فهرست مطالب

مجله دانش گیاه پزشکی ایران
سال چهلم شماره 1 (بهار و تابستان 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/02/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سیده بهاره احمدی تولمی، جلال جلالی سندی، محمد قدمیاری، سید اکبر خداپرست، نادر حسن زاده، فریدون پاداشت دهکایی صفحه 1
    در این بررسی اثرات ضد قارچی عصاره شش گیاه بومی و خودرو شامل آقطی، زیتون تلخ، سرخس، گندواش، هفت بند و مرزه روی Magnaporthe grisea، عامل بیماری بلاست برنج در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. تاثیر عصاره های الکلی (اتانلی و متانولی) برگ های تازه جمع آوری شده در جلوگیری از رشد شعاعی میسلیوم قارچ در محیط غذایی PDA در داخل تشتک پتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره های بکار رفته می تواند اثر بازدارندگی روی رشد قارچ داشته باشند به طوری که در بین عصاره های اتانولی آزمایش شده گندواش کمترین ED50 (Effective dose) را داشت و موثرترین عصاره بود. عصاره های اتانولی از موثرترین تا کم اثرترین آنها بر اساس میزان ED50 به ترتیب گندواش، آقطی، سرخس، هفت بند، زیتون تلخ و مرزه اندازه گیری شد. همچنین مشاهده شد که در بین عصاره های متانولی آزمایش شده آقطی و گندواش کمترین ED50 را داشته و بیشترین تاثیر را روی قارچ نشان دادند. ED50 عصاره های متانولی سرخس، هفت بند، مرزه و زیتون تلخ با ED50 آقطی اختلاف معنی داری داشتند. عصاره های متانولی از موثرترین تا کم اثرترین آنها به ترتیب گندواش، آقطی، هفت بند، مرزه، زیتون تلخ و سرخس اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، که ED50 عصاره های متانولی و اتانولی اختلاف معنی داری در سطح 5% نداشتند. فقط در مورد سرخس، تاثیر بازدارندگی عصاره اتانولی بیشتر از عصاره متانولی آن بود، به طوری که ED50 عصاره متانولی 65/2 برابر ED50 عصاره اتانولی آن می باشد.
  • قدرت الله صباحی، علی اصغر کوثری، احمد عاشوری صفحه 9
    به منظور تعیین تاثیر چهار آفت کش ایمیداکلوپرید، دیکلرووس، پیمتروزین و آبامکتین بر مرگ و میر پوره ها و تولید مثل حشرات کامل سن شکاریOrius albidipennis (Reuter) (Hemiptera: Anthocoridae) آفت کش ها در بالاترین دز توصیه شده روی حساس ترین مرحله رشدی حشره (پوره سن یک) به کار رفتند. زیست سنجی با استفاده از روش قفس در شرایط کنترل شده با دمای? C 1±27، رطوبت نسبی %5±65 و دوره نوری 16 ساعت روشنایی در اتاقک رشد صورت گرفت. تعیین تاثیرات کلی آفت کش با محاسبه نرخ مرگ و میر پوره ها و میزان کاهش در باروری حشرات کامل انجام شد. پس از اعمال تصحیحات مربوطه، میزان مرگ و میر پوره ها در تیمار با آفت کش های ایمیداکلوپرید، دیکلرووس، آبامکتین و پیمتروزین به ترتیب 59/8±55/75، 34/6±22/50، 81/4±88/32 و 37/2±28/28 درصد مشاهده گردید. میانگین تعداد تخم گذاشته شده توسط هر حشره (R) در همین تیمارها به ترتیب 61/7±56/15، 25/15±44/38، 56/5±89/6 و 71/5±22/10عدد اندازه گیری شد. تاثیر آفت کش بر تخمریزی (Er) به ترتیب 24/0±54/0، 49/0±33/1، 29/0±33/0 و 16/0± 35/0 ارزیابی گردید و بالاخره تاثیر کل آفت کش (E) در این تیمارها به ترتیب 75/5± 76/86، 20/4 ± 82/33، 67/9±92/77 و 77/11±94/74 درصد برآورد شد. براساس استانداردهای سازمان بین المللی مبارزه بیولوژیک دیکلرووس در رده دوم سمیت (کمی زیان آور)، آبامکتین و پیمتروزین با توجه به خطای استاندارد مربوطه در رده های دوم و سوم (کمی زیان آور تا نسبتا زیان آور) و ایمیداکلوپرید در رده سوم (نسبتا زیان آور) طبقه بندی شد. با توجه به اینکه هیچ یک از آفت کش های مورد بررسی در شرایط آزمایشگاهی بی زیان ارزیابی نشدند، انجام آزمون در شرایط نیمه مزرعه ای برای کلیه آفت کش های مورد مطالعه توصیه می شود.
  • محمدحسین شمشیری، بو پیندار سینگ صفحه 17
    درختان نارنگی کینو دوساله پیوندشده بروی پایه رافلمون با جدایه های مختلفی ازقارچ میکوریزآربسکولار شامل Glomus manihotis، Gigaspora gigantean، Glomus mosseae بصورت جداگانه و مخلوط مایه کوبی گردیدند. پنج پرایمر اختصاصی جنس های Glomus و Gigaspora به نام های VANS1، NS21، NS61 VAGLO و VAGIGA پس از ساخت و با استفاده از DNA استخراج شده از ریشه های آلوده به میکوریزآربسکولار با استفاده از تکنیک واکنش زنجیره ای پلی مراز مورد آزمون قرار گرفتند. دراین مطالعه پرایمر VAGLO بعنوان پرایمر اختصاصی جنس Glomus به همراه پرایمر VANS1 بعنوان پرایمر اختصاصی راسته گلومرال بصورت موفقیت آمیزی قطعه ای با اندازه 190 جفت باز از نمونه های G. mosseae و G. manihotis راتکثیرنمود. کاربرد این پرایمرها بر روی نمونه های حاوی G. gigantean و همچین شاهد (گیاهان مایه کوبی نشده) منجربه تولید این قطعه نگردید. استفاده ازجفت پرایمر VANS1-NS61 برای تکثیر قطعه نسبتا کاملی از ژن های هسته ای با اندازه حدود 1 کیلوباز که زیر واحد کوچکی از rRNA را کد می نمایند موفقیت آمیز بود و استفاده از این قطعه بعنوان DNA الگو پس ازیک چرخه اضافی PCR (به منظورتکثیربیشتر) به همراه جفت پرایمرهای VANS1-VAGLO و VANS1-VAGIGA منجر به تولید قطعه ای از DNA در اندازه مورد انتظاربرای جفت پرایمراول گردید و در مورد جفت پرایمر دوم نتیجه ای در پی نداشت. این تحقیق به وضوح نشان دهنده امکان استفاده از این تکنیک بعنوان ابزاری دقیق و سریع برای نشان دادن و شناسایی قارچ میکوریزآربسکولاردرون ریشه های نارنگی کینو می باشد.
  • حسن ملکی زیارتی، نواز الله صاحبانی، کامران رهنما صفحه 25
    کنترل بیولوژیک نماتد مولد گره ریشه Meloidogyne javanicaبه وسیله جدایه Trichoderma harzianum در گوجه فرنگی رقم کینگ استون در شرایط گلخانه و آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار گرفت. در این آزمایش تاثیر غلظت های 103 الی 108 اسپور در میلی لیتر قارچ روی میزان بیماری (متوسط قطر گال، متوسط وزن تر ریشه و اندام های هوایی، متوسط تعداد توده تخم به ازاء هر گیاه و متوسط تعداد تخم به ازای هر توده تخم) بررسی گردید. نتایج نشان داد که غلظت 106 اسپور در میلی لیتر قارچ در مقایسه با غلظت های کمتر قارچ به میزان معنی داری موجب کاهش قطر گال، وزن تر ریشه، تعداد توده تخم و تعداد تخم داخل هر توده تخم گردید. در حالی که در مقایسه با غلظت های بیش از 106 اسپور در میلی لیتر قارچ اختلاف معنی دار نداشت. متوسط وزن تر اندام های هوایی در غلظت 106 اسپور در میلی لیتر قارچ نسبت به سایر غلظت ها و شاهد اختلاف معنی دار داشت (P?0/05). مایه زنی گیاهچه ها با غلظت 106 اسپور در میلی لیتر قارچ موجب افزایش میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در ریشه گیاه در روز هفتم بعد از مایه زنی اندازه گیری شد. فعالیت آنزیم پراکسیداز در گیاهچه های مایه زنی شده با تیمار نماتد + قارچ در مقایسه با گیاهچه های مایه زنی شده با قارچ (شاهد) اختلاف معنی دار داشته و حداکثر فعالیت آنزیم پراکسیداز در روز پنجم بعد از مایه زنی اندازه گیری شد.
  • سید امین علیان، محمد جوان نیکخواه، حشمت الله امینیان، وحید خسروی صفحه 35
    در سال 1384، 35 جدایه قارچ Gibberella intermedia (با آنامورفFusarium proliferatum)، به عنوان عامل غالب بیماری پوسیدگی طوقه برنج در استان مازندران، از نظر تنوع در گروه های سازگاری رویشی مورد بررسی قرار گرفتند. از جهش یافته های nit (فاقد قدرت استفاده از نیترات) برای شناسایی و ارزیابی این گروه ها استفاده شد. از سه جدایه روی محیط های حاوی 1، 3 و 5 درصد کلرات پتاسیم جهش یافته های nit بدست نیامد و به عنوان جدایه های crn از مطالعه حذف شدند. از سه جدایه نیز تنها جهش یافتگان فنوتیپ nit 1 بدست آمد. بیست و نه جدایه باقیمانده در 26 گروه سازگاری رویشی شامل 23 گروه تک عضوی و 3 گروه دو عضوی قرار گرفتند. این گروه ها با اسامی VCG1 تا VCG29 مشخص شدند. تمام گروه های سازگاری رویشی دو عضوی در منطقه جغرافیایی محدودی قرار داشتند، که این مسئله نشان دهنده شباهت ژنتیکی بیشتر جدایه های این منطقه با یکدیگر می باشد. گروه های سازگاری رویشی تک عضوی فراوان در جمعیت قارچ نشان دهنده تنوع ژنتیکی بالا و وجود ساز و کارهای لازم برای ایجاد تنوع ژنتیکی در جمعیت آن می باشد. یکی از مهمترین عوامل بروز تنوع در قارچ ها، نوترکیبی جنسی است، که بروز تولید مثل جنسی فراوان در جمعیت این قارچ در طبیعت، این فرضیه را تائید می کند.
  • محمدرضا محمدی، مینا کوهی حبیبی، غلامحسین مصاحبی محمدی صفحه 43
    طی فصل زراعی سال 1382 تعداد 231 نمونه برگی از ذرت های آلوده به ویروس و دارای علایم موزائیک و در مواردی علایم موزائیک همراه با کوتولگی، از مزارع ذرت مناطق مختلف استان تهران جمع آوری گردید. با استفاده از آنتی سرم های پلی کلونال چهار پوتی ویروس MDMV،SCMV، SrMV وJGMV بر روی نمونه ها آزمون های سرولوژیکیDAS-ELISA، DIBA و TPIA انجام گردید. در پایان، تمامی نمونه ها با آنتی سرم ویروس موزائیک نیشکر(SCMV) واکنش قوی بروز دادند و واکنشی با آنتی سرم سه پوتی ویروس دیگر مشاهده نگردید. نمونه ها در بافر فسفات پتاسیم 1/0 مولار (pH 7) حاوی 2 درصد پلی وینیل پایرولیدون (PVP) عصاره گیری و جدایه ها در گلخانه بر روی ذرت شیرین رقم 403 پارس و سورگوم دانه ای رقم کیمیا مایه زنی و تکثیر گردیدند. در آزمون های سرولوژیکی مجدد بر روی گیاهان مایه زنی شده نیز تنها حضورSCMV در آنها محرز گردید. در مطالعه دامنه میزبانی، جدایه های منتخبSCMV به روی Avena sativa، Panicum miliaceum، Pennisetum americanum Triticum aestivum، Hordeum vulgare و Setaria italica منتقل نشدند. خالص سازی ویروس به روش Minipurificationبر روی 2 گرم از بافت گیاهی آلوده انجام و غلظت ویروس خالص و نسبت A260/280 برای آن به ترتیب mg/ml 45/11 و 2/1 محاسبه شد. در بررسی الکترون میکروسکوپی به روش تلفیق سرولوژی و الکترون میکروسکوپی (ISEM) و دکوراسیون با آنتی سرم SCMV، پیکره های رشته ای قابل انعطاف SCMV در نمونه ها مشاهده و عکس برداری انجام شد. با انجام آزمون های SDS-PAGE و Western blotting بر روی نمونه های گیاهی آلوده و سوسپانسیون های ویروس خالص، وزن مولکولی پروتئین پوششی SCMV در حدودKDa 38-37 بود. آزمونRT-PCR با استفاده از جفت پرایمر SCMVF3 و SCMV R3 انجام گرفت و قطعات تکثیر یافته در حدود bp 900 بودند که تاییدی مضاعف بر حضور ویروس SCMVدر نمونه ها بدست آمد. بر اساس تحقیق حاضر ویروس موزائیک نیشکر پوتی ویروس شایع و غالب و عامل اصلی موزائیک و موزائیک کوتولگی در مزارع ذرت استان تهران می باشد.
  • ناهید معرف زاده، مجتبی محمدی، عباس شریفی تهرانی، زهرا ذاکری صفحه 55
    بیماری آتشک با عامل باکتریایی Erwinia amylovora از بیماری های مهم میوه های دانه دار محسوب می شود. این بیماری طی سال های گذشته خسارت های هنگفتی به باغ های میوه دانه دار ایران تحمیل نموده است. استفاده از روش های دقیق و قابل اطمینان جهت شناسایی و ردیابی به موقع بیمارگر، به کنترل زود هنگام و جلوگیری از گسترش بیماری و حذف درختان آلوده کمک می نماید. در این تحقیق دو آنتی سرم پلی کلونال اختصاصی تهیه شده و برای ردیابی سلول های باکتری E. amylovora (Ea) در آزمون های نشت در آگار و DIBA مورد استفاده قرار گرفتند. آزمون دیبا قادر به ردیابی7 10×1 سلول باکتری در هر میلی لیتر کشت خالص و نیز عصاره آلوده بود. با غنی سازی در محیط مایع کینگ بی، سطح حساسیت دیبا به10 سلول افزایش یافت. در این بررسی کارایی روش های سرولوژیکی با برخی از روش های مبتنی بر PCRکه جهت شناسایی این باکتری منتشر شده اند نیز مقایسه گردید. به این منظور قطعه ای یک کیلو بازی از پلازمید pEA29 بنامpstI با استفاده از آغازگرهای A وB در روش PCR تکثیر گردید. سطوح حساسیت این روش در آب و عصاره گیاهی به ترتیب 104×2 و 106×2 سلول در مخلوط واکنش بود. سه روش ذکر شده قادر به شناسایی استرین های متعلق به میزبان ها و مناطق مختلف کشور بوده و جهت شناسایی Ea در مقایسه با سایر جنس های باکتریایی اختصاصی عمل نمودند. در Nested-PCR با استفاده از آغازگرهای AJ75 و AJ76 یک قطعه 800 جفت بازی تکثیر گردید. این روش بسیار حساس توانست در مخلوط واکنش تا یک سلول باکتریایی را در آب و تا 100 سلول را در عصاره گیاهی ردیابی نماید.
  • آیت الله سعیدی زاده، احمد خیری، جواد زاد، حسن رضا اعتباریان، علیرضا بندانی، فهیمه نیاستی صفحه 65
    امروزه پژمردگی ورتیسیلیومی با عامل Verticillium dahliae از مشکلات متداول در باغ های زیتون شمال ایران می باشد. نماتد ریشه گرهی Meloidogyne javanica از نظر پراکنش یکی از گسترده ترین نماتدهای باغات زیتون در ایران به شمار می آید. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر دو نوع بستر رویش بر تعامل دو بیمارگر مورد نظر می باشد. در این آزمایش میکرواسکلروت هایVerticillium dahliae و لاروهای سن دوم Meliodogyne javanica به عنوان مایه تلقیح انتخاب شدند. نهال های یکساله زیتون رقم زرد در انواع بسترها از خاک لومی شنی (شن: 8/72%، سیلت: 8/13%، رس: 4/13%، ماده آلی: 2/2%، 76/2=ECE، 76/7 pH) و شن درشت (به قطر ذرات 5-7 میلیمتر) استریل کشت شدند. آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی در شش تیمار و هشت تکرار طراحی گردید: شاهد (بدون مایه تلقیح)، نماتد به تنهایی، قارچ به تنهایی، قارچ و نماتد همزمان، قارچ دو هفته قبل از نماتد و نماتد دو هفته قبل از قارچ. میزان مایه تلقیح نماتد و قارچ به ترتیب 1500 عدد لارو سن دوم و 7200 عدد میکرواسکلروت برای هرگلدان تعیین گردید و زمان آزمایش 9 ماه در نظر گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد که میزان کلنی زایی قارچ در ریشه در گلدان های حاوی خاک لومی شنی نسبت به گلدان های دارای شن درشت بیشتر بود، در مقابل تعداد گره های ریشه و ماده های بالغ در گلدان های حاوی شن درشت در مقایسه با گلدان های حاوی خاک بیشتر بود. تعداد برگ های سبزرد، بافت مرده و پژمرده در گلدان های حاوی خاک لومی شنی بیشتر بود. بر اساس آزمون F فرض یکسان بودن واریانس جوامع (خاک و شن) در سطح احتمال 5% پذیرفته شد. حضور نماتد قبل از قارچ سبب کاهش کلنی زایی قارچ در ریشه و ساقه شد، در حالی که حضور قارچ قبل از نماتد موجب کاهش گره های ناشی از فعالیت نماتد گردید (05/0? p). شدیدترین نشانه های بیماری در بخش هوایی نهال ها در تیماری که قارچ و نماتد را همزمان دریافت کرده بود (در بستر خاک به میزان 97 درصد) مشاهده گردید (05/0? p).
  • پرستو مطلبی، محمد جوان نیکخواه، سیدمحمود اخوت، خلیل بردی فتوحی فر، کیوان غضنفری صفحه 73
    چهل جدایه تک اسپور Magnaporthe grisea، به منظور شناسایی گروه های سازگاری رویشی و تعیین تنوع ژنتیکی بر اساس انگشت نگاری DNA به روش rep-PCR در این تحقیق استفاده شدند. جدایه ها در سال های 1382-1384 از تعدادی علف هرز تیره گرامینه شامل علف انگشتی (Digitaria sanguinalis)، ارزن دم روباهی (Setaria italica)، سوروف (Echinochloa crus-galli) و علف هرز نامعلوم جمع آوری گردیدند و در کلکسیون قارچ شناسی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران نگهداری شدند. برای شناسایی گروه های سازگاری رویشی، جهش یافتگان nit در محیط حداقل حاوی 6%- 5% کلرات جداسازی و آزمون های مکمل سازی جهش یافته های nit در تمام حالات ممکن روی محیط حداقل انجام شد. سه گروه سازگاری رویشی VCG1، VCG2 و VCG3 در بین جدایه ها تشخیص داده شدند. گروه VCG1 با 29 جدایه، گروه غالب بود. برای تعیین تنوع ژنتیکی و شناسایی دودمان های کلونی پراکنده در جمعیت قارچ، از دو آغازگر بر اساس توالی نوکلئوتیدهای قطعه ERIC و BOX طراحی شده، استفاده گردید. قطعات DNA با طولی بین 420 تا 3000 جفت باز تکثیر شدند. شش دودمان کلونی در بین جدایه ها شناسایی و با حروف A، B، C، D، E و F مشخص شدند. دودمان کلونی A با فراوانی حدود 5/62 % دودمان کلونی غالب را تشکیل داد. این تحقیق نشان داد بر خلاف نتایج گروه های سازگاری رویشی که جدایه های حاصل از ارزن دم روباهی و علف انگشتی با هم تشکیل هتروکاریون دادند، در تعیین تنوع ژنتیکی به روش مولکولی از یکدیگر با 40 % شباهت تفکیک شدند. هر دو روش نشان داد که تنوع ژنتیکی کمی در درون جمعیت قارچ در روی علف های هرز وجود دارد.
  • شقایق مهدی نژاد مقدم، سید اکبر خداپرست، سالار جمالی صفحه 85
    به منظور تعیین وضعیت باروری و تیپ آمیزشی جدایه های قارچ Cryphonectria parasitica عامل سوختگی درختان شاه بلوط، چهار ناحیه در دو منطقه اصلی رویش این درخت در شفت (شامل ویسرود، طالقان و بابارکاب) و رضوانشهر (شامل دوران) در استان گیلان نمونه برداری شد. وضعیت باروری در 54 جدایه بدست آمده از این مناطق مورد بررسی قرار گرفت و تیپ آمیزشی آنها معلوم گردید. برای این کار تلاقی با دو جدایه استاندارد با تیپ های آمیزشی مشخص، M1115 (MAT-2) و M1297 (MAT-1) بر روی قطعات ساقه Castanea sativa درون تشتک های پتری حاوی محیط کشت آب-آگار صورت گرفت. براساس نتایج بدست آمده، وجود یکی از دو تیپ آمیزشی MAT-1 و MAT-2 در بیشتر جدایه های مورد مطالعه (3/72%) اثبات شد. در این بررسی 3/20% جدایه ها در تلاقی با هر یک از تیپ های آمیزشی استاندارد قادر به تشکیل پریتسیوم نبودند و همچنین 4/7% از جدایه ها نیز با هر دو تیپ آمیزشی سازگاری جنسی داشتند و تشکیل پریتسیوم در آنان مشاهده شد.
  • فریدون پاداشت دهکایی، مجید نحوی، منوچهر ایزدیار، ابراهیم دودابی نژاد، حسن پور فرهنگ صفحه 93
    برای تعیین خسارت محصول برنج ناشی از بیماری بلاست (Magnaporthe grisea) در مراحل مختلف رشد، آزمایشی مزرعه ای در مؤسسه تحقیقات برنج ایران، رشت اجرا گردید. رقم برنج بومی هاشمی در کرت هایی به ابعاد 4×3 متر و در چهار تکرار برای هر مرحله از ارزیابی(تیمار) نشاکاری گردید. سپس در مراحل 40 و 50 روز پس از نشاکاری، 15 و 25 روز پس از ظهور خوشه و همزمان با برداشت، به ترتیب درصد آلودگی سطح برگ و بلاست خوشه از نمونه های تهیه شده از کرت های آزمایشی در شرایط آلودگی طبیعی اندازه گیری شدند. پس از هر مرحله از ارزیابی بیماری، با مصرف قارچ کش تری سیکلازول از توسعه بیماری در تیمار مذکور جلوگیری بعمل آمد. در هر مرحله از ارزیابی از آنالیز رگرسیون خطی برای محاسبه درصد خسارت محصول ناشی از بلاست برگ و خوشه استفاده گردید. فقط معادله (*91/0= R2) x5/0 + 74/0- = y برای تعیین خسارت محصول(y) (کیلوگرم) ناشی از درصد بلاست خوشه(x) و در مرحله برداشت از تیماری که در تمام مراحل رشد از قارچ کش استفاده نشده بود، معنی دار تشخیص داده شد. بعلاوه این تیمار تاثیر بیشتری در افزایش دانه های پوک نسبت به سایر تیمارها داشته است. مصرف سطوح مختلف کود اوره تاثیر معنی داری در ایجاد تفاوت در میزان بیماری بلاست و افزایش آن، به علت دمای بالا در بیشتر مراحل حساس دوره رشد برنج نشان نداد.
  • آیت الله سعیدی زاده، احمد خیری، جواد زاد، حسن رضا اعتباریان، علیرضا بندانی، فهیمه نیاستی صفحه 101
    نهال های یکساله زیتون رقم زرد، روغنی، کرونیکی و مانزانیلا در بستری از خاک لومی شنی استریل به میزان 2000 گرم کشت شدند. آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی در 32 تیمار و پنج تکرار طراحی گردید: شاهد، نماتد به تنهایی، قارچ به تنهایی و قارچ + نماتد. میزان مایه تلقیح نماتد با سه جمعیت (2000، 3000 و 4000) لارو سن دوم و در مورد قارچ 10 عدد میکرواسکلروت در هر گرم خاک بستر برای هر گلدان تعیین گردید. میزان ترکیبات فنلی در مراحل 1، 10، 20 و30 روز پس از مایه زنی مورد بررسی قرار گرفت. ده روز پس از مایه زنی در رقم کرونیکی میزان ترکیبات فنلی ریشه در تیمار قارچ+ نماتد جمعیت 4000 تفاوت معنی داری را با شاهد نشان داد (05/0? p). در 20 و 30 روز پس از مایه زنی میزان ترکیبات فنلی در تیمار قارچ + نماتد جمعیت 4000 با شاهد در رقم روغنی، زرد و مانزانیلا در سطح 5% تفاوت معنی دار و نسبت به شاهد بیشتر بود. در این آزمایش میزان ترکیبات فنلی در تیمارهای قارچ + نماتد نسبت به تیمارهای قارچ به تنهایی و نماتد به تنهایی در میزبان ها بیشتر بود (05/0? p). میزان ترکیبات فنلی در ریشه از بیشترین تا کمترین به ترتیب در ارقام کرونیکی، روغنی، زرد و مانزانیلا مشاهده گردید.
|
  • Page 9
    A 'worst case' laboratory method was employed for evaluating total effect of four pesticides (imidacloprid, dichlorvos, pymetrozine and abamectin) on the nymphs mortality and adults reproduction in Orius albidipennis Reuter (Hemiptera: Anthocoridae). The bioassays were carried out in laboratory using Drum cell method, under controlled conditions of: 27±1?C, RH of 65±5% and 16-h photo phase. The effects of the pesticides were assessed on the N1 stage and determined by the total effect, considering the mortality rate and oviposition reduction in audlts. Toxicity effects were classified according to scale proposed by IOBC. Corrected mortality percentages (Ma) were 75.55±8.59, 50.22±6.34, 32.88±4.81, and 28.28±2.37 for imidacloprid, dichlorvos, abamectin and pymetrozine treated populations, respectively. For the pesticides, mean no of eggs/female (R) were 15.56 ±7.61, 38.44±15.25, 6.89±5.56, 10.22±5.71. The pesticide's effect on ovipositon (Er) was recorded 0.54±0.24, 1.33±0.49, 0.33±0.29, 0.35±0.16, and while the total effect (E) being 86.76±5.75, 33.82±4.20, 77.92±9.67, 74.94±11.77%, respectively. According to IOBC standards, dichlorvos was classified in class II (slightly harmful), abamectin and pymetrozine, with SE being taken into account, were classified in class II to III (slightly to moderately harmful), whereas imidacloprid standing in class III (moderately harmful). Further investigations are recommended on all of the chemicals, and under semi-field conditions.
  • Page 17
    An experiment was conducted, using two year old Kinnow plants, budded on rough lemon rootstock, inoculated with different isolates of AMF fungi viz., Glomus manihotis, Gigaspora gigantean and Glomus mosseae singly as well as in mixed culture. Five primers VANS1, NS61,NS21,VAGLO,VAGIGA specific to Glomus and Gigaspora species were designed and used in a polymerase chain reaction with DNA extracted from mycorrhizal roots varying in colonization. Glomus family-specific VAGLO primer in conjunction with Glomerales-specific VANS1 primer, successfully amplified 190bp fragment from samples of G. manihotis and G. mosseae. This 190bp product was not detected with G. gigantean and in the un-inoculated, non colonized control plants. Use of primer pair VANS1-NS61 for amplification of around 1kb fragment belonging to nearly complete gene coding for the small subunit rRNA was successful. Further use of this 1kb product as template DNA after one more round of PCR (for more amplification) in conjunction with primer pair VANS1-VAGLO and VANS1-VAGIGA produced an amplicon with an expected size only for the first primer pair and not for the second primer pair. This study clearly indicates the possibility of using this technique as a tool for rapid and precise detection and identification of arbuscular mycorrhizal fungi in Kinnow roots.
  • Page 25
    Biological control of tomato root-knot nematode, Meloidogyne javanica, by the isolate BI of Trichoderma harzianum was evaluated in greenhouse and laboratory conditions in tomato cv. King Stone. Effects of fungal spore suspensions in various densities (103 to 108 spore/ml) were studied on different disease intensities (average of gall diameters, average of root weight and average of stem weight). Average number of eggs per each mass of eggs per plant and average of egg number per each egg mass were determined. The results indicated that Trichoderma at 106 spore/ml concentration significantly reduced disease intensity as compared with concentrations less than 106 spore/ml (p?0.05%). Inoculation of tomato seedlings with Trichoderma at 106 spore/ml induced peroxidase activitiy in roots and revealed its maximum activity 7 days following inoculation. Peroxidase activity in tomato seedlings inoculated with nematode+Trichoderma (as treatment) significantly increased as compared with that in the only fungus inoculated seedlings (as control) reaching its maximum activity within 5 days after inoculation.
  • Page 43
    Two hundred and thirty one leaf samples of virus infected and mosaic and as well dwarf mosaic symptoms showing maize plants from various corn fields in Tehran province were collected during the growing season 2003. By performing serological tests of DAS-ELISA, DIBA and TPIA, using SCMV, MDMV, SrMV and JGMV antisera, only SCMV was detected in samples, with all samples reacting strongly to the SCMV antiserum. SCMV was determined as the main and prevalent potyvirus on maize in Tehran province. The virus was transmitted to sweet corn and sorghum plants using 0.1 M potassium phosphate buffer (pH 7) containing %2 Polyvinyl Pyrrolidon (PVP) for mechanical inoculation. For propagation and maintenance in greenhouse, the virus was propagated on sweet corn cv. Pars 403 and on grain sorghum cv. Kimia. The host range study with selected isolates of SCMV showed that the virus isolates were not transmitted by mechanical inoculation on Avena sativa, Panicum miliaceum, Setaria italica, Pennisetum americanum, Hordeum vulgare and Triticum aestivum. Purification of isolates was done using a minipurification method. UV absorbance spectra were obtained for purified viruses a ratio of A260/280=1.2 being calculated. Electron microscopic study using ISEM and decoration method with SCMV antiserum revealed filamentous flexuous particles of SCMV. In SDS-PAGE and western blotting tests on infected samples and purified isolates, the molecular weight of the virus coat protein was approximately 37-38 KDa. A difference among the CP of various SCMV isolates however, was not detected. Reverse Transcription-Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) was done using SCMV F3 and SCMV R3 primers. where amplified fragments were found of approximately 900 bp in size as expected. The study indicated that SCMV is the prevalent potyvirus and the main causal agent of mosaic and dwarf mosaic on maize plants in the province.
  • Page 55
    Fire blight, a bacterial disease caused by Erwinia amylovora (Burr.) Winslow et al. 1920 is considered as a serious disease on pome fruits. During recent years, this disease has caused serious damages to the fruit growing industry in Iran. Precise and reliable methods for identification and detection of the pathogen can help in its early control, prevent the disease spread and help eliminate the infected trees in orchards and particularly young trees in the nurseries. In this study, two specific polyclonal antisera were developed and used in double diffusion in agar test and Dot Immunobinding Assay (DIBA) to detect E. amylovora (Ea) cells. As many as 1×107 cells per ml from pure culture and as well from infected tissues were detected through DIBA. The sensitivity level was increased to as low as 10 cells using the bacterial enrichment step. The efficiency of serological methods was compared with some published PCR based identification methods, too, in which, a single 1kb DNA fragment (pstI) of pEA29 plasmid was amplified in Polymerase Chain Reaction (PCR) by using A and B primer pair. The sensitivity levels of this method in water and tissue extract were 2×104 vs 2×106 CFU/reaction mixture, respectively. The three mentioned methods were able to identify Ea strains representing various hosts and regions of the country and were specific for Ea, in contrast with other bacterial genera. In Nested-PCR, AJ75 and AJ76 specific primers were used to amplify a single 800- bp fragment. In each reaction mixture, this highly sensitive method could detect as few as one and as many as 100 Ea cells in water and in tissue extract, respectively.
  • Page 65
    Verticillium wilt Verticillium dahliae is now a days commonplace in olive orchards in north of Iran. Root-knot nematode, Meloidogyne javanica, as well is one of the most widely disseminated plant parasitic nematodes in olive orchards of Iran. This study was arranged to find the effects of two sets of pot beds on these pathogen's interaction. Microsclerotia of Verticillium dahliae and J2s of Meloidogyne javanica were employed as the source of inoculum for the experiment. One-year-old seedlings of olive cultivar, Zard, were transplanted to the different sets of pot beds containing 720 cm3 of sterilized sandy loam soil (sand: 72.8%, silt: 13.8%, clay: 13.4%, organic substance: 2.2%, ECE = 2.76 ds/m, pH = 7.76) vs gravel (particle diameter: 5-7mm). The experiment was conducted in a completely randomized design of eight replications: Treatments were: control, nematode alone, fungus alone, nematode and fungus (simultaneously), nematode and fungus (concomitantly, fungus two weeks prior to nematode), nematode and fungus (concomitantly, nematode two weeks prior to fungus). Pots were inoculated with 1500 J2s of nematode and/or 7200 microsclerotia according to the treatment. The experiment was terminated after a lapse of nine months. Results showed that fungus colonization in root was more in seedlings transplanted into sandy loam soil, but female population as well as knots in the root system were higher in pots filled with gravel than in the sandy loam soil. The number of plant chlorotic, necrotic and wilt leaves was more in plants grown in sandy loam soil. In any case, variance within the pots containing sandy loam soil vs gravel was not different (P?0.05). Presence of nematode prior to fungus causes reduction in colonization of the fungus in the root and stem and inversely the presence of fungus prior to nematode caused reduction in number of galls produced by the nematode (P?0.05). Severe symptoms on aerial parts of the plants were observed when both pathogens were inoculated simultaneously (in the sandy loam soil, 97%) (P?0.05).
  • Page 73
    Forty monoconidial isolates of Magnaporthe grisea were examined, for an identification of vegetative compatibility group and a characterization of genetic diversity, using rep-PCR genomic fingerprinting. The isolates were collected from weeds Digitaria sanguinalis (crabgrass), Setaria italica (foxtail millet), Echinochloa crus-galli (barnyard millet), and some other unknown ones during 2003 - 2005 and preserved in the Mycology collection of the College of Agriculture and Natural Resources, University of Tehran, Karaj. Nit mutants were obtained from fast growing sectors on Minimal Medium (MM) containing 5-6% potassium chlorate. Complementation between nit mutants of isolates was tested on MM. Three vegetative compatibility groups were determined including VCG1, VCG2 and VCG3, the VCG1 with 29 isolates forming the dominant VC group among others. Genetic diversity of M.grisea isolates was studied based on DNA fingerprinting through rep-PCR, using two primers previously designed based on ERIC and BOX regions. They generated variable length fragments ranging from 420 to 3000 bp. Phenetic analysis differentiated six distinct clonal lineages designated as A to F. Clonal lineage A with a 62.5% frequency, was the largest fingerprinting group. This study revealed that isolates obtained from foxtail millet and crabgrass were designated in the same VC groups, forming heterokaryons with each other, however these isolates separated from each other the by 42% of similarity using rep-PCR marker. The correlation between VCGs and clonal lineages demonstrated low genetic diversity in M. grisea population within weeds.
  • Page 85
    To evaluate fertility status and mating type distribution of Cryphonectria parasitica, causal agent of chestnut blight in Guilan province, four sites in two main growing regions of: Shaft (Visrud, Taleghan and Babarekab), and Rezvanshahr (Doran) were investigated. During the study, fifty four isolates of C. parasitica were examined. C. parasitica isolates were crossed with each of the two mating type tester strains M1115 (MAT-2) and M1297 (MAT-1) of C. parasitica on autoclaved pieces of Castanea sativa shoots. According to the results, one of MAT idiomorphs (MAT-1 or MAT-2) were identified in most of the isolates (72.3%). A 20.4% of isolates were not able to produce perithecia with mating type testers. Moreover, 7.4% of isolates were sexually compatible with both mating types and produced perithecia.
  • Page 93
    To determine rice yield loss resulting from blast disease (Magnaporthe grisea) at the corp's different growth stages, a field experiment was conducted at the Rice Research Institute of Iran, Rasht. Rice local cultivar Hashemi was transplanted to 3×4m plots for the experimental treatments (time of disease evaluation) Each treatment was replicated 4 times. Under natural infection conditions, percentage of diseased leaf area and panicle blast incidence on each sample were scored 40 and 50 days following transplanting, 15 and 25 days after panicle appearance and as well at harvest time. Fungicide (Tricyclazole) was applied to prevent blast development after each time of disease scoring, until harvest time. Linear regression analysis was employed to calculate percentage yield loss due to leaf and panicle blast at each appearance time. Only the equation y= -0.74 + 0.5x (R2= 0.91*) was found significant to predict yield loss (y) from panicle blast (x) at harvest from the treatment in which no fungicide had been applied at the development stages. This treatment had also been more effected than the others in its increase of unfilled grains. Differences of blast disease rate and its development were not significant at the different levels of urea fertilizer application due to the high temperatures occuring at the most susceptible stages of rice growth.
  • Page 101
    One-year-old seedlings of olive cultivars, Zard, Roghani, Koroneiki and Manzanilla, were transplanted to different sets of pots each pot containing 2000g of sterilized sandy loam soil. The experiment was conducted in a completely randomized design of 32 treatments, each in five replications. Treatments were comprised of: control, mere nematode, mere fungus, and fungus+nematode. Pots were inoculated with (0, 2000, 3000, 4000) J2 of nematode and/or a number of 10 microsclerotia per gram of soil in accordance with the treatments. Quantitative changes in phenolic compounds were studied 1,10,20 and 30 days following inoculation. Ten days past inoculation, the phenolic compounds in different treatments (as compared with control) were increased, but it was only in Koroneiki cultivar that did the fungus+nematode (4000 J2) treatment show a significant difference against control at 5% level (p?0/05). It was in the twenty and thirty days past inoculation treatments and in other cultivars (Roghani, Zard and Manzanilla), that the phenolic compounds in fungus+nematode treatment of 4000 J2 showed a significant difference (at 5% level) as compared with control. Phenolic compound's content (as compared with mere nematode and fungus alone treatments) was increased in the host plants and for the fungus+nematode treatments (p?0/05). Maximum and minimum total phenol content in olive roots in their and leaves were respectively recorded for cv. Koroneiki, Roghani, Zard and Manzanilla.