فهرست مطالب

Journal of Holistic Nursing and Midwifery
Volume:16 Issue: 2, 2007

  • تاریخ انتشار: 1385/10/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • پرند پورقانع، طاهره خالق دوست محمدی، عزت پاریاد، مژده بقایی، احسان کاظم نژاد صفحه 1
    مقدمه
    آموزش یک جریان منظم جهت کمک به افراد برای کسب دانش و مهارتی جدید می باشد. آموزش یک ارتباط دو جانبه است که آموزش دهنده و یادگیرنده هر دو درآن فعال می باشند. یادگیری نیز عبارت است از فرآیند تغییرات نسبتا پایدار در رفتار بالقوه افراد. بنابراین زمانی می توان یادگیری دانشجویان را مطلوب و ارزشمند دانست که این یادگیری سبب ایجاد تغییرات رفتاری مناسب در آنان شده باشد. چگونگی یادگیری در بالین می تواند روی نگرش افراد موثر باشد و از طرفی چگونگی نگرش افراد نسبت به یک موضوع هم در رفتار و عملکرد آنان موثر است. از آنجا که بیشترین نگرش دانشجویان پرستاری در بالین شکل می گیرد که آن هم می تواند روی عملکرد آنان تاثیر بگذارد، برآن شدیم تا نگرش دانشجویان پرستاری را در بالین مورد شناسایی و ارزیابی قرار دهیم.
    هدف
    تعیین نگرش دانشجویان نسبت به عوامل موثر در یادگیری بالینی(نقش مربی، کادر پرستاری، امکانات و تجهیزات بخش و همچنین قوانین و مقررات بخش)
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی با هدف تعیین نگرش دانشجویان پرستاری نسبت به عوامل موثر بر یادگیری بالینی بوده و ابزار تحقیق پرسشنامه ای با 42 سؤال می باشد. نمونه ها دانشجویان ترم ششم پرستاری در دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت می باشند.
    نتایج
    یافته ها نشان داد که 6/84 درصد نمونه ها نسبت به عوامل موثر بریادگیری بالینی نگرش مثبت داشته اند (نگرش مثبت به نقش مربی8/80 درصد- نگرش مثبت به نقش کادر پرستاری8/80درصد- نگرش مثبت نسبت به نقش تجهیزات و امکانات بخش در یادگیری بالینی:4/89 درصد و نگرش مثبت نسبت به نقش مقررات و قوانین موجود در بخش: 51 درصد)
    نتیجه گیری
    با توجه به اهمیت یادگیری بالینی و داشتن نقش مهم در شکل گیری نگرش دانشجویان در جهت مثبت یا منفی لازم به نظر می رسد نگرش دانشجویان نسبت به عوامل موجود در بالین بررسی گردد و با در دسترس قرار دادن نتایج پژوهش در اختیار مسؤولین و برنامه ریزان آموزش پرستاری و صلاحدید آنان، عوامل مثبت تقویت و در جهت اصلاح و رفع موارد منفی اقدام و برنامه ریزی مطلوب صورت گیرد تا در نهایت شاهد اثرات مطلوب آن در سیستم و جامعه باشیم.
    کلیدواژگان: نگرش، آموزش، یادگیری بالینی، دانشجویان پرستاری
  • معصومه دل آرام، نسرین اکبری صفحه 8
    مقدمه
    وزن هنگام تولد یکی از عوامل اصلی تعیین کننده رشد جسمانی و مغزی کودک بوده و نشانه معتبری از رشد داخل رحمی می باشد، لذا شناخت عوامل موثر بر کم وزنی هنگام تولد و بر طرف کردن این عوامل از اهمیت خاصی برخوردار است.
    هدف
    این پژوهش به منظور تعیین ارتباط افزایش وزن مادر در دوران بارداری با وزن هنگام تولد نوزاد انجام گرفت.
    روش کار
    جهت انجام این پژوهش از بین زنان بارداری که جهت زایمان به بخش های زنان و زایمان مرکز آموزشی- درمانی هاجر شهرکرد مراجعه کرده بودند، تعداد 600 نفر بصورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بود و تکمیل آن بر اساس مصاحبه با مادران، مطالعه پرونده دوران بارداری، پرونده زایمان، پرونده نوزاد و توزین مادران و نوزادان با استفاده از وزنه های یکسان، بدست آمد. سن کمتر از 18 و بیشتر از 35 سال مادر، سن حاملگی کمتر از37 هفته، حاملگی چند قلو، سابقه سقط و مرگ داخل رحمی جنین، استعمال سیگار و الکل و ابتلاء به هر نوع بیماری زمینه ای در مادر، سبب خروج فرد از مطالعه شد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری تی، کای - دو و آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین افزایش وزن دوران بارداری 6/3 ± 4/11 کیلوگرم بود. این میانگین با افزایش تعداد زایمان(01/0 P=) و با افزایش میزان تحصیلات مادر(01/0P=) افزایش یافته بود و همچنین در زایمان به روش سزارین بیشتر از زایمان به روش واژینال بود(006/0P=). میانگین وزن هنگام تولد نوزادان 1/433 ± 08/3179 گرم بود. 3/7 درصد نوزادان کمتر از 2500 گرم وزن داشتند. سطح تحصیلات و چند زا بودن مادر، وزن شروع بارداری، افزایش وزن دوران بارداری و جنس نوزاد ارتباط معنی داری با وزن هنگام تولد نوزاد داشتند (05/0>P)، اما در آزمون آماری رگرسیون چند مرحله ای، تنها وزن شروع بارداری، افزایش وزن دوران بارداری و سطح تحصیلات مادر بعنوان عامل پیش بینی کننده مناسب وزن نوزاد در هنگام تولد معنی دار بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش اهمیت وزن مادر چه در شروع بارداری و چه در طول بارداری را به عنوان شاخصی برای شناسایی مادرانی قرار می دهد که در معرض خطر تولد نوزاد کم وزن می باشند. متعاقب شناسایی این مادران، می توان از آنها مراقبت بیشتری به عمل آورد و آموزشهای لازم را در زمینه های مختلف به آنان ارائه نمود.
    کلیدواژگان: افزایش وزن، بارداری، وزن هنگام تولد نوزاد
  • فاطمه عطار، زهرا شجاعی صفحه 14
    مقدمه
    اختلال بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD) یکی از اختلالات شایع روانپزشکی در میان کودکان سنین دبستانی می باشد. تشخیص دیرهنگام این اختلال می تواند پیامدهای زیان باری در روابط اجتماعی، شغلی و تحصیلی کودکان و نوجوانان مبتلا در آینده داشته باشد. بدیهی است آگاهی مادران در مورد این اختلال از عوامل تاثیرگذار بر فرآیند پیگیری آن خواهد بود.
    هدف
    هدف این پژوهش تعیین میزان آگاهی مادران نسبت به ماهیت اختلال بیش فعالی با کمبود توجه فرزندانشان می باشد.
    روش کار
    این تحقیق یک مطالعه توصیفی است که طی آن 60 نفر از مادرانی که در طول 3 ماهه اول 86 جهت معاینه کودک مبتلا به ADHD خود توسط روانپزشک اطفال به درمانگاه فوق تخصصی روانپزشکی مرکز آموزش درمانی شفا رشت مراجعه کرده بودند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده و نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که میزان آگاهی اکثریت واحدهای پژوهش (68 %) در مورد ماهیت بیماری متوسط بوده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به سطح متوسط آگاهی و اطلاعات مادران در زمینه ماهیت بیماری، ارائه برنامه های آموزشی بیشتر در زمینه بهداشت و سلامت روانی کودکان و نوجوانان جهت خانواده ها، ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: اختلال بیش فعالی با کمبود توجه (ADHD)، ژنتیک، مادر، آگاهی
  • فاطمه مسکینی جانکبری، مینومیترا چهرزاد، هایده محمودی صفحه 19
    مقدمه
    توجه به مشکلات رفتاری کودکان که بیشترین اشکال آسیب شناسی روانی کودک را تشکیل می دهد در تمام فرهنگ ها و جوامع بشری حائز اهمیت است چرا که اغلب اختلالات بزرگسالی ریشه در تجربه های اولیه کودکی دارد. مشکلات رفتاری به علل مختلفی ایجاد می شود یکی از این علل، بیماری های مزمن جسمی مثل بتا تالاسمی ماژور است. شناخت بهتر مشکلات رفتاری کودکان تالاسمی مبنایی برای طراحی موثرتر برنامه های بهداشتی و پیشگیری از مزمن شدن مشکلات رفتاری و روانی در آینده است.
    هدف
    این پژوهش با هدف مقایسه مشکلات رفتاری کودکان سن مدرسه مبتلا به تالاسمی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی کودکان شهر رشت با همسالان انجام شد.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی – مقایسه ای است که در آن 50 کودک مبتلا به تالاسمی مراجعه کننده به مرکز کودکان شهر رشت و 100 کودک سالم همسالانشان به همراه مادرانشان شرکت داشتند.
    ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر 2 بخش بود. بخش اول شامل مشخصات دموگرافیک کودک تالاسمی و سالم و والدین آنها و بخش دوم چک لیست رفتار کودک را بر اساس گزارش والدین (ابزار آخن باخ) بود که از طریق مصاحبه با مادر تکمیل می شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین – انحراف معیار) و آمار استنباطی (کای دو) استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها نشان داد بیشترین درصد رفتار مناسب واحدهای مورد پژوهش در گروه تالاسمی(100%) مربوط به حیطه های مشکلات جنسی و مشکلات متفرقه و در گروه کودکان سالم(100%) مربوط به حیطه های مشکلات اجتماعی، رفتار ضد اجتماعی، رفتاری پرخاشگرانه، شکایات جسمانی، اضطراب / افسردگی،گوشه گیری، اختلال در تفکر، مشکلات جنسی و متفرقه بود و هم چنین نتایج نشان داد اختلاف معنی دار آماری بین دو گروه از نظر مشکلات رفتاری در حیطه های مشکلات اجتماعی (0001/0 P)، رفتار پرخاشگرانه (0001/0 P)، اشکال در تمرکز حواس (03/0 P)، شکایات جسمانی (01/0 P)، اضطراب و افسردگی(0001/0>P) و گوشه گیری(0001/0>P) وجود دارد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش در گروه تالاسمی (94%) و در گروه سالم (100%) از نظر مشکلات رفتاری کل، رفتار مناسب داشتند و آزمون آماری کای دو تفاوت معنی داری را بین دو گروه از نظر مشکلات رفتاری کل نشان داد و نیز بین مشکلات رفتاری کل و مشخصات دموگرافیک به جز سن پدر (0001/0 P) ارتباط معنی دار آماری یافت نشد.
    کلیدواژگان: مشکلات رفتاری، بتاتالاسمی، کودکان سن مدرسه
  • محمد اسحاق محمدی، شادمان رضا ماسوله، ساقی موسوی، یاسر تبرایی، فریبا عسکری صفحه 28
    مقدمه
    آموزش بالینی مهمترین بخش آموزش پرستاری محسوب می شود، به طوریکه از آن به عنوان قلب آموزش پرستاری یاد می کنند. آموزش پرستاری تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد که از جمله این عوامل، پرسنل پرستاری بیمارستانهای آموزشی می باشد، لذا بررسی و مقایسه دیدگاه دانشجویان و پرسنل پرستاری بیمارستانهای آموزشی در مورد نقش پرسنل پرستاری درآموزش بالینی دانشجویان پرستاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
    هدف
    این مطالعه با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان پرستاری و پرسنل پرستاری در مورد نقش پرسنل پرستاری درآموزش بالینی دانشجویان پرستاری انجام شده است.
    روش کار
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی– مقایسه ای بوده و در آن 115 دانشجوی کارشناسی پرستاری و 190 پرستار دارای مدرک کارشناسی، شرکت نموده و روش نمونه گیری سرشماری بوده است. ابزار این پژوهش، پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش بود. بخش اول ابزارمربوط به اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم(مشتمل بر24 عبارت) در برگیرنده ابعاد مختلف نقش پرسنل پرستاری در آموزش بالینی دانشجویان پرستاری بود که بر اساس مقیاس لیکرت تنظیم شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون کای دو) استفاده گردیده است.
    نتایج
    به طور کلی نتایج پژوهش موید این مطلب است که اکثر(3/98 %)دانشجویان پرستاری و اکثر(99 %)پرسنل پرستاری دیدگاه موافق و کاملا موافق در مورد نقش پرسنل پرستاری درآموزش بالینی دانشجویان پرستاری دارند و این در حالی است که 7/1 درصد دانشجویان پرستاری و 1 درصد پرسنل پرستاری دیدگاه مخالف در این مورد دارند و هیچ یک از آنان دیدگاه کاملا مخالف نداشتند. در ضمن دیدگاه دو گروه دانشجویان پرستاری و پرسنل پرستاری از نظر میزان موافقت در مورد نقش پرسنل پرستاری در آموزش بالینی با یکدیگر متفاوت بود(000/0 = P).
    نتیجه گیری نهایی: از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که دیدگاه پرسنل پرستاری در زمینه نقش خود در آموزش بالینی دانشجویان پرستاری در چهار بعد ایجاد انگیزه یادگیری در دانشجویان پرستاری، حمایت دانشجویان، ایجاد مفهوم از خود حرفه ای در دانشجویان و تطابق دانش تئوری و عمل بالینی با دیدگاه دانشجویان پرستاری در این ابعاد متفاوت بوده است.
    کلیدواژگان: دیدگاه، آموزش بالینی، دانشجوی پرستاری، پرسنل پرستاری
  • فردین مهرابیان، امیر اشکان نصیری پور، سیدعلی صدر، سکینه کشاورز محمدیان صفحه 34
    مقدمه
    در دنیای رقابتی و متحول امروزی سازمانهایی موفق خواهند بود که با تکیه بر اصول مشتری مداری، کیفیت خدمات و کالاهای خود را ارتقا دهند.
    هدف
    این مطالعه با هدف تعیین میزان تمرکز بر مشتری پس از اجرای الگوی بهبود کیفیت در مراکز آموزشی درمانی رشت در سال 1384 انجام گرفته است.
    روش کار
    پژوهش حاضر از نوع توصیفی تطبیقی می باشد. جامعه پژوهش صاحبان فرآیند الگوی بهبود کیفیت در شش بیمارستان آموزشی، درمانی رشت می باشد. ابزار گردآوری داده ها چک لیست استاندارد بین المللی سیمپلی بتر میباشد.
    نتایج
    درصد امتیازات مربوط به دانش مشتری در بیمارستان امیرالمومنین(38/51%)، دکترحشمت رشت(57/81%)، الزهرا (56/75%)، 17 شهریور(78/77%)، رازی(9/61%)، شفا(89/63%) است. میانگین امتیازات مربوط به رضایت مشتری در بیمارستانهای امیرالمومنین، دکتر حشمت، الزهرا، 17 شهریور، رازی، شفا به ترتیب (08/53 %)، (27/66 %)، (66/66%)، (11/61%)، (96/53%)، (47%) است.
    نتیجه گیری
    کلیه بیمارستانهای مورد مطالعه پیشرفت و بهبود مداوم در زمینه «دانش مشتری» و«رضایت مشتری» را در طیف گسترده ای از فرآیندهای خود و در بخش های متعددی از سازمانشان اعمال نموده اند و با اجرای الگوی بهبود کیفیت در بیمارستانهای مورد مطالعه تمرکز بر مشتری در بخش وسیعی از فرآیندهای سازمانی مد نظر و مورد توجه قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: تمرکز بر مشتری، بیمارستان، کیفیت، بهبود کیفیت
  • لیلی یکه فلاح صفحه 41
    مقدمه
    بی تردید التزام به احکام عملی و توجه به اعتقادات مذهبی، جزءلاینفک زندگی هر فرد مسلمان است.
    کادرپزشکی، بویژه پرستاران اولین کسانی هستند که در ارتباط با بیماری، می توانند با توجه به وضعیت موجود، بیمار را راهنمایی نمایند. همچنین از آنجایی که یکی از مسائل مهم در فرآیند پرستاری رفع نیازهای بیمار می باشد و در محیطهای درمانی یکی از مهمترین نیازهایی که باید مورد توجه پرستار قرار گیرد، نیازهای معنوی و روحانی است و چون درکشور ما اکثریت مردم مسلمان هستند، لذا احکام شرعی که در مراقبتهای پرستاری، پرستار و بیمار بیشتر با آن روبرو می شوند، اهمیت خاصی پیدا می کند، از جمله احکام مهمی که پرستاران بخشهای زنان و زایمان با آن روبرو هستند احکام نفاس می باشد. پرستاران و ماماها موظفند در جهت رفع این نیاز گام بردارند.
    هدف
    هدف از این پژوهش تعیین میزان آگاهی بیماران بخش زایمان از احکام نفاس می باشد.
    روش کار
    این پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه پژوهش100 بیمار مراجعه کننده به بخش زایمان بیمارستان امام حسن مجتبی(ع) بوده که جهت زایمان یا بررسی مشکلات دوران بارداری به این بخش مراجعه می نمودند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت و ابزارجمع آوری داده ها پرسشنامه بود که توسط یک پرسشگر آموزش دیده تکمیل می گردید. سپس داده ها از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد اکثریت واحدهای مورد پژوهش (3/57%) از سطح آگاهی متوسطی درخصوص احکام شرعی نفاس برخوردار بودند. اکثریت واحدهای مورد پژوهش (60%) حتی در مورد طول دوره نفاس آگاهی نداشتند و طول دوره نفاس را 40 روز مطرح کرده بودند. در مورد نحوه انجام واجبات و خواندن نماز در دوره نفاس فقط 11 درصد آگاهی خوب داشتند. لازم به ذکر است که بر طبق آزمون کای دو بین آگاهی از احکام شرعی نفاس با تحصیلات بیمار (002/0=P)، تحصیلات همسر بیمار (01/0=P)، شغل همسر بیمار(04/0=P) رابطه معنی دارآماری وجود دارد. همچنین طبق آزمون آنالیز واریانس بین میانگین نمره آگاهی و شغل همسر رابطه معنی دارآماری وجود دارد (02/0=P) و بر طبق آزمون فیشر بین میزان آگاهی از انجام واجبات در دوره نفاس و سالهای تاهل رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد (03/0=P).
    نتیجه گیری
    اکثریت واحدهای مورد پژوهش از سطح آگاهی متوسطی در مورد احکام شرعی نفاس برخوردار بودند، که این درصد آگاهی به نسبت جامعه اسلامی ما ضعیف است. لذا این امر ضرورت توجه به آموزش در رابطه با احکام شرعی را می طلبد، چرا که آموزش در این زمینه میتواند رضایتمندی بیماران از ارائه مراقبتها را افزایش دهد. با توجه به میزان آگاهی ضعیف بیماران از احکام شرعی و از آنجائی که یکی از اساسی ترین اشکالات وضع کنونی امور پزشکی از نظر اسلام عدم اطلاع کافی بیماران از فتواهای مراجع در ارتباط با مسائل شرعی است پیشنهاد می شود جهت رعایت بیشتر احکام در ایران اسلامی آموزش احکام شرعی به بیمار جزء وظایف اصلی کادر درمان قرار گرفته و در این زمینه آموزش لازم به بیماران داده شود.
    کلیدواژگان: احکام شرعی نفاس، زایمان، آگاهی
  • پروانه وصلی صفحه 47
    گامانایف یا چاقوی گاما یک روش جدید درمان غیرتهاجمی تومورهای مغزی است. نام دیگر این فرآیند درمانی، رادیوسرجری استریوتاکتیک (Steriotatic radiosurgery) است. این تکنیک پیشرفته و کامپیوتری توسط تیمی متشکل از متخصصین جراح مغزو اعصاب، رادیولوژی مغز، رادیوتراپی، فیزیک پزشکی و به همراهی یک پرستارانجام میگیرد. بکارگیری این روش دردرمان دسته مشخصی از تومورها و ضایعات مغزی امکان پذیر است. از مزایای آن میتوان به عوارض کم بعد از عمل، عدم نیاز به بیهوشی، دقت وایمنی بالا، دستیابی بهتر به نتایج مطلوب درمانی و بازگشت سریع به منزل اشاره کرد.
    چهار مرحله انجام این فرآیندعبارتند از: گذاشتن فریم، تصویربرداری، طراحی درمان، درمان می باشد.پرستار گامانایف اغلب اولین کسی است که با بیماران تماس دارد و از قبل ازشروع درمان تا پیگیری های پس از درمان در کنار بیمار حضوردارد. او رابط بین تیم درمانی و بیماران است. اعم وظایف او عبارتند از ارتباط موثر بین بیماران و تیم درمانی، برنامه ریزی درمان بیماران، همراهی با پزشکان درتمامی مراحل کار، ارائه مراقبت پرستاری به بیماران از قبل تا پس از درمان،آموزش به بیماران وخانواده آنها،پیگیری بیماران به لحاظ روحی روانی و جسمی و تاثیرات درمانی.
    کلیدواژگان: گامانایف، رادیو سرجری استریوتاکتیک، پرستاری