فهرست مطالب

فصلنامه مشرق موعود
پیاپی 10 (تابستان 1388)

  • بهای روی جلد: 15,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1388/05/01
  • تعداد عناوین: 11
|
  • سرمقاله
  • فرامرز سهرابی صفحه 5
  • سیدمسعود پورسید آقایی صفحه 19
  • رضا اسفندیاری صفحه 33
    تاکنون آثار بسیاری در زمینه وظیفه منتظران در دوران غیبت کبرا و بایسته های فرهنگ انتظار، منتشر شده است که بیشتر ناظر به تکالیف فردی و اخلاقی است، ولی درباره وظایف دولت اسلامی در پرتو فرهنگ انتظار، کمتر اثری دیده شده است. شاید در برخی اذهان چنین تصور شود که عهد غیبت، با عهد ظهور مهدی موعود تفاوت ماهوی دارد. از این رو، لازم است نخست اشکال هایی را که درباره اقتدا به سیره مهدوی وجود دارد بررسی کنیم. در این جا پاسخ به چند پرسش ضروری است:1. آیا بیان قرآن و روایات درباره وقوع چنین سیره ای در آینده، تنها نشان دهنده غایت نهایی سیر تاریخ بشری و برای امیدوارکردن او به ظهور تمدن اصیل و گسترده اسلامی است، یا افزون بر این، برای ما که بدان افق نرسیده ایم نیز پیامی عملی دارد؟
    2. آیا برنامه های عملی آن حضرت، که در روایات ما پیش گویی شده است، مربوط به تدابیر حکومتی آن زمان است، یا بیان گر اجرای احکام ثابت اسلام؟
    3. در برخی روایات، وظیفه منتظران، عزلت و خانه نشینی و پرهیز از ورود به جریان های سیاسی و اجتماعی بیان شده است. در روایاتی دیگر، آن حضرت از آوردن دینی جدید سخن گفته است. آیا همه این نصوص، بیان گر جایز ندانستن اقتدا به سیره مهدوی نیست؟
    4. آیا می توان به روایاتی که سیره آن حضرت در آینده را بیان می کند، اعتماد کرد؟ چه بسا این روایات، سیره قطعی حضرت را نشان ندهد و بر اساس رفتار مردم در زمان ظهور، بدا حاصل شود و در نتیجه، اقتدا به سیره پیش گویی شده آن حضرت ممکن نباشد.
    5. سیره معصوم، در صورتی قابل تاسی است که بیان گر ویژگی هایی برای شخص معصوم نباشد؛ چه بسا روایات عصر ظهور مبین خصائص المهدی در سیره حکومتی اش باشد. در این صورت، نمی توان از رفتار آن حضرت الگو گرفت؛ بنابراین، باید نخست این ویژگی ها را شناسایی کرد و در غیر آن، از تاسی به سیره حضرت سخن گفت.
    پاسخ اصولی به این پرسش ها، اشکال های مبنایی در اقتدا به سیره مهدوی را برطرف می کند. با مراجعه به نصوص موجود، این شاخصه ها در سیره آن حضرت دیده می شود: احیای کتاب و سنت، مبارزه با بدعت ها، عدالت گستری، تامین رفاه، نشر علوم و آگاهی بخشی، به کارگیری صالحان، عزت بخشی به مؤمنان، مبارزه ریشه ای با فاسدان، جهانی سازی تمدن اسلامی و تحقق امت واحد اسلامی.
    کلیدواژگان: امام منتظر، سیره معصومان، سیره مهدوی، دولت منتظر، زمینه های ظهور
  • حکومت جهانی واحد / رویارویی جه ان بینی سکولار با جه ان بینی الهی
    سیداحمد رهنمایی صفحه 63
    مقاله پیش رو، با نگاهی به مفهوم حکومت جهانی واحد، به نقد و بررسی چنین حکومتی از دو منظر کاملا متمایز سکولار و الهی می پردازد. اردوگاه غرب در اندیشه سیاسی خود بر ساختار و محتوای لیبرال دموکراسی پای می فشارد، در حالی که مکتب اسلام در به تصویر کشاندن حاکمیت جهانی، به نظریه عدالت جهانی در پرتو حکومت جهان گستر مهدوی می اندیشد. روی کرد این نوشتار، تحلیلی انتقادی است تا با حفظ جنبه پویایی بحث، عرصه را برای مباحث جامع تر و دقیق تر بگستراند و زمینه بهتری را برای طرح موضوع نظام جهانی واحد در مراکز علمی و فرهنگی و در سطح داخلی و بین المللی، فراهم سازد.
    کلیدواژگان: مهدویت، حکومت جهانی واحد، جهان بینی سکولار، جهان بینی الهی، حاکمیت جهانی، حکومت جهانی مهدوی، لیبرالیسم، تربیت مهدوی
  • مدرسه مهدوی / درآمدی بر فلسفه و نظام آموزش و پرروش زمینه ساز ظهور
    سیدمهدی موسوی صفحه 85
    زمینه سازی ظهور یعنی آماده کردن جامعه متناسب با شرایط و مقتضیات فرهنگ و ارزش های دینی و توحیدی برای ظهور منجی بشر. از این رو، توجه به نقش انسان و نیروسازی، امری مهم و حیاتی است؛ زیرا اراده و محتوای باطنی انسان، علت العلل تمامی تغییر و تحولات اجتماعی است. به همین دلیل، مدرسه مهدوی مبتنی بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، نقش محوری و مهمی را در زمینه سازی برای ظهور ایفا می کند. از سوی دیگر، آموزه مهدویت و انتظار از ظرفیت ها و دلالت های فراوان تربیتی برای تاسیس فلسفه و نظام آموزش و پرورش مهدوی برخوردار است. از این رو، دولت زمینه ساز باید به سیاست گذاری در امر تعلیم و تربیت و تدوین نظام آموزش و پرورش بر اساس آموزه مهدویت و انتظار اهتمام ورزد.
    کلیدواژگان: زمینه سازی، تحولات اجتماعی، مهدویت، انتظار، نیروسازی، فلسفه تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش
  • فرح رامین صفحه 115
    نظریه پردازان انقلاب و سیاست گذاران معاصر، می کوشند تحولات انقلابی غیرمنتظره را درک کنند. آموزه مهدویت و ماهیت انقلاب مهدوی در فرهنگ شیعه برای بسیاری از آنها، بسیار پیچیده و اسرارآمیز می نماید. مقاله حاضر، کوششی است در عرضه مفهومی نظری درباره انقلاب، بررسی صحت کاربرد این واژه درباره خروج امام مهدی، تبیین عوامل و پارادایم های وقوع هر انقلاب با تکیه بر ارکان سه گانه انقلاب (مردم، رهبری، ایدئولوژی) و تطبیق آنها با انقلاب مهدوی. در این زمینه، تلاش می شود که مدل های نظریه های انقلاب در مورد انقلاب های بزرگ معاصر، با انقلاب قائم منتظر آزموده و میزان انطباق یا عدم انطباق آن با این مدل ها نشان داده شود. نگارنده اذعان می کند که انقلاب مهدوی به عنوان «آخرین انقلاب» و «انقلابی آخر»، ماهیتی خاص دارد و در قالب مدل های نظریه پردازی معاصر، به آسانی تحلیل نمی شود؛ اما با استناد به ضرورت شناسایی و شناساندن انقلاب مهدوی در قالب مفاهیم متداول فلسفه سیاسی امروز، مقصود این دفتر آن است که نشان دهد این انقلاب بزرگ جهانی، همانند دیگر انقلاب های اجتماعی، برآیند و مبتنی بر قدرت تبیینی عوامل نارضایتی گسترده مردمی و رهبری کاریزمایی امام معصوم است و به پشتوانه ایدئولوژی ساختارشکن شیعی محقق و پیروز خواهد شد.
    کلیدواژگان: انقلاب، فرانظریه، نارضایتی انقلابی، خشونت، رهبری کاریزمایی، ایدئولوژی شیعی
  • علیرضا صدرا صفحه 135
    نوع بشر از بدو پیدایی تاکنون، سیری پیوسته، پویا و در عین حال پیچاپیچ و پر فراز و فرود را دنبال کرده و طی نموده است؛ سیری که همواره با هدایت هم راه بوده و رو سوی مهدویت به عنوان محوریت و نقطه تعالی و وضعیت کمال مطلوب متعالی داشته است. بدین سان سیر بشر، هدایت و مهدویت، به نظر می رسد از بدویت پیشامدنی دوران تاریخ نانویسا و حتی پیشاتاریخ آغاز شده و با تاسیس دولت و تدوین قانون و تبعیت از آنها، وارد مرحله یا دوره مدنیت خویش شده است. وضعیتی که با ارسال پیام و پیام آوران الهی به منزله هادی اعم از راه نمایی و راه بری، از نبوت و شریعت آدم و حتی بنا به روایات و شواهد، دولت در حد خانوادگی او حدودمند گشت، اما در مسیر دینی واحد و توحیدی اسلام، با مراحل و مراتب متکامل شریعت یا شریعت ها تا دین و شریعت کامل، جامع و خاتم مدنی، اجتماعی و سیاسی جهانی (للناس و للعالمین) محمدی فرارفت. در این مرحله، دو روی کرد سیاست و سیاسی متعالی و نامتعالی، هم چون دو جریان متعارض، همواره در قبال، در مقابل و حتی در مقابله با هم بوده اند. با انحراف عملی و تحریف علمی اسلام از سیر متعادل و متعالی خود و بازماندگی از زایا، پویا و پایایی ذاتی خویش که تشتت و تقهر یا واپس گرایی جهان اسلام را در پی داشت، توسعه تک ساحتی صرفا مادی و طبعا تنازعی و داروینیستی را به دنبال داشته است. مرحله ای که پس از چندین قرن، دچار بحران های تا حد بن بست ذاتی و درون زادی به ویژه نیهیلیستی (نسبیت و نیست انگاری مطلقه) فرای اهم مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاصله خویش گشته و جهان را در معرض چالش نابودی یا گذار قرار داده است. نگاه و نظریه انقلاب و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، با پیام و پی آمدهای معناگرا، معنوی و اخلاقی متعالی خویش، نشان و نوید گذر از نیستی و نسبیت انگاری های مطلقه و گذار از یاس و یا باس (ترس)، به آرزوی بلند و حتی امید تعجیل فرج منجی و موعود جهانی است. از غرایب روزگار، خاستگاه، جایگاه و نقش پیش تاز ایران و ایرانیان از پگاه تاریخ یا مرحله بازپسین آن است؛ ملت و کشوری که هم اینک چشم انداز توسعه متعادل و متعالی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را که نازله توسعه متعالی مهدوی بوده، در فراآینده خویش دارد و ارتقای کارآیی و کارآمدی ملی اعم از دولتی، عمومی و خصوصی را فراروی همگی نیروها و نهادهای علمی، راه بردی و کاربردی فرهیخته خود دارد. با این انتظار و آمادگی فعال و سازنده که با شبیه سازی، الگوگیری و بهره گیری بهینه و بسامان از آموزه های توسعه و کارآمدی مهدوی، این راه و راه برد سرنوشت ساز و در عین حال الهام بخش و امیدآفرین را به درستی تبیین و ترسیم نموده و طی ساخته و تحقق خواهد بخشید؛ ان شاء الله .
    کلیدواژگان: مهدویت، جمهوری اسلامی، سیاست، چشم انداز، توسعه، تعادل، تعالی، متعالی، چالش، کارآمدی، دولت
  • علی حاج محمدی صفحه 151
    اگر مشخص شود، چه چیز سبب غیبت امام آخر شد، چیستی و چرایی زمینه های ظهور نیز به خودی خود معین خواهد گردید، با این وصف که از میان رفتن عوامل غیبت امام عصر، برابر است با فراهم شدن مقدمات ظهور آن حضرت. این مقاله تلاش دارد تا با کاوشی نو در منابع قرآنی و روایی، به برخی عوامل غیبت امام عصر دست یابد و به تشریح زمینه های ظهور آن حضرت پردازد. فرض آن است که آماده نبودن ماموم (مردم در امت اسلامی) برای پذیرش و تحقق فلسفه امامت، عامل اصلی غیبت به شمار می آید و بر این اساس، زمانی که در ماموم تغییر لازم حاصل شود، زمینه ظهور فراهم خواهد شد. بر همین اساس، ابتدا فلسفه وجودی امام و علت جعل امامت از جانب پروردگار متعال، تشریح می گردد و بیان می شود که راهنمایی و جهت دهی به جنبش ها و تکاپوهای مردم برای برپایی امر خدا و از جمله قسط و عدالت، فلسفه امامت است و نتیجه گرفته می شود که جامعه فاقد اراده اصلاح، زمینه پذیرش امام را ندارد. آن گاه، دیگر شرایط آمادگی ماموم برای ظهور امام، مانند دوری از سازش کاری، دودلی و پیروی از شهوات بیان خواهد شد. در نهایت، پرورش مردم برای حرکت حول محور امام، یعنی شرط دیگر ظهور، بررسی خواهد گردید.
    کلیدواژگان: زمینه سازی ظهور، فلسفه امامت، اراده اصلاح، سازش کاری، ولایت فقیه
  • مرتضی شیرودی صفحه 165
    بیشتر اندیشه ها، مذهب ها و نحله های فکری در پی ایجاد نظمی نوین و نظامی مطلوب برای آینده جهان اند. در سه دهه اخیر، سه نظریه جهان گرایانه «پایان تاریخ» (فوکویاما)، «جنگ تمدن ها» (هانتینگتون)، «اسلام سیاسی» (امام خمینی) در دو قالب پیش نظام مردم سالاری دینی (جمهوری اسلامی) و نظام کامل، قطعی و نهایی حکومت مستضعفان (امام زمان)، بیش از دیگر نظریه ها توجه جهانیان و اندیشه ورزان را به خود جلب کرده و ندای ساختن جهانی جدید را سر داده اند. در واقع، سه نظریه برای جهانی شدن یا جهانی سازی پیش و روی جامعه جهانی است که می توان آن را در دو نظام لیبرال دموکراسی شامل دو نظریه جهان شمولانه و هم خانواده فوکویاما و هانتینگتون و مردم سالاری دینی شامل دو نظریه مرتبط به هم و از یک سنخ امام خمینی و امام عصر خلاصه کرد. پرسش این است که کدام یک از این نظریه ها، ظرفیت و توان لازم را برای تاسیس نظام جهانی دارند؟ با مرور و مطالعه مختصات و صفات این نظریه ها و نظام ها، پاسخ به این پرسش را پی می گیریم.
    کلیدواژگان: فوکویاما، نظریه پایان تاریخ، هانتینگتون، نظریه جنگ تمدن ها، نظام لیبرال، دموکراسی، امام خمینی، انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلام، امام زمان، حکومت مستضعفان
  • اصغر کریم زاده، حسن ملایی صفحه 199
    قرن های متمادی است که مظلومان و عدالت خواهان، منتظر ظهور موعودی هستند که حضور مقتدرانه وی به هم راه تشکیل حکومت عدل جهانی و نابودی بساط ظلم و بی عدالتی، در کتب آسمانی وعده داده شده و امام مهدی همان موعودی است که اسلام مژده ظهورش را داده، اما این ظهور، بی زمینه سازی، امری نامعقول خواهد بود.
    با توجه به گستردگی قیام حضرت مهدی و نیز دشمنان آن حضرت که منسجم و سازمان یافته در مقابل حضرت هستند، قالب اقدام برای زمینه سازی نیز باید متناسب با قدرت دشمن، لحاظ شود. به همین جهت، دولتی که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت باشد، بهترین گزینه است.
    در این مقاله، ضمن توجه به لزوم زمینه سازی برای ظهور و نیز چیستی و آرمان دولت زمینه ساز ابتدا به رسالت هایفرهنگی تربیتی دولت زمینه ساز پرداخته می شود. پس از آن در این چارچوب، راه بردهای دولت زمینه ساز در دو دسته راه بردهای داخل و خارج از کشور عرضه خواهد شد.
    کلیدواژگان: حضرت مهدی، حکومت جهانی، ظهور، زمینه سازی، دولت زمینه ساز، رسالت های فرهنگی، رسالت های تربیتی
  • نیاز به زمینه سازی ظهور موعود / فراگفتمان انسان مدرن
    خدیجه هاشمی صفحه 225
    «انسان» و مسائل مرتبط با او، از نخستین مباحث مهمی است که در هر جهان بینی و ایدئولوژی، به آن توجه می شود؛ مسائلی هم چون آینده تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی جهانی که در آن زندگی می کند و این که آیا به راستی خواهان چیست. لذا فلسفه ها و روی کردهای گوناگون و ادیان متعدد، هریک به نحوی سعی داشته اند تا این سؤال را پاسخ گویند. مقاله حاضر نیز در پی پاسخ به این سؤال است و این که آیا جدای از نظریات ایدئولوژیک، می توان در میان روی کرد های موجود در غرب، طرح و تئوری تازه ای در این باره یافت و نظریات روان شناسی، جامعه شناسی و یا نظریه ای هم چون فوتوریسم یا موعودگرایی، تا چه اندازه به موعود مطلوب انسان دست یافته است؟ مقاله ضمن بیان خواسته های انسان مدرن، از آینده و دولت موعود و ذکر دلایلی در فراگفتمانی این نیاز، در نهایت بر این نکته تاکید می کند که موعود دین اسلام، بهترین مصداق در تحقق تمام این خواسته ها به نحو مطلوب است. به عبارت دیگر، اسلام عقیده به غیب را به عقیده به واقعیت تبدیل می کند و انسان ها را از پی جویی منجی موهوم در آینده، به ایمان به منجی زنده و معاصر سوق می دهد.
    کلیدواژگان: موعود، فراگفتمان، انسان مدرن، فطرت، تجربه های علمی و عملی