فهرست مطالب

مجله علوم گیاهان زراعی ایران
سال چهل و دوم شماره 3 (پاییز 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/16
  • تعداد عناوین: 20
|
  • راحله قاسم زاده، محمدرضا بی همتا، منصور امیدی، ولی الله محمدی، محمد جعفر آقایی صفحه 431
    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت های گندم های وحشی Aegilops tauschii موجود در کلکسیون بانک ژن گیاهی ملی ایران که از مناطق مختلف کشور جمع آوری شده اند، تعداد 188 نمونه بر اساس صفات مورفولوژیک و 100 نمونه از این مجموعه برای ارزیابی مقاومت به نژاد بیماری زایA+134E134 زنگ زرد به ترتیب در مزرعه تحقیقاتی بانک ژن ملی گیاهی و گلخانه موسسه تحقیقات اصلاح نهال و بذر کرج، مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه خوشه ایبر اساس ارزیابی صفات مورفولوژیک، جمعیت های آجیلوپس تاوشی کلکسیون ایران را بر مبنای استانهای محل جمع آوری نمونه ها در 2 گروه شامل نمونه های مرکز تنوع و حاشیه تنوع دسته بندی کرد. نمودار پراکنش نمونه ها در فضای دو بعدی ایجاد شده توسط 2 عامل اول تجزیه به عامل ها، نمونه های تاوشی و استرانگولاتا را از هم مجزا کرد ولی قادر به تفکیک نمونه ها بر اساس منشاء جمع آوری آنها نبود. ضریب تغییرات فنوتیپی و شاخص تنوع فنوتیپی شانون به عنوان معیارهایی از تنوع ژنتیکی بر اساس صفات کمی و کیفی محاسبه شدند که صفات رنگ گلوم، تعداد دانه در سنبلچه و ارتفاع گیاه بالاترین تنوع را نشان دادند. آنالیز تابع تشخیص بر اساس صفات مورد مطالعه برای گروه بندی نمونه ها در 2 زیرگونه تاوشی و استرانگولاتا انجام شد. نتایج ارزیابی جمعیت های آجیلوپس تاوشی برای نژاد A+134E134 زنگ زرد نشان داد که 76% از جمعیت ها در مرحله گیاهچه کاملا مقاوم به این نژاد بودند.
    کلیدواژگان: تجزیه خوشه ای، صفات مورفولوژیک، آجیلوپس تاوشی، زنگ زرد
  • فرانک روزبه، داریوش داودی، اسلام مجیدی صفحه 445
    در این تحقیق امکان بازیابی گیاهچه های دابلد هاپلویید آلوده و رو به اضمحلال حاصل از کشت تخمک با استفاده از نانوذرات نقره در کشت بافت گیاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر متفاوت نانونقره (صفر، 50، 75، 100، و 125 پی پی ام) در محیط کشت جامد MS استفاده شد و گیاهچه های دابلد هاپلویید آلوده با تیمار شستشوی اولیه و بدون انجام شستشو با محلول نانونقره، در تیمارهای مختلف واکشت گردیدند. از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار استفاده شد و پس از 30 روز تعداد گیاهچه های بازیابی شده مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که هر دو فاکتور پیش شستشو و کاربرد نانونقره اثر معنی داری بر کنترل آلودگی دارند. رفتار نانوذرات نقره در محیط کشت مایع و جامد متفاوت بوده و علاوه بر اثر ضدمیکربی آن تحت تاثیر ترکیب محیط کشت قرار گرفت. ضمن اینکه باکتری ها حتی در غلظت های 100 و 125 پی پی ام نانونقره حذف نشدند اما از رشد و تکثیر آنها جلوگیری شد. به موازات افزایش غلظت نانونقره، یک افزایش خطی در نرخ بازیابی گیاهچه های دابلد هاپلویید آلوده مشاهده گردید. روند پوسیدگی گیاهچه ها در غلظت 125 پی پی ام نانوذرات نقره متوقف شده و بازیابی سبزینگی و تکثیر گیاهچه ها در شرایط این ویترو با نرخ صددرصد اتفاق افتاد. چنین به نظر می رسد که تاثیر نانوذرات نقره صرفا به علت خاصیت ضد میکربی نبوده و احتمال می رود در فرایندهای بیوشیمیایی و خصوصیات محیط کشت دخالت داشته باشد که نیاز به مطالعه و تحقیق بیشتر دارد.
    کلیدواژگان: نانونقره، چغندرقند، کشت بافت، _ آلودگی درون شیشه ای
  • محمد عبداللهیان نوقابی، زهرا ردایی الاملی، غلامعباس اکبری، سید احمد سادات نوری صفحه 453
    به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی چغندرقند تحت شرایط تنش خشکی شدید، تعداد 15 ژنوتیپ (O-Type) متحمل به خشکی همراه با 5 ژنوتیپ (شاهد) که 3 ژنوتیپ متحمل یک نیمه متحمل و یک حساس بودند در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 6 تکرار در مزرعه موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند واقع در کرج در سال 1387 مورد ارزیابی قرار گرفتند. تنش خشکی شدید با قطع کامل آبیاری پس از مرحله استقرار بوته ها آغاز و تا پایان فصل رشد ادامه یافت. مکش رطوبتی خاک در عمق 0 تا 30 سانتی متری در انتهای دوره تنش به حدود 4 مگاپاسکال رسید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر ژنوتیپ ها برای عملکرد ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک کل، وزن خشک ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی، عملکرد شکر، عملکرد شکر سفید، درصد قند و نیتروژن مضره معنی دار (P<0.01) بود. تحت شرایط تنش خشکی شدید این پژوهش، ژنوتیپ های G18 (7221-11-79) و G16 (7213-P.12) در بین شاهد ها و ژنوتیپ های G4 (O-Type 9590) و G8(O-Type 7617) در بین اتایپ ها از لحاظ تحمل به خشکی برتری قابل ملاحظه ای نسبت به سایر اتایپ ها نشان دادند، لذا به عنوان ژنوتیپ های امید بخش از لحاظ تحمل به خشکی تشخیص داده شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عملکرد شکر سفید با وزن خشک کل و وزن خشک ریشه بیشترین مقدار همبستگی مثبت را داشت. تجزیه رگرسیون خطی گام به گام نشان داد که چهار صفت: عملکرد ریشه، عیار قند، عملکرد شکر و درصد قند قابل استحصال به طور معنی داری تغییرات عملکرد شکر سفید را توجیه می کند. نتایج تجزیه به عامل ها مشخص نمود که عامل های اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم 08/82% از تغییرات کل واریانس را توجیه می نماید. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه اینیز چهار گروه را نشان داد.
    کلیدواژگان: تجزیه به عامل ها، غربال ژنوتیپ ها، تنش رطوبتی، لاین چغندرقند، تنوع ژنتیکی
  • محمد مدرسی، ولی الله محمدی، عباسعلی زالی، محسن مردی صفحه 465
    به دلیل پدیده گرم شدن جهانی در دهه های اخیر تبدیل به یکی از عوامل مهم کاهش عملکرد گندم در مناطق خشک و نیمه خشک شده در نتیجه، ایجاد ارقام متحمل به گرما را اجتناب ناپذیر نموده است. به منظور بررسی شاخص های تحمل گرما در گندم، 144 لاین اینبرد نوترکیب حاصل از تلاقی کاز (متحمل) و مانتنا (حساس به گرما) به همراه دو والد و تعدادی از ارقام تجاری به مدت دو سال (86-1385 و 87-1386) در قالب طرح لاتیس مستطیل 13x12 در دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه خلیج فارس بوشهر (واقع در منطقه گرم-برازجان) در دو تاریخ کاشت طبیعی و تاخیری (تنش گرما) کشت شدند. ارتفاع گیاه، طول پدانکل، طول سنبله، تعداد سنبلچه، تعداد دانه در سنبله، طول دوره پر شدن دانه و وزن هزاردانه و عملکرد دانه صفات مورد اندازه گیری بودند. هشت شاخص تحمل تنش شامل شاخص حساسیت به تنش گرما (SSI)، تحمل (TOL)، میانگین هندسی تولید (GMP)، میانگین حسابی (MP)، شاخص تحمل گرما (STI)، شاخص پایداری عملکرد (YSI)، شاخص عملکرد (YI) و شاخص اندازه برتری (Pi) بر اساس عملکرد دانه و سایر صفات مرتبط با عملکرد تحت شرایط طبیعی و تنش گرما مورد محاسبه قرار گرفتند. بالاترین همبستگی های حاصل با عملکرد تحت شرایط تنش مربوط به سه شاخص YI، GMP و STI بود که به ترتیب 1، 93/0 و 92/0 به دست آمدند. نتایج نشان دهنده همبستگی بالا و هم جهت بین شاخص های GMP، STI، P و MP با عملکرد در هر دو شرایط طبیعی و تنش بود. روند این همبستگی ها برای شاخص های مذکور در حالتی که بر اساس دوره پر شدن دانه و طول پدانکل محاسبه شدند نیز مشابه عملکرد به دست آمده بود که نشان دهنده اهمیت این دو صفت و شاخص های مذکور جهت تشخیص ژنوتیپ های با عملکرد بالا در هر دو شرایط طبیعی و تنش و کارایی آنها در غربالگری تحمل گرما در گندم می باشد.
    کلیدواژگان: شاخص های تحمل، طول پدانکل، دوره پر شدن دانه، تنش گرما، عملکرد
  • سیروان بابایی، حسن علیزاده، ایرج نصرتی، مرجان دیانت، زهرا فرخی صفحه 475
    آللوپاتی از جمله ابزارهای موجود در مدیریت علف های هرز می باشد که اخیرا به دلیل حرکت به سوی کشاورزی پایدار و کاهش مصرف علف کش ها مجددا مورد توجه قرار گرفته است. به منظور بررسی اثرات آللوپاتیک چاودار (Secale cereale L.) روی شش گونه علف هرز خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaertn.)، چچم (Lolium rigidum Gaudin)، خونی واش (Phalaris minor Retz.)، خردل وحشی (Sinapis arvensis L.)، خرفه (Portulaca oleracea L.) و قدومه کوهی (Thlaspi arvense L.) آزمایشی به صورت فاکتوریل (6*2) در قالب طرح کاملا تصادفی در سال 1387 در آزمایشگاه علوم علف های هرز پردیس کشاورزی دانشگاه تهران انجام شد. عصاره حاصل از دو نوع اندام چاودار (اندام هوایی و ریشه) در شش غلظت مختلف (صفر، 25/6، 5/12، 25، 50 و 100 درصد) روی بذور گونه های مختلف علف هرز اعمال و صفات مربوط به درصد جوانه زنی، رشد ریشه چه و ساقه چه و وزن گیاهچه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که غلظت های پایین عصاره آبی چاودار اثر تحریک کنندگی داشته و موجب افزایش صفات اندازه گیری شده در برخی از علف های هرز مورد بررسی در این آزمایش نسبت به شاهد (آب مقطر) شدند. در حالی که غلظت های بالای عصاره آبی چاودار اثر بازدارندگی بیشتری داشته به طوری که غلظت 100 درصد موجب کاهش بسیار شدید اغلب صفات اندازه گیری شده گردید. عصاره آبی اندام هوایی چاودار تاثیر منفی تری نسبت به عصاره ریشه بر روی همه صفات مورد بررسی، احتمالا به دلیل مواد بازدارنده بیشتر داشت.
    کلیدواژگان: عصاره آبی چاودار، علف هرز، درصد جوانه زنی، آللوپاتی
  • امین الله قسام، حسن علیزاده، محمدرضا بی همتا صفحه 485
    این تحقیق به منظور بررسی اثرات جداگانه و ترکیبی علف کش ها بر روی علف های هرز مزارع ذرت در دو الگوی کشت تک ردیفه و دو ردیفه در سال 1387 در قالب آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، انجام گرفت. الگوهای کشت تک ردیفه و دوردیفه به صورت جداگانه و به فاصله 12 متر از هم کاشته شدند. آزمایش به صورت بلوک کامل تصادفی با سه تکرار مجموعا با 11 تیمار، مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها عبارت بودند از: کاربرد علف کش های آترازین، آلاکلر، نیکوسولفورون، فورام سولفورون، ریم سولفورون، آترازین+آلاکلر، نیکوسولفورون+فورام سولفورون، نیکوسولفورون+ ریم سولفورون، ریم سولفورون+ فورام سولفورون، شاهد عاری از علف هرز و شاهد آلوده به علف هرز در تمام طول فصل. مقایسه میانگین تیمار ها نشان داد که مخلوط علفکشی آترازین+آلاکلر در غلظت بکار برده شده، تاثیر بیشتری از دیگر تیمار ها برکاهش وزن خشک علف های هرز داشت و تیمارهای نیکوسولفورون و فورام سولفورون در رتبه های بعدی قرار گرفتند. بهترین علف کش از خانواده سولفونیل اوره، از نظر تاثیر برکاهش وزن خشک علف های هرز و افزایش عملکرد، نیکوسولفورون بود. فورام سولفورون و ترکیب نیکوسولفورون و فورام سولفورون نیز بعد از آن قرار گرفتند. الگوی کشت دو ردیفه نسبت به تک ردیفه تاثیر بیشتری بر کاهش وزن خشک علف های هرز و در نتیجه افزایش عملکرد ذرت داشت.
    کلیدواژگان: وزن خشک، سولفونیل اوره، الگوی کشت
  • نرجس طبخ کار، بابک ربیعی، عاطفه صبوری صفحه 495
    در این تحقیق، فراوانی آللی و چندشکلی 27 نشانگر ریزماهواره پیوسته با مکان های ژنی کنترل کننده کیفیت دانه در بین 47 رقم برنج متعلق به چهار گروه متفاوت شامل 21 رقم بومی ایرانی، 16 رقم اصلاح شده، 7 رقم IRRI و 3 رقم آپلند مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین شاخص اطلاعات چندشکل (PIC) و شاخص تنوع شانن به ترتیب برابر با 54/0 و 14/1 به دست آمد. بیشترین تعداد آلل های چندشکل، PIC و شاخص شانن در کل جمعیت مربوط به نشانگر RM276 (کروموزم 6) بود. فراوانی آللی محاسبه شده در چهار گروه برنج مورد مطالعه، در تمامی نشانگرهای مطالعه شده تفاوت قابل ملاحظه ای با یکدیگر داشتند. مقدار فراوانی آللی با اندازه آلل ها ارتباطی نشان نداد. تجزیه خوشه ایبه روش UPGMA و ضریب تطابق ساده، ارقام مورد مطالعه را به چهار گروه تقسیم کرد، به طوری که در این گروه بندی ارقام با کیفیت مشابه و با تشابه ژنتیکی با هم گروه بندی شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تنوع ژنتیکی بالایی بین کلیه ژنوتیپ های مورد مطالعه و به خصوص بین ژنوتیپ های بومی برنج از نظر این جایگاه های ریزماهواره وجود دارد، به طوری که می توان از تنوع موجود برای اصلاح خصوصیات کیفی دانه به ویژه در لاین های پرمحصول برنج استفاده نمود. به علاوه نشانگرهای ریزماهواره پیوسته با صفات کیفی دانه توانستند به خوبی ژنوتیپ هایی با کیفیت دانه بالا را از سایر ژنوتیپ ها تفکیک نمایند. از این رو استفاده از این نوع نشانگرها به ویژه آنهایی که سودمندی بالاتری داشتند برای انتخاب به کمک نشانگر توصیه می شوند.
    کلیدواژگان: برنج بومی، تنوع ژنتیکی، نشانگر SSR، فراوانی آللی، کیفیت دانه
  • کیوان فتحی امیرخیز، مجید امینی دهقی، سید علی محمد مدرس ثانوی، سیاوش حشمتی صفحه 509
    به منظور بررسی اثر کاربرد خاکی و برگی کلات آهن بر روی برخی صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گلرنگ تحت دو رژیم آبیاری، آزمایشی مزرعه ای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهد، انجام شد. در این بررسی دو سطح تیمار آبیاری، آبیاری کامل (آبیاری بر اساس تخلیه 50 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) قطع آبیاری در مرحله گلدهی و گرده افشانی (آبیاری بر اساس تخلیه 75 درصد رطوبت ظرفیت زراعی)، به عنوان فاکتور اصلی و هشت سطح کلات آهن که 4 سطح آن به صورت کاربرد خاکی (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و 4 سطح به صورت تغذیه برگی (0، 1، 2 و 3 در هزار) به عنوان فاکتور فرعی بر روی ژنوتیپ گلرنگ بهاره IL111 مورد بررسی قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل میزان پروتئین های محلول برگ، پرولین، مالون دآلدهید، کربوهیدرات های محلول (گلوکز، زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) بود. اثر سطوح آبیاری×کلات آهن بر پروتئین های محلول برگ، پرولین، مالون دآلدهید، کربوهیدرات های محلول (گلوکز، زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) معنی دار بود. نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر پروتئین های محلول برگ، پرولین، گلوکز، زایلوز و مانوز در شرایط بدون قطع آبیاری با کاربرد خاکی کلات آهن به دست آمد. در حالیکه در شرایط تنش رطوبتی میزان پرولین و قند محلول گلوکز به طور میانگین با سطوح محلول پاشی کلات آهن و مقادیر کربوهیدرات های محلول (زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) با کاربرد سطوح خاکی کلات آهن افزایش بیشتری داشتند. بالاترین مقدار پروتئین های محلول برگ در سطح تنش رطوبتی با مصرف 150 کیلوگرم کلات آهن و محلول پاشی 3 در هزار به دست آمد. مقدار مالون دآلدهید (MDA) نیز با کاربرد خاکی در سطح تنش کاهش معنی داری داشت. نتایج نشان داد که کاربرد کلات آهن می تواند سبب افزایش تحمل این ژنوتیپ گلرنگ بهاره (IL111) به تنش خشکی شود.
    کلیدواژگان: گلرنگ، مالون دآلدهید، قندهای محلول، تنش رطوبتی، پروتئین، آهن، پرولین
  • سید مصطفی صادقی، حبیب الله سمیع زاده، فاطمه جاوید، فواد فاتحی صفحه 519
    به منظور بررسی اثر محیط بر ترکیب پذیری عمومی و خصوصی، پنج ژنوتیپ توتون ویرجینیا در سال 1386 پنج رقم توتون در یک طرح نیمه دی آلل با یکدیگر تلاقی داده شدند. در سال 1387، 10 جمعیت F1 به همراه 5 لاین والدینی، در دو آزمایش جداگانه (تنش خشکی و بدون تنش) و در دو منطقه (مرکز تحقیقات توتون تیرتاش و رشت) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند. صفات طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ در بوته، شاخص سطح برگ، ارتفاع ساقه و عملکرد برگ خشک مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه دی آلل در تمام محیط ها برای تمامی صفات حاکی از معنی دار شدن اثر متقابل E GCA است که ضرورت محاسبه جداگانه اثرات GCA را در هر محیط بیان می کند. اثر متقابل E SCA به جز شاخص سطح برگ برای بقیه صفات معنی دار بود که نشان دهنده ناپایداری هیبریدهای خاص در تمام محیط هاست. اثرات متقابل معنی دار نشان می دهد که مقدار تفاوت میان اثرات GCA و SCA ژنوتیپ ها با محیط تغییر می یابد. به طور کلی، نسبت GCA به SCA برای تمام صفات مورد بررسی به جز طول برگ در تمام محیط ها معنی دار بود که بیانگر نقش چشمگیر اثرات افزایشی در توارث این صفات است. ارقام NC89 و K394 بهترین ترکیب شونده عمومی و K394 NC89، VE1×Coker254 و Coker347×Coker254 بهترین ترکیبات خصوصی برای صفت عملکرد برگ خشک در تمام محیط ها بودند.
    کلیدواژگان: دی آلل، تنش خشکی، توتون، عمل ژن، ترکیب پذیری
  • مرجان بهزادی راد، محمدرضا نقوی، علیرضا طالعی، علیرضا عباسی صفحه 527
    جنس جو متعلق به طایفه Triticeae از خانواده گندمیان تک لپه، است. ژن تک کپی پلاستیدی استیل کوآنزیم آکربوکسیلاز، آنزیمی اساسی در سنتز اسیدهای چرب در پروکاریوت ها و یوکاریوت ها می سازد و اهمیت این آنزیم در شروع واکنش سنتز اسیدهای چرب می باشد. این ژن از توانایی بالایی، جهت تجزیه های فیلوژنتیکی، تکاملی و سیستماتیکی گراس ها برخوردار می باشد. در این آزمایش، برای اولین بار، رابطه فیلوژنتیکی هشت گونه و زیرگونه جو های بومی ایران شامل H. murinum، H. bulbosom، H. marinum، H. brevisubulatum.، H. vulgare ssp. spontaneum، H. vulgare ssp. distichon، H. vulgare ssp. tworow جو دو ردیفه، H. vulgare ssp. hexastichonجو شش ردیفه، با استفاده از آغازگر اختصاصی ژن استیل کوآنزیم آکربوکسیلاز ACC1، بررسی شدند. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار های مختلف بیوانفورماتیکی، تعداد اگزون و اینترون گونه ها محاسبه و همچنین توالی های آنها بررسی گردید. درخت تکاملی گونه ها و زیرگونه ها بر اساس نواحی اینترون و اگزون به تنهایی و همچنین کل توالی ژن ACC ترسیم گردید. درخت تکاملی بر اساس کل توالی ژن ACC، گونه های جو بومی ایران را به دو گروه کلی تقسیم نمود. گونه های H. spontaneum، H. distichon، H. tworow، H. hexastichon در هر سه درخت در کنار یکدیگر قرار گرفتند. همچنین H. bulbosom،H. brevisubulatum و H. murinum در کنار یکدیگر و جدا از بقیه گونه ها و زیرگونه ها جای گرفتند. درخت تکاملی بر اساس کل ژن مشابهت بسیار زیادی با درخت حاصل از توالی اگزون ها داشت. نتایج نشان می دهد گونه هایی که تعداد اگزون مشابه بیشتری دارند، در درخت فیلوژنی در شاخه های نزدیک تری نسبت به یکدیگر قرار می گیرند. با توجه به اینکه ژن ACC1 در بررسی های فیلوژنتیکی گراس ها منبع ارزشمندی می باشد، لذا روابط تکاملی و همچنین روابط منطقی و معقول تاکسونومی گونه های مهم و بومی جو ایران در برنامه های اصلاحی می تواند مفید باشد.
    کلیدواژگان: اینترون، اگزون، فیلوژنتیک مولکولی، Hordeum، ژنACC
  • مراد محمدی، ناصر مجنون حسینی، علیرضا اسماعیلی، محمد دشتکی، هادی محمد علی پور صفحه 535
    به منظور بررسی تاثیر سویه های مختلف ریزوبیومی شامل دو سویه 133، 116 و ترکیب آنها (133 و 116) به همراه مصرف و عدم مصرف کود شیمیایی نیتروژن (شاهد) بر روی خصوصیات زراعی و فیزیولوژیک سه رقم لوبیا شامل بهمن، درخشان و صیاد آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در سه تکرار در سال زراعی 1389 اجرا شد. صفات مورد بررسی شامل عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، درصد پروتئین دانه، میزان کلروفیل a و b و پروتئین برگ بودند. تیمار تلقیح باکتری با سویه 116 بیشترین مقدار عملکرد دانه (91/44 گرم در بوته) را تولید کرد. رقم بهمن با تلقیح ترکیب دو سویه 133 + 116 بیشترین تعداد غلاف در بوته (9/57 غلاف در بوته) را نشان داد. رقم صیاد با تیمار بدون تلقیح و تلقیح با سویه 116 به ترتیب با متوسط 07/28 و 05/28 درصد بیشترین مقدار پروتئین دانه را نسبت به سایر ترکیبات تیماری تولید نمودند. با توجه به معنی دار شدن اثرات متقابل ارقام لوبیا و تیمارهای کاربرد ریزوبیوم برای تمامی صفات مورد بررسی، مقایسه میانگین برای شناسایی بهترین ترکیب تیمارها انجام گرفت، که در حالت کلی رقم صیاد با تلقیح سویه 116 بیشترین مقادیر عملکرد اقتصادی و سایر صفات مرتبط را نشان داد و به عنوان بهترین ترکیب بجای استفاده از کود شیمیایی نیتروژن می تواند معرفی شود. یکی از شاخص های خوب برای تعیین وضعیت گیاه از نظر میزان تثبیت نیتروژن، میزان پروتئین برگ است که این صفت در تیمارهایی که حاوی کلروفیل برگ بالاتری بودند وضعیت مطلوب تری داشت. رقم درخشان توام با تلقیح سویه 116 به طور متوسط بیشترین مقدار پروتئین برگ (68/27 درصد) را نسبت به سایر ترکیبات تیماری نشان داد، همچنین بیشترین مقادیر کلروفیل a و b برای رقم درخشان با تلقیح سویه 133 مشاهده شد.
    کلیدواژگان: سویه های ریزوبیوم، ارقام لوبیا، عملکرد دانه، کلروفیل و پروتئین برگ
  • مریم فرخی نیا، محسن رشدی، بهمن پاسبان اسلام، رضا ساسان دوست صفحه 545
    دانه روغنی گلرنگ برای شرایط محیطی مواجه با تنش های غیر زیستی مانند خشکی و شوری، از قابلیت سازگاری بالایی برخوردار است. پژوهش با هدف ارزیابی اثرات تنش خشکی در مراحل مختلف فنولوژیک روی محتوای نسبی آب برگ (RWC)، دمای تاج پوشش برگی، عملکرد و اجزای عملکرد دانه گلرنگ بهاره در قالب طرح آماری فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی طی سال زراعی 1386 به اجرا درآمد. فاکتور رقم شامل محلی اراک - 2811 و محلی اصفهان و فاکتور آبیاری شامل 4 سطح بدون تنش و کمبود آب در مراحل ساقه روی، گل دهی و پر شدن دانه ها بودند. نتایج به دست آمده نشان داد که کمبود آب در مراحل مورد مطالعه، کاهش معنی دار ارتفاع بوته، ارتفاع طبق دهی، قطر طبق، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد روغن، دمای تاج پوشش برگی و RWC را باعث گردید. با توجه به اینکه بیشترین افت عملکرد دانه و روغن در شرایط کمبود آب در مراحل گل دهی و پر شدن دانه ها رخ داد، بنابراین تامین آب کافی در این مراحل جهت حصول عملکرد قابل قبول ضروری به نظر می رسد. بروز خشکی در مرحله ساقه روی، ارتفاع بوته و طبق بندی را کاهش داد. بین دو رقم مورد مطالعه از نظرRWC، تعداد دانه در طبق، تعداد طبق در بوته، درصد روغن دانه، عملکرد دانه و روغن تفاوت معنی داری دیده شد و رقم محلی اصفهان در شرایط عادی و تنش کمبود آب نسبت به محلی اراک-2811 همواره در سطح بالا تری قرار داشت. بین عملکرد دانه با تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، قطر طبق، وزن هزاردانه و شاخص برداشت همبستگی مثبت و معنی داری دیده شد. همچنین بین RWC، دمای تاج پوشش برگی با یکدیگر و با عملکرد دانه و روغن همبستگی های معنی داری دیده شد. به نظر می رسد از شاخص های دمای تاج پوشش برگی و محتوای نسبی آب برگ برای شناسایی اثرات کمبود آب در گلرنگ بهاره بتوان استفاده نمود.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، گلرنگ بهاره، _ شاخص های فیزیولوژیک، عملکرد دانه
  • امین نامداری، کاظم پوستینی، حسین حیدری شریف آباد صفحه 555
    به منظور بررسی واکنش انتقال مجدد نیتروژن به تنش شوری و نحوه عرضه نیتروژن، پژوهشی در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار و شامل تیمارهای: شوری: شاهد 1/1 دسی زیمنس بر متر (S0) و شوری 12 دسی زیمنس بر متر (S1)، نحوه عرضه نیتروژن: الف) تلقیح بذرها پیش از کاشت با باکتری ریزوبیوم ملیلوتی (N1)، ب) مصرف 400 میلی گرم در لیتر نیترات آمونیوم در محلول غذایی بدون تلقیح بذرها با باکتری (N2)، ج) تلقیح بذرها پیش از کاشت با باکتری ریزوبیوم ملیلوتی به همراه مصرف 400 میلی گرم در لیتر نیترات آمونیوم در محلول غذایی (N3)، بر روی دو رقم یونجه ایرانی شامل بمی و قره یونجه در گلخانه طرح حبوبات دانشکده کشاورزی کرج انجام پذیرفت. تنش شوری قابلیت جذب و تثبیت نیتروژن در ریشه و انتقال مجدد نیتروژن از ریشه به شاخساره را به طور معنی داری کاهش داد و درصد این کاهش در رقم قره یونجه از رقم بمی بالاتر بود. با توجه به وجود همبستگی مثبت میان انتقال مجدد نیتروژن از ریشه به شاخساره و تولید ماده خشک شاخساره پس از برگ زدایی، می توان گفت یکی از دلایل کاهش سرعت رشد مجدد شاخساره یونجه در شرایط تنش شوری، کاهش انتقال مجدد نیتروژن به شاخساره می باشد. بر این اساس انتقال مجدد نیتروژن از ریشه به شاخساره پس از برگ زدایی و تجدید رشد شاخساره در رقم بمی نسبت به رقم قره یونجه از تحمل نسبی بالاتری به تنش برخوردار است. بالاترین مقدار انتقال مجدد در تیمارهای N2 و N3 وجود داشت هر چند درصد بهره برداری از منابع نیتروژن ریشه برای انتقال مجدد نیتروژن در این تیمارها به طور معنی داری از تیمار N1 کمتر بود. در اثر تنش شوری انتقال مجدد نیتروژن در هر سه شکل عرضه نیتروژن کاهش یافت اما درصد این کاهش در تیمارهای N2 و N3 به طور معنی داری از تیمار N1 بالاتر بود. محتوای سدیم ریشه و شاخساره در تیمار N1 به طور معنی داری از دو تیمار دیگر کمتر بود و درصد افزایش در محتوای سدیم ریشه و شاخساره در مواجهه با تنش شوری هم در این تیمار پایین تر بود. بنابراین ممکن است که کاهش کمتردر انتقال مجدد نیتروژن و رشد مجدد پس از برگ زدایی در تیمار N1 از افزایش کمتر در محتوای سدیم ریشه و شاخساره در این تیمار ناشی شده باشد.
    کلیدواژگان: انتقال مجدد نیتروژن، برگ زدایی، تنش شوری، یونجه
  • زینب بیات، علی احمدی، منیژه سبکدست صفحه 565
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ژنوتیپ بر انتقال مجدد نیتروژن و ارتباط آن با عملکرد و پروتئین دانه در تعدادی از ارقام گندم بود. تعداد 12 رقم (الوند، کرج1، شیراز، زرین، آذر2، چمران، اروندموتانت، کرخه، فلات، شیرودی، کاوه، پیشتاز) متفاوت از نظر عملکرد و درصد پروتئین دانه متعلق به اقلیم های اصلی کشور (سرد و معتدل سرد، گرم و خشک جنوب، گرم و مرطوب شمال و معتدل) مورد مطالعه قرار گرفتند. این آزمایش به صورت مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 88-1387 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی تهران واقع در کرج اجرا شد. نتایج به دست آمده برای محتوای نیتروژن اندام های رویشی در مرحله گرده افشانی نشان داد که برگ با بالاترین محتوای نیتروژن (44/15 میلی گرم بر بوته) منبع عمده نیتروژن برای دانه می باشد. انتقال مجدد نیتروژن در بین ارقام متفاوت بود و ارقام کرخه و زرین دارای بالاترین میزان انتقال مجدد و آذر2 و چمران دارای کمترین میزان بودند. رقم شیراز بالاترین عملکرد دانه و آذر2 پایین ترین عملکرد را به خود اختصاص دادند. همبستگی منفی معنی دار بین غلظت نیتروژن دانه و عملکرد به دست آمد و آذر2 بالاترین درصد پروتئین دانه را در بین ارقام مورد بررسی دارا بود.
    کلیدواژگان: انتقال مجدد نیتروژن، گندم، عملکرد، پروتئین دانه
  • رضا کشاورز افشار، محمدرضا چایی چی، علی علیپور جهانگیری، محیا انصاری جوینی، حسین مقدم، سید محمدرضا احتشامی، کاظم خاوازی صفحه 575
    به منظور مطالعه اثر محلول پاشی باکتری های محرک رشد بر عملکرد علوفه و دانه سورگوم علوفه ای رقم اسپیدفید، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در سال 1388 در مزرعه آموزشی و پژوهشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران به اجرا در آمد. در این تحقیق تاثیر محلول پاشی شانزده سویه جدید باکتری های محرک رشد گیاه (سودوموناس پوتیدا و فلورسنت) در سه مرحله از رشد سورگوم علوفه ای رقم اسپید فید (4 تا 5 برگی، 8 تا 10 برگی و ابتدای ظهور خوشه ها) به همراه یک تیمار شاهد (بدون باکتری) مورد مطالعه قرار گرفتند. صفات مورد بررسی عبارت بودند از: عملکرد علوفه (چین اول و دوم)، ارتفاع بوته، عملکرد دانه و سطح برگ. نتایج آزمایش نشان دادند باکتری سودوموناس پوتیدا شماره 11 بالاترین عملکرد علوفه را تولید کرد که در مقایسه با شاهد 32 درصد عملکرد بیشتری داشت. این باکتری بیشترین سطح برگ را نیز در بین تمام تیمارها تولید نمود. اما باکتری سودوموناس پوتیدا شماره 10 عملکرد علوفه گیاه را در مقایسه با شاهد بیش از ده درصد کاهش داد. هرچند این باکتری بالاترین ارتفاع بوته، شاخص برداشت و عملکرد دانه را در بین تمام تیمارها تولید کرد. در مجموع نتایج نشان دادند که کاربرد باکتری ها (به ویژه سودوموناس پوتیدا شماره 11) به صورت محلول پاشی می تواند نقش مفید، موثر و قابل توجهی در افزایش رشد و عملکرد سورگوم علوفه ای داشته باشد.
    کلیدواژگان: سورگوم علوفه ای، محلول پاشی، باکتری سودوموناس، عملکرد و سطح برگ
  • عادل سی و سه مرده_حسین رنجبر بلخکانلو_یوسف سهرابی_بهمن بهرام نژاد صفحه 585
    به منظور بررسی تغییرات عملکرد، تبادلات گازی و ارزیابی محدودیت منبع و مخزن در آفتابگردان رقم آذرگل تحت شرایط آبیاری و تنش خشکی آزمایشی در سال 1387 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در3 تکرار در شرایط مزرعه ای به اجرا درآمد. سطوح فاکتور اصلی شامل تیمار آبیاری (آبیاری در پتانسیل آبی 3- بار) و تنش خشکی (عدم آبیاری از یک ماه پس از کاشت تا رسیدگی) و سطوح فاکتور فرعی شامل ترکیبی از 5 سطح برگ زدایی (عدم برگ زدایی به عنوان شاهد، 25، 50، 75 و 100 درصد برگ زدایی) در دو مرحله گرده افشانی (5R) و اتمام دانه بندی (7R) بودند. محدودیت مخزن نیز از طریق قطع نصف طبق در مرحله گرده افشانی در تمامی تیمارهای مورد بررسی اعمال گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که تیمارهای برگ زدایی و تنش خشکی از طریق کاهش تولید زیست توده و تعداد دانه پر و در نتیجه کاهش شاخص برداشت عملکرد را کاهش دادند. تنش خشکی بر میزان روغن دانه بی تاثیر بود، میزان پروتئین دانه را کاهش داد و باعث کاهش سرعت فتوسنتز و هدایت روزنه ای و افزایش کارایی مصرف آب گردید، در حالی که برگ زدایی باعث افزایش سرعت فتوسنتز شد. در شرایط تنش خشکی هر دو محدودیت منبع و مخزن مشاهده شد، اما در شرایط آبی علی رغم تولید مواد فتوسنتزی بیشتر، محدودیت مخزن شدیدتر و تعیین کننده نهایی عملکرد بود. در کل می توان گفت با توجه به روند هماهنگ کاهش درصد روغن و افزایش محدودیت منبع در شرایط تنش، استفاده از ارقام با محدودیت منبع کمتر با افزایش درصد روغن همراه خواهد بود. همچنین در شرایط آبی ارقام دارای طبق بزرگتر و تعداد دانه بیشتر در طبق می توانند به واسطه رفع محدودیت مخزن به بهبود عملکرد در این شرایط کمک کنند.
    کلیدواژگان: روغن دانه، برگ زدایی، سرعت فتوسنتز، کارایی مصرف آب، آفتابگردان
  • محمدحسین حسنی، سپیده ترابی، منصور امیدی، علیرضا اطمینان، ترانه دستمالچی صفحه 597
    در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 30 نمونه بذور رازیانه که از مناطق مختلف ایران و چندین کشور اروپایی جمع آوری شده است با استفاده از 20 ترکیب آغازگر انتخابی AFLP مورد ارزیابی قرار گرفت. در مجموع از 1127 نوار مشاهده شده، 250 نوار چندشکلی نشان داده شدند. آغازگر E11-M20 با تعداد 20 باند و آغازگرهای E46-M35 و ETG-M20 با تعداد 8 باند به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد نوار چندشکلی را به خود اختصاص دادند. میزان شباهت ژنتیکی مشاهده شده بر اساس اطلاعات این نشانگرها برابر 60% بود. بیشترین تشابه ژنتیکی مشاهده شده بین دو ژنوتیپ از کشور مجارستان برابر 97% و در نمونه های ایرانی مربوط به دو ژنوتیپ از شهرهای کرج و کاشان برابر 89% بوده است. یک ژنوتیپ از تبریز با 40% تنوع ژنتیکی، بیشترین میزان تنوع را با سایر نمونه ها نشان داد. نتایج حاصل از گروه بندی تجزیه خوشه ایتا حدی ارتباط بین تنوع ملکولی و تنوع جغرافیایی را نشان داده است به طوریکه نمونه های جمع آوری شده از مناطق نزدیک تر به هم، در برخی موارد در گروه ها و یا زیرگروه های یکسان قرار گرفتند. از طرف دیگر برخی از نمونه هایی که در یک زیرگروه قرار گرفته بودند نیز از مناطق جغرافیایی متفاوتی بودند که می تواند به دلیل تشابه شرایط اقلیمی یا تبادل فیزیکی مواد بین این مناطق بوده باشد. نتایج این بررسی بیانگر مناسب بودن نشانگرهای AFLP برای ارزیابی تنوع ژنتیکی نمونه های مختلف رازیانه است.
    کلیدواژگان: بذر رازیانه، نشانگرهای ملکولی AFLP، تنوع ژنتیکی
  • محمد ربیعی، پری طوسی کهل صفحه 605
    به منظور بررسی اثر مقادیر کود پتاسیم و نیتروژن بر کارایی مصرف نیتروژن و عملکرد دانه کلزا (هیبرید هایولا 401) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در اراضی شالیزاری موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت به مدت دو سال زراعی (89 -1387) اجرا گردید. دراین آزمایش دو عامل مقادیر کود پتاسیم خالص در 3 سطح 40، 60 و 80 کیلوگرم در هکتار از منبع سولفات پتاسیم و کود نیتروژن خالص در 4 سطح صفر،180، 240 و 300 کیلوگرم در هکتار از منبع اوره به عنوان تیمارهای مورد بررسی منظور شدند. صفات مهم زراعی از قبیل کارایی مصرف نیتروژن، کارایی زراعی نیتروژن، درصد روغن، عملکرد دانه و روغن مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین مقادیر کود پتاسیم و نیتروژن از نظر کارایی مصرف نیتروژن، کارایی زراعی نیتروژن، عملکرد دانه و روغن و درصد روغن تفاوت معنی داری وجود داشت. بین مقادیر پتاسیم، میزان 60 و 80 کیلوگرم در هکتار بیشترین کارایی مصرف (با میانگین 39/10 و 20/10 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن)، کارایی زراعی (92/6 و 73/6 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن) و عملکرد دانه (2699 و 2641 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص دادند و در یک گروه قرار گرفتند. در بین مقادیر نیتروژن نیز مصرف 180 و 240 کیلوگرم در هکتار بیشترین کارایی زراعی به ترتیب با میانگین 92/8 و 07/9 کیلوگرم دانه بر کیلوگرم نیتروژن را دارا بودند. بیشترین درصد روغن متعلق به تیمار مصرف 40 کیلوگرم در هکتار پتاسیم (17/42 درصد) و تیمار شاهد بدون کود نیتروژن (92/43 درصد) بود. براساس نتایج این آزمایش به نظر می رسد که مقدار 60 کیلوگرم در هکتار پتاسیم و میزان 240 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار باعث تامین نیاز کودی و کمک به افزایش عملکرد و کارآیی مصرف کود نیتروژن در گیاه کلزا می شود.
    کلیدواژگان: پتاسیم، کارایی مصرف نیتروژن، کلزا، کارایی زراعی
  • فواد فاتحی، عبدالهادی حسین زاده، هوشنگ علیزاده، محبوبه حاجی عباسی، اکبر شعبانی صفحه 617
    گیاهان قادرند در پاسخ به تنش های محیطی مکانیسم های سازگار خود را فعال کنند و با تغییر در بیان ژن هایشان به عوامل محیطی واکنش نشان دهند. لذا در همین راستا از تکنیک پروتئومیکس به منظور شناسایی پروتئین های پاسخ دهنده به تنش شوری در جو لاین 527 استفاده گردید. برای بررسی اثر تنش شوری طولانی مدت بر روی الگوی پروتئوم جو، بذور لاین 527 (تهیه شده از موسسه نهال و بذر) در گلخانه تحقیقاتی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه تهران کشت شدند. اعمال تنش بر روی گیاهان در مرحله 4 برگی، با سطوح صفر (آب معمولی بعنوان شاهد) و 300 میلی مولار NaCl صورت گرفت. نمونه گیری با جدا کردن برگ چهارم گیاهان در 21 روز بعد از اعمال تنش انجام شد. استخراج پروتئین کل بر اساس روش TCA-استون تغییر یافته انجام شد. پروتئین های استخراج شده از برگ جو در بعد اول به وسیله ژل های IPG با شیب پی اچ 7-4 جداسازی شدند. در بعد دوم ژل های اکریل آمید با غظت 5/12 درصد استفاده شد. نتایج حاصل از آنالیز ژل ها نشان داد که از میان بیش از 500 لکه پروتئینی دارای تکرارپذیری، تعداد 124 لکه دارای تفاوت معنی دار در بین تیمارها بودند. با استفاده از طیف سنج جرمی MALDI-TOF-TOF 21 لکه پروتئینی شناسایی شدند. این پروتئین هایی شامل Oxygen-evolving enhancer protein 2، متیونین سولفوکسید ردوکتاز، پروتئین های متصل شونده به RNA کلروپلاستی، سیکلوفیلین کلروپلاستی، رابیسکو، فعال کننده رابیسکو، Nascent polypeptide associated complex alpha، تیوردوکسین، دهیدرواسکوربات ردوکتاز، شبه جرمین، پروفیلین، پروتئین عمومی تنش و پروتئین های ریبوزومی بودند که در مکانیسم های فتوسنتز، اکسایش-کاهش، ترجمه، انتقال سیگنال و انتقال پروتئین دخیل هستند.
    کلیدواژگان: جو، شوری، پروتئومیکس، الکتروفورز دو بعدی
  • عزت الله فرشادفر، مریم کارونی، سعید پورداد، لیلا زارعی، مهدی جمشید مقدم صفحه 627
    با توجه به اهمیت برآورد ترکیب پذیری عمومی و خصوصی، واریانس های ژنتیکی افزایشی و غالبیت، نحوه عمل ژن و وراثت پذیری در طراحی برنامه های به نژادی افزایش عملکرد کلزا، آزمایشی به صورت دی آلل 9×9 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات دیم سرارود در سال 1385 اجرا شد. برای تجزیه داده ها از روش دوم گریفینگ (نیمه دی آلل) و همچنین روش گرافیکی هیمن استفاده گردید. تجزیه دی آلل نشان دهنده وجود عمل افزایشی و غالبیت ژن در وراثت صفات مورد مطالعه بود. رقم Licord و هیبرید Pastill×Kristina به ترتیب بیشترین میزان ترکیب پذیری عمومی و خصوصی برای عملکرد دانه را نشان دادند. دخالت عمل افزایشی ژن در وراثت پایداری غشاء سلولی نشان دهنده تاثیر انتخاب برای اصلاح این صفت بود. نظر به اینکه شاخص کلروفیل برگ توسط عمل غالبیت ژن کنترل شد، از اینرو روش های مبتنی بر دورگ گیری برای اصلاح این صفت موثر هستند. همچنین، عمل افزایشی و غالبیت ژن در وراثت صفات عملکرد دانه، وزن هزاردانه، تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته، طول غلاف، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد شاخه های فرعی و شاخص کلروفیل برگ دخالت داشتند، بنابراین برای اصلاح نتاج حاصل از والدین مورد مطالعه روش های مبتنی بر دورگ گیری و انتخاب در نسل های در حال تفکیک پیشنهاد می شود. در حالی که تجزیه گرافیکی صفات نشان دهنده فوق غالبیت برای صفات عملکرد دانه، وزن هزاردانه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و شاخص کلروفیل برگ بود، برای سایر صفات غالبیت نسبی مشاهده شد. میانگین درجه غالبیت نیز برای کلیه صفات غیر از تعداد روز تا رسیدگی، تعداد روز تا گلدهی و طول غلاف نیز حاکی از وجود عمل فوق غالبیت در کنترل این صفات بود، در نتیجه برای افزایش و بهبود این صفات می توان از پدیده هتروزیس بهره برد. پراکنش والدین در اطراف خط رگرسیون نشان داد که اکثر صفات والدین Parade، Pastill، Kvintell و Modena دارای ژن های غالب بیشتری نسبت به سایر ارقام هستند، در حالی که رقم Option-500 ژن های مغلوب بیشتری برای اکثر این صفات دارد. والدینی که دارای آلل های مغلوب هستند، نبایستی با افراد واجد مقدار پایین صفات تلاقی داده شوند.
    کلیدواژگان: تجزیه دی آلل، کلزا، صفات فیزیولوژیک، _ عملکرد، اجزای عملکرد
|
  • Page 431
    In order to study genetic diversity of Aegilops tauschii populations, 188 populations of National Plant Gene Bank collection of Iran were evaluated for morphological traits according to IPGRI descriptors in Research Station of National Plant Gene Bank. Moreover, 100 out of 188 populations were evaluated in Research Station of Seed and Plant Improvement Institute for resistance to yellow rust, Pathotype 134E134A+. According to their origins, populations were grouped in two clusters and this analysis separated populations in two centers of diversity and margin of diversity groups. All populations were separated in two subspecies, Tauschii and Strangulata, based on two first factors. Factor analysis could not grouped all populations based on geographic distribution. Coefficient of variance and Shnon-Weaver were calculated and the highest value for Shanon-Weaver index was determined in glum color and the highest value for C.V was determined in seed number per spike and plant height. Using discriminant analysis, Ae. tauschii accessions were allocated in two subspecies, namely,Tauschii and Strangulata. The results of yellow rust resistance evaluation showed that 76% of populations were resistant at seedling stage.
  • Page 445
    The purpose of this study was to examine the effectiveness of nanosilver colloid as a new antimicrobial agent against Erwinia in tissue culture of sugar beet for the recovery of the contaminated doubled haploid plantlets. The nanosilver colloidal solution of 4000 ppm was diluted in different concentrations (0, 50, 75, 100 and 125 ppm) and was added to the solid MS medium. In a factorial experiment, sample pre-washing (before subculture) with nanosilver solution to one–half of the plantlets was used. There were 10 treatment combinations replicated 5 times each. Number of the recovered plantlets and new shoots after 30 days were analyzed by means of analysis of variance technique based on a completely randomized design. Both factors were found to be significant. Results showed that nanosilver’s behavior was different in liquid versus solid medium and affected by medium formulation. It was also indicated that the nanosilver did not remove completely bacteria from plantlets, even in as high as 120 ppm concentration, but drastically prevented bacterial growth and multiplication. A linear increase parallel to the nanosilver concentration occurred in the rate of recovery of the contaminated doubled haploid plantlets. Plantlets decay process was stopped in 125 ppm nanosilver concentration and effective recovery of them in in vitro condition occurred in the rate of 100%. Based on the results, it seems that the effectiveness of nanosilver on plantlet recovery is not just due to it’s antibacterial property, so it’s effect on the medium properties and biochemical processes need to be studied.
  • Page 453
    This research was conducted in order to evaluate genetic diversity, and screening the tolerant genotypes of sugar beet subjected to continuous and severe water stress in the experimental farm of Sugar Beet Seed Institute (SBSI) in Karaj in 2008. The experimental design was a randomized complete block with 6 replications. Fifteen O-Types which were tolerant to drought plus 5 (check) genotypes were evaluated. Permanent and severe drought stress started by stop of irrigation after plant establishment continued to the end of growth season. The soil water suction reached to about 4 MPa in the horizon of 0-30 cm at the end of growth period. The results of ANOVA showed that the effect of genotypes on the root yield, shoot dry weight, total dry weight, root dry weight, root dry weight/ shoot dry weight ratio, sugar yield, achievable sugar yield, sugar percentage, harmful nitrogen and sugar percentage were significant (P<0.01). Genetic diversity among the new surveyed genotypes showed drought tolerance of sugar beet genotypes. The results confirmed that under the situation of permanent and severe water stress the genotypes of G8 (O-Type 7617) and G4 (O-Type 9590) were distinguished as tolerant O-Types and may be used in the breeding program for drought stress species. In the correlation analysis, white sugar yield with total dry weight and root dry weight showed the most positive correlation coefficients. Step wise liner regression analysis was carried out, showing sugar yield, white sugar content, sugar content and root yield, as independent variables, had significant effects on white sugar yield. With respect to yield and its components, the latter 4-mentioned characteristics showed high correlation among each other. The principal component analysis (PCA) showed that five components accounted for 82.08% of total variations. The UPGMA phonogram constructed on the basis of morphological data distance shows four clusters.
  • Page 465
    Continual heat stress affects approximately 7 million hectares of wheat in developing countries, while terminal heat stress is a problem in 40% of temperate environments, which cover 36 million hectares throughout the world. Heat tolerance is a quantitative and complex trait that doesn’t have much success in direct selection. For this purpose, however, a thorough understanding of physiological responses of plants to high temperature, mechanisms of heat tolerance and identification of screening indices for development of heat-tolerant genotypes is imperative. To assess heat tolerance indices in wheat, 144 recombinant inbred lines derived from the cross of Kauz (heat tolerant) and MTRWA116 (susceptible) together with some commercial cultivars were evaluated during 2006–2007, 2007–2008. The experiments were carried out through a rectangle lattice design (12×13) with two replications in Research Field of college of Agriculture and Natural Resources, Persian Gulf University, Borazjan, Bushehr, Iran. Genotypes were planted under normal and heat stress (late sowing) conditions. Plant height, peduncle length, head length, spiklets per spike, kernels per spike, grain filling duration, 1000 kernels weight and grain yield were measured. Eight stress tolerance indices including stress susceptibility index (SSI), tolerance (TOL), geometric mean productivity (GMP), mean productivity (MP), stress tolerance index (STI), yield stability index (YSI), yield index (YI), and superiority measure (P) were calculated based on grain yield and some of yield related traits under normal and heat-stressed conditions. YI, GMP and STI showed the highest correlation with yield under heat stressed condition by 1, 0.93 and 0.92, respectively. GMP, STI, P, and MP had high correlation with yield under both normal and stress conditions on the same direction. Correlations between indices based on grain filling duration and peduncle length had the same direction with yield showing importance and effectiveness of these two traits and their indices for detection and screening of high yielding and thermotolerant genotypes under normal and stress conditions.
  • Page 475
    Allelopathy is one of the valuable tools in weed management that recently is considered in sustainable agriculture and reduces herbicide rate challenges. In order to study the allelopathic effects of rye (Secale cereal L.) on six weed spices seeds including Milk thistle (Silybum marianum L.) Gaertn, Wimmer ryegrass (Lolium rigidum Gaudin), Lesser canarygrass (Phalaris minor Retz.), Charlock mustard (Sinapis arvensis L.), Little hogweed (Portulaca oleracea L.) and Field pennycress (Thlaspi arvense L.) a study was carried out as a factorial experiment in a complete randomized design in Weed Library Research, University of Tehran, in 2008. Different weed seeds treated with two kind of rye aqueous extracts (shoots and roots) in six different concentration (zero, 6.25, 12.5, 25, 50 and 100). Germination rate, radicle and shoot growth, and seedling weight were evaluated. Results showed that low concentrations of aqueous rye extracts had inducing effect and led to increase in measured weed properties compared with control (distillated water). While high concentrations of aqueous rye extracts had negative effect on studied traits and also the effect of root extracts were higher than shoot extracts. Shoot aqueous extracts of rye in comparison with root extracts showed more negative effects in all studied traits because they probably have more inhibitors.
  • Page 485
    This study was conducted in 2008 at the research field of University of Tehran, Karaj. The experiment was designed as a randomized complete block design with three replications. Treatments were: atrazine 1kg/ha, alachlor 4kg/ha, atrazine+alachlor (1+4) kg/ha, nicosulfuron 80 g ai/ha, furamsulfuron 45g ai/ha, rimsulfuron 25g ai/ha, nicosulfuron+furamsulfuron (80+45) g ai/ha, nicosulfuron+rimsulfuron (80+25) g ai/ha, furamsulfuron+rimsulfuron (45+25) g ai/ha, weedy and weed checks as controls. Results showed that at 15 and 30 days after treatment, maximum reduction in weed density was observed with atrazine+alachlor, atrazine and alachlor and maximum reduction in weed biomass was observed with atrazine+alachlor and nicosulfuron. The effect of plant pattern was significant on density and biomass of weeds in 30 days after treatment.
  • Page 495
    In this research, allele frequency and polymorphism of 27 microsatellite markers linked to gene loci controlling grain quality were determined between 47 rice varieties from four different groups including 21 Iranian local, 16 improved, 7 IRRI and 3 upland rice varieties. Average number of polymorphic information content (PIC) and Shannon’s diversity index were 0.54 and 1.14, respectively. Maximum number of polymorphic alleles, PIC and Shannon’s diversity index were observed in RM276 (on chromosome 6). Calculated allele frequencies were significantly different between four different studied groups in all studied markers. The allele frequency was not correlated to allele size values. Cluster analysis with UPGMA method based on simple matching coefficient divided the studied cultivars into four groups and separated cultivars with same quality and genetic similarity from others. In conclusion, the result of this research showed that there was high genetic diversity between all studied genotypes especially between landrace rice genotypes for microsatellite regions, so this diversity can use to improved grain quality characteristics especially in high yielded rice lines. Furthermore, microsatellite markers linked to gene loci controlling rice grain quality could distinguish genotypes with high grain quality from others, therefore, using these markers especially markers which were more informative recommended for marker-assisted selection (MAS).
  • Page 509
    In order to study the effects of soil and foliar application of Fe-EDDHA on some biochemical and physiological traits in safflower under two irrigation regimes an experiment was conducted in 2008 growing season in Research Field of Faculty of Agriculture, Shahed University. The experimental design was a split-plot based on randomized complete blocks with four replications. Mainplots consisted of two levels of irrigation included full irrigation (irrigation to reach 50% soil moisture depletion of field capacity), and withholding irrigation in flowering stage (irrigation to reach 75% soil moisture depletion of field capacity). Eight Fe levels of Fe-EDDHA (Sequestrene 138) including four levels as soil application (0,50, 100 and 150 kg ha-1) and four levels as foliar application (foliar application of water, 1, 2 and 3 g l-1) were used in sub-plot unit on spring cultivar of safflower (IL111). In this research, traits consisted of leaf soluble proteins, proline accumulation, MDA, soluble sugars (glucose, xylose and mannose), and RWC. The results showed that the highest levels of leaf soluble proteins, glucose, xylose and mannose were detected under non-stress condition with soil application of Fe-EDDHA. While amount of proline and glucose increased with foliar application of Fe-EDDHA and xylose, mannose and RWC with soil application of Fe-EDDHA under stress condition. The highest amount of leaf soluble proteins obtained with soil application (150 kg ha-1) and foliar application (3 g l-1) of Fe-EDDHA under stress condition. MDA decreased significantly with soil application of Fe-EDDHA under stress condition. The results showed that application of Fe-EDDHA, could increase drought tolerance in safflower genotype (IL 111).
  • Page 519
    To evaluate the effect of environment on the general and specific combining ability of Virginia tobacco genotypes, five varieties were intercrossed in combination in 2007 in a Half – diallel design. In 2008, the ten F1 population and the five parental lines were sown in two different conditions (drought stress and non-stress) using a complete randomized block design with three replications and two locations (Tirtash and Rasht Tobacco Research Center). The studied traits were: leaf length, leaf width, leaf numbers per plant, leaf area index, plant height and dry leaf yield. Dialle analysis in all environments revealed interactions of GCA×E for most traits, emphasizing the importance of calculation of effects for each environment separately. SCA×E was highly significant for all traits except for the chlorophyll content and leaf area index, indicating that the specific hybrids weren’t stable across the environments. The significant interactions indicated that the magnitude of differences among GCA and SCA effects of genotypes changed with environment. In general, the GCA/SCA ratio over all environments was significant for all quantitative traits except for leaf length, indicating the predominant role of additive genetic effects in the inheritance of most traits. The cultivars NC89 and k394 were the best general combiners, while NC89×k394, VE1×Coker254, Coker347×Coker254 were the best specific combinations for dry leaf yield over all investigated environments.
  • Page 527
    Barley belongs to the Poaceae which is the largest monocotyledon family. Plastid single-copy gene acetyl-CoA carboxylase (ACCase) is the first step in the biosynthesis of fatty acids and therefore, it is used to study the phylogenetic relationships, evolutionary and systematic of grasses. In this study, for the first time, phylogenetic relationship of eight species of Hordeum genus from Iran including: H. murinum, H. marinum, H. brevisubulatum, H. vulgare ssp. spontaneum, H. vulgare ssp. distichon, H. vulgare ssp. tworow, H. vulgare ssp. Hexastichon, H. bulbosom were investigated using gene-specific primers acetyl-CoA carboxylase (ACC1). By using various bioinformatics tools the number of exons and introns in the species and their sequences were calculated. Three phylogenetic trees were obtained using exons, introns and whole sequence. Phylogenetic tree of the whole sequence of the ACC gene divided Iranian species of Hordeum in two main groups, which was very similar with the phylogenetic tree obtained by exon sequences. H. spontaneum, H. distichon, H. tworow, H. hexastichon were clustered in the same subgroups in all three phylogenetic trees. Moreover, H. bulbosom, H. brevisubulatum, H. murinum were grouped together. Since ACC1 gene is a valuable source for phylogenetic analysis in the Triticeae tribe, the results of this study can find reasonable and important taxonomy relationships among Hordeum species from Iran.
  • Page 535
    To study the including rhizobium treatment (strain numbers of 133, 116 & combination of them) along with 100% nitrogen fertilizer application and a check (no inoculation & no fertilizer) on certain agronomical and physiological traits of three common bean cultivars (viz. Bahman, Darkhshan & Sayiad) a field experiment was performed at research station of University of Tehran (Karaj-Iran) in 2010, using a randomized complete block design in a factorial arrangement with three replications. The characteristics such as seed yield, pods per plant, seeds per pod, 100 seed weight, seed protein percentage, chlorophyll a & b and leaf protein were measured. Inoculating rhizobium strain 116 produced the highest bean grain yield (44.9 g/Pl.). Bahman cv. with inoculating rhizobium strains of 133+116 gave the highest pods per plant (57.9 pods/pl.). Sayiad cv. with check (no inoculation) and inoculating rhizobium strains of 116 produced the highest seed protein percentage of 28.07 & 28.05% as compared to other treatments, respectively. Considering the significant interaction effect of bean cultivars and rhizobium treatment for all the characteristics, the mean comparison was used to determine the best treatment combinations. Overall, the combination of Sayiad cultivar with rhizobium strain of 116 showed the highest seed yield and traits, which could be as the best combination treatment for replacement of nitrogen fertilizer. A good key for presentation of plant performance in fixing nitrogen would be leaf protein content, for which the treatments with higher chlorophyll content had the best possible growth condition. The bean Darakhsan cv. treated with rhizobium strain of 116 produced the highest leaf protein (27.68%) as compared to other fertilizing treatments; similarly produced the highest chlorophyll content as it was treated with rhizobium strain of 133.
  • Page 545
    Safflower oil seed has high adaptability to different kinds of abiotic stresses such as drought and salinity. The aim of this study was to evaluate the effects of drought stress at different phenological stages on relative water content (RWC), leaf canopy temperature, seed yield and its components in spring types of safflower. The study was carried out in East Azarbaijan Research Center for Agriculture and Natural Resources, (46? and 2? E, 37? and 58? N) during 2007. A factorial experiment including 4 irrigation levels (non- stressed and drought stressed during stem elongation, flowering and seed filling stages) and 2 safflower genotypes (Local Arak-2811 and Local Esfahan) based on a complete randomized block design with 3 replications was used. The results indicated that RWC, plant height, capitulum height, capitulum diameter, capitula per plant, seeds per capitulum, 1000 seeds weight and seed and oil yields were significantly decreased and leaf canopy temperature was significantly increased by imposing water deficit during different phenological stages. Drought stress at flowering and seed filling stages, led to the highest decrease in seed and oil yields. Therefore, it is necessary to provide enough water to get acceptable yield at these stages. Between studied genotypes significant differences were detected in RWC, capitula per plant, seeds per capitulum, seed oil percent, seed and oil yields. Local Esfahan in comparison with Local Arak-2811 had higher values in stressed and non-stressed conditions. Among seed yield with capitula per plant, seeds per capitulum, capitulum diameter, 1000 seeds weight and harvest index, positive and significant correlations were observed. Also between RWC and leaf canopy temperature with each other and with seed and oil yields significant correlations were achieved. It seems that RWC and leaf canopy temperature can be used to evaluate water deficit effects on spring types of safflower.
  • Page 555
    In order to study the effect of salinity stress and nitrogen forms on nitrogen remobilization from root to shoot following defoliation and shoot dry matter production, a research in the form of factorial experiment based on randomized block, was designed in three replications. Treatments include: 1) nitrogen forms containing a) biological N fixation (N1), b) 6mM NH4NO3(N2), c) biological N fixation+, 6mM NH4NO3(N3), 2) salinity in two levels containing 1/1 ds/m (S0) and 12 ds/m(S1) and 3) two Iranian alfalfa cultivars (Bami and Gharehyonjeh). Salinity stress decreased nitrogen availability in root and shoot, nitrogen remobilization and shoot dry matter. Percentage of this reduction in Ghareyonjeh cultivar was higher than Bami cultivar. According to positive correlation between nitrogen remobilization to shoot following defoliation and shoot dry matter production (r = 0.86), it was hypothesized that the effect of salinity on reduction of alfalfa shoot regrowth resulted from reduction in nitrogen remobilization. The highest nitrogen remobilization was related to N2 and N3 treatments although the percent of remobilization in N1 treatment was higher. Due to salinity, amount of nitrogen remobilization decreased in all nitrogen forms but percentage of this reduction was higher in N2 and N3 treatments. Percentage of increase in sodium content due to salinity in N2 and N3 treatments was higher than N1. According to appositive correlation between root sodium content and nitrogen remobilization (r = -0.83), it is possible that greater decrease in nitrogen remobilization and shoot dry matter production following defoliation in N2 and N3 treatments resulted from greater increase in sodium content in these treatments.
  • Page 565
    The aim of this study was to investigate the genotype effect on nitrogen remobilization and its relationship with yield and grain protein concentration in genotypes of wheat during grain filling. Twelve wheat cultivars different in origin and varying with grain yield and grain protein percentage were selected. A randomized complete block design was used. Plants were harvested at anthesis and maturity and divided into leaf, culm, chaff and grain. Compared with different organs, the leaf had the highest nitrogen content at anthesis indicating that leaf is a major nitrogen source for grain development. Cultivars had significant differences in term of N remobilization. Among cultivars, the highest N remobilization was recorded for Karkheh and Zarin. Our experiment showed that the nitrogen remobilization efficiency varied from 86.31 for Karkheh to 59.47 for Karaj1.The highest grain yield across the cultivars was observed for Pishtaz and the lowest for Azar2, whereas Azae2 had the highest protein percentage. The negative correlation between grain N concentration and grain yield was found, suggesting that genotypes exhibiting both high yield and high grain N concentration might be selected. Supporting the agreement above are, for instance, cultivars Falat and Chamran that were high in grain yield, grain N concentration and N remobilization efficiency.
  • Page 575
    To evaluate the effects of PGPR foliar spraying on forage and grain yield of forage sorghum (var. Speedfeed), a farm experiment was conducted in Research Farm of College of Agriculture, University of Tehran in 2009. The experimental design consisted of a randomized complete blocks consisting of 17 treatments in every block. In this research, the effect of foliar application of 16 different strains of PGPR including Pseudomonas putida and pseudomonas fluorescents in three growth stages (3-leaf stage, 8-leaf stage and commencement of ear) were compared to control. The results showed that bacterial foliar application treatments significantly promoted growth and development of plants (forage yield, plant height, leaf area and grain yield) compared to control. According to the results of this experiment P. putida strain 11 increased forage yield of sorghum up to 32%. This bacteria could produce the highest leaf area amoung other treatments. In the other hand, P. putida strain 10 had a destructive effect on forage growth and caused a 10 % decrement in forage yield compared to control. However, this bacteria could produce the highest stem height, grain yield and harvest index among the other treatments. The results of this experiment showed that foliar application of PGPR (especially P. putida strain 11) have a high potential to promote plant growth and yield of forage sorghum var. Speed feed.
  • Page 585
    In order to investigate of the effects of water stress on seed yield and gas exchange and to evaluate the relationship between source and sink in sunflower Azargol variety, a split-plot factorial field experiment was conducted in 2008. In this experiment, water stress (no irrigation from 30 days after sowing till ripening) and irrigation (irrigation at -3 bar soil water potential) were considered as main factors and leave removal at five levels (0% as control, 25%, 50%, 75%, and 100% defoliation) as sub factors in flowering period (R5) and end of seed setting (R7). For sink limitation, after pollination, one half of seeds in the head were removed. The results showed that defoliation and drought stress reduced grain yield through biomass, number of filled seed and harvest index reduction. Drought stress showed no significant effects on seed oil content, while decreased protein content. Results indicated that water stress decreased photosynthesis rate, stomatal conductance and increased water use efficiency, but defoliation increased photosynthesis rate. However it can be concluded that at water stress conditions, both source and sink restricted grain yield whereas at irrigation conditions, the sink limitation determined final grain yield. The reduction of seed oil and increasing source limitation under drought stress conditions showed that use of varieties with lower source limitation associated with increased seed oil content. Under irrigated conditions, varieties with high number of grains per head can eliminate sink limitation and lead to improved grain yield.
  • Page 597
    In this study, genetic diversity of 30 accessions of the Fennel from different cities of Iran and other Asian and European countries were assessed by using 20 selective AFLP primers. Totally, from 1127 observed bands, 250 bands were polymorph. E11-M20 primer with 20 bands, also E46-M35 and ETG-M20 primers with 8 bands indicated the maximum and minimum numbers of polymorphism, respectively. According to these markers, similarity among the genotypes was 60%. The most genetic similarity was 0.97, found between two genotypes from Hungary. In Iranian genotypes, genetic similarity was 0.89 which was found between Karaj and Kashan genotypes. One genotype from Tabriz with a genetic diversity of 40% exhibited the most scope of diversity in comparison with other genotypes. The results from cluster analysis to some extent showed a relationship between molecular diversity and geographic diversity, in a way that the genotypes gathered from regions close to one another were in some cases placed in the same groups or subgroups. On the other hand, some of the genotypes placed in the same subgroups, were from different geographic regions, which could also be a reason for similarity of regional conditions or physical interchange of elements in these regions. The results of this study showed that AFLP markers are proper tools for assessing genetic diversity of Fennel accessions.
  • Page 605
    In order to evaluate the effects of different levels of potassium and nitrogen on nitrogen use efficiency (NUE) and yield of rapeseed (Hyola 401), a field experiment was conducted at Rice Research Institute of Iran (Rasht) in a factorial experiment based on a complete randomized block design with 3 replications for two years (2008-2010). The first factor was pure potassium fertilizer in three levels (40, 60 and 80 kg.ha-1) from sulfate potassium source and the second factor was pure nitrogen fertilizer rates in four levels (zero, 180, 240 and 300 kg.ha-1) from urea source. In this experiment, nitrogen use efficiency, nitrogen agronomic efficiency (NAE), oil content, grain and oil yields were studied. The results of the combined analysis of variance showed significant differences between potassium and nitrogen fertilizers rates for NUE, NAE, grain and oil yield and oil content. Application of 60 and 80 kg.ha-1 of potassium produced maximum NUE with average of (10.39 and 10.20 kg. ha-1 respectively), NAE (6.92 and 6.73 kg. ha-1, respectively) and grain yield (2699 and 2641 kg.ha-1, respectively) and were not significant. Among nitrogen fertilizers, application of 180 and 240 kg.ha-1 produced maximum NAE with average of 8.92 and 9.07 kg. ha-1, respectively. Maximum oil content was observed for application of 40 kg.ha-1 potassium (42.17%). Based on the results of present experiment, it seems that application of 60 kg. ha-1 potassium and nitrogen rate of 240 kg. ha-1 provide fertlizer requirement and increase the yield and nitrogen fertlizer use efficiency of rapseed.
  • Page 617
    Responses of plants to salinity stress and development of salt tolerance are extremely complex and various mechanisms appear to be involved. We employed a proteomic approach to study the mechanism of plant responses to salinity in a sensitive cultivar of barley (527 line). Three-week-old seedlings were treated with 300 mM NaCl for 3 weeks. Total proteins of fourth leaf were extracted and separated by two-dimensional gel electrophoresis. 377 protein spots were reproducibly detected, including 55 that were up-regulated and 69 down-regulated. Using MALDI-TOF-TOF MS, 25 proteins involved in many cellular functions were identified. These proteins were; oxygen-evolving enhancer protein, methionine sulfoxide reductase, chloroplast RNA-binding proteins, chloroplast-localized cyclophilin, rubisco, ribulose bisphosphate carboxylase/oxygenase activase, Nascent polypeptide associated complex alpha, thioredoxin, dehydroascorbate reductase, oxalate oxidase-like protein or germin-like protein, profilin, universal stress proteins and ribosomal protein.
  • Page 627
    Production of high rapeseed yield is important in rapeseed breeding programs. With regards to the importance of estimation of general combining ability (GCA), specific combining ability (SCA), additive and dominance genetic variances, gene action, heterosis and heritability, an experiment was carried out in a 9×9 diallel design. Nine parents with 36 crosses were studied in a randomized complete block design (RCBD) with three replications at the Dryland Agricultural Research Institute, Sararood Station during 2006-2007. For the analysis of data Griffing method 2 and Hayman’s graphical analysis method were used. Diallel analysis showed both additive and dominant type of gene action in the inheritance of the studied traits. The Licord line and Kiristina × Pastill hybrid revealed maximum rate of general combining ability and specific combining ability for grain yield, respectively. The involvement of additive gene action in the inheritance of cellular membrane stability exhibited the effectiveness of selection for the improvement of this trait. Since chlorophyll content is controlled by dominant gene action, methods based on hybridization are effective for the improvement of this trait. Finally, additive and dominant effects were involved in the genetics of seed yield, thousand kernel weight, seed per pod, pod per plant, pod length, days to maturity, days to flowering, plant height, sub-branches and chlorophyll content, therefore, methods based on hybridization and selection in segregating population are suggested for their assessment. Graphical analysis of the characters, displayed over dominance for seed yield, thousand kernel weight, plant height, sub-branches and chlorophyll content, while partial dominance was observed for other traits. Calculation of the average degree of dominance for all traits except days to maturity, days to flowering and pod length also indicated dominant effect for control of these traits, thereby to increase and improve these traits by the phenomenon of heterosis. Distribution of parents around the regression line indicated that the parents such as Parade, Pastill, Kvintell and Modena for most traits had the dominant genes more than other varieties, while Option-500 had the recessive genes for most of these traits. Parents with recessive alleles should not cross with individuals with much lower traits.