بادی های هلیکو باکترپیلوری به روش الیز ا جهت IgA، IgG، IgM مورد مطالعه قرار گرفته است.
از 131 بیمار مراجعه کننده بعد از جدا سازی سرم با روش الیزا آنتی بادی های IgG، IgM و IgA اندازه گیری شد. IgG کمتر از 34 واحد EIU منفی و بالا تر از 42 واحد مثبت و بین 42-34 مشکوک در نظر گرفته شد. جهت IgM و IgA کمتر از واحد U/ml منفی و بالاتر از 12 واحد مثبت و بین 12-8 مشکوک محاسبه گردید.
از 131 بیمار (78 زن و53 مرد) 48/27% IgM،42% IgG و 19/25% IgA مثبت بودند. گروه های سنی 40-20 ساله برای آنتی بادی های IgM، IgG وIgA به ترتیب 3/23%، 3/28% و 7/16% مثبت بودند و در گروه های سنی 80-41 به ترتیب 31%، 5/53% و 4/32% برای آنتی بادی های IgM، IgG و IgA مثبت بودند که نشان دهنده آنست که عفونت در سنین بالا بیشتر است.
روش های نسبتا ساده بر اساس جستجوی آنتی بادی ها به صورت تجارتی با حساسیت بالا به آسانی در دسترس است مزیت روش الیزا آن است که علاوه بر حساسیت و ویژگی بالا، نوع کلاس آنتی بادی ها را نیز مشخص می کند و با این روش می توان نوع کلاس آنتی بادی ها IgM، IgG و IgA را تشخیص داد.IgG ارزش تشخیصی و پیش آگهی بیشتری را دارد و IgAنیز بعد از IgG در تشخیص بیماری نقش مهمی را بازی می کند. IgM برای عفونت و تشخیص مراحل حاد بیماری بهتر است. روش الیزا به خاطر حساسیت و ویژگی قابل قبول، قابلیت تکرارپذیری، سهولت کار و غیر تهاجمی بودن نمونه گیری و مقرون به صرفه بودن روشی مناسب برای تشخیص افراد آلوده می باشد و در صورت مثبت بودن در افراد مشکوک آندوسکوپی می تواند انجام شود.

عفونت ناشی از ویروس هپاتیت (HBV) می تواند منجر به پیامدهای وخیمی شود که واضح ترین آنها هپاتیت حاد می باشد. 10-5% از بالغین آلوده با این ویروس، دچار عفونت مزمن می شوند، اگر عفونت در دوران کودکی اتفاق افتد، احتمال پیدایش این حالت بیشتر خواهد بود. انتقال عمودی (انتقال از مادر آلوده به نوزاد) در کشورهای در حال توسعه یکی از مهمترین راه های سرایت می باشد لذا پژوهشگران مطالعه حاضر را با تعیین اثر بخشی آموزش پیشگیری از هپاتیت B در زنان باردار در پایگاه های جمعیتی شهر ارومیه انجام دادند.
پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی (مداخله ای) است که با هدف تعیین اثر بخشی آموزش به وسیله سخنرانی صورت گرفته است، نمونه های این پژوهش 52 نفر از زنان باردار ساکن در پایگاه های جمعیتی شهر ارومیه می باشند که به روش تصادفی انتخاب و پس از آزمون اولیه، آموزش توسط سخنرانی انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه بود که با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، آمار مورد استفاده میانگین، انحراف معیار و آزمون t بود (آمار توصیفی و استنباطی).
نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان آگاهی نمونه ها از بیماری HB ضعیف و آموزش، تاثیر مثبت بر آگاهی زنان باردار داشته است (p= 0/000) و میزان آگاهی با تعداد حاملگی ارتباط ندارد (p= 0/58). 5/88 % نمونه ها شاغل در منزل، 9/1 % کارمند، 9/42% نمونه ها دارای تحصیلات دیپلم بودند و میانگین سن نمونه ها 24 می باشد.
با توجه به اینکه زنان نقش کلیدی در ارتقاء سلامت خانواده به عهده دارند بایستی، آموزش پیشگیری از هپاتیت B به طور گسترده در مراکز بهداشتی به زنان ارائه گردد.

بهبود شرایط زندگی و افزایش طول عمر و امید به زندگی، پدیده سالمندی را به دنبال دارد. در حال حاضر 25 درصد جمعیت جوامع پیشرفته و 4 درصد جمعیت کشورمان را سالمندان تشکیل می دهند. بدیهی است که ارائه خدمات موثر و کارآمد درخصوص هر جمعیتی مستلزم آشنائی و شناخت نیازها و مسائل مراقبتی و بهداشتی و... آن گروه خاص می باشد و چون سالمندان کم توان یک گروه آسیب پذیر می باشند، جهت ارائه خدمات صحیح به این قشر در ابتدا باید نیازهای آنان به طور جامع مورد بررسی قرار گیرد.
پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی و مقطعی است که با هدف بررسی وضعیت مراقبتی - بهداشتی سالمندان کم توان ساکن در منطقه 13 شهرداری تهران و مشکلات مراقبان آن ها انجام شد. افراد سالمند کم توان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی و فرهنگسرای خیام واقع در منطقه 13 شهرداری شهر تهران جامعه مورد پژوهش بودند و تعداد 50 نفر از آنان که شرایط ورودی پژوهش را دارا بودند، نمونه های پژوهش را تشکیل دادند. اطلاعات از طریق پرسشنامه (شامل اطلاعات مربوط به سالمندان و اطلاعات مربوط به مراقبان) جمع آوری شد. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون های آماری تحلیلی مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج حاصل از بررسی 50 نفر سالمند کم توان واجد شرایط نشان داد که میانگین سنی آن ها 9/72 سال بوده و بیشترین افراد (42 درصد) متعلق به گروه سنی 70 – 65 سال بودند. 76 درصد سالمندان کم توان زن بی سواد بوده و 84 درصد سالمندان کم توان سابقه بستری را در طی سال گذشته عنوان می کردند و شایع ترین علت بستری بار اول مشکلات قلبی)50 درصد) می باشد. 60 درصد سالمندان کم توان زن و 44 درصد سالمندان کم توان مرد بیش از 3 نوع دارو مصرف می کردند. از مهم ترین نگرانی های 64 درصد سالمندان کم توان زن و 84 درصد سالمند کم توان مرد، بهداشت و سلامتی بود. بین میانگین وضعیت ذهنی سالمندان کم توان زن و مرد اختلاف معنی داری وجود داشت (004/0=p). همچنین بیشتر مراقبان (64 درصد) در رده سنی 55 – 30 سال قرار داشتند و 90 درصد ایشان متاهل و دارای فرزند بودند. 100 درصد مراقبان غیر رسمی از مراقب رسمی به علت مشکلات مالی (86 درصد) استفاده نمی کردند.
بحث: نتایج پژوهش مشخص کرد که سالمندان کم توان به علل مختلف به شدت آسیب پذیر بوده و برای پیشگیری از آسیب ها، نیازمند مراقب و مراقبت های مداوم می باشند. کاهش و یا حذف این مراقبت ها، آن ها را مستعد ابتلاء به انواع بیماری ها و آسیب ها می کند. مراقبان بر طبق یافته ها، دارای مشکلات عدیده ای هستند که اگر حمایت از مراقبان به عمل آید و آن ها دچار فرسودگی و سایر عوارض ناشی از مراقبت نشوند، نه تنها سالمندان در منزل باقی می مانند و از عوارض نگهداری در سراهای سالمندی به دور می مانند بلکه مراقبان نیز فرصت های تنهایی و... بیشتری جهت رسیدگی به خانواده خود خواهند داشت و از احساسات منفی ناشی از سپردن سالمندشان به سرای سالمندان به دور خواهند ماند.

افسردگی و استرس از مشکلات رایج پرستاران می باشد. به نظر می رسد که شغل پرستاری در مقایسه با سایر مشاغل، دارای بار بالای استرس و فشار روانی ناشی از مقتضیات این شغل باشد.
نمونه پژوهش حاضر تعداد 140 نفر از پرستاران شاغل در بخش های روانپزشکی و غیر روانپزشکی و کارمندان بخش های اداری بیمارستان های امین، خورشید و الزهرا شهر اصفهان بودند که با پرسشنامه های افسردگی بک و استرس شغلی مورد سنجش قرار گرفته اند.
بین میزان افسردگی پرستاران بخش های روانپزشکی و غیر روانپزشکی و گروه کارمندان بخش اداری تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما از لحاظ میزان تجربه استرس شغلی نتایج نشان داد که گروه پرستاران در مقایسه با گروه کارمندان بخش اداری استرس بالایی را تجربه می کنند.
افسردگی مساله ای است که به عوامل متعددی بستگی دارد و تنها یک عامل قادر به تبیین آن نیست. درباره استرس شغلی پرستاران باید گفت که شغل پرستاری بنابه ماهیت و کیفیت کاری ذاتا استرس زا می باشد و این امر مستلزم توجه به جنبه های روانشناختی و اندیشیدن تدابیر پیشگیرانه در شغل پرستاری می باشد.

پیش با توجه به اثرات سوء اختلالات سلامت روان بر ارتباطات زن حامله و ارتباط مادر و کودک و زن و شوهر اهمیت شناسایی راه های عملی در پیشگیری از این اختلال، ضروری به نظر می رسد.
مطالعه به منظور تعیین نقش مشاوره در سلامت روان زنان حامله صورت گرفت.
در این مطالعه نیمه تجربی، 200 زن حامله که در سال های 83-1381 جهت مراقبت های پره ناتال به مراکز بهداشتی شهر ارومیه مراجعه نموده بودند، به روش تصادفی منظم به دو گروه 100 نفری تقسیم شدند. گروه مورد، در نیمه اول حاملگی تحت مشاوره ماما قرار گرفتند و در نیمه دوم حاملگی با گروه شاهد از نظر سلامت روان به کمک آزمون کای دو مقایسه شدند، داده ها با آزمون آماری کای دو، یومن ویتنی و فیشر آنالیز شدند.
در رابطه با سلامت عمومی نتایج بیانگر آن بود که 81 درصد زنان حامله در گروه مورد، قبل از مشاوره در نیمه اول حاملگی و 80 درصد آنان بعد از مشاوره در نیمه دوم حاملگی در حد معمول قرار داشتند. در حالیکه 97 درصد زنان گروه شاهد در نیمه اول حاملگی و 93 درصد آنان در نیمه دوم حاملگی در حد معمول قرار داشتند (004/0=p).
ارائه مشاوره توسط ماما اختلالات سلامت روان دوران حاملگی را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.