فهرست مطالب

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 26، پاییز و زمستان 1384)

  • تاریخ انتشار: 1384/07/01
  • تعداد عناوین: 17
|
  • عباس مرادیان صفحه 215
    سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه به سن 6 7/32 میلیون سال در جنوب شرقی کمربند آتشفشانی ارومیه - دختر واقع در استان کرمان رخنمون دارند. براساس تقسیم بندی TAS این سنگ ها به تفری فنولیت و فنولیت تقسیم می شوند و جزء رشته سنگ های قلیایی غنی از پتاسیم هستند. کانی های اصلی تشکیل دهنده سنگ های منطقه مورد مطالعه عبارتند از: پیروکسن، پلاژیوکلاز، سانیدین، نفلین، آنالسیم، و تیتانومگنتیت. اوژیت تنها پیروکسن موجود در منطقه است; در اغلب فنوکریست های این کانی،MgO در مرکز بلور بیشتر از حاشیه آنهاست؛ در حالیکه مقدار FeO در حاشیه ها بیشتر است. این روند نشانگر تفکیک معمولی ماگما در شکل گیری مغناطیس است. ترکیب فنوکریست های پیروکسن از WO47.8 En38.8 FS13.4 تا WO45.6 En35.7 FS18.7 است. سانیدین تنها فلدسپار پتاسیم موجود در سنگ های مورد مطالعه است و دارای ترکیب Or62.7 تا Or93.8 است. بیشتر فنوکریست های پلاژیوکلاژ در مرکز غنی از Ca و در حاشیه غنی از Na است که این به تفکیک معمولی ماگما مطابقت دارد و ترکیب آنها از An50.83 تا An59.2 متغیر است. ذوذنقه وجهی های آنالسیم حدود 40 درصد سنگ ها را تشکیل می دهند و از نظر ترکیب شیمیایی تقریبا همگن هستند. در زمان سرد شدن ماگما یا پس از آن فنوکریست های آنالسیم در اثر جابجایی یونی از لوسیت های اولیه تشکیل شده اند. تیتانومگنتیت ها به صورت دانه هائی گرد در زمینه پراکنده اند و به خاطر بالا بودن مقدار TiO2 وFeO به آنها تیتانومگنتیت می گویند.
    کلیدواژگان: سنگ های قلیایی، دیوپسید، سانیدین، پلاژیوکلاز، تیتانومگنتیت
  • محمدحسین آدابی، الهام اسدی مهماندوستی صفحه 229
    سازند ایلام واحدکربناته ای از گروه بنگستان با سن سانتونین کامپانین است که در رخنمون تنگ رشید، تاقدیس پیون، واقع در 5/18 کیلومتری شهر ایذه با ناپیوستگی هم شیب بر روی سازند سروک واقع شده است. به دلیل تشابهات لیتولوژیکی، مرز این سازند با سازند سروک در منطقه مورد مطالعه نامشخص است. لذا براساس شواهد صحرایی و سنگ شناسی نمی توان این دو سازند را از یکدیگر شناسایی کرد. همچنین شناسایی کانی شناسی اولیه کربنات ها به دلیل تاثیر فرآیندهای دیاژنتیکی صرفا براساس بررسی های سنگ شناسی امری بسیار مشکل است، زیرا به مرور زمان آراگونیت (A) و کلسیت دارای منیزم بالا (HMC) به کلسیت کم منیزیم (LMC) تبدیل شده و باعث تغییر بافت و ترکیب اولیه سنگ شدند که سازند ایلام مستثنی از این امر نبوده است. مطالعه عناصر اصلی، فرعی، ایزوتوپ های اکسیژن و کربن و ترسیم این مقادیر در مقایسه با یکدیگر و مقایسه آنها با محدوده هایی که توسط محققین مختلف در کانی شناسی آراگونیتی و کلسیتی ارائه شد، حاکی از این است که کربنات های سازند ایلام دارای ترکیب اولیه آراگونیتی بوده است. ترسیم نسبت Sr/Ca در مقابلMn نشان می دهد این است که کربنات های سازند ایلام تحت تاثیر دیاژنز نا دریای (non-marine) در یک محیط بسته قرار گرفته اند. علاوه بر این، با استفاده از تغییراتSr، Sr/Na، Sr/Ca و ایزوتوپ اکسیژن و کربن، مرز بین این سازند با سازند سروک به طور دقیق مشخص شده است. این بررسی که برای اولین بار انجام شد، به برخی از ابهامهایی که در خصوص مرز بین این دو سازند در شرکت ملی نفت ایران وجود دارد پاسخ داده است.
    کلیدواژگان: کانی شناسی کربناته، عناصر اصلی و فرعی، ایزوتوپ های اکسیژن و کربن، دیاژنز، سازند ایلام
  • علی اصغر سپاهی، آرون کاووزی صفحه 245
    رگه های کوارتز - آلومینوسیلیکات منطقه همدان از کوارتز همراه با یک، دو، و یا سه سیلیکات آلومینیم (5SiO2Al) چندریخت شامل آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت تشکیل یافته اند. در برخی از این رگه ها، کانی-های فرعی دیگری مانند پلاژیوکلاز، گارنت، کلریت، بیوتیت، استارولیت و مسکویت دیده می شوند. سنگ زایی این رگه ها و سنگ های در برگیرنده آنها قبلا مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین در این مطالعه نسبت های ایزوتوپی اکسیژن در کوارتز و آلومینوسیلیکات هم زیست را برای برآورد شرایط تشکیل و خاستگاه این رگه ها اندازه گرفتیم. مقدار O16/O18δ در کوارتز حدود 8/16+ تا 1/17+‰، در آندالوزیت 2/14+ تا 5/14+‰، در کیانیت 1/14+‰ و در سیلیمانیت 6/14+‰ است. این داده ها نشان می دهند که آبگون های مسئول ایجاد رگه ها دارای خاستگاه دگرگونی هستند و خاستگاه ماگمایی در مورد آنها بعید به نظر می رسد. دمای تشکیل رگه ها بین 480 تا oC 550 تخمین زده شده است، که این گستره دمایی با مطالعات سنگ شناسی رگه ها، و نتایج دماسنجی پیشین روی سنگ های میزبان رگه ها هماهنگی دارد.
    کلیدواژگان: دماسنجی ایزوتوپی، رگه های کوارتز، آلومینوسیلیکات، ایزوتوپ های پایدار اکسیژن، دگرگونی
  • سهیلا اصلانی، رضا موسوی حرمی*، حمیدرضا صمیم بنی هاشمی، اسدالله محبوبی، علیرضا جهان پناه صفحه 259

    ته نشستهای سیلیسی آواری سری چلکن (پالیوسن زیرین تا میانی) در یال شمالی رشته کوه های البرز برونزد دارد. هدف از این بررسی، تشخیص انواع کانی های رسی در ته نشستهای سیلیسی آواری ناحیه مازندران و گلستان است زیرا این موضوع می تواند در پیش بینی نوع گل حفاری مورد استفاده کمک کند. به این منظور تعداد 23 نمونه از سه منطقه نکاء، جنوب قائمشهر، و رویان (علمده) برداشت شده است. نتایج مطالعات سنگ شناسی و آنالیز پراش پرتو ایکس نشان داد که ته نشستهای سیلیسی آواری ماسه ای با بین لایه های کنگلومرایی سری چلکن بیشتر از کوارتز، کلسیت و کانی های رسی تشکیل شده است. ایلیت و کایولنیت کانی های رسی اصلی و مونت موریونیت و کلریت کانی های رسی فرعی این ته -نشستها را تشکیل می دهند. بدین ترتیب پیشنهاد می شود که بر اساس کانی های رسی شناسایی شده در ناحیه مورد مطالعه، گل های آب پایه از نوع نمکی/ پلیمری که حاوی مقادیر مناسبی از نمک های پتاسیم است مناسبترین گل حفاری برای استفاده در عملیات حفاری در این سری از ته نشستها هستند، زیرا این مواد ارزان و قابل دسترسند و نیز پتاسیم با دارا بودن شعاع یونی کوچک، در زمان تبادل یونی در کانی های رسی موجود، کمترین مشکلات را در زمان حفاری ایجاد می کند.

    کلیدواژگان: کانی های رسی، گل حفاری، ته نشستهای چلکن
  • علیرضا داودیان دهکردی، محمود خلیلی، ایرج نوربهشت، محمد محجل صفحه 271
    سنگ های متابازیت شمال شهرکرد که بخشی از کمربند دگرگونی زمین ساختی سنندج - سیرجان محسوب می شود، در معرض دگرگونی درجه بالا رخساره اکلوژیت قرار گرفته و سپس دستخوش یک دگرگونی قهقرایی رخساره آمفیبولیت شده اند. یک منطقه بندی یا زونینگ ترکیبی مشخصی در بلورهای گارنت سالم انواعی از این سنگ ها که طی دگرگونی رخساره اکلوژیت تشکیل شده اند، محفوظ مانده است. این زونینگ ترکیبی یا رشدی یک مسیر P-T-t ساعتگرد را نشان می دهد، یعنی در آغازP وT دگرگونی در سنگ افزایش یافته تا به شرایط اوج دگرگونی فشار بالا رسیده اند و سپس فشار شروع به کاهش کرد، در حالیکهT همچنان افزایش یافته است. بنابراین طی مرحله کاهش فشار و بالا آمدن سنگ دما همچنان رو به افزایش بوده است. این مراحل رشد، بیانگر همزمان نبودن بیشینه دما و بیشینه فشار حین تشکیل سنگ های اکلوژیتی شمال شهرکرد به عنوان بخشی از زون سنندج – سیرجان است.
    کلیدواژگان: اکلوژیت، گارنت، زونینگ ترکیبی، مسیر P، T، t، زون سنندج سیرجان
  • عباس آسیابانها، علی کنعانیان صفحه 287
    سنگهای تراکی آندزیتی منطقه آبترش در غرب قزوین با حجم و ضخامت زیاد، در گستره وسیعی (بیش از 200 کیلومتر مربع) در غرب زون آتشفشانی البرز رخنمون دارند. این سنگها که به صورت روانه گدازه و ندرتا دم گدازه در محیط هوایی خارج شده اند، آخرین واحد از سنگهای معادل سازند کرج به سن پالئوژن را شامل می شوند و از نظر ژئوشیمیایی جزء سری شوشونیتی رده بندی می شوند. مشاهده برخی روابط بافتی نظیر حاشیه های واکنشی، بافت غربالی و منطقه بندی نوسانی در فنوکریستهای فلدسپات و اوژیت و وجود پلاژیوکلازهایی با ترکیب نامتعادل با هم (An، An، An-) و نیز تفاوتهای ترکیبی فاحش بین ترکیب فنوکریستها و مزوستاز دربرگیرنده آنها، حکایت از وقوع فرایندهای تحول ماگمایی در یک سیستم ترمودینامیکی باز می کند. همچنین شواهدی چون اپاسیتی شدن بیوتیتهای فلوگوپیتی و هورنبلندهای پاراگازیتی نشان از بالا بودن fO و PHO طی آخرین مرحله تشکیل سنگهای مذکور دارد. با توجه به مجموع مشاهدات بافتی و کانی شناسی فوق و نیز پراکندگی داده های شیمی سنگهای مذکور در نمودارهای ژئوشیمیایی می توان نتیجه گرفت که فرایندهای ماگمایی گدازه تراکی آندزیتی از طریق ورود ضربانهایی از ماگماهای اسیدی تر به داخل مخزن ماگمایی بازیک و آلکالن قابل توضیح است.
    کلیدواژگان: تراکی آندزیت، زون البرز، نوار پالئوژن، بافت غربالی، منطقه بندی نوسانی، اختلاط ماگمایی
  • محمدرضا حیدریان شهری، محمدحسن کریم پور، آزاده ملک زاده شفارودی صفحه 303

    محدوده اکتشافی مس KC5 در 80 کیلومتری شمال غرب بردسکن و 4 کیلومتری شمال شرقی معدن مس دهنه سیاه در خراسان رضوی است. مناطق KC5 و دهنه سیاه جزء زون زمین شناسی سبزوار هستند. کانی سازی مس بیشتر در غالب کانی های ثانویه مالاکیت و کالکوزیت به صورت پرکننده درز و شکستگی ها در مرز سنگهای آتشفشانی و سنگهای سری عریان (کربنات و توف)، که گسلی است مشاهده می شود. بی هنجاری مغناطیس-سنجی هوابردی بیضی شکل با شدت بالایی روی مرز بین سنگهای آتشفشانی و سنگهای کربناته معادن مس قدیمی متروکه را تعقیب کرده و تا منطقه اکتشافی KC5 و معدن مس دهنه سیاه ادامه می یابد. مطالعات وجود مگنتیت حداکثر تا 5 درصد در سنگهای آتشفشانی را نشان می دهد. پذیرفتاری های مغناطیسی سنگهای آتشفشانی در مناطق KC5 غربی، KC5 شرقی و دهنه سیاه نشان می دهد که این پارامتر در اولی نصف دومی و سومی است. بی هنجاری های مغناطیسی واحدهای آتشفشانی در KC5 شرقی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته اما دامنه آنها کمتر از بی هنجاری های مربوط به همان واحدها در منطقه KC5 غربی است. دامنه بی هنجاری واحد آتشفشانی دهنه سیاه از بی هنجاری های همان واحد در مناطق KC5 غربی و شرقی کوچکتر است. پذیرفتاری مغناطیسی کوچکتر نمونه های سطحی واحدهای آتشفشانی در منطقه KC5 غربی وبی هنجاری با دامنه بزرگتر آنها در مقایسه با بی هنجاری های واحدهای آتشفشانی مشابه در KC5 شرقی و دهنه سیاه می رساند که باید خاستگاه بی هنجاری مغناطیسی و کانی سازی اصلی درمنطقه KC5 غربی عمیق باشد. هم آهنگی بی هنجاری مغناطیسی هوابردی با معادن مس قدیمی (از جمله معدن مس دهنه سیاه و منطقه اکتشافی KC5)، مرز فوقانی بین سنگهای آتشفشانی و ته نشستهای کربناته و بی هنجاری های ژئوشیمیایی نشان دهنده ارتباط کانی سازی اصلی با بی هنجاری مغناطیسی است.

    کلیدواژگان: پذیرفتاری مغناطیسی، بی هنجاری مغناطیسی، KC5، دهنه سیاه و بردسکن
  • مهدی واعظ زاده، احمد یزدانی، مجید واعظ زاده، علی کنزه قی صفحه 323
    در این مقاله نتایج اندازه گیری پراش پرتو X و تغییرات مقاومت الکتریکی برحسب دمای ترکیبات بین-فلزی Gd AuxAl-x گزارش شده است، تمامی نمونه ها دارای ساختار بلوری راستگوشه با گروه فضایی Pnma هستند. در اندازه گیری پارامترهای شبکه با استفاده از پراش پرتو X، انحراف از قاعده ویگارد دیده می شود. این انحراف در4/0 x =به بیشینه خود می رسد. همچنین، یک تغییر حجمی ناگهانی به میزان 6% در مقدار بحرانی 4/0 x = رخ می دهد. برای همه نمونه-ها، با افزایش پارامتر x، شاهد افزایش دمای کوری Tc هستیم. پذیرفتاری مغناطیسی (T) نیز برحسب پارامتر x کاهش می یابد. نتایج اندازه گیری مقاومت الکتریکی در نمونه با ترکیب بحرانی (4/0 x =) رفتاری شبیه به کوندو را نشان می دهد که در دیگر نمونه ها مشاهده نشد. این رفتار غیر منتظره برای ترکیباتی بر پایه عنصر Gd را می توان به زیر تراز f4 نسبت داد که الکترونهای آزاد را حول یون Gd جمع می کند.
    کلیدواژگان: اثر کوندو، گشتاور مغناطیسی موضعی، برهم کنش تبادلی، الکترونهای رسانش، ترکیبات بین فلزی، قانون ویگارد
  • حسین کاظمیان، طناز غفاری کاشانی، سیدمهدی نوریان صفحه 329
    در این پژوهش، خاکستر فرار (fly ash) کارخانه فروسیلیس ایران)که به عنوان ضایعات و یک ماده تقریبا بی ارزش و از پسماندهای جامد صنعتی محسوب می شود(با فرایند هیدروترمال به زئولیت A تبدیل شده است. نوع و کیفیت زئولیت سنتز شده به ترکیب شیمیایی خاکستر فرار (FA)، غلظت محلول سدیم هیدروکسید، و پارامترهای مختلفی نظیر دما، زمان واکنش، و نسبت مایع به جامد بستگی دارد. خاکستر فرار با سدیم هیدروکسید در دمای °C550 به مدت یک ساعت ذوب می شود و پس از حل کردن آن در آب و در شرایط گرمابی ایجاد شده در دمای °C90، به زئولیت A تبدیل می شود. ظرفیت تبادل یونی (CEC) زئولیت سنتز شده نیز به منظور ارزیابی خواص تبادل یون آن، اندازه گیری شد.
    کلیدواژگان: خاکستر فرار، زئولیت A، سنتز، تبادل یونی
  • امیر حسین کوهساری، محمد فاتحی مرجی، امین حسین مرشدی صفحه 337
    سختی کانی ها یکی از ویژگی های مهم فیزیکی آنهاست که برای تعیین آن روش های مختلفی ارائه شده است. متداول ترین این روش ها جدول سختی موهس است که در آن سختی کانی ها بیشتر کیفی و بدون یکا بوده و نسبت به هم سنجیده می شوند. در این مقاله با توجه به اهمیت تعیین دقیق تر سختی کانی ها و تعیین یکای آنها روش جدیدی بر پایه سرشتی های فیزیکی کانی-ها ارائه شده است. در این روش مبنا ضریب اصطکاک کانی است که با توجه به آن، عوامل مؤثر دیگری نظیر دما، نیروی عمود بر سطح، سختی سطوح، سرعت و راستای آن نیز مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج آزمایش های انجام شده در این بررسی نشان داد که سختی های کانی ازطریق اصطکاک قابل بررسی است که به عواملی چون دما، نیروی عمودی بر سطح، سختی سطوح، سرعت و راستای سرعت بستگی دارد و سپس به رابطه مستقیم یا وارون این عوامل با ضریب اصطکاک پرداخته شده است. این روش که آن را روش سختی اصطکاک (Frictional Hardness) FHنامیده ایم با سه روش موجود؛ موهس، راک ول، و نفوذی مقایسه شده است. برتری های مهم روش FH عبارتند از: 1- دارا بودن یکا و بعد ویژه. 2- جدا سازی بهتر سختی کانی های مختلف. 3- اینکه تعداد زیادی از کانی ها به علت نزدیک بودن سختی هایشان در یک بازه سختی قرار نمی گیرند. در این روش، دمای بیشینه دارای اهمیت ویژه ای است که می توان آن را هم ازطریق روابط انرژی و گرما محاسبه کرد و هم با استفاده از دماسنج های تماسی (ترموکوپل).
    کلیدواژگان: سختی، ضریب اصطکاک، دمای بیشینه، بردار سرعت
  • عباس مرادیان، سیما پیغمبری *، حمید احمدی پور صفحه 347

    مجموعه دگرگونی تنبور شرق سیرجان در استان کرمان از نظر سنگ شناسی شامل تناوبی از سنگ های رسوبی و دگرگون شده است. بررسی های بافت-شناسی سنگ های متاپلیتی منطقه مورد مطالعه حاکی از دو فاز دگرگون و دو فاز دگر شکل است. مجموعه کانی های تشکیل شده در فاز نخست شامل بیوتیت، مسکویت و گارنت و... می شود در حالیکه در فاز دوم دگرگونی، پیدایش استارولیت همراه با کانی های بالا در حد نهایی دگرگونی می باشد. مطالعات شیمی کانی های دگرگون نشان می دهد که فاز دوم دگرگونی نسبت به فاز نخست در درجه بالاتری قرار داشته و احتمالا تا اوائل رخساره آمفیبولیت پیش رفته است. دما و فشارهایی در حدود 550 تا 590 درجه سانتیگراد و 7 الی 48/8 کیلوبار از محاسبات زمین دما- فشارسنجی برآورد شد. این اطلاعات می توانند حاکی از این باشند که سنگ های دگرگون در یک رژیم دما فشار متوسط (بارووین) تشکیل شده اند.

    کلیدواژگان: جنوب ایران، زون سنندج، سیرجان، تنبور
  • محمدحسن کریم پور، محمدحسین زرین کوب، صدرالدین امینی، علیجان آفتابی صفحه 363
    لیستونیت های خاور ایران از نظر کانی شناسی و زمین شیمی در سه گروه کربناتی، سیلیسی، و سیلیسی _ کربناتی قرار می گیرند. منیزیت، دولومیت، هونتیت، و هیدرومنیزیت کانی های اصلی گروه کربناته اند. لیستونیت های سیلیسی بیشتر از کوارتز، کلسدوئن، اوپال تشکیل شده اند، و لیستونیت های سیلیسی _ کربناتی کانی های هر دو گروه کربناته و سیلیسی هستند. ساختار معمولی لیستونیت ها، رگبرگی و برشی، و بافت غالب پرکننده فضای خالی و کلوئیدی است. بررسی تعادل جرمی لیستونیت ها و الترامافیک های لیستونیتی شده نشان می دهد که کلیه عناصر کاهیده از الترامافیک ها، در لیستونیت ها افزوده شده اند. عملکرد گسل نهبندان در خاور ایران، باعث ایجاد معابری مناسب برای نفوذ آبهای بارشی به اعماق، گرم شدن و افزایش قابلیت حلالیت آنها و دگرسانی واحد الترامافیک آمیزه رنگین شده است. آبهای گرم شده ضمن شستشوی سنگهای مسیر از طریق پهنه های برشی به سمت بالا حرکت و در شرایط سطحی یا نزدیک به سطح، در Eh و pH مناسب، مواد همراه خود را در فضاهای خالی به صورت انواع لیستونیت ها بجا گذاشته است.
    کلیدواژگان: لیستونیت سیلیسی، لیستونیت سیلیسی کربناتی، لیستونیت کربناتی، خاور ایران
  • قدرت ترابی، مسیب سبزه یی، شوجی آرایی، میکی شیراساکا، احمدحسن احمد صفحه 379
    درون افیولیت انارک که سن پروتروزوئیک بالایی دارد، مرمرهای خاصی را به صورت پراکنده می توان مشاهده کرد که بیشترین رخنمون را در دامنه های جنوبی کوه چاه گربه (دره چاه مهدی) دارند. این مرمرها با مرمرهایی که جزئی از سنگ های دگرگونی انارک هستند متفاوتند. در بررسی های صحرایی، این مرمرها را به دو شکل توده ای و دایکی می توان مشاهده کرد. نتایج حاصل از بررسی های سنگ شناسی و ژئوشیمی کانی ها نشان می دهد که این سنگ ها از کانی های کربنات (کلسیت)، گارنت (آندرادیت)، کلینوپیروکسن (دیوپسید و اوژیت غنی از منیزیم)، آمفیبول (ترمولیت)، سرپانتین، کلریت، اپیدوت، اسپینل کرم دار، مگنتیت و مگنتیت های کرم دار حاصل از دگرسانی اسپینل های کرم دار تشکیل شده اند. بررسی های صحرایی و میکروسکوپی نشان می دهد که مرمرهای موجود در افیولیت انارک درحقیقت لیستونیت هایی قدیمی هستند که در اثر فازهای مختلف دگرگونی ناحیه ای تبدیل به مرمر شده اند. سنگ اولیه این لیستونیت ها نیز دایک ها و توده های نفوذی اولترابازیک، و پریدوتیت های گوشته بوده است. وجود سرپانتین، اسپینل کرم دار، مگنتیت و مگنتیت کرم دار در بررسی های میکروسکوپی، گواه این مدعاست که این مرمرها در اثر دگرگونی ناحیه ای لیستونیت ها تشکیل شده اند
    کلیدواژگان: کانیشناسی، مرمر، افیولیت، پروتروزوئیک بالایی، انارک، ایران
  • ستاره امیری، حسن حدادزاده، علیرضا رضوانی صفحه 389
    نخستین ساختار بلوری کمپلکس فنیل سیانامید رودیم (III) با فرمول [Rh(terpy) (bpy) (2،5-Cl2pcyd)] (PF6)2 گزارش شده است. بلورهای [Rh(terpy)(bpy)(2،5-Cl2pcyd)] (PF6)2. 0.5CH3CN به وسیله نفوذ اتر به داخل محلول استونیتریلی کمپلکس رشد داده شد. داده های ساختار بلوری به صورت زیر می باشد: سیستم تبلور از نوع اورتورومبیک و گروه فضائی Fdd2 است.
    a = 84.228(3)، b = 8.7162(3)، c = 21.4921(7)Å، V=15778.4(9) Å3، and Z=16.
    ساختار بر اساس4971 انعکاس مستقل باI>2σ(I)، R = 0.0644 و Rw=0.1752 به دست آمد. ORTEP مربوط به کمپلکس[Rh(terpy)(bpy)(2،5-Cl2pcyd)](PF6)2. 0.5CH3CN نشان می دهد که سه حلقه پیریدیلی لیگاند ترپیریدین و دو حلقه لیگاند بی پیریدین به وسیله اتمهای نیتروژن خود به رودیم(III) کوئوردینه شده اند. گروه آنیونی سیانامید به صورت انتهائی و به وسیله نیتروژن نیتریلی خود به یون رودیم(III) کوئوردینه شده است. پیوند RhIII –NCN خمیده و زاویه آن ° 4/125 است.
    کلیدواژگان: لیگاند فنیل سیانامید، کمپلکس رودیم (III)، حلقه پیریدیلی، بی پیریدین، ترپیریدین
  • حسن حدادزاده، علیرضا رضوانی، فاطمه بهزادیان اصل، حمیده سراوانی صفحه 399
    کمپلکس دو هسته ای جدید مس (II) با فرمول [{CuCl}(μ –tppz)](PF) که در آن tppz= tetra-2-pyridinylpyrazineاست، سنتز شده و با روش های تجزیه عنصری و طیف سنجی-های1H-NMR، IR و UV-visمورد شناسایی قرار گرفته است. ساختار بلوری کمپلکس دو هسته ای مس (II) نشان می دهد که هر Cu (II) به وسیله سه اتم نیتروژن مربوط به لیگاند پلساز tppz و یک اتم کلر احاطه شده است. داده های ساختار بلوری این کمپلکس به شرح ذیل است: سیستم بلوری، مونوکلینیک (تک میل)، گروه نقطه ای /m C2 a = (3)314/13 Å، b = (2)901/12 Å، c =(17)9039/8 Å، V=(5)4/1509Å3β = 260/99deg، Z=2، R =0416/0ساختار بلوری نشان می دهد که مس (II) به ترتیب در بالا و پایین صفحه جزء پیرازین لیگاند پلساز tppz قرار دارند و اجزای پیریدین این لیگاند پلساز نیز به Cu (II) هم آرایی شده اند. هر لیگاند کلر به صورت استوایی به یون مس در یون[{CuCl}(-tppz)]+ و همچنین به صورت محوری با یون مجاور[{CuCl}(-tppz)]+ پیوند داده است. این حالت یک زنجیر تک بعدی در حالت جامد ایجاد نموده است.
    کلیدواژگان: مس، پیرازین، زنجیر تک بعدی، ساختار بلوری
  • سمیرامیس سعید اکبری، سعید حشمتی منش*، ابوالقاسم عطایی، رسول آذری خسروشاهی صفحه 407

    در این مقاله، رفتار حرارتی دولومیت شهرضا مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین هیدراته شدن دولومیت کلسینه شده در دماهای مختلف مطالعه شده است. نتایج، سه قله گرماگیر در دماهای 800، 900 و 1050 درجه سانتیگراد را نشان می دهد که دو قله اول بترتیب مربوط به تجزیه کربنات منیزیم و کربنات کلسیم موجود در دولومیت، و قله سوم مربوط به تجزیه کلسیت آزاد است. نتایج همچنین نشان می دهند که درجه کلسیناسیون با افزایش دمای کلسینه کردن از 800 تا 1400 درجه سانتیگراد، افزایش می یابد. درجه هیدراته شدن دولومی با افزایش دمای کلسیناسیون از 800 تا 900 درجه سانتیگراد به دلیل تشکیل فازهای آبگیر افزایش می یابد. اما، سرعت هیدراته شدن با افزایش بیشتر دمای کلسیناسیون کاهش یافته و در دمای کلسیناسیون 1400 درجه سانتیگراد ناچیز می شود که این موضوع می تواند ناشی از تفجوشی ذرات باشد.

    کلیدواژگان: دولومیت، تکلیس، هیدراته کردن، تفجوشی، رفتار حرارتی
  • کریم پور م.ح.، لارج ر. ر، رزم آرا م.، پاتریک ر. ا. د صفحه 417
    Cu-Ag-Au غنی از اسپیکولاریت قلعه زری (ایران) کانسار Cu-Ag-Au غنی از اسپیکولاریت قلعه زری در180 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند و شرق ایران واقع شده است. سنگ های میزبان بیشتر از نوع آتشفشانی کالک آلکالن غنی از پتاسیم و با سن 2 ± 40 میلیون بوده و همچنین ماسه سنگ و شیل های ژوراسیک نیز یافت می شوند. سه رگه اصلی موازی و با شیب نزدیک قائم که سنگ های مختلف را قطع نموده اند در منطقه رخنمون دارند. کانسار قلعه زری از نوع Cu-Ag-Au غنی از اسپیکولاریت رگه ای است. چندین کانی سولفوسالت از سری های Cu-Pb-Bi و Ag-Pb-Bi در رگه های مختلف شناسایی شدند. بر اساس مطالعات پاراژنز و میکروترمومتری چهار مرحله مهم کانی سازی در منطقه شناسایی شدند. در مرحله اول اسپیکولاریت، کلریت، کوارتز، کالکوپیریت و سولفوسالت های بیسموت (ایکنیت، متالدیت و وتیچنیت) تشکیل شدند. دمای همگن شدن این مرحله C 380 تا C 290 است. در مرحله دوم پیریت، کالکوپیریت، کلریت، کوارتز، ایکنیت، کوسالیت، ویتیچنیت، و کانی های سری بیسوتینیت- ایکنیت تشکیل شده اند. دمای همگن شدن این مرحله C 290 تا C 230 است. در مرحله سوم و چهارم اسپیکولاریت، کوارتز، کلسیت، پیریت، ایکنیت حاوی نقره و تعدادی کانی سولفوسالت غنی از نقره جدید شناسایی شدند. دمای همگن شدن این مرحله C 250 تا 180 است. سولفوسالت های غنی از نقره حاوی بیشترین میزان Te، As، Sb، و Se هستند. میزان املاح سیالات درگیر بین 1 تا 6 درصد NaCl و میزان CO2 کمتر از 1/0 مول بوده است. براساس پاراژنز کانی-شناسی محلول گرمابی فوق اکسیدان بوده و log fO2 بین 13- تا 28- بوده است. (در دمای °C 300).
    کلیدواژگان: سولفوسالت، ایکنیت، متالدیت، وتیچنیت، معدن قلعه زری و ایران
|
  • A. Moradian Page 215
    The studied volcanic alkaline rocks with 32.7+6 Ma years age are croped out along the south – east of Urumiyeh - Dokhtar Volcanic Belt in Kerman province. Based on the TAS classification these rocks are divided in to tephriphonolite and phonolite which belong to high-K alkaline rocks. These rocks are composed of pyroxene, plagioclase, sanidine, nepheline, analcime and titanomagnetite minerals. Diopside is the only pyroxene identified in the study area. In the most of the phenocrysts the amount of MgO in the core is more than the rims while the amount of FeO is high in the rims. This trend shows a normal fractionation during magmatic evolution. The composition of pyroxene phenocrysts is from WO47.8 En38.8 FS13.4 to WO45.6 En35.7 FS18.8. Sanidine is the only K-feldspar present in these rocks and has a composition ranges from Or62.7 to Or93.8. Most of the plagioclase phenocrysts have Ca-rich cores and more Na-rich rims which is attributed to normal magmatic fractionation. The composition range of plagioclase is An50.83 to An59.2. Trapezohedrs of analcime comprise up to 40% of the rocks and the composition of the analcime trapezohedrs are remarkably homogeneous. The analcime is interpreted as having formed by ion-exchange pseudomorphous replacement of primary leucite, either during cooling of the lava or shortly afterwards. Titanomagnetite is a very common equant grain in groundmass of all the studied samples. The Fe-Ti oxide crystals are relatively Ti-rich and are classified as titanomagnetite.
  • M. H. Adabi, E. Asadi Mehmandosti Page 229
    The Ilam Formation (Santonian-Campanian) is a unit of Bangestan Group, which is overlain on the Sarvak Formation in Tang E-Rashid area, Peyon Anticline (18.5 Km North of Izeh). Due to similar lithology, recognition of the exact boundary between Ilam and Sarvak Formations in the study area was difficult. Thus it is not possible to determine boundary between these two formations based on petrographic evidence and field observations. Recognition of original carbonate mineralogy based on petrographic studies is difficult in ancient carbonate rocks, because aragonite (A) and high - Mg calcite (HMC) transformed to low Mg calcite (LMC) during diagenesis. In this study major and minor elements and carbon and oxygen isotopes values used to determine the original carbonate mineralogy of Ilam Formation in the Peyon Anticline. Bivariet plots of minor and major elements and oxygen and carbon isotopes values indicate that original carbonate mineralogy was aragonite in Ilam Formation. Elemental and isotopic compositions of Ilam carbonates also illustrate that they were affected by non-marine diagenesis in a closed system. Major and minor element variations (such as Sr, Sr/Ca, and Sr/Na) and oxygen and carbon isotopes were used to distinguish the boundary between Ilam and Sarvak Formations in the Peyon Anticline.
  • A. Sepahi, Aaron Cavosie Page 245
    The quartz-aluminosilicate veins in the Hamadan region consist of quartz with one, two or three polymorphs of aluminum silicate)andalusite, kyanite and sillimanite(. In some veins other accessory minerals (i.e. garnet, chlorite, muscovite, staurolite, biotite and plagioclase) are present. The petrogenesis of these veins and their country rocks have been previously described; this paper studies oxygen isotope ratios of co-existing quartz and Al2SiO5 to determine formation conditions and genesis of these veins. The δ 18O/ 16O values of quartz, andalusite, kyanite and sillimanite range from: +(16.8-17.1)‰, +(14.2-14.5)‰, +14.1‰ and +14.6‰, respectively. These results indicate a possible metamorphic origin for fluids responsible for the formation of these veins and magmatic origin of fluids is unlikely. The estimate temperature for the formation of veins is about ~ 480-550 oC, a range thet consistent with petrographic observations in the veins and previous thermometry results on host rocks of veins.
  • S. Aslani., R. Moussavi-Harami., H. R. Samim-Bani Hashemi Page 259

    Siliciclastic sediments of the Cheleken Series (Lower to Middle Pliocene) are exposed along the northern flank of Elburz Mountain Range. The goal of this study is to identify the clay mineral type in these siliciclastic sediments in Mazandaran and Golestan regions, because this can help in the prediction of drilling mud type that can be used. 23 samples have been collected from Neka, south of Ghaem Shahr and Alamdeh regions. Petrographic and XRD analysis revealed that sandy siliciclastic sediments with conglomerate interbeds are mainly consists of quartz, calcite and clay minerals. Illite and kaolinite is the major and monmorilonite and chlorite are the minor clay minerals in these sediments. Based on these types of clay minerals in study area, we suggest that the best drilling mud for using in these sediments are salt/polymer water – based mud with a suitable amount of potassium salts. Because these materials are available in Iran and they are relatively less expensive as well as potassium with low ionic diameter has the least problems during cation exchange in clay minerals that present in cheleken series.

  • A. R. Davoudian Dehkordi, M. Khalili, I. Noorbehsht, M. Mohajjel Page 271
    The metabasite rocks from north of Shahrekord, which is a part of structural zone of Sanandaj-Sirjan, are undergone medium temperature – high pressure metamorphism (eclogite facies). These rocks then were subjected to a retrograde metamorphism (amphibolite facies). A distinct compositional zoning is preserved in fresh garnets which are formed during eclogite facies. The compositional or growth zoning in these eclogite rocks shows clockwise P-T-t path. In the beginning of metamorphism, P and T increased up to reach to the peak of high pressure metamorphism, then P decreased while the T was increasing during uplift and decompression. These growth stages indicate that Pmax was not contemporaneous with Tmax during eclogite facies metamorphism of the metabasites from North of Shahrekord, in Sanandaj - Sirjan Zone.
  • A. Asiabanha, A. Kananian Page 287
    Trachyandesitic rocks in the Ab-e-Torsh region, western Qazvin, have considerable thickness and extensive outcrops (>200 Km2) that form parts of the Alborz Paleogene volcanic belt. These rocks that can be correlated with the upper member of the Karaj formation, are subaerial eruptions with lava flows and some lava domes. Geochemically, these are classified as shoshonitic series. Occurrence of some textural evidences (e.g., reaction rims, sieve textures and oscillatory zoning in feldspars and augites phenocrysts) and coexistence of inequilibrium plagioclase phonocrysts (An5-20, An36-61, An77-93), as well as compositional differences between phenocrysts and their surrounded mesostasis, all suggest that the magmatic evolutionary processes could have been occurred in an open system. On the other hand, existence of some alterations such as opacitization in phlogopitic biotites and paragasitic hornblends might be related to the late stages of the magmatic evolution with high ƒO2 and PH2O. Considering textural and mineralogical observations, as well as dispersion of the whole rock geochemical data, one may conclude that the magmatic evolution have been occurred by periodic refreshment of alkaline and basic magma by a more acidic intrusion.
  • M. R. Haidarian Shahri, M. H. Karimpour, A. Malekzadeh Page 303

    KC5 copper exploration prospect is located 80 Km to the northwest of Bardaskan and 4 Km to the Northeast of Dahaneh Siah copper mine in Khorasan Razavi. KC5 and Dahaneh Siah areas belong to Sabzevar geological Zone. Copper mineralization is observable mainly as secondary minerals such as Malachite and Chlorite which fills joints and fractures in a faulty contact at the boundary of the volcanic and Oriyan sedimentary (carbonaceous and tuff) rocks. High intensity ellipsoidal aeromagnetic anomaly overlies the boundary between the volcanic and carbonaceous rocks which follows old abandoned copper mines and extends to the KC5 prospect and Dahaneh Siyah area. Studies indicate the presence of magnetite up to maximum 5% in the volcanic rocks. Magnetic susceptibilities of the volcanic rocks in the KC5 west, KC5 east and Dahaneh Siyah show that this parameter is 2 times smaller in the first area than in the second and third. Magnetic anomalies of the two volcanic units in the KC5 east are similar but their amplitudes are lower than the anomalies produced by the same units in the KC5 west. Anomaly amplitudes of the Dahaneh Siyah volcanic are smaller than those produced by the same volcanic unit in the KC5 west and east. Lower magnetic susceptibilities of surface volcanic samples in the KC5 west and their higher amplitude anomalies in comparison with the anomalies from similar volcanic units in the KC5 east and Dahaneh Siyah implies that the source of the anomaly and main mineralization at KC5 west must be deep. Correlation of aeromagnetic anomaly with old abandoned copper mine (including the Dahaneh Siyah copper mine and the KC5 prospect area), uuper boundary of the volcanic and carbonaceous sediment and geochemical anomaly of the region are indications of the relation of main mineralization with aeromagnetic anomaly.

  • Mehdi Vaezzadeh, A. Yazdani, Majid Vaezzadeh, A. Kanzeghi Page 323
    In this paper, results from X-ray diffraction and the variation of electric resistance versus temperature of Gd3AuxAl1-x intermetallic compound are reported. All samples formed in orthorhombic crystalline structure with Pnma space group. In measuring the lattice parameters by X-ray diffraction method, deviation from Vegard’s rule has been seen. This deviation at x = 0.4 maximizes. In addition, an abrupt volume change equal to 6% occurs at the critical point x = 0.4. For all samples, by increasing the x-parameter, we have seen increasing in the Curie temperature Tc. Magnetic susceptibility χ(T) is increased versus x-parameter, too. The results of electric resistance measuring in sample with critical value (x = 0.4) shows a behavior like Kondo effect which is not observed in other samples. For compounds based on Gd, this undesirable behavior could be related to 4f sublevel which it concentrates free electrons around Gd ion.
  • H. Kazemian, T. Ghaffari Kashani, S. M. Noorian Page 329
    In this research fly ash (FA) from Iran Ferrosilice Company was converted to zeolite A by hydrothermal procedure. The type and quality of produced zeolite depends on the composition of used FA, concentration of sodium hydroxide solution, and parameters such as temperature, reaction time and liquid/solid ratio. The fly ash was fused with sodium hydroxide at 550°C for 1 hour followed by dissolution in water and hydrothermal treatment. It was found that the solutions of fused powders can be occurred at 90°C under hydrothermal condition to precipitate zeolite A. In order to evaluate its ion exchange properties, cation exchange capacity (CEC) of the synthesized zeolite A were also measured.
  • A. H. Kohsary, M. Fatehi Marji, A. H. Morshedi Page 337
    Hardness of a mineral is one of its important physical properties and several methods have been presented for its determination. Mohs hardness determination is the most versatile method by which the mineral hardness is determined somewhat qualitatively with respect to another mineral and has no unit. In this paper, because of the need to measure the mineral hardness more accurately and give a meaningful unit to it, a new method is proposed to determine the mineral hardness based on its other related physical properties. In the proposed method the coefficient of friction is taken as the base, where the effects of other related factors like temperature, normal force, surface hardness, velocity and its direction are considered and then the direct and inverse relations of these factors on the coefficient of friction are discussed. The new method (which is called as FH (Frictional Hardness) method) is also compared with the three existing methods i.e. Mohs hardness, Rockwell hardness (R) and Penetration hardness (p). The main advantages of the FH method are: (i) Hardness has a specific unit and dimension, (ii) The hardness of different minerals can be determined accurately so that they can be distinguished from each other in a better way, and (iii) A lot of minerals in which their hardness are very close to each other will not have equal hardness. Maximum temperature which is an important factor in FH hardness can be obtained through equations of heat and energy or it can be measured by a thermocouple.
  • A. Moradian, S. Peighambari, H. Ahmadipour Page 347

    Tanbour metamorphic complex east of Sirjan is compoused of metasediments and metabasic rocks. Petrofabric study of this complex shows two metamorphic and two deformational phases. Chemical studies of index minerals indicate that second phase of metamorphism occurred with a degree up to lower amphibolite facies. Mineral assemblage of first phase are biotite, muscovite and garnet while staurolite appears in peak of second phase of metamorphism. Mineral chemistry studies indicate that second phase of metamorphism occurred up to staurolite zone. Tempretures and pressures about 550-590 ºC and 7-8/48 kb were also estimated using geothermobarometry. The data suggest that these metamorphic rocks underwent a medium P metamorphic event

  • M. H. Zarrinkoub, S. Amini, A. Aftabi, M. H. Karimpour Page 363
    On the basis of mineralogy and geochemistry analysis, the listvenites in east of Iran are divided into three main carbonate, silica-carbonate and silica groups. Magnesite, dolomite, huntite and hydromagnesite are the major minerals in carbonate type. Silica listvenites contain mainly quartz, chalcedony and opal. Silica - carbonate listvenites contain minerals of carbonate and silica listvenites. The common structures in listvenites are vein and brecciaed type and the main textures are open space filling and colloidal. Mass balance consideration in listvenites and their host serpentinized ultramafic show that all the elements are loosed in ultramafic, are gained in listvenites. Nehbandan fault activity in east of Iran, produces suitable conduits for penetrating the meteoric water into deep levels, increase its temperature and solubility and then alteration the ultramafic unit of colored mélange during its path. Hydrothermal fluid flow-up through shear zones and wash the rocks during the path, and then under suitable condition of Eh and pH at the surface or low level open spaces of the earth, deposit its load as different types of listvenites.
  • G. Torabi, M. Sabzehei, S. Arai, M. Shirasaka, H. A. Ahmed Page 379
    In the upper Proterozoic Anarak ophiolite, the marbles are present and havr excellent exposures in different areas. Their best exposure is in southern slope of Chah-Gorbeh mountain (Chah-Mahdi valley). In the field, marbles have massive and dike like exposures. Petrographic studies and geochemistry of minerals show that marbles consist of carbonate (calcite), garnet (andradite), clinopyroxene (diopside and magnesian-augite), amphibole (tremolite), serpentine, chlorite, epidote, chromian spinel, magnetite and chromian-magnetite, that are alteration products of chromian spinel. Field and microscopic studies show that the marbles have been produced by regional metamorphism of old listvenites at different phases of metamorphism. The protoliths of these metamorphosed listvenites were ultrabasic dikes and intrusions, and mantle peridotites. Presence of serpentine, relic chromian spinel, magnetite and chromian magnetite that have changed to garnet, supports this interpretation. Therefore, the marbles of Anarak ophiolite, are productions of regional metamorphism of old listvenites.
  • S. Amiri, H. Hadadzadeh, A. R. Rezvani Page 389
    The first crystal structure of a phenylcyanamide Rh(III) complex, [Rh(terpy)(bpy)(2,5-Cl2pcyd)](PF6)2 (terpy = 2,2΄:6′,2″– terpyridine, bpy= 2,2΄-bipyridine, and 2,5-Cl2pcyd = 2,5-dichlorophenylcyanamide) has been reported in this paper. Crystals of [Rh(terpy)(bpy)(2,5-Cl2pcyd)](PF6)2. 0.5CH3CN were grown by ether diffusion into an acetonitrile solution of the complex. Crystal structure data: orthorhombic system, space group Fdd2, with a = 84.228(3), b = 8.7162(3), c = 21.4921(7)Å, V=15778.4(9) Å3, and Z=16. The structure was refined by using 4971 independent reflections with I>2σ(I) to a R factor of 0.0644 and Rw = 0.1752. ORTEP drawing of [Rh(terpy)(bpy)(2,5-Cl2pcyd)](PF6)2. 0.5CH3CN shows that the terpy and bpy ligands are coordinated to the RhIII through their nitrogen atoms in a mutually perpendicular fashion. The anionic cyanamide group is coordinated end-on by the nitrile nitrogen to the RhIII. The RhIII –NCN bond is bent, having an angle of 125.4o. This bent bond is largely determined by the σ-bonding interaction of a cyanamide non-bonding electron pair in a sp2 hybrid orbital.
  • H. Hadadzadeh, A. R. Rezvani, F. Behzadian Assl, H. Saravani Page 399
    The Dinuclear Cu (II) complex [{CuCl}2(μ – tppz)](PF6)2, where tppz represents tetra-2-pyridinylpyrazine, has been prepared and characterized by elemental analysis, 1H-NMR, IR and UV-vis spectroscopies. A crystal structure of the complex showed the Cu (II) are surrounded by three N atoms of tppz bridging ligand and one Cl atom. Crystal structure data are as follows: crystal system monoclinic, space group C2/m, a= 13.314(3), b= 12.901(2), c= 8.9039(17) Å, β= 99.260º, V=1509.4(5) Å3 and Z=2. The structure was refined to a final R factor of 0.0416. The crystal structure revealed that the Cu(II) are respectively above and below the plane of the pyrazine moiety of the bridging tppz ligand with the pyridine moieties moving out of the pyrazine plane in order to coordinate to Cu(II). Each chloride ligand bonds equatorially to Cu(II) in a [{CuCl}2(-tppz)]2+ ion and axially to a neighboring [{CuCl}2(-tppz)]2+ ion so as to form a one-dimensional chain in the solid state.
  • S. Saeed-Akbari, S. Heshmati-Manesh, A. Ataie, R. A. Khosroshahi Page 407

    Thermal behavior of the Shahreza dolomite ore is investigated in this paper. The hydration of the calcined dolomite was studied as a function of the calcination temperature. The DTA results exhibit three endothermic peaks at 800, 900 and 1050 °C, corresponding to decomposition of MgCO3 and CaCO3, both are present in dolomite and free calcite, respectively. The results also indicated that the degree of calcination is increased by increasing the calcination temperature from 800 to 1400 °C. As the calcining temperature increases from 800 to 900 °C, the hydration degree of the dolime increases too because of more humid absorbing phases produced at higher temperature. However, the hydration degree declines with further increase in the calcination temperature and became negligible when the sample is calcined at 1400°C probably due to the sintering process occurred at elevated temperatures.

  • M. H. Karimpour, R. R. Large, M. Razmara, R. A. D. Pattrick Page 417
    Qaleh-Zari specularite-rich Cu-Ag-Au deposit is located 180 Km south of Birjand, in eastern Iran. Host rocks are mainly Tertiary calc-alkaline to K-rich calc-alkaline of 40.52 Ma and Jurassic sandstones and shales. Three major sub-parallel steep quartz veins are identified in different rock types, in particular andesitic rocks. The Qaleh-Zari deposit is a specularite-rich hydrothermal, Cu-Ag-Au vein type deposit. Several complex Cu-Pb-Bi and Ag-Pb-Bi sulfosalt minerals have been identified in samples from different vein mineralization. Based on the paragenesis and fluid inclusion data temperature of homogenization, four ore-forming stages are identified in the area. In the first stage, specularite, chlorite, chalcopyrite and Bi-sulfosalts, (aikinite, matildite and wittichinite) were formed. The temperature of the homogenization of the fluid inclusions for the first stage ranges as 380 to 290C. In the second stage, pyrite, chalcopyrite, chlorite, aikinite, cosalite, wittichinite and bismuthinite-aikinite were deposited. Homogenization temperature of fluid inclusions for the second stage of the mineralization are between 290 and 230C. Within the third and fourth stages of the mineralization, specularite, quartz, calcite, pyrite, Ag-bearing aikinite, and an unknown Ag-sulfosalt were formed. The homogenization temperature for this stage ranges between 250 and 180C. The unknown Ag-rich sulfosalts and arcubisite have the highest Te, As, Sb, and Se contents. The salinity of ore fluid was between 1.0 and 6.0 wt% equiv. NaCl and the CO2 was < 0.1 mole%. Based on mineral paragenesis, the fluid was very oxidizing with a log fO2 between -13 and -28 (assuming a temperature of 300°C).