فهرست مطالب

دانشور رفتار - پیاپی 34 (اردیبهشت 1388)

دو ماهنامه دانشور رفتار
پیاپی 34 (اردیبهشت 1388)

  • ویژه روانشناسی
  • تاریخ انتشار: 1388/10/11
  • تعداد عناوین: 7
|
  • جواد ملازاده، احمد عاشوری صفحه 1
    هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی _ رفتاری بر بهبود سلامت روانی و پیشگیری از عود در افراد معتاد بوده است. به همین منظور در یک طرح پژوهشی شبه تجربی 15 نفر از معتادینی که در مرکز خود معرف بهزیستی شیراز دوره سم زدایی را با موفقیت به اتمام رسانده بودند براساس ملاک هایی انتخاب و در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر نیز از همین معتادین براساس چند ملاک با این گروه همتا شده، در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 5/1 ساعته از درمان گروهی شناختی- رفتاری بهره مند شد و گروه کنترل نیز به همین مدت در گروه های بی نام شرکت کرد که در آن، درمان خاصی صورت نمی پذیرفت. دو گروه قبل از شروع، بعد از اتمام درمان و دو ماه پس از آن مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و آزمایش سنجش مورفین در ادرار بوده است. برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مختلط (Mixed Repeated Measures) با طرح 32 و همچنین آزمون تعقیبی مقایسه های جفتی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از لحاظ وضعیت سلامت روانی، تفاوت معنا داری دیده می شود و درمان گروهی شناختی- رفتاری در پیشگیری از عود در افراد معتاد مؤثر بوده است.
    کلیدواژگان: درمان گروهی شناختی، رفتاری، سلامت روانی، پیشگیری از عود، اعتیاد
  • حسن آذرگون، محمدباقر کجباف، حسین مولوی، محمدرضا عابدی صفحه 13
    هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی و نشخوارفکری بود. فرایند آموزش ذهن آگاهی براساس نظریه های شناختی تیزدیل بنا شده است. به این منظور 36 بیمار مبتلا به افسردگی (12 مرد و 24 زن) به طور تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلیه بیماران پیش از آغاز درمان و پس از آن، دو پرسشنامه افسردگی بک و نشخوارفکری را پر کردند. آموزش به صورت گروهی در 8 جلسه (هفته ای یک جلسه دو ساعته) بر روی گروه آزمایش انجام گردید. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از اثربخشی روش درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود؛ به طوری که در نمرات حاصل از پرسشنامه های افسردگی و نشخوار فکری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0p<). همچنین مشاهدات کیفی نشان داد روش مذکور در بالا بردن تمرکز و همچنین پیشگیری از افسردگی مؤثر است.
    کلیدواژگان: ذهن آگاهی، نشخوارفکری، افسردگی، دانشجویان اصفهان
  • الهام رضایی، مختار ملک پور، حمیدرضا عریضی صفحه 21
    هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر استرس و شیوه های مقابله با استرس نوجوانان مراکز شبه خانواده بود. بدین منظور از بین جامعه آماری، شامل 50 نفر نوجوانان مراکز شبه خانواده شهرستان های اصفهان، خمینی شهر و شهرضا، تعداد 30 دختر و 20 پسر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. نمونه های این پژوهش عبارت بودند از گروه آزمایش، متشکل از 15 دختر و 10 پسر که آموزش گروهی مهارت های زندگی را درطول 10 جلسه هفتگی دریافت کردند و گروه کنترل، متشکل از همین تعداد افراد که این آموزش را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه های استرس و فشار روانی ملک پور در 1376 و شیوه های مقابله با استرس پاکر و اندلر در 1991 بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری، حاکی از آن بود که آموزش مهارت های زندگی، موجب کاهش معنادار در میانگین نمرات استرس گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید (001/0 = P). همچنین این آموزش موجب افزایش معنادار در میانگین نمرات شیوه مقابله مساله مدار (001/0 = P) و کاهش معنادار در میانگین نمرات شیوه مقابله هیجان مدار (001/0 = P) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید؛ لکن آموزش مهارت های زندگی، کاهش معناداری در میانگین نمرات شیوه مقابله اجتناب مدار گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل نشان نداد (735/0 = P). نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای نوجوانان مراکز شبه خانواده به کار رود.
    کلیدواژگان: استرس، شیوه مقابله مساله مدار، شیوه مقابله هیجان مدار، شیوه مقابله اجتناب مدار، آموزش مهارت های زندگی
  • محسن جلالی، محمدرضا شعیری، کارینه طهماسیان، الناز پوراحمدی صفحه 29
    هدف
    پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش مدیریت والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) در کاهش شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله شهرستان نهاوند انجام شده است.
    روش
    این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند است. نمونه گیری به روش خوشه ایانجام شد و مادران 24 نفر از کودکانی که براساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده، به دو گروه آزمایش (12 n=) و کنترل (12 n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، براساس ارزیابی جداگانه والد و معلم، کاهش معناداری در نمرات شدت علائم اختلال نافرمانی مقابله ای پیدا کرده است (01/0P <).
    نتیجه
    آموزش برنامه فرزندپروری مثبت سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود.
    کلیدواژگان: برنامه فرزندپروری مثبت، اختلال نافرمانی مقابله ای
  • مهدی ایمانی، مجید محمودعلیلو، عباس بخشی پور، علیرضا فرنام صفحه 39
    هدف از این پژوهش، مقایسه میزان اثربخشی رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلئوکزتین در بیماران وسواسی- اجباری است. این بررسی از نوع آزمایشی بود. آزمودنی های پژوهش را 59 نفر بیمار وسواسی- اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلئوکزتین و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنی های چهار گروه از نظر متغیرهایی چون سن، جنس، سطح تحصیلات و وضیعت تاهل همتاسازی شده بودند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، افسردگی بک و اضطراب بک استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابی ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون ودو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمون های آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی«تی» توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علائم وسواسی، رفتار درمانی شناختی مؤثرتر از فلئوکزتین در هر دو دوره کوتاه مدت (05/0=P) و بلند مدت (01/0=P) است. همچنین بین رفتار درمانی شناختی و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت و بلند مدت معنادار است (01/0)P. مواجههسازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت مؤثرتر از فلئوگزتین است (05/0=P) و بین مواجهه سازی وجلوگیری ازپاسخ و گروه کنترل، این تفاوت در کوتاه مدت وبلند مدت معنادار است (01/0=P)، اما این تفاوت بین فلئوکزتین و گروه کنترل فقط در کوتاه مدت معنادار است (05/0=P). در کاهش علائم افسردگی بیماران وسواسی هم فلئوکزتین اثر درمانی بیش تری نسبت به رفتار درمانی شناختی در کوتاه مدت وبلند مدت (05/0)P و همچنین نسبت به مواجهه سازی و جلوگیری ازپاسخ درکوتاه مدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) دارد. همچنین بین فلئوکزتین و گروه کنترل، این تفاوت درکوتاهمدت (01/0=P) و بلند مدت (05/0=P) معنادار است. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در کاهش علائم وسواسی بیماران وسواسی- اجباری و فلئوکزتین هم در کاهش سطح افسردگی این بیماران اثر درمانی عمده دارند. همچنین رفتار درمانی شناختی و مواجهه سازی و جلوگیری از پاسخ در طولانیمدت بیش تر از فلئوکزتین اثرهای درمانی خود را حفظ می کند.
    کلیدواژگان: اختلال وسواسی، اجباری، رفتار درمانی شناختی، مواجهه سازی وجلوگیری از پاسخ، فلئوکزتی
  • حمید یعقوبی، مهدیه ملیانی*، آزاده طاولی صفحه 51

    پژوهش حاضر به بررسی نقش بهداشت روان و نگرش دانشجویان نسبت به مسائل و خدمات روان شناختی به عنوان عوامل مداخله گر در مراجعه یا عدم مراجعه به متخصصین بهداشت روانی پرداخته است. در این پژوهش 150 دانشجوی دختر و پسر دانشگاه های شاهد و امیرکبیر در سال تحصیلی 85-1384 در قالب سه گروه (ا- دانشجویان مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی، 2- دانشجویان دارای مسائلی در حوزه سلامت روان و غیر مراجعه کننده و 3- دانشجویان سالم) با استفاده ازپرسشنامه های سلامت روانی گلدبرگ [28-GHQ] و پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نگرش سنج مورد اعتباریابی محتوایی قرار گرفت و یافته ها نشان داد که از همسانی درونی مطلوبی برخوردار است [87/0]. نتایج مطالعه نشان داد: 1- گروه غیر مراجعه کننده از سلامت روان پایین تری برخوردار است و آگاهی کم تر و نگرش منفی تری به مسائل بهداشت روانی دارد. 2- گروه مراجعه کننده به مراکز مشاوره از نگرش مثبت تر و آگاهی بیش تری در مقایسه با دو گروه دیگر برخوردار است. 3- دانشجویان دختر نگرش مثبت تری به مسائل بهداشت روانی دارند.

    کلیدواژگان: نگرش، دانشجو، خدمات روان شناختی، مشاوره
  • مجید محمود علیلو، احمد اسمعلی، حسین واحدی، رسول رضایی صفحه 61
    هدف این تحقیق، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین است. یافتن پاسخ این مساله که آیا ارتباط هایی بین ویژگی شخصیتی و سبک های مقابله ای افراد مجرم وجود دارد و این که در صورت وجود، کدام یک از ویژگی و سبک های مقابله ای را شامل می شود، از عللی است که پژوهش به قصد دستیابی به آن ها صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی است که در آن، نمونه ای شامل 50 نفر از مجرمین در زندان تبریز انتخاب و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی میلون دو (MCMI-II)، پرسشنامه سبک حل مساله کسیدی و لانگ و پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که در مجرمین، سبک مقابله ای گرایش با ویژگی های اسکیزوئیدو خودآزارگری ارتباط معکوس دارد. سبک اجتناب با ویژگی وابسته، ارتباط مستقیم و با ویژگی خودشیفته، ارتباط معکوس دارد. سبک اعتماد با ویژگی شخصیتی اجتناب، ارتباط معکوس دارد. سبک خلاقیت با هیچ کدام از ویژگی های شخصیتی همبسته نیست. سبک مهارگری با ویژگی شخصیتی وابسته، ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و منفعل پرخاشگر، ارتباط معکوس دارد. سبک درماندگی با دو ویژگی درمانده و اسکیزوئید ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و اجباری ارتباط معکوس دارد.
    کلیدواژگان: سبک های مقابله ای، ویژگی های شخصیتی، مجرم
|
  • J. Mollazade, A. Ashouri Page 1
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of cognitive-behavioral group therapy in improvement of relapse prevention skills and mental health in the addicted. The statistical population was all the addicted who were successfully detoxificated. For experimental group fifteen addicts were selected based on the available sample and for control group, fifteen subjects were paired with subjects of experimental group. The experimental group received cognitive-behavioral group therapy during twelve 90-minute sessions. The control group did not receive any treatment. Later, all participants completed the GHQ-28 inventory as pretest, posttest and 2 month follow up questionnaire. After treatment, urine test was performed for pre- test and follow up to identify relapsed individuals. The results revealed that cognitive-behavioral group therapy has significant effects on the improvement of relapse prevention skills and mental health in the addicts.
  • H. Azargoon, M.B. Kajbaf, H. Molavi, M.R. Abedi Page 13
    In this research the effectiveness of "mindfulness training" on eliminating depression and mental rumination of students was examined. Therefore, a sample of 36 depressed (12 male and 24 female) were randomly selected and assigned to the training and control groups. All patients filled in "Beck,s Depression Inventory" and "Rumination Questionnaire" before and after training. The experimental groups received 8 eight two-hour sessions of mindfulness training each week. The control group was kept intact. The results of analysis of covariance showed a significant reduction in depression and rumination of the training group compared to the control group (p<.01). The qualitative observation indicated that this method is also effective in increasing concentration.
  • E. Rezaei, M. Malekpour, H.R. Oreyzi Page 21
    The aim of this study is to investigate the effect of "life-skills" training on stress and Youth's stress-coping methods in pseudo family centers. 50 individuals (30 girls and 20 boys) were selected from the available sample in the youth pseudofamily centers: 15 centers in Isfahan, 25 in Khomeini Shahr and 10 in Shahr Reza. These samples were randomly divided into two groups, as control and experimental groups. In the participants in the experimental group were taught the life skills, separately, for 10 sessions. The instruments for this study were the Malekpour questionnaire of stress (1376) and Parker & Endler questionnaire of coping with stress (1991). The results of multiple covariance analysis indicated that "life-skills" training significantly decreased the amount of stress in the experimental group as compared to the control group (P=0.001). This training caused significant increase in the scores of problem–based coping in the experimental group as compared to the control group (P=0.001). This also lead to significant decrease of it the emotion–based coping in experimental group as compared to the control group (P=0.001). However, it had no significant effect on evasion – based coping in the experimental group as compare to control group (P= 0.735).The results of the study revealed that "life-skills" training could be used as an useful intervention for the youths in pseudo family centers.
  • M. Jalali, M.R. Shaeeri, K. Tahmasian, E. Pourahmadi Page 29
    The effects of triple p-positive parenting program in (7 to10 years) children old with "oppositional defiant disorder" (ODD) were investigated in this study. Four primary schools were randomly selected in Nahavand. 24 parents whose children had scores above of the cut-point in oppositional defiant disorder subtest of "Child Behavioral Checklist" (CBCL) and their problems were also confirmed by "Teacher Report Form" (TRF) were randomly selected. Subjects were divided into control and experimental groups. The experimental group underwent Triple-p for 8 weeks, which lasted two hours each session. The results that were analyzed using Mann-Whitney indicated that both parents and the teacher in the experimental group reported a significant decrease of "oppositional defiant disorder" signs. As compared to the control group these findings can have clinical applications in the prevention and treatment of child behavior disorder.
  • M. Imani, M. Mahmod Alilo Page 39
    The purpose of this study was to compare the efficacy of the cognitive-behavior therapy (CBT), exposure and response prevention (ERP) and Fluoxetine in the obsessive-compulsive patients. The experimental design was selected and 59 patients with obsessive-compulsive disorder (OCD) diagnosis were randomly assigned to 4 groups: cognitive-behavioral therapy, exposure and response prevention, Fluoxetine and waiting-list. Patients in the four groups were seleted with respect to the variables such as age, sex, academic and marital status. For gathering data Moudsley Obsessive-Compulsive Inventory (MOCI), Beck Depression Inventory-II (BDI-II), Beck Anxiety Inventory (BAI) were used as instruments. The patients of the four groups completed these three questionnaires in 3 stages (pre test, post test, follow-up with 2 months interval). The data were analysed by multivariate analyses of Anova (MANOVA-1 way), and post hoc test (T tukey). The findings indicated the treatment effect of CBT on OCD severity was more significant than Fluoxetine in short-term and long-term (P<0/05, P<0/01, respectively). This difference between CBT and waiting-list groups was also significant (P<0/01). The efficacy of ERP on OCD severity was more than Fluoxetine only in short-term (P<0/05). This difference between ERP and waiting-list groups was significant in both short-term and long-term too (P<0/01). Moreover, This difference between Fluoxetine and waiting-list groups was significant only in short-term (P<0/05). On the efficacy of fluoxetine in depression severity in both short-term and long-term was more significant than CBT (P<0/01) and ERP (short-term P<0/01, long-term P<0/05,). In addition, this difference between ERP and waiting-list groups was significant in both short-term and long-term (P<0/01, P<0/05, respectively). On the basis of both findings it can be concluded that CBT, ERP and fluoxetine are effective on OC and depressive symptoms of OCD patients but the long-term efficacy of CBT and ERP is higher than fluoxetine.
  • H. Yaghubi, M. Melyani, A. Tavoli Page 51

    The purpose of this study was to investigate the role of college student's mental health and their attitudes toward mental health problems and the related services, in seeking professional psychological help. The sample consisted of 150 students of Shahed and Amir Kabir universities. The participants were divided into 3 groups:Normal Group= NG, Help Seeking Group= HSG and Non help Seeking Group= NHSG. They were tested by the GHQ–28 inventory and a researcher-made questionnaires and Attitude toward, i.e,. Knowledge of Mental Health Problem, and Services them (KAMHPSS). The results indicated that: 1) NHSG has more mental health problems than HSG, 2) NHSG has less knowledge and more negative attitude compared the two other groups, 3) HSG has more knowledge and positive attitude than NG. Finally, the female students showed more favorable attitudes than males.

  • M.M. Alilo, A. Esmali, H. Vahedi, R. Rezaei Page 61
    The purpose of this research was to investigate the relationship between criminals’ personality traits and their coping styles. Finding whether there were relationships between personality scales and the coping styles or not, and if there were, which scales and personality styles were involved, was the main aim of this research. The method of this research was descriptive, in which a sample consisting of 50 prisoners in Tabriz was chosen and tested by Millon Clinical Multiaxial Inventory-II, Cassidy& Lang Problem–Solving Style and a Researcher-constructed inventory. The result obtained by correlation analysis indicates that, in criminals, there is a reverse relationship between schizoid self-torment personality and approach coping-style. While, the avoidance style has a direct relationship with dependence scale, but a reverse relationship with narcissistic. On the other hand, trust style has a reverse relationship with the avoidance personality scale. In addition there is no correlation between creativity style and other personality scales. Never the less, controlling style has a direct relationship with dependence personality scale, but a reverse relationship with 3 scales of anti social, quarrelsome and passive quarrelsome. Moreover, helplessness style has a direct relationship with 2 scales of helpless and schizoid, but a reverse relationship with 3 scales of anti social, quarrelsome, and compulsory.