فهرست مطالب

مجله زبان و ادبیات فارسی
سال ششم شماره 1 (بهار 1388)

  • تاریخ انتشار: 1388/04/04
  • تعداد عناوین: 10
|
  • رضا اشرف زاده، انیس اشرف زاده صفحه 7
    نظرهای گوناگونی درباره اصل موسیقی، در جوامع گوناگون بشری دیده می شود، بومیان آمریکا، موسیقی را از موهبتهای الهی می دانند، برهما، موسیقی را به عنوان ودای پنجم بر روی زمین آورد، پیروان فیثاغورث، آن را لحن موسیقی خلقت دانسته اند و آن را برگرفته از بانگ گردشهای چرخ شناخته اند و این نظر را حکما و فلاسفه یونانی و اسلامی پذیرفته اند. عطار آن را «لحن موسیقی خلقت» و مولوی «زبان هاتف غیبی» می شناسد.
    امروزه تاثیر موسیقی را در کودکان شیرخواره، حیوانات و گیاهان به صورت تجربی دریافته اند و بر روی بیماران نیز تجربه کرده اند و بعضی از امراض را نیز به وسیله آن درمان بخشیده اند، داستانها و حکایاتی وجود دارد که در گذشته، حکیمان و طبیبانی بوده اند که نه تنها بیماران را به وسیله موسیقی شفا می داده اند بلکه مرده ای را که در اثر سکته قلبی از جهان رفته بود با بعضی نغمات موسیقی، به زندگی برگردانده اند.
    کلیدواژگان: موسیقی خلقت، موسیقی غیب، موسیقی مذهبی، مهارت یعقوب کندی
  • ابراهیم ابراهیم تبار، ولی رمضانی صفحه 19
    شباهت بین تصوف اسلامی با عرفان دیگر اقوام جهان، بی شک در خور توجه بسیار است، اگرچه ویژگی های مشترکی در تجارب عرفانی جهان است، نباید انتظار داشته باشیم که همیشه و همه جا با کلمات مشابهی بیان شده باشد، اما وقتی می بینیم مضامین و حتی تمثیلات مورد استفاده در اوپانیشاد و مثنوی درباره موضوعات مختلف مشابه ودر بعضی مواقع کاملا یکسان است؛ حیرت خواهیم کرد.
    در این مقاله مفهوم عرفانی وحدت وجود در اوپانیشاد و مثنوی مورد تطبیق قرار گرفت، در کار تطبیق تلاش به موارد مهم آن اشاره شود، اما هرگز همانندسازی مد نظر نبود بلکه تناسب ها مورد توجه قرار گرفت، این تناسبات آشکار کننده نکات ظریف غیر منتظره ای است. زیرا دو مکتب در مجموع خود بینشی مشابه از موضوعات اصلی متافیزیک دارند.
    کلیدواژگان: اوپانیشاد، مثنوی مولوی، وحدت وجود، عرفان هندی، عرفان اسلامی
  • سعید نظری صفحه 34
    سغد نام باستانی منطقه ای اطراف دره بدخشان در ماوراءالنهر بود؛ مرکز این منطقه، شهر سمرقند است. مردم سغد در زمان ساسانیان به دلیل فعالیتشان در بازرگانی بخصوص تجارت با چین وهند معروف بودند و یکی از قطبهای اصلی اقتصاد ایران به شمار می آمدند. از این زبان در دوره ایران میانه، آثار بسیاری بر جای مانده که یکی از مهمترین آنها، نامه های کهن سغدی است. نامه های کهن سغدی به زبان و خط سغدی به سال 1907 میلادی توسط سر اورل استاین در یکی از برجهای نگهبانی دیوار چین بدست آمد این اسناد شامل پنج نامه کامل و چهار تکه پاره شبیه به نامه است. نامه های سغدی تحولات سیاسی و اجتماعی مردمان آن روزگار چین را بازگو می کند. نامه نخست سغدی از طرف دختری از اهالی دون هوانگ خطاب به همسرش نوشته شده است.
    کلیدواژگان: سغد، نامه های کهن سغدی، شهرهای چین
  • حمیدرضا سلیمانیان صفحه 58
    آمیختگی هنر و عرفان در دامن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی از مباحث مهمی است که حتی بدون فهم آن، فرهنگ ایرانی اسلامی توصیف ناپذیر است. فرهنگ و جهان بینی حاکم بر جامعه ایران به هنر نیز مثل بسیاری از مقولات دیگر، رنگ قداست بخشیده و از این جهت آن را دیوار به دیوار و حتی همسان با آمیزه ها وتعالیم عرفانی قرار داده است.
    پژوهش حاضر ضمن مطالعه میزان این تاثیر، نیز به مدد شناخت واژگانی و اتیمولوژی هنر و عرفان در ادبیات فارسی، که مهمترین پهنه تجلی این مقولات است، در پی بیان این فرضیه است که هنر در این فرهنگ بدرستی چیزی از جنس عواطف دینی و عرفانی است و از مبانی زیبایی شناسی غرب جداست.
    یکی از مهمترین اشتراکات بنیادین در هنر و عرفان ایرانی اسلامی که آن را از مبانی هنر غربی جدا می سازد، همانا شان معرفت شناسانه آن است؛ لذا در ادامه جهت تبیین این امر، همسانی های این دو مقوله در نحوه کسب معرفت و استشعار به آن مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلیدواژگان: هنر، عرفان، معرفت شناسی، شهود، حقیقت
  • پروین دخت مشهور صفحه 74
    «ماه» و «خورشید» از دیر باز در شعر و ادب فارسی، جایگاهی مهم و والا داشته و دمخوری خاقانی «شاعر صبح» با صورت های فلکی و بیش از همه با ماه و خورشید زبانزد سخن شناسان است. نگارنده مقاله، پس از پرداختن به پیشینه اساطیری و باز گفتن برخی باورهای آیینی و فرهنگی ایرانیان و نیز اشاره به پاره ای اعتقادات اقوام دیگر در مورد «ماه» و «خورشید»، رد و نشان آن ها را در اندیشه خاقانی جستجو کرده است.
    پیداست که بیان دیدگاه های شاعرانه و تصویرهای ذهنی شاعر نسبت به این دو صورت فلکی، با استناد به سروده های خود او، مستدل گردیده است.
    کلیدواژگان: ماه، خورشید، خاقانی، عید، صبح، صور فلکی
  • غلامرضا حیدری صفحه 90
    بی شک صائب تبریزی یکی از پرکارترین، پر اثرترین، بلند اندیشه ترین و موشکاف ترین و مضمون آفرین ترین شاعران ادب پارسی و یکی از معروفترین شاعران سبک هندی است. صائب به پشتوانه فکر دقیق، ذهن روشن و خلاق و اندیشه نکته سنج، از بهترین های ادبی ایران است. صائب شبکه های به هم تنیده مضامین ذهنی خویش را با الهام از ای هام ظاهری و درونی عبارات و دور نمای تلمیحی واژه ها، در بوم نقاشی کلام خود به تصویر می کشد و آیینه تمام نمای ظرافتها، ریزه کاری ها، نکته سنجی ها، و باریک اندیشی های شیوه نوین می گردد. او از کنار طبیعت عالم وجود، به راحتی و آسانی نمی گذرد بلکه می ایستد، از آن الهام می گیرد، مضمون و موضوع و خمیرمایه کار خود قرار می دهد و جامه هنری بر آن می پوشاند و در ساختار دو کفه ای عینی و ذهنی، معادله ای برای آن ترسیم می کند تا به همین دستاویز، رنگ تمثیل و تعلیل هنری را در اشعار خود پررنگتر و خواننده را مسحور ظرافت کلام و سخن خود نماید. ویژگی مهم عدم ارتباط بین بیت ها سبب شده تا بنای شعرهای این سبک بر تک بیت ها استوار شود و در نتیجه، رواج بیت های آن بین مردم بیشتر از سبک های دیگر باشد، بطوری که اکثر بیت هایی که در بین مردم به عنوان شاهد یا ضرب المثل به کار می رود از شاعران سبک هندی است. مصراع برجسته از موتیوهای رایج در شعر صائب است. شعر های سبک هندی که عمدتا غزل هستند مبتنی بر بیت است و ارزش هر شعر در بیت های آن است. بسامدبه کارگیری اسلوب معادله در اشعار صائب بسیار بالاست. هرچند تناقض گویی در بین شاعران پرکار اجتناب ناپذیر است، ولی تناقض گویی صائب در بین این نوع از شاعران، از شهرت خاصی برخوردار است. در تمثیلهای صائب ارتباط معمولا دو جزئی است، یعنی دو جزء در مصراع اول با دو جزء در مصراع دوم با یکدیگر مرتبط می شوند و معادله شعری را برقرار می کنند. گاهی ارتباط بین اجزای دو مصراع سه جزئی می شود و گاهی ارتباط ها از این هم بیشتر می شود. یکی از مختصات چشمگیر شعر صائب در حوزه ترکیب ها، بسامد بالای ترکیب های استعاری است که از رهگذر شخصیت بخشیدن به اشیاء حاصل می شود. از ویژگی های منحصر به فرد صائب و دیگر شاعران این سبک، نحوه به کارگیری از ساختی خاص از ای هام در بسامدی بسیار بالاست که در آن ترکیبات اسمی و فعلی، به دو یا چند معنی بیان می شوند. صائب همانند شاعران سبک هندی در استعمال ترکیبات خاص که از ویژگی های سبکی این دوره محسوب می شود، فروگذاری نکرده است.
    کلیدواژگان: صائب، اشعار، هنرشعری، مضمون
  • فرزاد قائمی صفحه 109
    یکی از زمینه های شاهنامه پژوهی، طبقه بندی شاهنامه به بخش های مختلف و تعریفی بوده است که شاهنامه پژوهان، از محور طولی اتصال دهنده داستانها- بر اساس ارزش های حماسی، اساطیری و تاریخی- ارایه داده اند. مجموعه این پژوهش ها را می توان در سه بخش توصیفی، تحلیل تاریخ گرایان، و تاویل های اسطوره گرایان تقسیم بندی کرد.
    در این جستار، ضمن مروری بر نظریات مطرح شده در هر یک از بخش های سه گانه فوق، و نقد این آراء، در ادامه سعی شده است، طبقه بندی توصیفی جدیدی از شاهنامه، در سه بخش «تاریخ اساطیری»، «تاریخ دین آوری» و «تاریخ روایی» ارائه شود.
    کلیدواژگان: شاهنامه، اسطوره، تاریخ، حماسه، طبقه بندی
  • سهراب ابراهیمی صفحه 130
    این پژوهش با عنوان «مقایسه تراژدی رستم و سهراب با اودیسه و ادیپوس» به انجام رسیده است.
    روش تحقیق تاریخی- نظری می باشد که برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از متن شاهنامه فرودسی، ایلیاد و اودیسه هومر و ادیپوس سوفوکل و سایر حماسه های جهان به صورت فیش برداری استفاده شده است. محقق در نگارش این تحقیق پس از مطالعه تراژدی های مذکور به مقایسه آنها پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که حزن و اندوه ناشی از ارتکاب گناه در تراژدی ادیپوس بیشتر از رستم و سهراب و اودیسه است و مخاطب در تراژدی ادیپوس بیشتر تحت تاثیر کاتارسیس (تزکیه نفس) قرار می گیرد.
    کلیدواژگان: اسطوره، حماسه، تراژدی
  • رضا براتی نایینی صفحه 149
    فتوت و جوان مردی، کمال مطلوب اخلاقی است که منشاء آن را باید در فطرت پاک و آسمانی آدمی جست. این آیین که در ابتدا بیشتر طریق اخلاقی و عملی میان پهلوانان و عیاران بود، هنگامی که با زهد و تصوف و طریقت در آمیخت، به صورت جوان مردی معنوی و روحی جلوه گر شد. در این دوران، شرایط و آداب بسیاری برای آن وضع گردید و سلسله مراتب و اصطلاحات و مراسم خاصی میان فتیان متداول شد.
    در این مقاله، با استناد به منابع مهم اهل طریقت در موضوع جوان مردی، ضمن بازگویی آیین و مراسم خاص ورود به حلقه جوان مردان، برخی اصطلاحات مهم رایج میان فتیان بیان گردیده و به معانی رمزآلود و لطیف آن اشاره شده است.
    کلیدواژگان: آیین فتوت، شرب آب و نمک، کاس الفتوه، چراغ پنج فتیله، سروال، لبس ازار، شد، میان بستن، حلوای خفیه
  • سیروس همتی صفحه 166
    در این مقاله نگارنده بر آن است ضمن بیان اجمالی نحوه به کارگیری تصاویر طبیعت و مناظر مختلف آن در شعر غیر عرفانی به تفاوت نحوه کاربرد این عناصر در مثنوی حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار و مثنوی مولوی که از دیدگاه اندیشه به هم نزدیک هستند، بپردازد.
    در یک نگاه اجمالی به دوره های مختلف شعر فارسی، این نکته روشن است که شعر فارسی در هیچ دوره ای از بهره مندی از طبیعت به روش تصویر آفرینی بی نیاز نبوده است. شاعران دوره اول شعر فارسی «سبک خراسان»، بیشتر نگارگر طبیعت هستند و سیری آفاقی دارند. در حالیکه در مثنوی مولوی و شاعران هم فکر و هم عصر او این سیر انفسی است و طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی به کار می رود. مطلبی که در اینجا قابل تامل است اینکه نحوه کاربرد و توصیف جلوه های طبیعت در آثار سنایی و عطار به صورت کلیشه ای و تکراری است، در حالی که در مثنوی مولوی، تصویر آفرینی صورتی متنوع تر داشته و با یک بیان جدید و منحصر به فرد مطرح شده است.
    کلیدواژگان: تصویرآفرینی، طبیعت، مولوی، عطار، سنایی
|
  • R. Ashrafzadeh, A. Ashrafzadeh Page 7
    There are various views about the origin of music in different human societies. Native Americans consider music a divine blessing; Brahma created music as the fifth Veda on earth; Pythagoras’ followers regard it to originate from creation, resulting from the movements of the heavens. This view has been accepted by Greek and Islamic scholars and philosophers. It is “the melody of creation” to Attar and “the language of the invisible caller” to Mowlavi. Today the effect of music on suckling babies, animals and plants and on the treatment of the sick has been empirically proved. Music has also been used to cure some diseases. There are many stories of doctors who, in the past, not only cured many illnesses with the help of music but also revived a dead person who had died of heart attack.
  • E. Ebrahim Tabar, V. Ramazani Page 19
    The striking similarity between Islamic mysticism and that of other peoples is undoubtedly noteworthy. Although mystical experiences around the world share some similarity, we should not expect them to be expressed in the same words. However, one is astonished when he sees that senses and experiences used in Upanishad and Mathnavi on different topics are so identical.This article compares the mystical concept of pantheism in Upanishad and Mathnavi. The author tries to present the important points, but identification is not meant at all; proportions are attended to. These proportions reveal strikingly delicate points because the two schools have a closely similar view of the main metaphysical subjects.
  • S. Nazari Page 34
    Sogd (Sogdiana) was the ancient name of a place near Badakhshan valley. The center of this city was Samarqand. In the Sassanid era, Sogdians were known for their trade activities especially with China and India. It was also considered as one of the main economic centers. A large number of works have remained from the language of these people. Historically, one of the most important works is the Sogdian ancient letters. These letters were discovered in 1907 by the British archaeologist Sir Aurel Stein in a watch tower on the great wall of China in Gansu province. There are five complete and four incomplete letters. Sogdian letters speak of the social and political developments in the lives of the people of that time in China. The first Sogdian letter was written by a woman from Dun Huang to her husband.
  • H. R. Soleimanian Page 58
    The admixture of art and mysticism in Iranian-Islamic culture and civilization is an important issue, without the understanding of which it is impossible to describe Iranian-Islamic culture. The dominant Iranian culture and world view has given art as well as many other categories a religious tint, making it equal to mystical teachings.With the use of lexical knowledge and the etymology of art and mysticism in Persian literature, which is a great manifestation of such categories, the present research endeavors to show that art in this culture is religiously and mystically based and is far from the basics of western aesthetics. A fundamental and important common point in Iranian-Islamic art and mysticism that distinguishes it from the basics of art in the west is its epistemological value. Hence, the article continues to study the similarities between these two categories in the way they achieve knowledge and use it.
  • P. Mashhoor Page 74
    Since many years ago, the Moon and the Sun have had an elevated and important place in Persian literature. Khaqani, who is known as the poet of the Morning, has been interested in the different phases of the moon and the sun.The author of this article has tried to find and present the traces of Iranian and some other nations’ mythological, cultural and religious beliefs in the moon and the sun in Khaqani’s poetry. It goes without saying that the poet’s poetic views and mental images of these two heavenly bodies have been proved with the poet’s own words.
  • Gh. Heidari Page 90
    Sa`eb Tabrizi is no doubt one of the most studious, impressive, intellectual, meticulous and creative poets in Persian literature and is the most famous poet of the Hindi style. He looks at the nature in a close way and is inspired by it.An important feature of his poems is the loose relation between the lines. It has made the poems in this style to be based on single lines. This has made his poems so popular among people that many of his single lines are popularly used as sayings and catchphrases. Hindi style poems, which are mainly ghazals (odes), are based on lines and the value of the poem depends on its lines.Another noticeable characteristic of his poetry is the high frequency of figurative compounds, resulting from the personification of objects. Still another unique feature is the way a special kind of irony is frequently used: nominal and verbal compounds are used with two or three meanings.Like other poets of the Hindi style, Sa`eb has often used special expressions in his poetry.
  • F. Qaemi Ma Page 109
    One research area in the study of Shahnameh has been the classification of Shahnameh into different descriptive parts of the legendary axis that has joined the stories of Shahnameh to each other on the basis of epic, mythical and historical standards. All these researches can be divided into three parts: descriptive classification, historical analysis and mythical interpretation.After reviewing the relevant theories in the three above-mentioned parts and critiquing them, the article tries to present a new descriptive classification of Shahnameh in the three areas: mythical history, religious history and narrative history.
  • S. Ebrahimi Ma Page 130
    This research has been accomplished with the title of “Comparing the tragedy of Rostam and Sohrab with Odyssey and Oedipus.” With a historical-theoretical methodology, the required information has been collected, through note taking, from the texts of Ferdowsi’s Shahnameh, Homer’s Iliad and Odyssey, and Sophocles’ Oedipus and other epic poems of the world.The researcher has first studied these tragedies and then compared them. Research findings show that the sorrow and sadness resulting from the sin committed in the tragedy of Oedipus is stronger than what is felt in Rostam and Sohrab and Odyssey. The reader of Oedipus tragedy is more intensely felt by catharsis.
  • R. Barat Naeeni Ma Page 149
    Chivalry is the favourite ethical perfection, the origin of which can be found in the divine and clean nature of mankind. This ritual was first an ethical and practical code of conduct among chivalries (ayyars) and champions. When it was combined with piety, religion and mysticism, it manifested itself as spiritual chivalry. At this time, different conditions and rituals were devised for it and a hierarchy, some special terms and rituals became common among them.This article, using the important sources on this topic, describes the special rituals to enter the circle of chivalries, expresses some of the common terms, and mentions their mysterious and delicate meanings.
  • S. Hemmati Ma Page 166
    While expressing the way nature images and its various perspectives are used in non-mystical poetry, the writer is going to deal with the differences in the way these elements are used in Mowlavi’s Mathnavi, Attar’s Mathnavi and Sanaee’s Hadeeqa, which are close to each other in thoughts.A quick look at the various periods of Persian poetry reveals that Persian poetry has always been in need of profiting from nature imagery. The poets of the first period of Persain poetry (khorasani style) are poets who picture nature and have objective movement, while, in Mowlavi’s Mathnavi and his contemporaries, this movement is abstract and is used as a means of inspiring meanings. What is noteworthy here is the point that the way nature perspectives are used and dscribed in Sanaee and Attar’s mathnavis is stereotypical and repetitive, while in Mowlavi’s Mathnavi this imagery is more diverse and has been expressed in a new and unique way.