فهرست مطالب

مطالعات اجتماعی ایران - پیاپی 1 (بهار 1385)

مجله مطالعات اجتماعی ایران
پیاپی 1 (بهار 1385)

  • ویژه نامه تغییرات و توسعه اجتماعی در جنوب ایران
  • 274 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/03/20
  • تعداد عناوین: 9
|
  • صفحه 0
  • حبیب احمدی، محمدتقی ایمان صفحات 1-19
    در «جرم شناسی» و بررسی علمی جرایم، توجه به «قربانی» و «قربانی شناسی» جایگاه ویژه ای داشته و علاوه بر جرایم و مجرمین آنچه مورد مطالعه قرار می گیرد قربانیان جرایم است (برور وهانتر، 1377). با توجه به اینکه بیشتر فعالیت های مربوط به مواد مخدر به وسیله افراد عادی و گروه های محروم جامعه انجام می شود، بنابراین، دستگیری و زندانی شدن این افراد تاثیر جدی بر «کیفیت زندگی» خانواده های آنها خواهد گذاشت و اعضای این خانواده ها به عنوان قربانیان مواد مخدر و مجازات زندان سرپرست خانواده می باشند. مساله اساسی در این پژوهش بررسی کیفیت زندگی خانواده های زندانیان مواد مخدر در مقایسه با قبل از زندانی شدن سرپرست خانواده بوده است. این پژوهش با استفاده از نظریه کنترل اجتماعی در جامعه شناسی انحرافات و نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو در روان شناسی اجتماعی انجام شده است. نظریه کنترل اجتماعی بر این پیش فرض استوار است که در بررسی تاثیر زندان بر خانواده های زندانیان می بایست بر روابط درون خانواده و گرایش فرزندان به بزهکاری توجه نمود. نظریه مازلو به ابعاد مختلف کیفیت زندگی اعم از مادی و غیرمادی توجه نموده است. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش همسران زندانیان مواد مخدر شهر شیراز بوده اند که 500 نفر آنها به صورت تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه حضوری مورد پرسشگری قرار گرفته اند.
    نتایج حاصل از آزمون تی نشان می دهد که وضعیت امرار معاش خانواده، روابط اجتماعی اعضای خانواده، وضعیت تحصیلی فرزندان، نحوه جامعه پذیری فرزندان، بهداشت روانی خانواده، کنترل فرزندان و تمایل آنها به رفتار بزهکارانه، به عنوان متغیرهای سنجش کیفیت زندگی، در مقایسه با قبل از زندانی شدن سرپرست خانواده تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین، مجازات مجرمین مواد مخدر تاثیر منفی بر کیفیت زندگی خانواده های آنها داشته است.
    کلیدواژگان: مجازات، مواد مخدر، کیفیت زندگی
  • جهانگیر جهانگیری، عبدالعلی لهسایی زاده، محمدکریم منصوریان صفحات 21-66
    تحقیق حاضر با هدف بررسی پیامدهای آپارتمان نشینی در شهر شیراز انجام گرفت. جهت انجام این کار، ابتدا مطالعات انجام شده پیرامون آپارتمان نشینی و مسایل مرتبط با مجمتع های مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. از آنجا که آپارتمان نشینی یکی از الگوهای زندگی شهرنشینی است، جهت تنظیم چهارچوب نظری، از نظریات جامعه شناسان شهری برای بررسی زندگی آپارتمان نشینی استفاده شده است. در این راستا نظریات گیدنز، ورث و رویکرد فرهنگ گرایی به عنوان چهارچوب نظری انتخاب و مدل تجربی تحقیق از آن استخراج گردید. حجم نمونه n=377 تعیین گردید که جهت افزایش دقت به n=400 افزایش یافت. پرسشنامه ها در چهار منطقه از شهر که مجتمع های مسکونی آپارتمانی در آنجا بیشتر از سایر مناطق بود، تکمیل گردید. متغیرهای مستقل در تحقیق حاضر، عبارتند از: تحصیلات پاسخ گو، درآمد خانوار، بعد خانوار، محل تولد، سطح زیربنای آپارتمان، تعداد طبقات، تعداد واحدها، تعداد اتاق ها، قومیت، سابقه آپارتمان نشینی، داشتن یا نداشتن مدیر در مجتمع و نوع مدیریت، متغیرهای وابسته عبارتند از رضایت مندی ساکنان، احساس امنیت، احساس بیگانگی، اعتماد اجتماعی و موفقیت تحصیلی فرزندان چهار متغیر اول، به صورت طیف لیکرت طراحی و مورد سنجش قرار گرفتند. با توجه به مدل نظری تحقیق 21 فرضیه مطرح و مورد آزمون قرار گرفت که از این میان 4 فرضیه مورد تایید قرار گرفت. تحقیق حاضر نشان داد که سطح زیربنا، تعداد طبقات مجتمع مسکونی، وجود یا عدم وجود مدیر و نوع مدیریت مجموعه آپارتمانی رابطه مثبت با رضایت مندی از آپارتمان نشینی دارد.
    کلیدواژگان: آپارتمان نشینی، احساس امنیت، بیگانگی اجتماعی، فرهنگ آپارتمان نشینی
  • داریوش حیاتی صفحات 67-99
    مقوله اسکان جامعه عشایری، امروزه شاید مهم ترین بحثی است که در مورد این جامعه در سطح کشور مطرح می باشد. عشایر ایران در اوایل سده اخیر، یک بار طعم تلخ اسکان اجباری را که توسط حکومت پهلوی اول بر آنان تحمیل گردید، تجربه نمودند. اما امروزه مقوله اسکان در قالب جدیدی جدای از اسکان اجباری و بر اساس دیدگاه گروهی از متولیان امور عشایر کشور مطرح شده است. ایشان بر این اعتقاد می باشند که دیگر دوره زندگی کوچ نشینی گذشته و وقت آن رسیده که کوچ نشینان به زندگی یکجا نشینی روی آوردند.
    دشت بکان فارس محل اجرای یکی از مهم ترین طرح های اسکان عشایر در کشور بوده است که در اجرای این طرح حدود پانصد خانوار عشایری از چهار تیره یکی از طوایف ایل قشقایی، دراین دشت، اسکان داده شده اند. هدف این مطالعه در ابتدا بررسی مشکلات ناشی از اجرای این طرح و مطالعه پیامدهای آن می باشد و سپس به منظور رفع مشکلات موجود و اجرای هر چه موفق تر طرح های اسکان آتی، به ارایه راهکارها و خط مش هایی مبادرت شده است. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مطالعه از نوع کیفی بوده است. در مطالعات میدانی از سه شیوه مشاهدات میدانی، مصاحبه در قالب گروه های متمرکز و مطالعه مورد عمیق، بهره گرفته شد. مطالعات اسنادی و مصاحبه های انفرادی با برنامه ریزان و مجریان طرح از دیگر شیوه های پژوهشی مورد استفاده در این مطالعه بوده است. یافته ها نشان می دهد که توزیع امکانات واگذاری به خانوارهای اسکان داده شده، بدون توجه به ویژگی های جمعیتی و سایر شرایط خانوارهای عشایری بوده است.
    با توجه به اینکه هدف اجرای طرح اسکان تغییر ساختار تولیدی و معیشتی خانوارهای مشمول طرح از زندگی دامپروری به زندگی کشاورزی بوده است، در بعد کشاورزی، ساکنان منطقه با مشکلات عدیده ای مواجه هستند که کمبود منابع آبی، پایین بودن کیفیت زمین های زراعی واگذار شده به دلیل پستی و بلندی و شرایط اقلیمی منطقه و ناکافی بودن میزان دانش فنی و مهارتی خانوارها در مورد فعالیت های کشاورزی از اهم آنها بوده است. دامداری منطقه نیز به دلیل فشار زیاد دام های موجود بر مراتع دشت، عدم امکان کشت علوفه در حد مورد نیاز دامداران و طولانی بودن دوره سرما در این دشت از وضعیت مطلوبی برخوردار نمی باشد. تخریب و فرسایش شدید پوشش گیاهی و منابع آب دشت بکان از هم اکنون مقوله پایداری اکولوژیکی منطقه را به زیر سوال برده است. در پایان بر اساس یافته های این مطالعه، به ارایه راهکارهایی مبادرت شده است که به طور خلاصه عبارتند از: تاکید توامان بر بعد نرم افزاری و سخت افرازی طرح های اسکان؛ ضرورت اتخاذ روش های برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی طرح های اسکان عشایر بر اساس بینش بین رشته ای؛ اتخاذ سیاست های تشویق و حمایت از کانون های اسکان خود جوش؛ لزوم داشتن بینشی بلند مدت و آینده نگر در اجرای طرح های توسعه ای و اسکان به دلیل توجه به وضعیت جوانان؛ و در نهایت اهمیت توجه به جنبه های اکولوژیکی به دلیل ویژگی های جامعه عشایری و الزام مطالعه و پیش بینی پیامدهای زیست محیطی قبل از تصویب و اجرای هر گونه طرحی در رابطه با امور عشایر.
    کلیدواژگان: جامعه عشایری، کوچ نشینی، اسکان، دشت بکان
  • سعید زاهد زاهدانی، عبدالله دشتی صفحات 101-124
    تصور و برداشت از «بدن» که امروزه به عنوان یکی از موضوع های مطرح در جامعه شناسی جهانی درآمده است در فرهنگ های مختلف متفاوت می باشد. بخصوص اختلاف نظر در مورد بدن زن و مرد بسیار بارز و روشن است. در برخی از جوامع بدن به عنوان یک موضوع خصوصی تلقی شده و از هر نوع عرضه و بهره برداری از آن در مجامع عمومی پیش گیری می شود. در برخی دیگر از جوامع بدن زینتی محسوب می شود که صاحب آن می تواند به شیوه های مختلف از آن بهره مند گردد. در ایران از زمان های قدیم بدن به عنوان یک موضوع خصوصی تلقی شده و از عرضه و استفاده از آن در مجامع عمومی پیش گیری شده است. این امر در مورد زنان از شدت بیشتری برخوردار است. در این مقاله ضمن مروری بر تاریخ نحوه پوشش زنان در ایران به زمان حاضر می پردازیم و گرایش دانشجویان دختر را نسبت به نحوه پوشش خود مورد بررسی قرار می دهم. می خواهیم بدانیم دانشجویان دختر در شرایط مختلف چه نوع پوششی انتخاب می نمایند و تغییر محیط اجتماعی تا چه حد در انتخاب نوع پوشش برای آنان موثر می باشد. با توجه به تحولات اجتماعی صورت گرفته در کشور تاثیر تحولات حدود ده سال را بر نحوه انتخاب پوشش دختران مورد بررسی قرار داده ایم.
    کلیدواژگان: حجاب، دانشجویان دختر، تغییرات اجتماعی، ایران
  • خدیجه سفیری، مومنه میرزامحمدی صفحات 125-157
    با توجه به اهمیت ثبات، سلامت و گرم بودن کانون خانواده (به عنوان اصیل ترین نهاد اجتماعی) در سلامت جامعه و کاهش آسیب های اجتماع آن، و از آنجایی که اعتماد ستون خانواده است و ثبات و آرامش خانواده در گرو اعتماد زوجین به یکدیگر می باشد، موضوع بررسی اعتماد به همسر برای این تحقیق انتخاب شد. در ضمن با توجه به حساسیت و اهمیت بیشتر این موضوع اعتماد به همسر در زمینه روابط جنسی، در نظر گرفته شد. هدف از بررسی شناخت میزان اعتماد به همسر در بین زنان تهرانی در زمینه روابط جنسی و عوامل موثر بر آن می باشد.
    به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه پرسشنامه، داده ها گردآوری شده اند. حجم نمونه 280 نفر بوده است و از روش نمونه گیری چند مرحله ای (طبقه ای و تصادفی سیستماتیک) استفاده شده است.
    پردازش داده ها در سه سطح توصیف، تحلیل دو متغیره، و تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر انجام شد. برای سنجش میزان اعتماد به همسر از شاخص های صداقت، صراحت، وفاداری، حسن ظن، احساس امنیت و احساس رضایت عاطفی استفاده شد. سپس، روایی و پایایی این شاخص ها تایید شد. عواملی که با اعتماد به همسر در رابطه قرار گرفتند عبارت بودند از: ویژگی های فردی و همسر و روابط متقابل و زندگی مشترک.
    یافته ها نشان داد که توزیع نمرات اعتماد به همسر پاسخ گویان در حدود نیمی کمتر از میانگین بود و رابطه معنادار بین متغیرهای پیشینه خانوادگی، اعتماد بنیادین، نوع دوستان همسر، زیبایی همسر، اقتدار در خانواده، شیوه گزینش همسر، میزان پایبندی به تعهدات و انتظارات، معاشرت پذیری، مجاب سازی، احساس تعلق، میزان دلبستگی همسر نسبت به خانواده، فداکاری، نظم و پیش بینی پذیری رفتار همسر، همه جانبه بودن روابط، تقسیم کار خانگی، میزان شناخت همسر و مدت زمان تعامل روزانه با میزان اعتماد به همسر وجود دارد. سایر متغیرهای مستقل رابطه معناداری با میزان اعتماد به همسر نشان ندادند.
    نتیجه تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر، متغیرهای پیش بینی کننده میزان اعتماد به همسر و همچنین مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرهای آنها را به شرح ذیل نشان داد:ویژگی های روابط متقابل: 0.60، زیبایی همسر: 30.6-، قدرت در خانواده: 21.78-، نوع دوستان همسر: 16.6 و شکست در زندگی: 0.23-.
    کلیدواژگان: اعتماد، همسر، خانواده، ازدواج، روابط جنسی
  • غلام رضا غفاری، نازمحمد اونق صفحات 159-199
    این مقاله بررسی بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی را در سه مرحله مختلف شهر گنبد کاووس به نام های بلوار دانشجو، شریعتی و بدلجه - سیدآباد مورد توجه قرار داده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش کیفیت زندگی عبارتند از وضعیت سلامت و تغذیه، وضعیت آموزش، گذران اوقات فراغت، کیفیت مادی، کیفیت محیطی، بهزیستی روانی. برای سنجش سرمایه اجتماعی نیز از شاخص های اعتماد اجتماعی، ارتباطات، بده بستان، امنیت محلی و کیفیت دسترسی به خدمات عمومی استفاده شده است.
    تحلیل آماری داده های این بررسی نشان می دهند که رابطه بین دو سازه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ای معنی دار است. علاوه بر این سرمایه اجتماعی بر مبنای چهارسنجه امنیت محلی، بده بستان، تصور نسبت به محله و عضویت انجمنی 36 درصد تغییرات کیفیت زندگی را تبیین نموده است. همچنین در مقیاس محله های مورد بررسی یافته های تحقیق نشان از تفاوت در سرمایه اجتماعی و به تبع آن تفاوت در کیفیت زندگی را دارند.
    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، سنجه های کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اجتماعی درون گروهی، سرمایه اجتماعی برون گروهی، سرمایه اجتماعی ارتباطی
  • علی اصغر مقدس، جلیل ایران محبوب صفحات 201-234
    هدف این مقاله مطالعه وضع طبقات اجتماعی و تحرک اجتماعی در چهار شهر استان فارس و شهر بوشهر از استان بوشهر است. با انتخاب تصادفی این چهار شهر و انتخاب شهری بندری در جنوب امکان مقایسه بیشتر فراهم آمد. نمونه ای با حجم 1833 از بین جمعیت شاغل این پنج شهر به صورت تصادفی برگزیده شده است و طبقات اجتماعی بر حسب معیارهای قدرت اقتصادی، قدرت سازمانی و قدرت تخصصی مورد بررسی قرار گرفته است. تحرک اجتماعی نیز بر حسب تحرک طبقاتی و شغلی و انواع آن یعنی تحرک صعودی و نزولی و افقی و تحرک فرانسلی و بین نسلی نیز مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در نیم قرن اخیر در جامعه شهری ما تحرک شغلی عمیقی صورت پذیرفته است که عامل موثر در آن تحصیلات و تغییر ساختار شغلی در جوامع جدید است. طبقات و اقشار اجتماعی نیز دچار تحول و تغییر قرار گرفته است، لکن تحرک طبقاتی به سهولت تحرک شغلی نیست. ثروت و قدرت سازمانی دو استوانه اصلی طبقات اجتماعی اند که دسترسی به آنها به سادگی دسترسی به تحصیل و مدرک رسمی نیست. شهرهای مختلف فارس و بوشهر از نظر طبقات و تحرک اجتماعی تفاوت هایی دارند. در شهری مانند بوشهر جامعه بسته تر و در شهری مانند آباده و کازرون جامعه از نظر تحرک اجتماعی بازتر است.
    کلیدواژگان: تحرک شغلی، تحرک عمودی، تحرک نزولی، طبقات اجتماعی، نابرابری اجتماعی
  • اسلام و دموکراسی / بررسی جامعه شناختی رابطه میان دینداری و تمایل به دموکراسی
    مجید موحد، حلیمه عنایت صفحات 235-264
    یکی از مباحث بنیادی و جذاب در عصر حاضر که ذهن اندیشمندان و سیاست مداران را به خود مشغول نموده است، ایجاد ترکیبی هماهنگ و هم ساز از ارزش های مدرن (دموکراسی) و ارزش های اسلامی است. نظرات گوناگون و گاه متضادی در باب رابطه دین و دموکراسی از سوی نظریه پردازان مسلمان و غیرمسلمان مطرح شده است و در کنار آن نیز تمایل برای ایجاد دموکراسی در میان مسلمانان به شکل روزافزونی به صورت عملی در حال ظهور است. هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان تمایل به دموکراسی و میزان دینداری پاسخ گویان از یک سو، و بررسی نسبت دینداری پاسخ گویان با میزان تمایلات آنان به دموکراسی از سوی دیگر است. یافته های این پژوهش نشانگر تمایلات زیاد مذهبی پاسخ گویان (زن و مرد) و در کنار آن تمایل شدید آنان به دموکراسی و مشارکت سیاسی عمومی است، و در عین حال رابطه آماری معنی داری میان دو متغیر تمایل به دموکراسی و دینداری مشاهده شده است. هم چنین تفاوت معنی داری میان مشاغل گوناگون نسبت به دموکراسی و عدم وجود تفاوت معنی دار میان زنان و مردان، و وجود بیشترین میزان همبستگی میان ارزش های دینی با تمایل به دموکراسی از دیگر یافته های مهم این پژوهش محسوب می گردد
    کلیدواژگان: دموکراسی، اسلام، ارزش های اسلامی، فرایض دینی