فهرست مطالب

پژوهشنامه علوم سیاسی
سال سوم شماره 4 (پیاپی 12، پاییز 1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/09/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • حمیدرضا جلایی پور، مجید فولادیان صفحه 7
    تحقیق حاضر شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار می دهد. بدین منظور دو مفهوم «ویژگی های رهبر» و «بحران»، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل می دهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. در توضیح شکل گیری کاریزما، از یک سو، چهره ای بالقوه کاریزمایی با ویژگی های شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران، وارد صحنه می شود و به تدریج ویژگی های فکری و منش رهبر از راه های گوناگون به پیروان ریزش می کند. از سوی دیگر، بحران به عنوان بستر تمهید کننده در میان علاقه مندان شور و احساس برمی انگیزد و اثرگذار می شود. ابتدا احساس نیاز به اندیشه ها و راه حل های نوآورانه، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد می کند؛ سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران، علاقه مندان را آماده می کند تا تحت تاثیر فرایندهای گروش کاریزمایی به رهبر اعتماد کنند و به او پاسخی از سر علاقه بدهند. این گروش، اگر با موفقیت های کاریزما تقویت شود، احتمالا اعتماد پیروان به رهبر، بیشتر شده و نیرو و موقعیت کاریزمایی تداوم می یابد؛ اما اگر کاریزما به موفقیتی دست نیابد، از مشارکت اعتمادآمیز پیروان برای تغییر کاسته می شود و جامعه برای مدتی از وضعیت کاریزمایی خارج می شود. برابر با دیدگاه فوق، یک نمونه تجربی شخصیت و دوره خاتمی را در جامعه ایران مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه پتانسیل و ویژگی های کاریزمایی خاتمی مشخص شده، سپس به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوره وی پرداخته شده و بدین سان از یک موقعیت کاریزمایی (که از آن به عنوان جنبش اصلاحات نیز نام برده شده است) سخن به میان آمده است. در جریان این موقعیت کاریزمایی، انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری (1376) به عنوان تسهیل کننده (کاتالیزور) عمل کرده است. بدین معنا که برای جامعه فرصتی فراهم شده تا افکار و شعارهای خاتمی نه تنها به عنوان شعارهای یک شخص بلکه به منزله مطالبات عده زیادی از افراد که برای رفع مشکلات (و بحران ها) جامعه خود به حرکت درآمده اند، مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی کاریزما و میزان نفوذ خاتمی در میان مردم از نظرسنجی های پیمایشی در این دوره استفاده شده است. با تحلیل ثانوی داده های موجود در این نظرسنجی ها نشان داده شد که در سال های 80 و 81 خاتمی از نگاه مردم واجد ویژگی های کاریزمایی بوده اما به تدریج به دلیل ضعف در تحقق شعارها و برنامه ها در عمل (یا وجود چنین احساسی در میان مردم) کاریزمای وی تا سال 84 نزول کرد؛ اگرچه پس از سال 84 و در جریان تجربه هایی که جامعه ایران داشته، احتمال ظهور مجدد کاریزما را نمی توان منتفی دانست.
    کلیدواژگان: کاریزما، موقعیت کاریزمایی، بحران اجتماعی، حلقه یاران
  • محمد خضری صفحه 39
    این مقاله به بررسی فرایند رانت جویی در نظام بودجه ریزی دولتی ایران می پردازد با این هدف که چهارچوبی تحلیلی برای درک بهتر فرایند رانت جویی در بودجه ریزی دولتی کشور، به دست دهد. در واقع، تمرکز مقاله بر اقتصاد سیاسی و جنبه کلان سیاست گذاری دولت و به طور مشخص بر فرایند بودجه ریزی دولتی در ایران است. در این مقاله، ابتدا مسئله مورد مطالعه، با رویکرد نظریه «انتخاب عمومی» تبیین می شود، سپس الگوهای تعامل میان تامین کنندگان منابع عمومی و تیم سیاسی بررسی می شود. در این خصوص چهار الگوی تعاملی اقناع مالی، مبادله مالی، اجبار مالی و امتناع مالی شناسایی و تحلیل می شوند. در پایان نیز شیوه رانت جویی طیف کارگزاران بودجه ریزی دولتی (تامین کنندگان منابع عمومی، سیاست مداران، بوروکرات ها و گروه های فشار) و نیز سازوکارهایی تحلیل می شوند که به نظر می رسد به تسهیل این فرایند در ایران کمک می کنند.
    کلیدواژگان: رانت، رانت جویی، بودجه ریزی دولتی، کارگزاران بودجه ریزی دولتی
  • محسن خلیلی صفحه 73
    پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قانون اساسی مشروطیت که بر سلطنت استوار شده بود، ناپذیرفتنی محسوب شد اما عقل حکم می کرد که طرد وضع پیشین، تنها هنگامی مقبول می افتد که انقلابیون پیروزمند در قالب متن مدونی، اعلام کنند خواسته های جدید آنها چیست و چه برنامه ای را برای پیاده سازی آنچه وعده داده اند، پیش خواهند گرفت. به همین دلیل، مجلسی به نام «مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی» که به مجلس خبرگان قانون اساسی مشهور شده است، برای نهایی سازی متن پیش نویس قانون اساسی که پیشاپیش تهیه شده بود، تشکیل شد. همه قوانین اساسی، برآمده از اوضاع اجتماعی زمانه تدوین قانون هستند و نمی توانند نسبت به مسائل و رویدادهای هم عصر خود، ساکت بمانند. ایران کشوری چندقومی است و که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تنش های قومی مبتنی بر خودمختاری طلبی، استقلال خواهی و تجزیه طلبی، در مرزها و استان های مرزی کشور پدیدار شد. نگارنده در این مقاله تلاش خواهد کرد نشان دهد که خبرگان قانون اساسی (که از میان جمع 73 نفره، 33 نفر را به دلیل وابستگی قومی یا تعلق خاطر به استان های قوم نشین گزینش کرده است) چه نگرشی نسبت به قومیت در هنگامه تدوین قانون اساسی داشته اند. گمان نخستین نگارنده این است که خبرگان منتخب، نگرشی پنج وجهی (مذهبی، بدیهی، عقلانی، انقلابی، فقهی) به قومیت داشته و در مجموع، آن را زیر مجموعه بی اهمیتی از جامعیت دین اسلام تلقی نموده اند. در این بررسی با بهره گیری از نمودارها و جدول های بسیار، سی و شش اصل قانون اساسی گزینش و محک زده شده است.
  • حسین سیف زاده صفحه 121
    تجزیه و تحلیل مواجهه ایرانیان با پروسه پرتلاطم جهانی شدن، حاکی از گرفتار آمدن ایران در کشاکش چرخه معیوب و باطل سه پروژه رقیب زیر گرفتار است. این چرخه معیوب به بهترین وجه مصداق دیالکتیک سورلی است: پناه بردن از ترس خطر به دامان خطر و بی توجهی به تمایز محتوای تمدن فرهنگی ایران از محتوای فرهنگ متمدن غربی که سایه غالب خود را بر پروسه جهانی شدن فکنده، موجب این گرفتاری شده است. تلاش آرمان گرایانه در نسخه برداری صوری از دموکراسی کثرت گرای غرب در مقابله با محمدعلی شاه، به اقتدارگرایی نظامی رضاشاه منجر شد. اما، اقتدارگرایی نظامی وی به جریان دموکراسی خواهی کثرت گرای دهه 32-1320 منجر شد. پس از تکرار مجدد این دور، اقدامات سرکوبگرایانه محمدرضاشاه علیه رمانتیسم یوتوپیاگرای جوانان چپ و برنامه نرم افزاری علیه نیروهای سنتی در کوتاه مدت موفق از آب درآمد. اما پس از پانزده سال، علل سرکوب جریان رؤیاگرایانه قدرتمندی را به وجود آورد که اصلاح طلبان طرفدار دموکراسی کثرت گرا را طی انقلابی عظیم به حاشیه برد.
    به رغم این گرفتاری، تجربه این دانش پژوه حاکی از آن است که تصدی مدیریت سیاسی اجرایی در جمهوری اسلامی مقرون با ترمیدورسازی و به عرق نشستن تب التهاب های رؤیاگرایانه است. فرضیه و این است که تداوم این چرخه باطل از نبود پشتوانه نظری لازم، برای تفسیر چونی و چرایی این تحول ترمیدور ساز، است با نا آگاهی از ماهیت گرایش «تمدن فرهنگی» در رویکرد ایرانی (در مقابل «فرهنگ تمدنی» حاکم بر پروسه جهانی شدن) بر شدت امر افزوده است.
    دغدغه رهایی ایران از این چرخه معیوب و باطل، دانش پژوه را به تامل نظری در این خصوص واداشته است. در این مقاله، ضمن تجزیه و تحلیل تاثیرات جهانی شدن، اندیشه نوزایی مفهومی و نظری، به عنوان مفری برای برون رفت از این چرخه باطل معرفی شده است. درنهایت در تلاش برای آگاهی بخشی به گزینه های پیش رو و در پرتو رویکرد جهان وطن گرایی میهنی و دلبستگی به گزینه دموکراسی کثرت گرا، سازوکارهای رقیب مدیریت کثرت گرای دموکراتیک ایران معرفی شده است.
  • ابوتراب طالبی، سیامک حیدری، سیاوش فاطمی نیا صفحه 179
    هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل مؤثر در اعتماد سیاسی دانشجویان و چگونگی تاثیر عواملی چون دینداری، عام گرایی، مشارکت در انجمن های دولتی، میزان ارزش های مادی و غیرمادی، میزان استفاده از رسانه ها و دینداری بر اعتماد سیاسی دانشجویان بوده است. در همین راستا یافته های تحقیق نشان می دهد 37 درصد دانشجویان دارای اعتماد سیاسی بوده اند. همچنین نتایج نشان می دهد متغیرهای دینداری، ارزش های مادی و فرامادی، استفاده از رسانه ها و دینداری، رابطه معنی داری با اعتماد سیاسی دانشجویان داشته اند.
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، اعتماد سیاسی، عام گرایی، ارزش های مادی و غیرمادی، دینداری
  • محمدغفوری، روح الله جعفری صفحه 209
    سرمایه اجتماعی از جمله نظریه های جامعه محوری است که امروزه بسیاری از اندیشه ها و آرای اجتماعی را به خود اختصاص داده است، اما پیوندهای چندجانبه این مفهوم با مسائل مرتبط در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع، شناخت و تبیین آن را دشوار ساخته است. بنابراین، ایجاد سرمایه اجتماعی و فراهم نمودن شرایط و بسترهای مورد نیاز جهت توسعه جامعه مدنی و دموکراسی منوط به شناخت دقیق آنها و روابط و تعاملشان با یکدیگر است. در نوشته حاضر، با تمرکز بر بعد ساختاری سرمایه اجتماعی، از سازمان ها و انجمن های داوطلبانه به عنوان گره کانونی برای رشد و تقویت سرمایه اجتماعی، جامعه مدنی و دموکراسی یاد شده است. در ادامه، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران مورد توجه و تحلیل قرار گرفته و گفته شده که روند دموکراسی خواهی در ایران از چرخه فراز و فرود سرمایه اجتماعی پیروی می کند، ازاین رو تقویت دموکراسی با شکل گیری و تقویت نهادهای مدنی پیوند دارد و این ارتباط در تسهیل زمینه های ارتقای سرمایه اجتماعی مؤثر است
    کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، جامعه مدنی، دموکراسی، انجمن های داوطلبانه، اعتماد اجتماعی
  • حاکم قاسمی صفحه 239
    سلسله سلطنتی پهلوی در ایران با کودتا و به کمک نیروهای نظامی به قدرت رسید. با توجه به نقش نظامیان در به قدرت رسیدن پهلوی ها و با هدف استفاده از نظامیان در محافظت از نظام سلطنتی، ارتش در زمان پادشاهی پهلوی اول و دوم، بازسازی و تقویت شد. به رغم تقویت ارتش به عنوان مهم ترین ابزار کسب و حفظ قدرت در پادشاهی پهلوی، پس از آغاز جریان انقلاب اسلامی، وجود ارتش قدرتمند نتوانست مانع سقوط نظام سلطنتی شود. عوامل متعددی از درون و بیرون با تاثیرگذاری بر نیروهای نظامی، در ناکارآمدی ارتش در دفاع از نظام سلطنتی مؤثر بود. در این مقاله عوامل درونی نشات گرفته از ساختار ارتش به عنوان عوامل ساختاری مؤثر در بروز انفعال در ارتش، در مواجهه با جریان انقلاب و جلوگیری از سقوط نظام پادشاهی، مورد بررسی قرار گرفته و نقش هریک از این عوامل و چگونگی تاثیرگذاری آنها تبیین شده است.
    کلیدواژگان: نظام سلطنتی، پادشاهی پهلوی، انقلاب اسلامی، ارتش شاهنشاهی، نیروهای نظامی