فهرست مطالب

حیات - سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 43، زمستان 1388)

فصلنامه حیات
سال پانزدهم شماره 4 (پیاپی 43، زمستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/11/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مقاله اصیل
  • زهره خاکبازان، شهناز گلیان تهرانی، راضیه پیغمبردوست، انوشیروان کاظم نژاد صفحات 5-12
    زمینه و هدف
    حاملگی و نفاس با تغییرات مهمی در کیفیت زندگی زنان همراه می باشد. از جمله ابزارهای ارتقای کیفیت زندگی مشاوره است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مشاوره تلفنی بر کیفیت زندگی زنان در دوره نفاس طبیعی انجام گرفته است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است که در بیمارستان رازی شهرستان مرند در سال 1386 انجام گرفته است. تعداد 260 زن پس از زایمان طبیعی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون (130 نفر) علاوه بر مراقبت های معمول دوره نفاس، هفته اول دو بار، هفته دوم تا ششم یک بار در هفته مشاوره تلفنی به مدت 20 دقیقه دریافت نمودند. همچنین جهت پاسخگویی به نیازهای پیش بینی نشده مادران، آنان به صورت 24 ساعته امکان برقراری تماس تلفنی با مشاور را داشتند. گروه شاهد (130 نفر) فقط مراقبت های معمول دوره نفاس را دریافت می کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات جمعیت شناختی، فرم ثبت مشکلات دوره نفاس و پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی ((SF-36 بود که در روز اول و چهل و دو روز پس از زایمان توسط پرسشگر آموزش دیده و از طریق مصاحبه حضوری تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای دو و تی تست) و نرم افزار SPSS v.13 استفاده شد.
    یافته ها
    بر اساس یافته ها، روز اول پس از زایمان کیفیت زندگی زنان در ابعاد جسمی و روانی در دو گروه آزمون و شاهد اختلاف آماری معناداری نداشت که نشان دهنده همگن بودن دو گروه می باشد. اما شش هفته پس از زایمان زنان گروه آزمون، کیفیت زندگی بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند و در ابعاد جسمی (001/0p<) و روانی (001/0p<) بین دو گروه اختلاف آماری معناداری مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این پژوهش به نظر می رسد ارایه مشاوره تلفنی توسط ماما بتواند بر بهبود کیفیت زندگی زنان در دوره نفاس مؤثر باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه می شود.
    کلیدواژگان: مشاوره تلفنی، کیفیت زندگی، دوره نفاس
  • معصومه ذاکری مقدم، منصوره علی اصغرپور، عباس مهران، سکینه محمدی صفحات 13-22
    زمینه و هدف
    جراحی به عنوان یک روش درمانی، تجربه ای استرس آور است. ترس از درد بعد از عمل جراحی یکی از عواملی است که باعث اضطراب بیماران می شود. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد، بر میزان اضطراب قبل از عمل در بیماران تحت اعمال جراحی شکم می باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه نیمه تجربی در بیمارستان آیت الله موسوی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی زنجان در سال 87-1386 انجام گرفته است. از تعداد 89 بیمار تحت عمل جراحی شکم به طور تصادفی 45 نفر در گروه شاهد و 44 نفر در گروه آزمون قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه شامل مشخصات فردی، مشخصات بیماری و مقیاس اضطراب موقعیتی اشپیل برگر و نوع مداخله آموزش چهره به چهره درباره کنترل درد بود. سطح اضطراب در هر دو گروه روز قبل از عمل جراحی (قبل از مداخله) و در روز عمل جراحی (بعد از مداخله) اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون های کای دو، تست دقیق فیشر، من ویتنی و ویلکاکسون و نرم افزار SPSS استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج نشان داد قبل از مداخله سطح اضطراب بیماران در گروه آزمون و شاهد تفاوت آماری معنادار نداشته، اما پس از مداخله سطح اضطراب گروه آزمون نسبت به گروه شاهد (001/0p<) و همچنین در مقایسه با قبل از مداخله (001/0p<) کاهش یافته است.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به بیمار پیرامون کنترل درد، منجر به کاهش اضطراب قبل از عمل در بیماران تحت اعمال جراحی شکم می گردد که به عنوان یک مداخله غیر دارویی به پرستاران بخش های جراحی توصیه می شود.
    کلیدواژگان: آموزش به بیمار، درد، اضطراب، جراحی شکم
  • زیبا تقی زاده، مریم شیرمحمدی، ماندانا میرمحمدعلی ئی، محمد اربابی، حمید حقانی صفحات 23-34
    زمینه و هدف
    سندرم قبل از قاعدگی (PMS) اختلال شایع جسمانی - روانی می باشد که در حدود 40% از زنان را به درجات متفاوتی تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه تعیین میزان تاثیر مشاوره بر علایم مرتبط با PMS در نوجوانان بوده است.
    روش بررسی
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی است. جامعه مورد مطالعه را دختران دانش آموز پایه دوم دبیرستان های منطقه 17 آموزش و پرورش تهران در سال تحصیلی 88-87 با تشخیص قطعی PMS تشکیل می دهند. نمونه مورد مطالعه 123 نفر (62 نفر گروه آزمون و 61 نفر گروه شاهد) بوده است. مداخله به صورت 3 جلسه مشاوره گروهی با محتوای: مفاهیم مربوط به قاعدگی و PMS، ابعاد مختلف شیوه زندگی (رژیم غذایی و فعالیت های بدنی) و مهارت های کنترل استرس انجام یافت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، فرم تشخیص موقت و ثبت روزانه علایم PMS و پرسشنامه SCL-90-R بوده است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS v.11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    گروه آزمون و شاهد در ابتدای مطالعه از نظر متغیرهای مورد بررسی اختلاف معناداری نداشته و همگن بودند. در انتهای مطالعه میانگین شدت کلی PMS و علایم جسمانی (001/0p<)، اضطراب، حساسیت در روابط بین فردی و پرخاشگری (05/0p<)، در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد کاهش معناداری داشته است. در مورد افسردگی تفاوت معناداری بین میانگین شدت در گروه آزمون و شاهد در انتهای مطالعه دیده نشد (11/0=p).
    نتیجه گیری
    به دنبال انجام مشاوره گروهی شدت کلی PMS، علایم جسمانی، اضطراب، حساسیت در روابط بین فردی و پرخاشگری مرتبط با سندرم قبل از قاعدگی به طور معناداری کاهش یافت و تنها در بعد افسردگی کاهش معناداری دیده نشد. بنابراین می توان مشاوره گروهی انجام یافته در این پژوهش را به عنوان روش درمانی مؤثر توصیه نمود.
    کلیدواژگان: مشاوره، قاعدگی، علایم
  • سیده طاهره میرمولایی، مهوش مشرفی، انوشیروان کاظم نژاد، فرشید فریور، حبیبه مرتضی صفحات 35-42
    زمینه و هدف
    تغذیه مادر با موفقیت او در بارداری و زایمان و مراقبت از سلامت، رشد و پرورش جنین رابطه دارد. بنابراین آموزش جهت تنظیم یک برنامه غذایی متناسب در این دوران ضروری می باشد. یکی از وظایف مهم ماماها ارایه مراقبت و آموزش برای مادران باردار است. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان تاثیر آموزش تغذیه بر رفتار تغذیه ای زنان باردار است.
    روش بررسی
    این پژوهش یک مطالعه مداخله ای و نیمه تجربی است. 272 زن باردار شکم اول مراجعه کننده به 8 مرکز بهداشتی درمانی شهر سمنان در سال 1387 به روش نمونه گیری طبقه ای - خوشه ایانتخاب شدند و در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمون کلاس آموزش تغذیه دوران بارداری طی 2 جلسه 90 دقیقه ای و با فاصله یک هفته برگزار گردید. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه در دو مرحله پس آزمون و پیش آزمون (به فاصله 6 هفته) انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS استفاده شد.
    یافته ها
    داده ها حاکی از یکسان بودن دو گروه از لحاظ سن، سن حاملگی، تحصیلات، تعداد حاملگی، شاخص توده بدنی، مدت ازدواج، سن همسر، تحصیلات همسر و شغل همسر بود. نتایج نشان داد قبل از مداخله بین رفتار تغذیه ای در دو گروه آزمون و شاهد تفاوت معناداری وجود نداشته است (395/0=p). اما پس از مداخله تفاوت معناداری بین رفتار تغذیه ای بین دو گروه مشاهده شد (001/0p<).
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش مبین تاثیر مثبت آموزش تغذیه بر رفتارهای تغذیه ای دوران بارداری است. بنابراین توصیه می شود ماماها مباحث تغذیه ای مادران باردار را در کلاس های آموزشی دوران بارداری به ترتیبی که در این تحقیق انجام شده است، به اجرا در آورند.
    کلیدواژگان: مراقبت های بارداری، کلاس آمادگی دوران بارداری، آموزش تغذیه، مام
  • شهریار صالحی تالی، علی حسن پور دهکردی، سید مسیح حسینی هفشجانی، امیرقلی جعفری صفحات 43-49
    زمینه و هدف
    پذیرش مجدد و برگشت بیماران نارسایی قلبی به بیمارستان علی رغم پیشرفت علم پزشکی، یکی از مشکلات عمده بهداشتی در جامعه امروزی است. تحقیقات نشان می دهد که مراقبت و آموزش مستمر به صورت بازدید از منزل در پذیرش مجدد و کاهش مرگ و میر این بیماران تاثیر قابل توجهی داشته است. هدف از این پژوهش تعیین میزان تاثیر مداخلات آموزشی و مراقبتی مستمر در منزل بر پذیرش مجدد، مراجعه به پزشک و هزینه درمانی در یک دوره 6 ماهه در بیماران نارسایی قلبی ترخیص شده از بیمارستان بوده است.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی است. نمونه مورد مطالعه 99 نفر (49 نفر گروه آزمون و 50 نفر گروه شاهد) از بیماران مبتلا به نارسایی احتقانی قلبی بستری در بیمارستان هاجر دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1386 بوده است. نمونه ها به روش در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. مداخله انجام گرفته آموزش و مراقبت از بیماران در منزل در یک دوره 6 ماهه بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه و فرم ثبت اطلاعات بوده و داده ها با استفاده نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی مستقل، آزمون دقیق فیشر، آزمون خی دو و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است.
    یافته ها
    نتایج بیانگر آن بوده که میانگین پذیرش مجدد در گروه آزمون 01/1±65/1 و در گروه شاهد 07/1±74/2، میانگین مراجعه به پزشک در گروه آزمون 24/1±73/2 و در گروه شاهد 94/±32/3 و میانگین هزینه درمانی در گروه شاهد 16736±273680 (تومان) و در گروه مورد آزمون 17215±249400 (تومان) بوده که بر اساس آزمون تی مستقل میانگین پذیرش مجدد با 01/0=p و میانگین مراجعه به پزشک با 009/0=p در دو گروه تفاوت معنادار داشته اما میانگین هزینه درمانی با 06/0=p معنادار نبوده است.
    نتیجه گیری
    مداخلات آموزشی و مراقبتی پرستاران به صورت مستمر در منزل با کاهش سطح پذیرش مجدد بیمارستانی و مراجعه به پزشک معالج همراه بوده لذا با توجه به افزایش روزافزون بیماران نارسایی قلبی و از طرفی محدودیت امکانات بیمارستانی استفاده از روش یاد شده توصیه می شود.
    کلیدواژگان: نارسایی قلبی، پی گیری در منزل، پذیرش مجدد بیمارستانی و درمانگاهی، هزینه درمانی
  • الهه احمدنیا، الهام شکیبازاده، ترانه امامقلی خوشه چین صفحه 50
    زمینه و هدف
    سبک زندگی در دوران جوانی نقش اساسی در افزایش توده استخوانی بدن و جلوگیری از پوکی استخوان دارد. پژوهش حاضر با هدف شناخت سبک زندگی مرتبط با پوکی استخوان در دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی زنجان انجام گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی 166 نفر از دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی زنجان به روش سرشماری در مطالعه شرکت کردند. اطلاعات در دو بخش مشخصات فردی و ابعاد مختلف سبک زندگی مرتبط با پوکی استخوان در قالب پرسشنامه گردآوری گردید. سبک زندگی از نظر وضعیت تغذیه و میزان دریافت کلسیم، میزان فعالیت های فیزیکی و عادات (مصرف سیگار، الکل، رژیم های دارویی و غذایی لاغری) مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
    یافته ها
    8/56% از دانشجویان مورد مطالعه در زمینه تغذیه دارای سبک زندگی نامطلوب بودند. میانگین دریافت روزانه کلسیم در دانشجویان ساکن خوابگاه 117±533 میلی گرم و در دانشجویان غیر خوابگاهی 213±721 میلی گرم و از لحاظ آماری متفاوت بود (001/0p<). در مورد فعالیت های فیزیکی تنها 2/19% از دانشجویان فعالیت فیزیکی مطلوب داشتند که نوع فعالیت فیزیکی در اکثر آنان (5/83%) پیاده روی بود. در مورد عادات (استعمال سیگار، مصرف الکل، پیروی از رژیم های دارویی و غذایی لاغری)، 2/98% از دانشجویان، دارای سبک زندگی مطلوب بودند. در این مطالعه، بین وضعیت اقتصادی و میزان دریافت روزانه کلسیم ارتباط معنادار آماری مشاهده شد (047/0=p). تفاوت معناداری بین سبک زندگی و مرتبه تولد، تحصیلات والدین و رشته تحصیلی دانشجویان وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به این که سبک زندگی بیش از نیمی از دانشجویان پرستاری و مامایی مورد مطالعه در زمینه تغذیه و فعالیت های فیزکی مناسب نبود، آموزش و اطلاع رسانی جهت پیروی از سبک زندگی مناسب در پیشگیری از بیماری خاموش پوکی استخوان و همچنین برنامه ریزی در خصوص بهبود تغذیه دانشجویان و ترویج فعالیت های فیزیکی آنان ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: سبک زندگی، پوکی استخوان، دانشجویان
  • معصومه سبزعلی گل، اسماعیل شریعت، شکوه ورعی، عباس مهران، شیوا سادات بصام پور صفحه 60
    زمینه و هدف
    بیماری های قلبی عروقی به عنوان شایع ترین بیماری جدی در اغلب جوامع محسوب می شود. کاتتریسم قلبی یک روش تشخیصی معمول جهت بیماری های عروق کرونر است. فعالیت بیماران بعد از این روش کار به علت خطرات بالقوه عوارض عروقی محدود می گردد و به طور معمول بیماران به مدت 24-8 ساعت پس از کاتتریسم استراحت در تخت در وضعیت خوابیده به پشت دارند. این پژوهش با هدف تعیین میزان تاثیر تغییر وضعیت بدن و خروج زودتر از موعد از بستر بر میزان کمردرد و خون ریزی پس از کاتتریسم صورت گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه نیمه تجربی، 90 بیمار تحت کاتتریسم بستری در بخش بعد از کاتتریسم بیمارستان شریعتی در ماه های اردیبهشت و خرداد 87 با نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. ابتدا بیماران گروه آزمون و سپس بیماران گروه شاهد انتخاب شدند. بیماران گروه شاهد به مدت 24-8 ساعت در وضعیت خوابیده به پشت و زاویه سر تخت صفر درجه قرار می گرفتند و کیسه شن 8 ساعت بر روی اندام مبتلا قرار داشت. بیماران گروه آزمون در ساعت اول خوابیده به پشت و زاویه سرتخت 15 درجه، در ساعت دوم در زاویه 30 درجه و خوابیده به پشت و در ساعت سوم خوابیده به پشت و در زاویه 45 درجه قرار می گرفتند. در تمام مدت سه ساعت کیسه شن 2 کیلوگرمی بر روی اندام مبتلا قرار داده می شد و در پایان سه ساعت، بیمار مجاز به خوابیدن به پهلوی راست وچپ، طبق زاویه دلخواه (45-15 درجه) بود. بیماران در ساعت ششم از تخت خارج می شدند. شدت کمردرد و میزان خون ریزی در بدو ورود به بخش، 6ساعت و 24 ساعت بعد اندازه گیری شد. همچنین میزان خون ریزی جهت پیگیری طولانی تر 7روز بعد نیز مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    بین دو گروه از نظر سن، جنس، میزان تحصیلات، شدت کمردرد و میزان خون ریزی در بدو ورود به بخش تفاوت معنادار آماری وجود نداشت. در مقاطع زمانی 6 و 24 ساعت پس از مطالعه در گروه آزمون شدت کمردرد کمتر از گروه شاهد بوده است (001/0p<) و در مقاطع زمانی ذکر شده و 7 روز پس از مطالعه هیچ کدام از افراد دو گروه دچار خون ریزی نشدند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های تحقیق به نظر می رسد بیمار می تواند پس از کاتتریسم تشخیصی قلبی به صورت ایمن در تخت تغییر وضعیت دهد و زودتر از موعد (ساعت ششم) از تخت خارج شود.
    کلیدواژگان: کاتتریسم، تغییر وضعیت، خروج زودتر از بستر، عوارض
  • الهام شکیبازاده، آرش رشیدیان، باقر لاریجانی، داود شجاعی زاده، محمدحسین فروزانفر، اکرم کریمی شاهنجرینی صفحه 69
    زمینه و هدف
    با توجه به اهمیت بیماری دیابت و تناقضات نتایج مطالعات پیشین در مورد خودمراقبتی بیماران دیابتی، مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین موانع درک شده و میزان خودکارآمدی بیماران با اجرای خودمراقبتی در بین بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفته است.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی، 128 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز پزشکی خاص وابسته به بنیاد امور بیماری های خاص در سال 1387 با استفاده از روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بود از سابقه ابتلا به دیابت نوع دو بیش از یک سال و سن بالای 18 سال. بعد از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه ها و تکمیل فرم رضایت شرکت در مطالعه، پرسشنامه های جمعیت شناختی، موانع مراقبت از دیابت، خودکارآمدی و خودمراقبتی، جهت تکمیل به بیماران داده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در SPSS v.12 و نرم افزار لیزرل تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره خودکارآمدی، موانع درک شده و رفتارهای خودمراقبتی به ترتیب 18/2، 05/3 و 8/2 و حداکثر نمره قابل کسب برای موارد اول و دوم 5 و مورد سوم هفت بوده است. آزمون همبستگی نشان داد که خودکارآمدی با خودمراقبتی همبستگی مثبت معنادار دارد (01/0p< و 22/0=r). همبستگی معنادار منفی بین موانع درک شده و رفتارهای خودمراقبتی نیز برقرار بود (001/0p< و 68/0-=r). میزان تحصیلات با خودکارآمدی و خودمراقبتی ارتباط معنادار مثبت داشت. برای تعیین قابلیت پیشگویی این متغیرها بر خود مراقبتی از آنالیز مسیر با روش رگرسیون خطی سریال استفاده شد. مدل نهایی برازش مناسب داشت (36/0=Chi-square، 1=GFI، 1=CFI، 83/0=p، 000/0=RMSEA).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که میزان رفتارهای خودمراقبتی در بین شرکت کنندگان از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و عوامل چندگانه ای از متغیرهای دموگرافیک تا متغیرهای روانی بر رفتارهای خودمراقبتی در دیابت تاثیر می گذارند. با توجه به قدرت پیشگویی بالای سازه های این مطالعه، پیش بینی می شود که سازه های دیگر از نظریه های مختلف نیز در رفتارهای خودمراقبتی مؤثر باشند.
    کلیدواژگان: خودکارآمدی، خودمراقبتی، دیابت قندی، ایران
|
  • Z. Khakbazan, Sh Golyan Tehrani, R. Payghambardoost, A. Kazemnejad Pages 5-12
    Background and Aim
    Pregnancy and post-partum period are accompanied by important changes in women's quality of life. Patient counseling is an effective way to improve quality of life. This study aimed to assess the effect of telephone counseling on the quality of life among women with a normal vaginal delivery in Razi hospital in Marand.Methods & Materials: In this randomized clinical trial, 260 women were recruited to the study. The participants who had met the inclusion criteria were randomly allocated in two intervention and control groups. The intervention group (n=130) received telephone counseling twice at the first week for 20 minutes and then once a week from the 2nd week to the 6th week. Moreover, we had provided a 24-hour hotline for women. The control group (n=130) received the routine care. Data were gathered using a demographic sheet, a postpartum problem's checklist, and the SF-36 quality of life questionnaire. Data were analyzed using SPSS-13.
    Results
    The results showed no significant differences in physical and mental quality of life in the first day of post-partum between two groups. The women's quality of life in both physical and mental dimension were significantly higher in the intervention group in the 42nd day after childbirth (P<0.001).
    Conclusion
    Telephone counseling by midwives could help to improve women's quality of life in post-partum period. More studies are recommended.
  • M. Zakerimoghadam, M. Aliasgharpoor, A. Mehran, S. Mohammadi Pages 13-22
    Background and Aim
    Surgery is a stressful experience. Fear of postoperative pain causes anxiety. The purpose of this study was to investigate the effect of patient education about pain control on patient's anxiety before abdominal surgery.Methods & Materials: In this quasi-experimental study, 89 patients who were planned to undergo elective abdominal surgery in an educational hospital were recruited to the study. Informed consents were obtained. The participants were randomly allocated in two control (n=45) and experimental (n=44) groups. The questionnaire included demographic information, clinical characteristics, and the Spielberger's State Trait Anxiety Inventory (STAI). Patients in the experimental group received education about pain control one day before surgery. The education method was oral explanation for 20-30 minutes. The control group received no intervention. Data were analyzed through descriptive and inferential statistics (chi-square, t-test, Fisher's exact test, Wilcoxon signed ranks and Mann-whitney's tests) in the SPSS.
    Results
    Findings indicated that there was a significant difference in anxiety level between the experiment and control groups before surgery (P<0.001). There was also a significant difference between anxiety level in the surgery day (P<0.001) between the two study groups. The anxiety level was significantly decreased in the experiment group.
    Conclusion
    Based on our findings, patient education about pain control led to reduce preoperative anxiety in patients undergoing abdominal surgery. Patient education is a non-medical simple intervention that is recommended for using in surgery wards.
  • Z. Taghizadeh, M. Shirmohammadi, M. Mirmohammadali, M. Arbabi, H. Haghani Pages 23-34
    Background and Aim
    Premenstrual syndrome (PMS) is a common psychosomatic disorder that affects 30-50% of women in reproductive ages. The purpose of this study was to determine the effect of a counseling program on premenstrual syndrome related symptoms.Methods & Materials: This study was a randomized clinical trial in which the effect of a 3-sessioned counseling program on the PMS symptoms were assessed in 123 adolescent with PMS. The program included information providing, life style alteration, and providing stress management skills on symptoms of PMS. The participants were randomly allocated to intervention (n=67) and control (n=61) groups. Participants completed the demographic questionnaire, the PMS symptom's daily record scale, and the symptom checklist 90-revised (SCL-90-R). Data were analyzed using the SPSS-11.5.
    Results
    The comparison of baseline data showed no significant difference between two groups regarding demographic characteristic and the PMS related symptoms. There were significant differences in the mean of total PMS severity, somatic symptoms (P<0.001), anxiety, interpersonal sensitivity, and hostility (P<0.05) between two intervention and control groups. There was not any significant difference in depression between intervention and control groups (P=0.11).
    Conclusion
    Group counseling resulted in a significant reduction in severity of total PMS, somatic symptoms, anxiety, interpersonal sensitivity and hostility in intervention group compared to the control group. There was no statistically significant difference in depression between two groups
  • St Mirmolaei, M. Moshrefi, A. Kazemnejad, F. Farivar, H. Morteza Pages 35-42
    Background and Objective
    Prenatal period is a unique opportunity to assist the women to adopt healthy behaviors. The nutritional behaviors of pregnant women affect not only their own health but also the fetal growth and development. The purpose of this study was to determine the effect of nutrition education on nutritional behaviors in pregnant women.Methods & Materials: In this randomized trial, 272 primigravida women were recruited using stratified cluster sampling method from eight family health clinics in Semnan. The participants were allocated in two groups randomly. The intervention group received the nutrition education through two 90-minute sessions with one week interval. Data were gathered using a questionnaire including demographic characteristics and nutritional behaviors at baseline and six weeks after the education. Data were analyzed in the SPSS.
    Results
    The results showed that there was not any significant difference in the mean score of the nutritional behaviors between two groups before the intervention. Significant difference was found between two groups after the intervention. The mean score in the intervention group was higher than in the control group (P<0.001).
    Conclusion
    The results of the study showed that nutrition education affected the nutritional behaviors in pregnant women. Therefore, the nutrition education should be integrated in educational topics provided for pregnant women.
  • Sh Salehitali, A. Hasanpour Dehkordi, Sm Hoseini Hafshejani, A. Jafarei Pages 43-49
    Background and Aim
    Despite the advancement of medical science, readmission of the heart failure patient remains a serous problem. The aim of this study was to assess the effect of continuous care and educational intervention on the rate of readmissions, refers to physician, and health costs in patients discharged from hospital.Methods & Materials: This study was a randomized clinical trial in which 110 patients were studied. The participants were allocated in two experimental and control groups. Data were gathered using questionnaires. Home visits were carried out in the experimental group during six months. At the end of the intervention, the rate of readmissions, referrals, and health care costs were compared in the two groups. Data were analyzed using independent t-test, Fisher's exact test, and Chi-square test.
    Results
    Results indicated that the rate of readmissions (1.65±1.01 vs. 2.74±1.07, respectively), and refers to physicians (2.73±1.24 vs. 3.32±0.94, respectively) were lower in the experiment group than the control group (P<0.05) after the intervention. The average health care cost in the intervention group (2494000±172150 Rials) did not differ significantly with the control group (2736800±167360 Rials) (P>0.05).
    Conclusion
    The results of this study indicated that the nursing interventions such as home visits are effective in lowering readmissions and refers to physicians in patients with heart failure. It seems that home visits are necessary in promoting the patients health.
  • E. Ahmadnia, E. Shakibazadeh, T. Emamgholi Khooshehcheen Page 50
    Background and Objective
    Life style has potential role in bone mass density and prevention of osteoporosis in adolescents. The aim of this study was to determine the life style of female students influencing osteoporosis prevention in Nursing and Midwifery school at Zanjan University of Medical Sciences.Methods & Materials: All female students (n=166) were recruited in this cross-sectional study. Data were gathered using three questionnaires: 1) demographic questionnaire, 2) General Practitioner Physical Activity Questionnaire, and 3) dietary recall questionnaire. Validity and reliability of the questionnaires were determined. Date was analyzed using descriptive statistic, Chi-square, and t-test.
    Results
    Mean calcium intake was statistically different between dormitory and non-dormitory students (P<0.001). Regarding physical activity, only 19.2% of the students had appropriate activity. The main activity of the students was walking (83.5%). There was a significant difference between economic status and life style (P=0.047). There was no statistically significant difference between life style with the parent's educational level, and the educational program.
    Conclusion
    It seems that life style-related osteoporosis preventive behaviors are not appropriate among nursing and midwifery students. Planning appropriate educational programs could promote high standard nutritional plans and physical activity among the female students.
  • M. Sabzaligol, E. Shariat, Sh Varaei, A. Mehran, Sh Bassampour Page 60
    Background and Aim
    The prevalence of cardiovascular diseases is high in most of the countries. Cardiac catheterization is a routine diagnostic test for coronary heart diseases. In order to minimize the post-procedure complications, patients are restricted to bed for 8-24 hours in flat position. The aim of this study was to assess the effect of changing position and early ambulation on back pain and the amount of bleeding after cardiac catheterization. Methods & Materials: In this quasi-experimental study, 90 patients undergoing diagnostic angiography were selected using convenience sampling method in Shariati hospital. The patients were allocated in two intervention and control groups. The control group remained in supine position for 8-24 hours and the sandbag remained for eight hours. The patient's position in the intervention group was intermittently changed during the first hour after catheterization. The head of bed was set at 15 degree angle. In the second hour, the position changed to flat and the head of bed raised to 30 degree. In the third hour, the head of bed angle was set in 45 degree. In the first three hours sandbag was placed in catheter insertion site. After the third hour, patients could rest in any position (15-30 degree). Patients were ambulated in the sixth hour. Back pain intensity and level of bleeding were assessed immediately after admission, in the sixth, 24th hour; and after the seventh day of catheterization.
    Results
    The results indicated that there was no statistically significant difference in age, gender, education level, back pain intensity, and the level of bleeding immediately after the catheterization. Back pain intensity was lower in the intervention group than the control one after 6 and 24 hours of catheterization (P<0.001). There was no statistically significant difference between the intervention and control groups in the level of bleeding after 6 hours, 24 hours, and seven days of catheterization (P>0.05).
    Conclusion
    Patients should be allowed to change their positions in bed cardiac catheterization. Patients can be ambulated earlier (in the sixth hour) after cardiac diagnostic catheterization.
  • E. Shakibazadeh, A. Rashidian, B. Larijani, D. Shojaeezadeh, Mh Forouzanfar, A. Karimi Shahanjarini Page 69
    Background and Aim
    Regarding the importance of determining the determinants of diabetes self-care, this study aimed to examine two major determinants of self-care activities, i.e. perceived barriers, and perceived self-efficacy among type two diabetic patients in Tehran, Iran. Methods & Materials: In this cross-sectional study, 128 patients were recruited to the study using convenience sampling. The validated diabetes instruments were completed by the patients. The included participants aged older than 18 years. Data were analyzed using bivariate correlation and path analysis.
    Results
    The mean score of the perceived barriers and perceived self-efficacy were 3.05 and 2.18, respectively. The maximum score of self-care was 4.18. There was a positive correlation between self-efficacy and the self-care (r=0.22; P<0.01). Positive correlations were also found between education with self-efficacy and self-care (r=0.28; P<0.05), (r=0.29; P<0.05). There was a negative correlation between perceived barriers and self-care behaviors (r=-0.68; P<0.000). Using serial multiple regressions and path analysis, we had a final model (RMSEA=0.05; GFI=0.95; CFI=0.98; P=0.44; and Chi-Square=26.5). This model showed that perceived barriers were the strongest predictor for self-care behaviors. Perceived barriers mediated the effect of self-efficacy on the self-care behaviors.
    Conclusion
    The intervention efforts that address the studied determinants related to self-care behavior could potentially impact type two diabetic patient's self-care activities. These determinants should be mentioned in the program developing