فهرست مطالب

مجله دانش زراعت
پیاپی 2 (1387)

  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مسعود مسعودی کیا، خسرو عزیزی صفحه 1
    به منظور بررسی تاثیر برخی عوامل زراعی شامل تاریخ کشت، رقم و تراکم گیاهی بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، اجزاء عملکرد و میزان پروتئین دانه در لوبیا قرمز، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 85-1384 در مزرعه آزمایشی واقع در شهرستان زنجان اجرا شد. تیمارها شامل: تاریخ کشت به عنوان عامل اصلی در سه سطح (15 اردیبهشت، اول خرداد و20 خرداد) و رقم و تراکم به عنوان عامل های فرعی بترتیب در دو سطح (رقم صیاد و ناز) و سه سطح (تراکم 15، 22 و 45 بوته در متر مربع) بود. نتایج نشان داد که ارقام از نظر اجزاء عملکرد، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیکی و درصد پروتئین دانه تفاوت معنی دار داشتند اما بر عملکرد دانه تاثیر معنی داری نداشت. همچنین تاریخ کاشت بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، اجزاء عملکرد و وزن صددانه اثر معنی داری داشته اما تعداد دانه در غلاف تحت تاثیر تاریخ کشت قرار نگرفت. تراکم بر درصد پروتئین دانه و شاخص برداشت تاثیر معنی دار نداشته اما بر سایر صفات در سطح 01/0 اثر معنی دار داشته است. رقم ناز بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد شاخه در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در هر غلاف و عملکرد بیولوژیکی را داشته و بیشترین شاخص برداشت و درصد پروتئین دانه در رقم صیاد مشاهده گردید. تاخیر در کاشت، باعث کاهش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی شد. بالاترین میزان درصد پروتئین دانه از سومین تاریخ کشت حاصل شد. تراکم 45 بوته در متر مربع بر روی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی نسبت به تراکم های دیگر دارای اثر معنی داری بود. اختلاف معنی داری بین تراکم های از نظر درصد پروتئین دانه مشاهده نشد. بنابراین رقم صیاد با تراکم 45 بوته در متر مربع و با تاریخ کشت اول خرداد برای حصول بالاترین عملکرد دانه توصیه می شود و رقم صیاد با تراکم 45 بوته در متر مربع با تاریخ کشت 20 خرداد برای حصول بالاترین درصد پروتئین پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: ارقام لوبیا قرمز (Phaseolus vulgaris L، )، تاریخ کاشت، تراکم گیاهی، عملکرد کمی و کیفی
  • خسرو عزیزی، علیرضا دادخواه، سعید جلالی هنرمند صفحه 15
    به منظور بررسی تاثیر غلظت های جنستئین بر میزان نیتروژن و گره زایی گونه های یونجه یک ساله، در دمای ̊C5 منطقه ریشه، آزمایشی در شرایط کنترل شده در اتاقک رشد با دمای ̊C25/20 روز/ شب بالای سطح خاک انجام گرفت. سه گونه یونجه یک ساله شامل Medicago polymorpha، Medicago radiata و rigidula Medicago که با مناطق سرد و معتدله سازگاری دارند و پنج سطح جنستئین شامل0، 10، 20، 30 و40 میکرومول بر لیتر در نظر گرفته شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. گونه های Medicago rigidula و Medicago polymorpha، از لحاظ تمامی صفات اندازه گیری شده نسبت به گونه Medicago radiata برتر بوده و توانایی بیشتری در تولید گره در دمای پائین منطقه ریشه دارا بودند. استفاده از جنستئین باعث افزایش گره زایی و میزان نیتروژن گونه های یونجه یکساله در دمای ̊C5 و غلظت 20 میکرو مول بر لیتر جنستئین نسبت به سایر تیمارها تاثیر بیشتری در گره زایی و همچنین میزان نیتروژن گونه های یونجه یک ساله مورد آزمایش داشته است. تیمار جنستئین، ماده خشک ریشه و گره، تعداد گره و میزان نهایی نیتروژن گونه های یونجه یک ساله در دمای ̊C5 را افزایش داد. بررسی اثر متقابل ارقام و غلظت های مختلف جنستئین نشان داد که گونه Medicago polymorpha در غلظت 20 میکرومول بر لیتر جنستئین از لحاظ صفات مورد بررسی نسبت به سایر تیمارها برتر بود. بنابراین می توان با توجه به نتایج حاصل از آزمایش، استفاده از جنستئین را برای یونجه های یک ساله جهت توسعه و افزایش تعداد و اندازه گره های ریشه در مناطقی که در آغاز فصل رویش دمای خاک به 5 درجه سانتی گراد یا کمتر می رسد، موفقیت آمیز دانست
    کلیدواژگان: یونجه یک ساله، دمای پائین منطقه ریشه، گره زایی، میزان نیتروژن، جنستئین
  • سعیده ملکی فراهانی، محمدرضا چایچی صفحه 27
    منظور بررسی مقاومت به یخ زدگی اکوتیپ های نخود (تیپ دسی)، آزمایشی در شرایط طبیعی بر هشت اکوتیپ امیدبخش متحمل به سرمای نخود به شماره های 4301، 4322، 4360، 4361، 4366، 4380، 4715، 4816 به همراه یک اکوتیپ حساس به سرما (304) در تاریخ 24 مهر انجام گرفت. سپس بوته های نخود (گل دان ها) در مراحل 4، 6 و 8 برگی به تدریج در ژرمیناتور در معرض دماهای یخ زدگی (تا 10 درجه زیر صفر) قرار گرفتند. درصد بوته میری و خسارت برگ، 20 روز پس از اعمال تیمارهای مختلف اندازه گیری شد. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. اثر اکوتیپ، مراحل تنش و اثرات متقابل آنها برصفات درصد بوته میری و درصد خسارت برگ (در سطح 1%) معنی دار بود. اکوتیپ های 4322 و 4715 کمترین و اکوتیپ های 304 و 4301 بیشترین درصد خسارت برگ و بوته میری را داشتند. نخود سیاه در مراحل پیشرفته تر رشد رویشی به سرما حساس تر بود به طوری که در 8 برگی بیشترین و در 4 برگی کمترین درصد خسارت برگ را داشت ولی درصد بوته میری در 6 و 4 برگی کمتر از 8 برگی بود.
    کلیدواژگان: بوته میری، تنش یخ زدگی، خسارت برگ، کشت پائیزه، نخود سیاه Cicer arietinum
  • نور الله زیدی طولابی، علیرضا دارایی مفرد، علی خورگامی، امیر حسین شیرانی راد، امیر اکبری صفحه 35
    به منظور بررسی اثر تراکم گیاهی و گونه بر عملکرد متغیرهای کمی ماشک علوفه ای در شرایط دیم خرم آباد، آزمایشی در سال زراعی 87-86 (21 بهمن ماه) در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان به صورت فاکتوریل 3×3 بر پایه طرح بلوک های تصادفی (RCBD) در سه تکرار اجرا گردید. در این آزمایش، سه سطح تراکم شامل 100، 150 و 200 عدد بذر در متر مربع و سه گونه شامل ماشک برگ درشت (Vicia narbonensis L.) شماره 2561، ماشک معمولی (Vicia sativa L.) شماره 463 و ماشک کرک دار (Vicia panonica L.) شماره 2446 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در این آزمایش نشان داد که بالاترین و پایین ترین ماده خشک کل تولیدی به ترتیب به ماشک برگ پهن (برگ درشت) در تراکم گیاهی 150 عدد دانه در متر مربع و ماشک کرک دار در تراکم گیاهی 150 عدد بذر در متر مربع با عملکردی معادل 3263 و 1216 کیلوگرم در هکتار اختصاص داشت. همچنین بیشترین وزن خشک برگ با عملکرد 1801 کیلوگرم در هکتار به تیمار ماشک برگ پهن (برگ درشت) در تراکم گیاهی 150 عدد بذر در متر مربع و کمترین آن معادل 327 کیلوگرم در هکتار به ماشک کرک دار در تراکم گیاهی 200 عدد بذر در متر مربع، اختصاص داشت. همچنین عملکرد دانه برابر با 1948 و 1/392 کیلوگرم در هکتار (به ترتیب بیشترین و کمترین) را تیمارهای ماشک برگ درشت و معمولی در تراکم های 150 و 200 عدد بذر در مترمربع به خود اختصاص دادند.
    کلیدواژگان: ماشک علوفه ای، عملکرد علوفه و بذر، اجزای عملکرد، دیم
  • مرتضی نوریان، امید اظهری، حسن امیری اوغان، بهرام علیزاده، مصطفی ولیزاده صفحه 49
    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 49 رقم و لاین کلزا (Brassica napus L.) در استان گلستان، آزمایشی در قالب طرح مربع لاتیس (7×7) با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی عراقی محله گرگان در سال 85-1384 اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس حاکی از اختلاف معنی دار بین ژنوتیپ ها برای تمامی صفات در سطح احتمال 1 درصد بود. هیبریدهای Hyola 401، Hyola 330 و Y3000 به ترتیب با 4053، 4032 و 3524 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشتند. صفت تعداد غلاف در بوته با عملکرد دانه بیشترین همبستگی را داشت (**759/0=r). نتایج تجزیه علیت نشان داد که بیشترین اثر مستقیم بر روی عملکرد متعلق به صفت تعداد غلاف در بوته بود. همچنین جهت گروه بندی ژنوتیپ ها، تجزیه کلاستر به روش UPGMA انجام گرفت و در نهایت 49 ژنوتیپ در 5 دسته گروه بندی شدند. با توجه به ماتریس فاصله اقلیدسی محاسبه شده برای ژنوتیپ های مورد آزمایش بیشترین فاصله ژنتیکی (54/3) و مربوط به PF60/89 و 308X401-B و کمترین مقدار آن (121/0) مربوط به دو ژنوتیپ Hylite-B وHyola420 بوده است. همچنین تجزیه به مؤلفه های اصلی بر مبنای صفات یادداشت برداری شده انجام شد و دو مؤلفه اصلی اول توانستند 7/93 درصد از تغییرات بین ژنوتیپ ها را توضیح دهند. در نهایت صفات ارتفاع تا اولین غلاف، تعداد غلاف در شاخه فرعی و عملکرد بیشترین تنوع ژنتیکی را نشان دادند.
    کلیدواژگان: تنوع ژنتیکی، تجزیه علیت، تجزیه کلاستر، تجزیه به مولفه های اصلی
  • ابوالفضل باغبانی آرانی، مجید امینی دهنقی، اسکندر زند صفحه 61
    به منظور ارزیابی اثرات رقابتی علف های هرز بر شاخص های رشد، عملکرد بیولوژیک و دانه ذرت، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1386 انجام گرفت. کرت های اصلی شامل سه سطح خاک ورزی (بدون کولتیواتور، یک بار کولتیواتور و دوبار کولتیواتور) و کرت های فرعی شامل 5 سطح دوز علف کش ارادیکان (صفر، 5/1، 3، 5/4، 6 لیتر در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش کنترل علف های هرز، شاخص های رشدی، سطح برگ، عملکرد بیولوژیک و دانه ذرت افزایش یافت. نتایج آنالیز رشد بر مبنای درجه روزهای رشد (GDDs) نیز نشان داد که بین دوزهای مختلف علف کش، اختلاف زیادی در مقادیرماده خشک تجمعی ((DMA، سرعت رشد محصول(‍‍(CGR و شاخص سطح برگ(LAI) وجود ندارد و میزان DMA و CGR و LAI با افزایش درجه روزهای رشد و کنترل علف های هرز افزایش می یابد. بین سطوح مختلف خاک ورزی اختلاف معنی داری از لحاظ سطح برگ و عملکرد بیولوژیک و دانه وجود داشت به نحوی که تیمارهای خاک ورزی بیشتر (دوبار کولتیواتور) بیشترین میزان سطح برگ و عملکرد بیولوژیک و دانه را دارا بودند. اثرات متقابل آنها با دوزهای مختلف علف کش نشان داد که بالاترین عملکرد بیولوژیک ذرت مربوط به تیمارهای دوبار کولتیواتور و میزان (صفر، 3، 6 لیتر در هکتار علف کش) می باشد و بالاترین میزان عملکرد دانه نیز مربوط به تیمار دوبار کولتیواتور و 5/4 لیتر در هکتار علف کش می باشد.
    کلیدواژگان: کولتیواتور، علف کش ارادیکان، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه
  • حسن قهاری، مهرداد طبری، فرامرز علی نیا صفحه 73
    کرم ساقه خوار برنج، (Chilo suppressalis Walker (Lepidoptera: Pyralidae یکی از آفات کلیدی برنج در شمال ایران می باشد که هر ساله خسارت شدیدی به بوته های برنج وارد آورده و باعث کاهش عملکرد محصول می شود. با توجه به اهمیت مطالعات مربوط به تغییرات جمعیت آفات در مدیریت تلفیقی آنها، تغییرات جمعیت مراحل زیستی نابالغ (شامل تخم، سنین مختلف لاروی و شفیره) این آفت روی سه رقم رایج برنج شامل ارقام فجر، خزر و نعمت در مازندران بررسی شد. نتایج نشان داد که انبوهی مراحل نابالغ آفت روی رقم فجر بیشتر از دو رقم دیگر بود و اختلاف تیمارها در سطح آماری 01/0 معنی دار بود و به این ترتیب رقم فجر به عنوان یک رقم حساس به کرم ساقه خوار برنج محسوب می شود. مقایسه میانگین انبوهی جمعیت مراحل زیستی نابالغ C. suppressalis در تاریخ های مختلف نمونه برداری (از 3/3/84 الی 25/5/84) نشان داد که در ابتدای نمونه برداری ها (اوایل تا اواسط خرداد) تراکم آفت پائین ترین مقدار بود و بعد از آن به تدریج افزایش یافت تا اینکه در اواخر تیر ماه به حداکثر مقدار رسید؛ به طوری که بعد از نقطه ی اوج مزبور، انبوهی جمعیت روند کاهشی پیدا کرد. با در نظر گرفتن نتایج این پژوهش، بکارگیری عوامل کنترل کننده ی آفت شامل روش های بیولوژیک یا شیمیایی در زمان اوج تراکم جمعیت آن و از طرف دیگر جایگزین نمودن ارقام مقاوم تر به کرم ساقه خوار برنج به جای رقم حساس فجر قابل توصیه به کشاورزان شالی کار می باشند.
    کلیدواژگان: تغییرات جمعیت، مراحل زیستی نابالغ، کرم ساقه خوار برنج، رقم، مازندران
|
  • M. Masoudi-Kia, Kh. Azizi Page 1
    An experiment was conducted to study the effects of some agro-technical factors (plant density, sowing date and cultivar) on qualitative and quantitative yield in two cultivars of Red bean (Phaseolus vulgar cv. Saiad, Naze) under the climatic conditions of Zanjan. The experiment was executed as split-plot factorial based on randomized complete block design with three replication. Sowing date was devoted to the main plots with three levels (5 May, 22 May and 10 June) and cultivar with two levels (Saiad and Naz) and plant density with three levels (15, 22 and 45 plant per m2) were factorially devoted to the sup plots. Analysis of variance showed that components of seed yield (number of pods per plant, number of branches per plant, number of seed per pod, number of seed per plant), biological yield, harvest index and percentage of seed protein were significantly affected by cultivar (P < 0.01). Cultivar did not have any significant effect on seed yield. The effect of sowing date was significant on seed yield, biological yield, harvest index and components of seed yield and weight of one hundred seeds (P < 0.01). The effect of plant density on percentage of seed protein and harvest index were non-significant, but other characteristics were significantly affected by density (P < 0.01). The highest number of pod per plant, number of branches, number of seed per pod, number of seed per plant, biological yield were related to cultivar Naz and the highest harvest index and percentage of seed protein were related to cultivar Saiad. Delayed planting increased seed and biological yield. The greatest percentage of seed protein was obtained from the third planting date. The density of 45 plant/m2 was significantly superior to the two other densities regarding seed and biological yield. There was not a significant difference between 15 plants/m2, 22 plant/m2 and 45 plant/m2 in percentage of seed protein. Cultivar Saiad at the density of 45 plant/m2 and sowing date of May 25th resulted in the highest seed yield. Cultivar Saiad at the density of 45 plant/m2 and sowing date of June 10th resulted in the highest percentage of seed protein.
  • Kh. Azizi, A.R. Dadekhah, S. Honarmand Page 15
    Effect of different genestein concentrations on nitrogen content and nodulation in annual medics was studied; this research was done under controlled environmental condition at the 20/25 oC day/night air temperatures and 5 oC low root zone temperature. Three annual medics species (Medicago polymorpha, Medicago radiate, Medicago rigidula) adapted to cold and temperate zones and 5 genestein levels (0, 10, 20, 30 and 40 µM) were considered in this study. The experiment was conducted in complete randomize block design, factorially arranged, with 3 replications. M. rigidula and M. polymorpha were superior than M. radiata for all measured traits. The mentioned species produced more nodules than M. radiata at low root zone temperature. Genestein increased nodulation and nitrogen content of annual medics at low root zone temperature. Also 20 µ M genestein had the highest effect on nodulation and nitrogen content at low root zone temperature. Root dry matter, nodule number, nodulation and nitrogen content were increased in annual medics at 5 oC, by genestein application. Interaction between cultivars and genestein concentrations showed that M. polymorpha with 20 µ M genestein application was more efficient in most of measured traits than other species. So, using genestein could be helpful for increasing nodulation and size of nodules in regions with low air and soil temperature in the beginning of growing season.
  • S. Maleki Farahani, M.R. Chaichi Page 27
    To evaluate the resistance of promising chickpea ecotypes to freezing temperatures, an experiment with eight promising cold tolerant chickpea was performed. The ecotypes consisting of 4301, 4322, 4360, 4361, 4366, 4380, 4715, 4816 along with a sensitive one (304) were sown in pots at natural conditions. All the chickpea ecotypes were exposed to freezing temp eratures at controlled conditions during 4, 6 and 8 leaf growing stages. Experimental treatments were arranged factorially and were compared in a complete randomized block design with four replications. After 20 days, plant survival and leaf damage percentages were recorded. Stress at the eight-leaf stage caused the highest plant mortality and leaf damage while at the 4 leaf stage the least mortality and leaf damage was recorded. Ecotypes 4322 and 4715 indicated the highest resistance to freezing stress at the 4-leaf stage. A higher sensitivity to freezing damage for chickpea at more advanced vegetative stages was observed in this experiment.
  • N. Zeidi Toolabi, A.R. Daraei-Mofrad, A. Khorgami, A.M. Shiranirad, A. Akbari Page 35
    To study the effects of plant density and species on forage and grain yield of Vicia sp., anexperiment was conducted in College of Agriculture, University of Lorestan, under dry farming conditions during 2007-2008 growing season. Three levels of plant density at 100, 150 and 200 seed per square meter along with three species of Vicia including Vicia narbonensis, Vicia sativa and Vicia dasycarpa were arranged factorially. The experiment was performed on the basis of a complete block design with three replications. The maximum dry forage yield of 3263 kg/ha belonging to broad leaf vetch at 150 seed/m2 was obtained. The highest stem dry weight of 1788 kg/ha was obtained from common vetch at 100 seed/m2. However, the maximum leaf dry weight of 1801 kg/ha was obtained from broad leaf vetch at 150 seed/m2. In some treatments the maximum seed yield, pod/plant, seed/pod and biological yield were obtained.
  • M. Nouryan, O. Azhari, H. Amiry Oghan, B. Alizadeh, M. Valizadeh Page 49
    In order to study the genetic diversity among 49 genotypes of canola (Brassica napus L) a 7×7 Lattice square design on the basis of randomized complete block design (RCBD) with 3 replications was performed in Agriculture Research Station of Gorgan (Araghymohaleh) province during 2005-2006. Analysis of variance showed significant difference (at 1% level) in all studied traits. HYOLA 401, HYOLA 330 and Y3000 hybrids had the highest grain yield with 4053, 4032 and 3524 Kg/ha, respectively. Among the studied traits, pods per plant, had the highest correlation with grain yield (r =0.759**). According to the results of path analysis, pods per plant had the highest direct effect on grain yield. The result of genotypes clustering with UPGMA method classified genotypes into five clusters. According to Euclidean distance, highest distance (3.54) and lowest distance (0.121) were observed between PF60/89--308×401-B and HYLITE-B--HYOLA420, respectively. On the basis of principles component analysis, 93% of variation could be accounted for by the first and second principle components. Finally, height to first pod, pods per secondary stems as well as grain yield denoted the highest genetic diversity.
  • A. Baghbani Arani, M. Amini Dehaghi, E. Zand Page 61
    In order to reduce the herbicide rate, the combination of cultivation and eradicane herbicide application was tested under field conditions. Treatments including tillage practices of without cultivation, one cultivation and two cultivation and eradicane herbicide application levels of 0, 1.5, 3, 4.5, 6 Lha -1 were tested. Eradicane herbicide was used before plantation. Cultivation treatments were applied 25 and 38 days after planting. Corn cultivar was single cross 704 with 75000 plant per ha. Results showed that the two times cultivation with the high dose of herbicide was the most effective method for controlling weed resulting in the highest yield of 13841.5 kgha -1. There were significant differences among treatments for leaf area index, crop growth rate, leaf dry weight, total dry matter and grain dry matter. This research showed that the combination of cultivation plus herbicide was the most effective method for controlling weed in corn.
  • H. Ghahar, M. Tabari, F. Alinia Page 73
    Striped rice stem borer, Chilo suppressalis Walker (Lepidoptera: Pyralidae) is one of the key pests in north of Iran, which damages the rice fields and decreases yield, severely. With attention to the importance of population dynamics of pests in integrated pest management, the population dynamics of immature life stages (egg, larva, pupa) of C. suppressalis were analyzed on three dominant rice varieties including, Fajr, Khazar, and Nemat in Mazandaran. The results indicated that the population density of the pest on the Fajr variety was higher than the two other varieties; therefore Fajr is a susceptible variety to C. suppressalis. Means comparison of population density of immature stages in different dates (23 May until 15 August) indicated that the density was the lowest in early season (May) and then it was gradually increased and reached its highest rate in July and after that, the population density decreased again. With respect to the results of this research, application of controlling agents including, biological or chemical methods at maximum population density of pest and replacement of resistant varieties to the susceptible one (Fajr) are recommendable to the farmers of paddy fields.