فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:9 Issue: 4, 2008

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:9 Issue: 4, 2008

  • تاریخ انتشار: 1387/10/11
  • تعداد عناوین: 9
|
  • راحله ترابی، مهیار استاد کرم پور، افسانه محمدزاده، سهیلا عارفی، محمد کرامتی پور، سعید زارعی، حجت زراعتی، محمود جدی تهرانی* صفحه 306
    زمینه و هدف

    یکی از مهمترین فاکتورهای مطرح در ایجاد ترومبوفیلی در زنان مبتلا به سقط مکرر، پلی مورفیسم های فاکتور 5 انعقادی است. ارتباط بین پلی مورفیسم FV Leiden و ترومبوفیلی در زنان مبتلا به سقط مکرر، تاکنون در مطالعات بسیاری بررسی و نتایج متفاوت و گاه متناقضی بدست آمده است. دو پلی مورفیسم جدید FV A4070G و FV A5279G، که باعث نقص فاکتور5 انعقادی می شوند، کمتر مورد توجه و مطالعه بوده اند. این مطالعه به منظور بررسی اثر این سه پلی مورفیسم بر میزان افزایش خطر ابتلا به سندرم سقط مکرر در زنان ایرانی انجام شد.

    روش بررسی

    100 بیمار با حداقل سابقه دو بار سقط، به عنوان گروه بیمار و 100 خانم بدون سابقه سقط و با حداقل سابقه دو زایمان موفق، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای بررسی سه پلی مورفیسم FV Leiden، FV A4070G و FV A5279G، واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) همراه با استفاده از آنزیم های محدودکننده (PCR-RFLP) طراحی شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های من ویتنی، آزمون همبستگی اسپیرمن، مدل رگرسیون لجستیک یک متغیره و چندگانه به روش پس رو استفاده شد.

    نتایج

    با توجه به نسبت افراد واجد موتاسیون FV Leiden در دو گروه (13% در گروه بیماران و 4% در گروه کنترل)، احتمال سقط مکرر در بیماران واجد این پلی مورفیسم بیشتر بود (نسبت خطر: 586/3 و 412/11-127/1: CI 95%). برای پلی مورفیسم های FV A4070G و FV A5279G به ترتیب 14 نفر (14%) و 37 نفر (37%) از افراد گروه بیمار واجد این دو پلی مورفیسم بودند. در مقابل از 100 فرد گروه کنترل، به ترتیب تنها 4 نفر (4%) پلی مورفیسم FV A4070G و 7 نفر (7%) پلی مورفیسم A5279G را داشتند. احتمال سقط مکرر در بیماران واجد این دو پلی مورفیسم نیز در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود، به ترتیب (نسبت خطر: 273/3 و 523/10-018/1: CI 95%) و (نسبت خطر: 803/7 و 603/18-273/3: CI 95%). نسبت افراد دارای دو یا سه موتاسیون در دو گروه بیمار و کنترل نشان داد که بین دو پلی مورفیسم FV Leiden و FV A4070G، ارتباط متقابل دیده می شود. با بررسی اثر همزمان سه پلی مورفیسم بر شانس وقوع سقط مکرر، به کمک آزمون رگرسیون لجستیک چندگانه به روش پس رو مشخص شد که با بررسی دو پلی مورفیسم FV A4070G و FV A5279G، می توان اثر همزمان هر سه موتاسیون را روی شانس وقوع سقط مکرر ارزیابی کرد.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج این مطالعه هر سه پلی مورفیسم ژن فاکتور5 انعقادی با افزایش خطر سقط مکرر همراه است. بین دو پلی مورفیسم FV Leiden و FV A4070G، ارتباط متقابل وجود دارد. با بررسی دو پلی مورفیسم FV A4070G و FV A5279G، می توان اثر همزمان هر سه موتاسیون را روی شانس وقوع سقط مکرر ارزیابی کرد و لذا بررسی وجود این پلی مورفیسمها در زنان مبتلا به سقط مکرر توصیه می گردد.

    کلیدواژگان: پلی مورفیسم ژنی، ترومبوفیلی، سندرم سقط مکرر خودبخودی، فاکتور 5 انعقادی، FV A4070G، FV A5279G، FV Leiden
  • عارفه جعفریان محمد مهدی آخوندی، پژهان محمدرضا صادقی، امیر حسن زرنانی، شیدا صالح خو صفحه 318
    زمینه و هدف
    در حال حاضر شیمی درمانی و پرتودرمانی به عنوان روش معمول درمان انواع سرطانها در مردان، سبب اختلال در اسپرماتوژنز و در نهایت ایجاد آزواسپرمی و ناباروری می گردد. تا سالیان اخیر، استروژن به عنوان هورمون زنانه مورد توجه بود؛ اما مطالعات جدید معرف نقش مهم آن در اسپرماتوژنز است. با توجه به نقش هورمون محرک فولیکولی (FSH) در فرایند اسپرماتوژنز و اهمیت هورمون استرادیول در تنظیم ترشح آن، این مطالعه به بررسی نقش این دو هورمون به خصوص استرادیول در القاء مجدد اسپرماتوژنز در موش های آزوسپرم شده توسط بوسولفان پرداخته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه 20 موش نر بالغ با دوز mg/kg30 داروی بوسولفان، آزواسپرم شدند. پس از اطمینان از آزواسپرمی، به سه گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم بندی شدند. گروه اول هورمون FSH با دوز 5/7 واحد به صورت تزریق زیر جلدی، گروه دوم هورمون استرادیول با دوز g/kgμ5/12 به صورت داخل صفاقی و گروه سوم هر دو هورمون را تواما و همزمان دریافت نمودند. گروه چهارم به عنوان کنترل، دارویی دریافت نکرد. تزریق این هورمونها طی 10 روز متوالی (روزانه یک دوز) انجام گرفت و در روز یازدهم سطح تستوسترون خون اندازه گیری شد. یک بیضه از هر موش جهت آنالیز DNA به روش فلوسایتومتری و بیضه دیگر جهت رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین و بررسی هیستولوژیک استفاده شد. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی و دقیق فیشر انجام شد.
    نتایج
    بیشترین میزان افزایش تستوسترون، در گروه دریافت کننده هر دو هورمون مشاهده شد که اختلاف معنی داری با گروه کنترل داشت (05/0p<). بیشترین میزان افزایش در تعداد سلول های هاپلوئید در گروه های سوم و چهارم مشاهده شد و اختلاف این گروه ها نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (05/0p<). در گروه اول، افزایش اندکی در سطح تستوسترون سرم و تعداد سلول های هاپلوئید بافت بیضه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد که از لحاظ آماری معنی دار نبود. بررسی هیستولوژیک مقاطع رنگ آمیزی شده بافت بیضه نیز نشان دهنده بازگشت مجدد اسپرماتوژنز در بیضه موش های آزواسپرم گروه های دوم و سوم بود (0001/0p<).
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر، تزریق مجزای هورمون FSH تاثیری در از سرگیری مجدد اسپرماتوژنز در موش های آزواسپرم نداشت؛ اما تزریق مجزای استرادیول نه تنها اثر مهاری روی اسپرماتوژنز نداشت، بلکه نقش تحریکی در بازیابی اسپرماتوژنز در موش های آزواسپرم داشت و تزریق همزمان FSH و استرادیول اثر هم افزایی در القاء اسپرماتوژنز در بیضه موش های آزواسپرم داشت.
    کلیدواژگان: استرادیول، تستوسترون، اسپرماتوژنز، موش، بیضه، سلولهای ژرمینال، هورمون محرک فولیکولی، محور هیپوفیز بیضه
  • حسن حسنی بافرانی، محمداسماعیل شهاب الدین صفحه 326
    زمینه و هدف
    لکوسیت های پراکسیداز مثبت، منبع اصلی تولید رادیکال های آزاد اکسیژن (ROS) در مایع سمینال می باشند. استرس اکسیداتیو در نتیجه افزایش ROS از دو منبع لکوسیت های مایع سمینال و اسپرمهای معیوب، تولید می شود که منجر به پراکسیداسیون لیپیدها، اختلال در تحرک و کاهش توانایی باروری اسپرم می شود. هدف از این مطالعه، مقایسه پارامترهای اسپرم (تعداد، تحرک و مورفولوژی اسپرم) در مردان نابارور مبتلا به لکوسیتواسپرمی و بدون لکوسیتواسپرمی و اندازه گیری میزان ملان دی آلدئید (MDA) و قدرت تام آنتی اکسیدانی ایجاد شده در مایع سمینال می باشد.
    روش بررسی
    تعداد 110 مرد مراجعه کننده به مرکز ناباروری کاشان، طی سال های 87-1386 بر اساس نتایج آنالیز مایع سمینال در گروه های لکوسیتواسپرمی و بدون لکوسیتواسپرمی تقسیم شدند. 45 مرد با پارامترهای نرمال (براساس معیارهای WHO) به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. پس از ارزیابی اسپرم، مایع سمینال برای اندازه گیری MDA و TAC در دمای °C80- ذخیره شد. میزان ملان دی آلدئید و ظرفیت تام آنتی اکسیدان در مایع سمینال، به روش اسپکتروفتومتری تعیین شد. با استفاده از آزمون های کروسکال والیس، 2 و فیشر نتایج دو گروه مقایسه شد. 05/0p< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    نتایج
    براساس نتایج اسپرموگرام30 نفر در گروه لکوسیتواسپرمی و 35 نفر علیرغم وجود لکوسیت در مایع سمینال (کمتر از 106×25/0 در میلی لیتر)، در گروه غیر لکوسیتواسپرمی قرار گرفتند. تحرک اسپرم (a b) در گروه لکوسیتواسپرمی در مقایسه با گروه غیرلکوسیتواسپرمی و گروه افراد سالم، اختلاف معنی داری را نشان داد (به ترتیب 05/0p< و 001/0(p<. میزان MDA در گروه لکوسیتواسپرمی (mol/L48/18178) به مقدار زیادی بیشتر از گروه غیر لکوسیتواسپرمی (mol/L73/17/2) و افراد سالم (mol/L14/04/0) بود (به ترتیب 001/0p< و 0001/0p<). همچنین میزان TAC در گروه لکوسیتواسپرمی (mol/L 58/75636) در مقایسه با گروه غیر لکوسیتواسپرمی (mol/L 56/105986) و کنترل (mol/L95/95989) به طور معنی داری (0001/0p<) پایین تر بود.
    نتیجه گیری
    وجود مقادیر بالای لکوسیت منجر به افزایش تولید رادیکال های آزاد (ROS) در مایع سمینال می شود. رادیکال های آزاد و محصولات پایدار ناشی از آن (MDA)، باعث کاهش ظرفیت آنتی اکسیدانی (TAC) مایع سمینال می گردد. کاهش TAC و افزایش میزان MDA، باعث اختلال در عملکرد اسپرم به ویژه تحرک آن می گردد. با توجه به تاثیر مستقیم پارامترهای اسپرم بر قدرت باروری اسپرم و لقاح، می توان نتیجه گرفت که احتمالا لکوسیتواسپرمی منجر به اختلال در قدرت باروری مردان می گردد
    کلیدواژگان: پارامترهای اسپرم، اسپرموگرام، ناباروری مردان، استرس اکسیداتیو، گونه های فعال اکسیژن، لکوسیتواسپرمی
  • فرناز سهراب وند، مهناز لنکرانی، بنفشه گلستان، فدیه حق اللهی، لیلا عسگرپور، زهره بادامچی زاده، معصومه معصومی، ابراهیم جوادی صفحه 335
    زمینه و هدف

    خانم های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) دارای عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی به خصوص افزایش لیپوپروتئینها، فشار خون و هیپرانسولینمی می باشند. افزایش هموسیستئین نیز ممکن است زمینه ساز ایجاد بیماری قلبی عروقی در این افراد شود. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه سطح سرمی هموسیستئین در زنان ایرانی مبتلا و غیر مبتلا به PCOS انجام شد.

    روش بررسی

    در این مطالعه مورد شاهدی، 52 خانم 35-20 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های ناباروری و زنان بیمارستان ولیعصر (عج) با معیارهای تشخیصی PCOS (معیار رتردام) به عنوان گروه مورد و 104 خانم 35-20 ساله غیر مبتلا به PCOS، فاقد بیماری کلیوی و دیابت، به عنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. برای اندازه گیری سطح هموسیستئین و برخی پارامترهای متابولیکی و آندوکرینی، نمونه خون ناشتا در روز دوم تا پنجم سیکل قاعدگی دریافت شد و میزان هموسیستئین، انسولین، اسید فولیک، تری گلیسرید، کلسترول و انواع لیپوپروتئینها در دو گروه اندازه گیری شد. روش آماری Shapiro-Wilks برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیر اصلی (هموسیستئین) و آزمون t برای مقایسه متغیرهای کمی در دو گروه به کار رفت. همبستگی ساده نیز به منظور بررسی ارتباط هموسیستئین و دیگر متغیرهای بیوشیمیایی در هر کدام از دو گروه استفاده شد و برای حذف اثر مخدوش کنندگی BMI و سن، از همبستگی جزئی استفاده گردید. همچنین از رگرسیون چندگانه پس از حذف مخدوش کننده ها، برای بررسی رابطه متغیر لگاریتم طبیعی هموسیستئین و فولات استفاده شد. 05/0p< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    نتایج

    سطح سرمی انسولین و فولات در گروه PCOS (به ترتیب IU/ml45/762/16 و ng/ml37/448/7) به طور معنی داری بالاتر از زنان گروه کنترل (به ترتیب IU/ml23/404/12 و ng/ml15/343/5) بود (001/0p<). سطح سرمی تری گلیسیرید در گروه PCOS (mg/dl02/7362/116) به طور معنی داری بالاتر از زنان سالم (mg/dl29/5000/88) بود (01/0p=). میانگین هموسیستئین در گروه PCOS، mol/L553/4±21/12و در گروه زنان سالم mol/L307/4±68/13 به دست آمد که اختلاف مذکور از نظر آماری معنی داری نبود (057/0p=). در بررسی رگرسیون چندگانه، تغییرات لگاریتم نپرین هموسیستئین بیشتر تحت تاثیر تغییرات فولات و FBS بود

    نتیجه گیری

    هموسیستئین در بیمارانPCOS با میزان اسید فولیک ارتباط مستقیم دارد؛ لذا با تجویز مناسب اسید فولیک، می توان در کاهش سطح هموسیستیئن و کنترل عوارض قلبی عروقی منسوب به آن اقدام نمود.

    کلیدواژگان: ناباروری، سندرم تخمدان پلی کیستیک، اسید فولیک، هموسیستئین
  • مهشید آریانپور، غلامرضا حیدری، مجید ترحمی*، محمد مهدی آخوندی، حجت زراعتی، محمدرضا مسجدی صفحه 343
    زمینه و هدف

    سیگار یکی از مهمترین عوامل آسیب رسان به سلامت عمومی است که با مکانیسم های متعددی سبب انواع بیماری ها از جمله اختلال در تولیدمثل و کاهش باروری می گردد؛ لذا به منظور بررسی اثر دخانیات در باروری و روش های درمان ناباروری، اولین اقدام بررسی وضعیت استعمال دخانیات در جامعه مورد نظر است. مطالعه حاضر با هدف بررسی چگونگی وضعیت استعمال دخانیات در افراد نابارور مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت مقطعی روی 342 زوج با شکایت ناباروری، مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی درمان ناباروری و سقط مکرر ابن سینا تهران، انجام شد. توسط پرسشنامه اقتباس شده از پرسشنامه WHO با عنوان IUATLD، مشتمل بر سئوالاتی در مورد اطلاعات دموگرافیک، وضعیت استعمال دخانیات و میزان وابستگی به نیکوتین (بر حسب تست فاگرشتروم با نمره بندی 1 تا 10) بررسی انجام شد. اطلاعات حاصل با آزمونt و 2 مورد ارزیابی قرار گرفت. 05/0p< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

    نتایج

    از 342 زوج مورد بررسی، 264 نفر (6/38%) تجربه مصرف دخانیات داشتند (6/12% خانمها و 4/59% آقایان). متوسط سن شروع مصرف در این افراد 8/5±1/20 سالگی بود. میزان شیوع مصرف مردان بیش از زنان بود (01/0p<). از کل نمونه های مورد بررسی 141 نفر (6/20%) سیگاری بودند که به ترتیب 12 نفر خانم (5/3%) و 129 نفر آقا (7/37%) را شامل می شد که شیوع سیگاری بودن در مردان بیشتر از زنان بود (01/0p<). از این افراد، 70 نفر (2/10%) بطور روزانه و 29 نفر (2/4%) گهگاه سیگار می کشیدند و 42 نفر (1/6%) سیگار خود را ترک کرده بودند. در این مطالعه نمره میزان وابستگی به نیکوتین براساس تست فاگرشتروم در گروه سیگاری 8/2±9/2 به دست آمد و مشخص شد که در بین افرادی که هنوز سیگار خود را ترک نکرده اند، 1/16% دارای وابستگی زیاد، 3/18% دارای وابستگی متوسط و 6/65% دارای وابستگی کم بودند.

    نتیجه گیری

    با وجود شیوع 5/12% مصرف دخانیات در جامعه ایرانی، تفاوت معنی داری در شیوع مصرف دخانیات در جامعه مورد مطالعه نسبت به جامعه عادی مشاهده نشد. البته این امر قابل توجه بود که علی رغم خطرات بالقوه مصرف دخانیات بر باروری، هنوز 4/14% از نمونه های مورد بررسی به مصرف دخانیات ادامه می دادند. از آنجاییکه سیگار می تواند به عنوان یک عامل خطر ایجادکننده ناباروری و کاهش دهنده احتمال موفقیت درمان ناباروری مطرح باشد بررسی های تکمیلی بیشتری مورد نیاز است.

    کلیدواژگان: ناباروری، دخانیات، سیگار، سیگاری روزانه، سیگاری گهگاهی، وابستگی به نیکوتین
  • احمدعلی نوربالا، پزشکی، فاطمه رمضان زاده، نسرین عابدی نیا، محمد مهدی نقی زاده، فدیه حق اللهی صفحه 351
    زمینه و هدف
    ناباروری یکی از مهمترین بحران های دوران زندگی است که منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس زای هیجانی می شود. تشخیص ارتباط این پدیده و عوامل فوق، تاثیری عمیق در بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان خواهد داشت؛ لذا هدف از این پژوهش، بررسی فراوانی اختلالات روانپزشکی و تیپ های شخصیتی در زنان نابارور و بارور مراجعه کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) بود.
    روش بررسی
    150 زن نابارور در درمانگاه ناباروری مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) و150 زن بارور در درمانگاه زنان بیمارستان امام خمینی (ره) با روش نمونه گیری ساده (در دسترس)، انتخاب و اطلاعات لازم بوسیله پرسش نامه های SCL-90-R و آیزنک (EPQ) از نظر وضعیت ابتلا به اختلالات روانپزشکی و تیپ های شخصیتی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته به منظور تعیین عوامل زمینه ساز این اختلالات، گردآوری گردید. در این پژوهش از آزمون های من ویتنی، 2 و رگرسیون لجستیک به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده و 05/0p< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    نتایج
    براساس نتایج این بررسی 44% زنان نابارور و 7/28% زنان بارور، مبتلا به اختلالات روانی بودند. بالاترین میانگین نمرات زنان نابارور در آزمون SCL-90-Rدر مقیاس های افکار پارانوئیدی، افسردگی، حساسیت در روابط بین فردی و کمترین آنها در مقیاس های روان پریشی و ترس مرضی بود. زنان نابارور در مقیاس های حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان پریشی با زنان بارور تفاوت معنی داری داشتند (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که زنان نابارور از لحاظ شخصیتی بر اساس آزمون آیزنک، نااستوارتر از زنان بارور هستند و این اختلافات از لحاظ آماری معنی دار بود (001/0p<).
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع اختلالات روانی در زنان نابارور، نیاز به توجه جدی متخصصین در زمینه درمان های روانی این گروه از بیماران می باشد و استفاده از درمان های روانشناسی خصوصا روان درمانی حمایتی باید در چارچوب درمان های ناباروری مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: ناباروری، باروری، استرس، SCL، 90، R، آیزنک EPQ، اختلالات روانپزشکی، تیپ های شخصیتی
  • منیر پشمی، سید احمد احمدی، سید محمدصادق طباطبایی صفحه 361
    زمینه و هدف
    استفاده از رحم جایگزین، که در آن یک زن (مادر جانشین) برای یک زوج، جنینی را حمل می کند و به مجرد تولد، نوزاد را به زوج می دهد، یکی از درمان های کمکی در ناباروری است. این روش در سال های اخیر در ایران در بین زوجین نابارور رایج شده است. این زنان در صورتی که بدون آگاهی های لازم اقدام به این کار نمایند، ممکن است در طول بارداری و پس از زایمان و یا به هنگام تحویل جنین به زوج درخواست کننده، دچار مشکلات رفتاری روانی شوند که تاثیرات نامطلوبی بر زندگی آنان و زوج صاحب فرزند بگذارد. هدف از این مطالعه، شناسایی خطرات احتمالی و مواردی است که ممکن است برای مادران جانشین مشکل ساز شده و یا ایجاد نگرانی کنند تا قبل از اقدام به اهدای رحم جایگزین، این نکات طی جلسات مشاوره برای آنها توضیح داده شود.
    روش بررسی
    این مقاله براساس مروری بر مطالعات صورت گرفته طی سال های 1987 تا 2008 نگاشته شده و در زمینه های فرهنگی و حقوقی، به منابع و مطالعات داخل کشور نیز توجه شده است. در این نوشتار ابتدا مطالعات انجام شده روی مادران جانشین، مرور می شود و سپس نکات حائز اهمیت در مشاوره با این زنان بیان می گردد.
    نتایج
    براساس نتایج این مطالعه در مراکز درمان ناباروری، پزشک یا مشاور باید در اولین مشاوره، به مسائل اخلاقی و قانونی استفاده از رحم جایگزین، همچنین به خطرات پزشکی و مزایای همه جانبه این عمل، اشاره داشته باشد. ارجاع برای مشاوره بهداشت روانی باید امکان پذیر باشد و قبل از اقدام به بارداری صورت گیرد؛ بدین ترتیب به مادر جانشین امکان داده می شود دامنه نتایج و اثرات طولانی مدت این عمل را بررسی نماید و نیز خطرات روانشناختی و آسیب پذیری خودش و همچنین اثرات احتمالی بارداری بر روابط اجتماعی اش را بررسی کند. مادر جانشین بالقوه باید اهمیت داشتن توافقنامه کتبی مشتمل بر شرایط، پیش شرطها و حوادث احتمالی را درک کند. آگاهی مادر جانشین از روند درمان و پیامدهای آن، از نکات مهمی است که باید در مشاوره به آن توجه شود.
    نتیجه گیری
    مطالعات انجام شده نشان می دهد که انجام مشاوره دقیق و آگاه ساختن زنان داوطلب رحم جایگزین از مسیری که پیش رو دارند، می تواند به آنها کمک کند تا این دوران را به صورت یک تجربه مثبت و همراه با حس کمک و نوع دوستی نسبت به زوج درخواست کننده پشت سر بگذارند؛ لذا باید در مراکز باروری و ناباروری، یک تیم مشاور متشکل از متخصصان مختلف تشکیل شود که بتوانند تمامی ابعاد مشاوره برای رحم جایگزین اعم از پزشکی، روان شناختی، فقهی، حقوقی و اجتماعی را برای زوج درخواست کننده و همچنین مادران جانشین به تفکیک ارائه دهند.
    کلیدواژگان: رحم جایگزین، مشاوره پزشکی، زوج نابارور، مشاوره روانی، مادر جانشین، روش جایگزینی جزئی (نسبی)، روش جایگزینی کامل، مشاوره حقوقی
  • صدیقه آیتی، سارا میرزاییان، فاطمه وحید رودسری*، نیره قمیان، نزهت موسوی فر صفحه 374
    زمینه و هدف

    جفت اینکرتا عارضه ای ناشایع و تهدیدکننده حیات مادر در دوران بارداری است. این عارضه معمولا به صورت خونریزی واژینال به دنبال خارج کردن مشکل جفت در سه ماهه سوم تظاهر می یابد. با وجود این، جفت اینکرتا ممکن است باعث ایجاد عوارضی مانند سقط های سه ماهه اول و دوم گردد که تشخیص آن مشکل می باشد. هدف از ارائه این گزارش، معرفی یک مورد نادر هیسترکتومی به دلیل جفت اینکرتا در سه ماهه اول بارداری می باشد.
    معرفی مورد: بیمار خانمی 34 ساله بود که 18 روز پس از کورتاژ به دلیل سقط ناقص، با خونریزی شدید واژینال در بارداری چهارم به بیمارستان مراجعه کرد. نامبرده سابقه 2 مورد سزارین قبلی داشت. به علت خونریزی شدید با تشخیص احتمالی تخلیه ناکامل رحم، مجددا تحت عمل کورتاژ قرارگرفت که به علت خونریزی غیرقابل کنترل حین عمل برای وی هیسترکتومی انجام شد. در بررسی آسیب شناسی، جفت اینکرتا در سگمنت تحتانی رحم گزارش گردید.

    نتیجه گیری

    در زنان با سابقه سزارین قبلی، احتمال جایگزینی غیرطبیعی جفت وجود دارد که حتی در سه ماهه اول بارداری نیز ممکن است دچار خونریزی غیر قابل کنترل گردد که بدلیل ماهیت غیر طبیعی جفت، ممکن است حتی نیاز به هیسترکتومی اورژانس ایجاد شود.

    کلیدواژگان: سزارین، هیسترکتومی، سه ماهه اول بارداری، جفت اینکرتا، جفت سرراهی، خونریزی رحمی، کورتاژ
  • بتول رشیدی، لیلی چمنی تبریز، فدیه حق اللهی، محمود جدی تهرانی، فاطمه رمضان زاده، عباس رحیمی فروشانی، مامک شریعت، محمد مهدی آخوندی، فائزه دانشجو صفحه 380
    زمینه و هدف
    عفونت نایسریا گنوره یکی از شایع ترین عفونت های باکتریایی در کشورهای در حال توسعه می باشد و اطلاعات محدودی در مورد فراوانی عفونت گنوره در زنان بارور و نابارور ایران، بالاخص وجود دارد؛ لذا مطالعه ای با هدف تعیین فراوانی عفونت گنوره در زنان نابارور و بارور تهرانی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 209 زن نابارور به عنوان گروه مورد و 170 زن باردار در سه ماهه سوم بارداری به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند که توسط پرسشگران آموزش دیده، فرم جمع آوری اطلاعات طی مصاحبه با این افراد کامل و بخش اول نمونه ادرار (ml15) ایشان برای تشخیص وجود باکتری نایسریا گنوره به روش PCR جمع آوری شد. اطلاعات پرسشنامه همراه با نتایج حاصل از آزمون در دو گروه به روش PCR مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
    نتایج
    در ارزیابی نتایج مولکولی تشخیص باکتری در هر دو گروه، موردی از عفونت به گنوره مشاهده نشد و به دلیل عدم وجود موارد مثبت در دو گروه مورد مطالعه، آزمون های تکمیلی و تحلیلی روابط مقدور نبود.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این تحقیق، عدم یافتن هیچ مورد مثبتی از عفونت گنوره در جمعیت زنان بارور و نابارور، ممکن است بیانگر موفقیت احتمالی برنامه های پیشگیری و درمانی در ایران از نظر این عفونت باشد.
    کلیدواژگان: ناباروری، بارداری، شیوع، تهران، عفونت ادراری، عفونت گنوکوکی، نایسریا گنوره
|
  • Raheleh Torabi, Mahyar Ostad Karampour, Afsaneh Mohammadzadeh, Soheila Arefi, Mohammad Keramatipour, Saeed Zarei, Hojjat Zeraati, Mahmood Jeddi, Tehrani Page 306
    Introduction

    Polymorphisms of coagulation factor V gene are the most important suspected causes of thrombophilia in women with recurrent pregnancy losses (RPL). In this study the association between three polymorphisms of factor V (FV Leiden, FV A4070G & FV A5279G) and RPL are sought in Iranian women.

    Materials and Methods

    In this case-control study, 100 female patients with at least two recurrent abortions were selected as the cases, and 100 healthy women with a history of two successful deliveries as the controls. Peripheral blood samples were collected and DNA was extracted. PCR-RFLP method was used for genotyping the samples.

    Results

    Regarding the prevalence of FV Leiden mutation in the cases and the controls, 13% and 4% respectively, the chances for recurrent pregnancy losses were more than 3.5 times higher in individuals with this polymorphism (OR: 3.586, 95% CI: 1.127–11.412). The frequencies of FV A4070G and FV A5279G were 14% and 37% in the case and 4% and 7% in the control groups, respectively and the chances for RPL were higher in cases with these two polymorphisms. The proportion of cases with two or three mutations in the gene in comparison with the controls, showed a significant correlation between FV Leiden and FV A4070G polymorphisms. Statistical analysis of the simultaneous effects of the three polymorphisms for RPL showed that evaluation of FV A4070G and FV A5279G could help assess the chances of the three mutations for RPL.

    Conclusion

    The three polymorphisms in coagulation V gene are accompanied with increased risks for RPL. Evaluation for the three polymorphisms is suggested in the work up of women with RPL.

    Keywords: Blood coagulation factor V, FV A4070G, FV A5279G, FV Leiden, Polymorphism, Recurrent Pregnancy Loss, Thrombophilia
  • Arefeh Jafarian, Mohammad Mehdi Akhondi, Nooshabeh Pezhhan, Mohammad Reza Sadeghi, Amir Hassan Zarnani, Sheida Salehkhou Page 318
    Introduction
    Loss of spermatogenesis following chemo or radiotherapy for the treatment of malignancies leads to the patients temporary or permanent infertility. Restoration of sperma-togenesis after malignancy treatments is the main target of recent studies. Therefore, this study was undertaken to evaluate role of follicular stimulating hormone (FSH) and estradiol in the regeneration of spermatogenesis in azoospermic mice.
    Material And Methods
    Busulfan, 30mg/kg, was used to induce azoospermia, in 20 male C57Bl/6 mice. Later on, the mice were divided into four groups of five animals. The animals on groups one to three received daily injections of FSH (7.5IU), estradiol benzoate (EB) (12.5μg) and simultaneous FSH and EB, respectively for ten days with no medication for the control group. On the 11th day, serum testosterone levels were measured. After sacrificing the animals, one testis of each mouse was fixed and processed for histopathological studies and the other was used for DNA flow cytometry to count haploid cells.
    Results
    The highest increase in testosterone levels was seen with concomitant use of FSH and estradiol. The highest increases in haploid cells were seen in solitary use of estradiol and its concomitant use with FSH and resumption of spermatogenesis were observed histologically in these two kinds of administrations (p<0.001).
    Conclusion
    FSH unlike estradiol did not restore spermatogenesis in azoospermic mice. Simultaneous use of FSH and estradiol had synergistic effects in the restoration of spermatogenesis in azoospermic mice. Therefore, the concomitant use of the two hormones may be considered for the restoration of spermatogenesis in men who have undergone treatments for malignancies.
    Keywords: Azoospermia, Busulfan, Chemotherapy, Estradiol, FSH, Haploid cell, Infertility, Spermiogenesis, Testosterone
  • Hassan Hassani Bafrani, Mohammad Esmaiil Shahaboddin Page 326
    Introduction
    Reactive oxygen species (ROS) in the seminal fluid are derived from abnormal sperm, white blood cells or both. Oxidative stress will cause lipid peroxidation, decreased sperm motility and abnormalities in sperm fertilizing capacity. The aims of this study were to compare sperm parameters (Sperm count, motility and morphology) in infertile men with or without leukocytospermia and to measure both seminal total antioxidant capacity (TAC) and malon-dialdehyde (MDA) concentration.
    Materials And Methods
    This case-control study included 110 male subjects referring to Kashan Infertility Center during 2007-2008. Regarding the World Health Organization criteria and following sperm analysis and seminal leukocyte counts, the cases were divided into two leukocytospermic and non-leukocytospermic groups and a third group composed of 45 men with normal test results were selected as the controls. Seminal plasma MDA and TAC levels were spectrophotometrically measured.
    Results
    Upon semen analyses of 110 subjects, 45 individuals were classified as healthy, 30 as leukocytospermic and 35 as non-leukocytospermic; although there were <0.25106 leukocytes in the semen of the latter group. Sperm motility (a b) had a significant difference in the leukocytospermic individuals compared to non-leukocytospermic or healthy subjects (p<0.05 and p<0.001, respectively). MDA levels in the leukocytospermic group (178±18.48μmol/L) were higher than those of the non-leukocytospermic (2.7±1.73μmol/L) and the control group (0.4±0.14μmol/L). Additionally, TAC levels in the leukocytospermic group (636±75.58μmol/L) were significantly lower than the non-leukocytospermic (986±105.56μmol/L) or the controls (989±95.95μmol/L), (p<0.0001).
    Conclusions
    High counts of leukocytes in the seminal fluid results in the increased production of ROS and their stable byproducts (MDA) in semen with subsequent depletion of its antioxidant capacity. Decreased TAC and increased MDA levels influence sperm parameters, especially its motility. Regarding the direct effects of sperm parameters on sperm fertilizing capacity, it is concluded that leukocytospermia may deleteriously influence male fertility.
    Keywords: Leukocytospermia, Lipid peroxidation, Male infertility, Oxidative stress, Reactive oxygen species, Semen analysis, Sperm Parameters
  • Farnaz Sohrabvand, Mahnaz Lankarani, Banafsheh Golestan, Fedyeh Haghollahi, Leila Asgarpoor, Zohreh Badamchi, Masoomeh Masoomi, Ebrahim Djavadi Page 335
    Introduction

    Patients with PCOS have risk factors for cardiovascular diseases, especially elevated lipoproteins, high blood pressure or hyperinsulinaemia. Clinical evidence shows that hyperhomocysteinaemia may contribute to the development of cardiovascular diseases in PCOS patients. In this study we compared serum homocysteine levels in PCOS patients with healthy Iranian women.

    Materials And Methods

    This case-control study was performed on 52 individuals with PCOS (Rotterdam 2003 criteria). The cases were compared to 104 healthy non-PCOS, 20 to 35-year-old female subjects with no history of diabetes or renal diseases. The cases had referred to the Gynecology and Infertility Clinic of Vali-e-Asr Hospital in Tehran. Blood samples were taken on the 2nd to the 5th day of menstrual cycle for the evaluation of homocysteine levels, folic acid, triglyceride, insulin and some other metabolic and endocrine parameters.

    Results

    Serum levels of insulin and folate were significantly higher in PCOS patients (16.62±7.45IU/ml and 7.48±4.37ng/ml) compared to the controls (12.04±4.23IU/ml and 5.43±3.15ng/ml), (p<0.001). Serum triglyceride concentrations were significantly higher in PCOS patients (116.62±73.02mg/dl) compared to the healthy subjects (88.00±50.29mg/dl), (p=0.01). The mean value for homocysteine (±SD) was 12.21 (±4.55) and 13.68 (±4.37)mol/L in PCOS and healthy women, respectively but no significant statistical differences were observed (p=0.057). Regression analyses depicted that homocysteine level was mostly under the influence of folate and FBS concentrations.

    Conclusion

    There is an inverse correlation between homocysteine and serum folic acid levels in PCOS patients. Therefore, it seems that proper administration of folic acid can reduce homocysteine levels in patients with PCOS and help prevent the attributed cardiovascular risk factors associated with the disease.

    Keywords: Female infertility, Folic acid, Homocysteine, Polycystic ovary syndrome
  • Mahshid Aryanpur, Gholamreza Heydari, Madjid Tarahomi, Mohammad Mehdi Akhondi, Hojjat Zeraati, Mohammad Reza Masjedi Page 343
    Introduction

    Cigarette smoking is a major public health hazard which may cause different diseases such as fertility disorders through numerous mechanisms. Smoking decreases sperm quality and its fertilizing capacity; it prevents growth of ovarian follicles and decreases female fertility. The objective of this study was to determine the prevalence of smoking in infertile couples referring to Avicenna Infertility Clinic.

    Materials And Methods

    This cross-sectional study included 342 infertile couples referring to Avicenna Infertility Clinic during 2000-2008. The data were collected via interviews using WHO Fagerström test for nicotine dependence and questionnaires by the International Union against Tuberculosis and Lung Disease (IUATLD).

    Results

    Out of 684 cases, 246 (36%) had cigarette smoking experiences, with more prevalence among men than women (59.4% of men vs. 12.6% of women), (p<0.01). The mean age for smoking initiation was 20.1±5.8 years. Totally, 141 subjects (20.6%) were cigarette smokers, with a significant prevalence among male subjects (37.7% of men vs. 3.5% of women), (p<0.01). The mean value for nicotine dependency (Fagerström test) among the smokers was 2.9±2.8; with high, average and low nicotine dependencies, 16.1%, 18.3% and 65.6% respectively.

    Conclusion

    The prevalence of cigarette smoking among infertile couples in Tehran was about 14.4%; quite similar to that of the prevalence among the Iranian general population (12.5%).

    Keywords: Cigarette smoking, Current smoker, Infertility, Nicotine dependence, Occasional smoker, Quit smoking, Tobacco
  • Ahmad, Ali Noorbala, Fatemeh Ramezanzadeh, Nasrin Abedi, Nia, Mohammad Mehdi Naghizadeh, Fedyeh Haghollahi Page 351
    Introduction
    It is estimated that about 22% of couples suffer from infertility worldwide, which is believed to be one of the most important life crises resulting in psychological problems and emotional stresses. This study examines the prevalence of psychiatric disorders and types of personality in fertile and infertile women referring to Vali-e-Asr Reproductive Health Research Center.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, 150 infertile women from Vali-e-Asr Infertility Clinic and 150 fertile women from Imam Khomeini Hospitals Gynecologic Clinic were selected. Research tools included Symptom Checklist-90-Revised (SCL-90-R), Eysenck Personality Questionnaire (EPQ) and a structured researcher-devised questionnaire.
    Results
    Noticeably, 44% of the infertile and 28.7% of fertile women were suffering from psychiatric disorders. The highest scores among infertile women upon SCL-90-R assessment were for paranoid ideation and depression, interpersonal sensitivity and the lowest scores were for psychoticism and phobic anxiety. Interpersonal sensitivity, depression, phobic anxiety, paranoid ideation and psychoticism scales were significantly more prevalent in infertile than fertile women (p<0.05). Additionally, emotionally unstable personality disorder was more prevalent among infertile than fertile women, based on Eysenck Personality Questionnaire (p<0.001).
    Conclusion
    The higher prevalence of psychiatric disorders in infertile women demands serious psychological support and attention by the medical team. Developing a rapid and reliable screening instrument for identifying patients at greater need for psychological support and the inclusion of counseling and supportive psychotherapy in the general therapeutic framework of infertility are of great importance.
    Keywords: Demographic Characteristics, Eysenck Personality Questionnaire, Fertility, Infertility, Personality types, Psychiatric disorders, SCL, 90, R, Stress
  • Monir Pashmi, Seyed Ahmad Ahmadi, Seyed Mohammad Sadegh Tabatabaie Page 361
    Introduction
    Practicing surrogacy without proper consultations with the two concerned parties, may poses surrogate mothers to psychological and behavioral problems during pregnancy, delivery, and postpartum. This study aims to underline possible risks and problems faced by surrogate mothers and it tries to take care of them by persuading to hold decent preliminary consultations.
    Materials And Methods
    This paper reviews the published literatures during 1987 - 2008, and it covers domestic resources as well as foreign ones and focuses mainly on legal and cultural issues surrounding surrogacy and surrogate motherhood.
    Results
    The reviews showed that the physicians or the counselors should explain the ethical and legal issues and medical risks related to surrogacy, as well as disclose benefits from this act to both parties during counseling sessions. Possible referral of both parties for mental health consultation must be available before surrogacy process is started. The potential surrogate mothers should understand the importance of a written agreement consisting of terms, preconditions and possible future incidents.
    Conclusion
    It seems that consultation and clarification of probable contingencies faced during the surrogacy process greatly help surrogate mothers experience the period with an altruistic feeling to help the intended couples. Organizing a consulting team composed of clinicians and health experts with various expertise is recommended to cover all dimensions of surrogacy including its medical, psychological, religious, legal, and social aspects.
    Keywords: Conventional surrogacy, Gestational surrogacy, Infertile couple, Legal counseling, Medical counseling, Mental counseling, Surrogacy, Surrogate Mother
  • Sedigheh Ayaty, Sara Mirzaeean, Fatemeh Vahidrodsari, Nayereh Ghomian, Nozzhat Mousavifar Page 374
    Introduction

    Placenta increta is an uncommon and life-threatening pregnancy complication. This disorder usually is presented with vaginal bleeding during difficult placental removal in the third trimester of pregnancy. However, the disorder may cause some other complications such as abortion at the first or second trimesters of pregnancy too, which make its diagnosis more difficult. This report discusses a case of hysterectomy due to placenta increta at the first trimester of pregnancy.

    Case Presentation

    A 34-years old woman was admitted to Imam Reza Hospital in Mashad, with a history of severe vaginal bleeding. Evacuation curettage had been done due to incomplete abortion at her first admission in another hospital 18 days ago. She had a history of two previous cesarean sections too. Curettage was done to control the severe hemorrhage with a probable diagnosis of incomplete uterine evacuation. Since hemorrhage was not controllable, the patient was consulted for hysterectomy. Afterwards, the pathology report confined the diagnosis, reading “Lower uterine segment with placenta increta”.

    Conclusion

    Women with a history of previous caesarean sections are at risk for abnormal placentation. The condition is prone to complications such as uncontrollable vaginal bleeding in the first trimester which might necessitate immediate hysterectomy because of the complications due to abnormal nature of placenta increta.

    Keywords: Cesarean delivery, Curettage, Hysterectomy, Incomplete abortion, Placenta increta, Pregnancy, Uterine hemorrhage
  • Batool Hossein Rashidi, Leili Chamani Tabriz, Fedyeh Haghollahi, Mahmood Jeddi, Tehrani, Fatemeh Ramezanzadeh, Abbas Rahimi Foroushani, Mamak Shariat, Mohammad Mehdi Akhondi, Faezeh Daneshjoo Page 380
    Introduction
    Gonococcal infection is one of the most common bacterial infections, especially in developing countries, but limited information is available about its prevalence in fertile and infertile women in Iran. Therefore, this study was set up to determine the prevalence of the disease in the aforementioned populations in Tehran.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, 209 infertile women as the cases, and 170 pregnant women in the third trimester of pregnancy as the controls, were evaluated for signs and symptoms of gonococcal infection through interviews. A first-catch urine sample (15ml) was collected from each subject for the detection of Neisseria gonorrhea by PCR method. The data from questionnaires and molecular evaluation were statistically analyzed.
    Results
    PCR testing on urine specimens of fertile and infertile women showed no Neisseria gonorrhea infections.
    Conclusion
    Absence of Neisseria gonorrhea infection in infertile and pregnant women in Tehran could signify the success of health initiatives and preventive measures taken in Iran.
    Keywords: Infertility, Neisseria gonorrhea, Polymerase chain reaction, Pregnancy