فصلنامه پرستاری و مامایی
پیاپی 12 (زمستان 1387)

دیسمنوره اولیه، شایع ترین شکایت زنان است که می تواند منجر به غیبت از محل کار و تحصیل گردد و باعث کاهش بازدهی فرد و صدمات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی می گردد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر عصاره گیاه بومادران بر طول مدت درد و طول مدت خونریزی قاعدگی می باشد.
این پژوهش از نوع مطالعه پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه است که روی 70 نفر از دختران دانشجوی ساکن در خوابگاه های دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1387 انجام شد. نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود و افرادی که بر اساس معیار VAS (Visual Analogue Scale) نمره 5 تا 8 را کسب کرده بودند، وارد مطالعه شدند. جهت بررسی طول مدت درد و طول مدت خونریزی قاعدگی، دارو و پرسشنامه در اختیار افراد قرار گرفت و در مورد طرز مصرف دارو به آنان آموزش داده شد و از آنها خواسته شد که درروزهای اول، دوم و سوم خونریزی قاعدگی، مدت درد خود را با ساعت (متوسط مدت درد در روز اول، دوم و سوم خونریزی قاعدگی) اندازه گیری نمایند و در فرم های مربوطه ثبت کنند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی مطلق و درصدی) و آزمون ویلکاکسون استفاده شد.
نتایج نشان داد که طول مدت خونریزی قاعدگی و طول مدت درد در سه روز اول سیکل همراه با درمان در مقایسه با سیکل بدون درمان به صورت معنی داری کاهش پیدا کرد (001/0 >(P.
با توجه به اثرات سودمند بومادران درکاهش طول مدت درد و طول مدت خونریزی، استفاده از این گیاه به عنوان درمانی برای دیسمنوره اولیه پیشنهاد می گردد.

تشخیص سرطان پستان حادثه ای بسیار استرس زاست که تاثیری عمیق بر ابعاد مختلف زندگی از جمله سلامت جسمی، روحی و رفاه اجتماعی زنان دارد. ارزیابی کیفیت زندگی، اطلاعات با ارزشی در اختیار پرستاران قرار می دهد و موجب غنای مداخلات بهداشتی - درمانی و بهبود کیفیت خدمات پرستاری می گردد. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی و ابعاد آن در زنان مبتلا به سرطان پستان می باشد.
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است که بر روی 100 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تحقیقات هماتولوژی و انکولوژی تبریز در سال 1387 انجام گرفت. نمونه گیری از نوع در دسترس بوده و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تلفیقی SF36، کیفیت زندگی سوئدی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. اطلاعات جمع آوری شده در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی اکثریت زنان مبتلا به سرطان پستان در بعد جسمی نامطلوب (میانگین ≤ 78)، در بعد روانی نامطلوب (میانگین ≤ 29)، اما در بعد اجتماعی مطلوب بود (میانگین > 41). نتایج همچنین حاکی از آن بود که کیفیت زندگی کلی در واحدهای مورد پژوهش نامطلوب بود(میانگین≤ 148).
از آنجا که سرطان و درمان آن کل فرد را که متشکل از ابعاد جسمی، روحی- روانی و اجتماعی است تحت تاثیر قرار می دهد اطلاعات بدست آمده از این مطالعه می تواند پرستاران را در ارایه بهترین اقدامات پرستاری یاری نماید. پرستاران می توانند با بهبود کیفیت زندگی، بیمار را برای سازش با سرطان آماده نمایند.

واژینیت ها از جمله بیماری های مهم و شایع زنان هستند. واژینیت تریکومونایی که توسط پروتوزوایی به نام تریکوموناس واژینالیس ایجاد می شود در تمام نقاط دنیا انتشار گسترده ای دارد به طوری که سالانه تقریبا 150 تا 180 میلیون زن را در جهان گرفتار می نماید و مسؤول80 درصد مراجعه غیر روتین زنان می باشد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع و عوامل خطرساز واژینیت تریکومونایی در زنان تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز می باشد.
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده که در سال 1387 انجام گرفت. در این مطالعه 1200 زن 15 تا 45 ساله، به روش تصادفی طبقه بندی شده از بین کلیه مراکز بهداشتی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز انتخاب شدند. اطلاعات فردی – باروری زنان توسط چک لیست و تشخیص بیماری آنها توسط معاینه واژینال و دیدن مستقیم نمونه ها انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS/Ver 15 و توسط آزمون های آماری تفاوت میانگین برای گروه های مستقل و رگرسیون لجستیک، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که 4 درصد (48 نفر) افراد مورد مطالعه مبتلا به عفونت تریکومونایی بودند. در بررسی های آماری هیچ گونه ارتباط معنی داری بین متغیرهای سن بیمار، شغل همسر و مدت زمان شروع علایم بیماری با ابتلا به عفونت تریکومونایی مشاهده نشد (05 /0

بحث و نتیجه گیری

از نتایج پژوهش اخیر می توان چنین نتیجه گرفت که واژینیت تریکومونایی از جمله بیماری های مقاربتی مهم در شهر تبریز محسوب می شود. به این منظور ماماها به عنوان یکی از اعضای کادر بهداشت و درمان، باید با بالا بردن سطح آگاهی مردم در زمینه عفونت های تناسلی و راه های انتقال آنها، گامی موثر در جهت کاهش موارد جدید ابتلای به این بیماری بردارند.

کلیدواژگان: واژینیت تریکومونایی، عوامل خطر ساز، شیوع

مطالعات زیادی در زمینه تاثیرات مثبت تحریک شنوایی بر ملاک های بهبودی همچون معیار گلاسکو کوما، نمره رانکول آمیگوس، مقادیر همودینامیک بیماران انجام گرفته است. متاسفانه، در مورد تاثیر تحریک حسی بر نوار مغزی بیماران که از عوامل پیش بینی کننده مهم در بهبود بیماران است، مطالعات موجود بسیار است، لذا در مطالعه حاضر سعی شده است اثر تحریک شنوایی سازماندهی شده بر نوار مغزی بیماران بررسی شود.
مطالعه حاضر یک مطالعه توصیف موارد اندک است که بر روی 11 بیمار بستری در مرکز آموزشی- درمانی امام رضا (ع) تبریز با آسیب فیزیکی مغزی در سال 87-86 انجام گرفت. هر بیمار در 3 دوره 2 هفته ای پایه، مداخله، و پیگیری مورد بررسی قرار گرفت. در دوره مداخله هر روز 1 ساعت تحریک شنوایی برای بیماران اجرا و در پایان هر دوره از بیمار نوار مغزی گرفته شده و نتایج تفسیر شده است.
از 11 بیمار مورد بررسی تنها 4 بیمار با دریافت موسیقی در نوار مغزی خود تغییرات مثبت نشان داده و بدون دریافت آن تغییرات منفی پیدا کرده اند. نوار مغزی اکثریت این بیماران با گذشت زمان، بدون توجه به تحریک شنوایی، تغییرات مثبت داشته و به سوی امواج طبیعی سوق پیدا کرده اند. در مقایسه نواحی مختلف مغزی، لوب تمپورال و لوب اکسی پیتال بیشتر تحت تاثیر این تحریکات بوده اند.
از آنجایی که نتایج مطالعه نشان داد که با تحریک شنوایی سازماندهی شده، امواج مغزی به سمت امواج طبیعی تمایل پیدا می کنند، لذا به نظر می رسد انجام تحریکات شنوایی سازماندهی شده در بهبود بیمارانی با آسیب های فیزیکی مغز موثر می باشد.

درد زایمان در ردیف شدیدترین دردها قرار دارد. در سال های اخیر تکنیک های تنفسی برای کاهش درد زایمان ارایه شده اند. متاسفانه تاکنون در کشورمان تاثیر این روش ها بر درد زایمان بررسی نشده اند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش تکنیک های تنفسی بر پاسخ های زنان به درد زایمان است.
پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی است که بر روی زنان اول زای مراجعه کننده به درمانگاه و اتاق های زایمان بیمارستان الزهرا انجام گرفت. 41 زن نخست زا که انتظار می رفت زایمان طبیعی داشته باشند بطور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه مورد (21 نفر) و شاهد (20 نفر) تقسیم شدند که گروه شاهد در پایان مطالعه به 16 نفر رسید. به زنان گروه مورد با برگزاری یک کلاس در ماه آخر بارداری تکنیک تنفسی بطور عملی آموزش داده شد. با مراجعه زنان برای زایمان، پژوهشگر در زایشگاه حاضر شده و زنان در دیلاتاسیون های 4، 6، 8 و10 سانتی متر تنفس های آموزش داده شده را با کمک پژوهشگر به کار گرفتند و پاسخ های فیزیولوژیک نسبت به درد یعنی فشارخون و نبض در هر دو گروه در دیلاتاسیون های 4، 6، 8 و10 سانتی متر تعین و ثبت گردید. همچنین با مقیاس درجه بندی عددی شدت درد مادر در هر دو گروه در همان زمان ها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های آماریt مستقل و مجذورکای تجزیه تحلیل گردید.
اختلاف میانگین فشارخون سیستولی و دیاستولی و همچنین، میانگین نبض در دو گروه معنی دار نبود. اختلاف میانگین نمره درد در دیلاتاسیون های4و 6 و10 سانتی متر از نظر آماری معنی دار بود. همچنین میزان موارد سزارین شده در زنان گروه آموزشی به طور معنی داری کمتر از زنان گروه شاهد بود.
بر اساس یافته های این پژوهش انجام تکنیک تنفسی با پاسخ های فیزیولوژیک نسبت به درد ارتباطی نداشته ولی با شدت درد زایمان ارتباط داشته و سبب کاهش درد شده است. همچنین، به کارگیری این روش می تواند میزان سزارین را کاهش دهد.

پره اکلامپسی از بیماری های شایع دوران بارداری است که اتیولوژی آن ناشناخته باقی مانده و در حال حاضر هیچ گونه آزمایش غربالگری قابل اعتماد، معتبر و اقتصادی برای آن وجود ندارد. با توجه به نظریه استرس اکسیداتیو در پاتوژنز پره اکلامپسی و نقش سلنیوم به عنوان آنتی اکسیدان در پیشگیری و تشخیص پره اکلامپسی، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارزش پیشگویی سلنیوم در غربالگری پره اکلامپسی صورت گرفت.
مطالعه مورد- شاهدی بود که در آن 40 زن باردار سالم، 40 زن باردار مبتلا به پره اکلامپسی شرکت نمودند. این زنان همگی در هفته 39-34 حاملگی بوده و از نظر سن حاملگی و دریافت مکمل جور شده بودند. اندازه گیری سطح پلاسمایی سلنیوم با روش طیف سنجی اتمی انجام گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS/ver13 و آزمون های t با نمونه های مستقل و کای دو تجزیه و تحلیل شد. همچنین، حساسیت و ویژگی و ارزش پیشگویی کننده مثبت و منفی و میزان غربالگری تشخیصی نیز محاسبه گردید.
میانگین پلاسمایی سلنیوم در افراد مبتلا به پره اکلامپسی نسبت به زنان بادار سالم با اختلاف معنی داری کمتر بود (85/11+ 51/58 در مقابل 62/11 + 75/51). سطح سلنیوم کمتر از 60 میکروگرم دارای حساسیت 5/87 درصد، ویژگی 5/52 درصد، ارزش پیشگویی مثبت 8/64 درصد و You den Index 4/0 می باشد.
کاهش سطح پلاسمایی سلنیوم در افراد مبتلا به پره اکلامپسی نسبت به حاملگی طبیعی ممکن است نشان دهنده افزایش نیاز به سلنیوم در طی حاملگی پره اکلامپتیک باشد. به نظر می رسد مصرف مواد غذایی سرشار از سلنیوم در طی بارداری ممکن است در پیشگیری از پره اکلامپسی موثر بوده و ممکن است سطح سلنیوم کمتر از 60 میکروگرم بر لیتر نقطه برش نسبتا بهتری برای غربالگری پره اکلامپسی مخصوصا در افراد بارداری که سطح پلاسمایی سلنیوم پایینی دارند باشد. گرچه به عنوان یک پیشگویی کننده مناسب نمی تواند مطرح گردد.

اختلالات دفع تقریبا علت 3 درصد از مراجعه ها به درمانگاه های سرپایی کودکان و 25 درصد مراجعه ها به کلینیک های فوق تخصصی گوارش کودکان را تشکیل می دهد. یبوست نوعی اختلال دفعی و علتی برای نگرانی والدین می باشد. هدف این مطالعه بررسی میزان شیوع یبوست و عوامل مرتبط با آن در کودکان بستری شده در بیمارستان کودکان تبریز می باشد.
در این مطالعه توصیفی پژوهشگر ضمن مراجعه به 200 کودک 6 ماهه تا 5 ساله بستری شده در بخش های داخلی در دو روز تصادفی انتخاب شده شنبه و چهارشنبه و از طریق مصاحبه با مادران، پرسشنامه مربوط به گردآوری داده های پژوهش را تکمیل نمود. سپس در کودکانی که از یبوست شکایت داشتند، معاینه شکم و توشه رکتال انجام داده و اطلاعات حاصله را در پرسشنامه مربوطه وارد نمود. پرسشنامه مربوط به گردآوری داده ها از پنج قسمت اطلاعات دموگرافیک، عوامل دخیل در یبوست کارکردی، معاینه بالینی و کارکرد شکم، مشاهده و معاینه مقعد و نحوه برخورد والدین با یبوست تشکیل شده بود. اطلاعات با استفاده از برنامهver 11/5 SPSS/ آنالیز شد. برای نشان دادن ارتباط بین متغیرها از آزمون آماری کای دو استفاده گردید.
شیوع کلی یبوست 43 درصد بود. شایع ترین شکایت کودکان دچار یبوست مدفوع سفت (55/82 %) و درد حین دفع بود (93/70 %). نتایج آزمون کای دو رابطه معنی دار آماری بین مصرف غله کم فیبر و یبوست (01/0 > P)، آموزش اجابت مزاج و یبوست (05/ 0> P)، مصرف داروهای ضد تشنج و یبوست (05/0 > P) و مصرف شیر گاو و یبوست (05/0 >P) نشان داد.
یبوست در بین کودکان بستری در بیمارستان شیوع بالایی دارد و از عوامل دخیل آن می توان مصرف رژیم کم فیبر، شیر گاو، مصرف داروهای ضد تشنج و ضعف آموزش اجابت مزاج را ذکر کرد. بنابراین، بایستی پزشکان و تیم درمان در مراقبت از کودکان، موارد ذکر شده فوق و آموزش مناسب خانواده را در نظر داشته باشند.