فهرست مطالب

مجله تحقیقات دامپزشکی
سال شصت و ششم شماره 3 (تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/09/27
  • تعداد عناوین: 13
|
  • ناصر علیدادی، محمد قلی نادعلیان، فرید بهارلو، محمدرضا مخبر دزفولی، علیرضا باهنر، علی رضاخانی صفحه 187
    آندوکاردیت در گاو می تواند به صورت دریچه ای، دیواره ای یا درگیری هم زمان آندوکارد دریچه و دیواره قلب ایجاد شود. با توجه به اهمیت آندوکاردیت در میان بیماری های دستگاه گردش خون گاو، تعداد 568 راCس گاو ماده شیری در کشتارگاه مورد معاینه کامل بالینی به ویژه از نظر نشانه های اختصاصی درگیری قلب قرار گرفتند. پس از علامت گذاری دام های مشکوک به درگیری قلب نمونه برداری از خون، بازرسی کامل لاشه و بررسی ضایعات بافتی در رابطه با آنها صورت گرفت و در نهایت در 81/2 درصد از آنها وجودآندوکاردیت مشخص شد. میانگین سن گاوهای مبتلا به آندوکاردیت 4/5 سال بود. 2/56 درصد از گاو ها بالاتر از 39 درجه سانتی گراد حرارت داشتند. حدود 70 درصد از گاوها دارای ضربان قب 84 در دقیقه یا بالاتر بودند. 2/56 درصد مورمور قلبی سیستولیک داشتند. در 75درصد از گاوها یاخته های سپید خون کمتر از 5500 عدد در میکرولیتر بود. در 50درصد از گاو ها نوتروفیلی بیش از 40 درصد بود. در 2/56درصد از گاو ها منوسیت ها مقداری بیشتر از5 درصد داشتند. با استفاده از نتایج این مطالعه می توان گفت به ویژه در گاوهای میانسال شیری صنعتی در صورت وجود یک کانون عفونی مزمن فعال در بدن همراه با تب ملایم، ضربان با تعداد و شدت بالا یا حداقل نسبتا بالای مداوم، قرار داشتن یاخته های سپید خون در مرز لوکوپنی و افزایش نسبی نوتروفیل ها و منوسیت ها، احتمال مواجه بودن با آندوکاردیت دریچه ای حتی اگر صدای مورمور سیستولیک با گوشی شنیده نشود، پایین نیست و شایسته است که در صورت امکان با انجام اکوکاردیوگرافی، به یافته های بالینی مفیدی دست یافت.
    کلیدواژگان: خون شناسی، کشتارگاهی، _ گاوشیری، آندوکاردیت، بالینی
  • عباس جواهری وایقان، محمد جواد قراگزلو *، غلامرضا نیکبخت بروجنی، جمیله سالار آملی، سعید بکایی، سعید حصارکی صفحه 193

    مسمومیت با کادمیوم اثرات زیان آوری را بر ارگان های حیاتی بدن به جای می گذارد که می توان به نارسائی کلیوی، آسیب های کبدی، تضعیف سیستم ایمنی اشاره نمود. در این مطالعه به منظور نشان دادن برخی از تاثیرات این فلز سمی از جمله مداخله در میزان بروز اپوپتوز سلول های لنفوئیدی و ایجاد تغییر در ساختمان بافت لنفوئیدی، پرنده به عنوان مدل حیوانی انتخاب گردید. تعداد 120 قطعه جوجه خروس گوشتی به 4 گروه کنترل وگروه های 1و2و3 تقسیم وکلرور کادمیوم به جیره غذایی آن ها افزوده شد به طوری که گروه کنترل ppm0،گروه 1 ppm 25،گروه 2 ppm50 و گروه 3 ppm 100 کادمیوم دریافت داشتند.در روزهای 14 و 28 و 42 از هر گروه 7 قطعه جوجه به صورت تصادفی انتخاب و پس از وزنکشی و کشتار، بورس فابریسیوس آن ها جدا شده و بعد ازپایدار کردن در فرمالین بافر 10درصد و آماده سازی نمونه های بافت، مقاطعی با ضخامت 5 میکرون با هماتوکسیلین و ائوزین و مقاطع 4-3 میکرونی با تکنیک ایمونوهیستوشیمیTUNEL رنگ آمیزی و از نظر ضایعات وآسیب شناسی بورس فابریسیوس، تراکم سلول های لنفوئیدی در فولیکول ها و میزان سلول های آپوپتوتیک مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین میزان کادمیوم موجود در کبد هر یک از نمونه ها با روش جذب اتمی اندازه گیری شده و با وزن زنده جوجه ها و وزن بورس فابریسیوس و میزان آپوپتوز موجود در هر نمونه مورد مقایسه آماری قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که افزایش وزن جوجه ها و ارگان های مورد بررسی با افزایش میزان کادمیوم جیره نسبت معکوس داشته) 01/0< (p و میزان کادمیوم تجمع یافته در کبد و میزان آپوپتوز ایجاد شده در بورس با افزایش کادمیوم جیره ها افزایش می یابد) 01/0 < (p. همچنین با افزایش کادمیوم در جیره ها به میزان قابل توجهی کاهش جمعیت لنفوسیتی در فولیکول های لنفاوی و ادم در ساختار بورس های مورد مطالعه مشاهده گردید.در مقایسه با گروه کنترل در28و42روزگی افزایش تعداد واندازه کیست های داخل اپی تلیالی در گروه های 3و 2 مشاهده گردیدودر42 روزگی در گروه 3 آتروفی بافت اپیتلیوم بورس وافزایش سلول های دچار آپوپتوز در آن ها نیز مشهود بود. می توان نتیجه گیری نمود که تحت شرایط تجربی غلظت های بالای کادمیوم در جیره ppm(100و50) اثرات زیان آوری بر بورس فابریسیوس دارد.

    کلیدواژگان: تست تانل (TUNEL)، آپوپتوز، کادمیوم، بورس فابریسیوس
  • محمدرضا شیرازی، علبرضا قدردان مشهدی، محمد نوری، مسعود قربانپور نجف آبادی، مسعود قربانپور نجف آبادی، مسعود قربانپور نجف آبادی صفحه 203
    گوساله های تازه متولد شده به دلیل اینکه در داخل رحم، ایمونوگلوبولینی از مادر دریافت نمی نمایند، آگاماگلوبونمیک میباشند و بلافاصله پس از تولد ایمنی خود را از طریق مصرف آغوز بدست می آورند. از آنجایی که از 24 ساعت پس از تولد، شیردان مبادرت به تولید اسید بیشتری می نماید، احتمال تخریب گلوبولین های موجود در آغوز، در صورت مصرف آن، در این زمان افزایش میابد. بلوک نمودن ترشح اسید توسط مهارکننده های پمپ هیدروژنی شاید بتواند از تخریب ایمونوگلوبولین های آغوز جلوگیری بعمل آورد. هدف از مطالعه کنونی بالا نگه داشتن pH شیردان برای مدتی طولانی بعد از زایمان و اثر آن بر روی میزان ایمونوگلوبولین های خون می باشد. برای آگاهی از این موضوع بر روی 15 راCس گوساله نر هلشتاین تازه متولد شده که به 5 گروه 3 تایی تقسیم شده بودند، مطالعه ای صورت پذیرفت. در این تقسیم بندی، 3 گروه شاهد و 2 گروه تیمار قرار داشت. در گوساله های مورد مطالعه، آغوز و شیر مصرفی در ساعتهای صفر، 12، 24، 36، 48، 60، 72 و 84 پس از تولد توسط سوند مری و به شرح ذیل به مصرف گوساله ها رسید. گروه شاهد؛ الف– گوساله ها تا ساعت 24 پس از تولد شیر و از آن پس تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز مصرف می نمودند. ب– گوساله ها تا ساعت 48 پس از تولد شیر و از آن پس تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز مصرف می نمودند. ج– گوساله ها از بدو تولد تا 72 ساعت پس از تولد آغوز مصرف می نمودند. گروه تیمار؛ الف– گوساله ها بلافاصله پس از تولد پنتوپرازول به شکل وریدی با دوز 2 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم، هر 24 ساعت یکبار دریافت می نمودند. در این گروه گوساله ها تا ساعت 24 پس از تولد شیر و از آن پس تا 72 ساعت پس از تولد آغوز مصرف می نمودند. ب– گوساله ها بلافاصله پس از تولد پنتوپرازول به شکل وریدی با دوز 2 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم، هر 24 ساعت یکبار دریافت می نمودند. در این گروه گوساله ها تا ساعت 48 پس از تولد شیر و از آن پس تا 72 ساعت پس از تولد آغوز مصرف می نمودند. پس از اندازه گیری ایمونوگلوبولین های G و M و A سرم گوساله ها با روش ELISA، نتایج حاصله نشان داد که تفاوت معنی داری بین غلظت ایمونوگلوبولین های خون گوساله های گروه شاهد و گروه تیمار وجود نداشت. بنابراین تصور می گردد، بالا بردن pH شیردان در بدو تولد تاثیر معنی داری بر روی میزان جذب ایمونوگلوبولین ها ندارد.
    کلیدواژگان: پنتوپرازول، ایمونوگلوبولین، گوساله
  • راضیه تنگستانی، ابراهیم علیزاده دوغیکلایی *، عیسی ابراهیمی، پرویز زارع صفحه 209

    فیل ماهی یکی از با ارزش ترین گونه های ماهیان خاویاری است که تلاش های زیادی جهت تکثیر مصنوعی، پرورش و نیز بازسازی ذخایر این گونه صورت گرفته است. هدف این مطالعه بررسی اثر اسانس سیر به عنوان یک ماده محرک سیستم ایمنی، بر شاخص های هماتولوژی و ایمنی سلولی در فیل ماهیان جوان پرورشی است. تیمار های آزمایش بر اساس شش جیره غذایی شامل: یک جیره فاقد اسانس سیر و آنتی بیوتیک، یک جیره حاوی mg/kg30 آنتی بیوتیک اکسی تتراسایکلین و چهار جیره با مقادیر مختلف g/kg 05/0، 10/0، 15/0، 20/0 اسانس سیر تهیه شد. بچه فیل ماهیان پرورشی با میانگین وزنی2±24 گرم، به مدت 56 روز با جیره های غذایی تغذیه و در انتهای دوره آزمایش، شاخص های خونی اندازه گیری شد. شاخص های زمان انعقاد خون و میانگین هموگلوبین در هر گلبول قرمز (MCH) روندی افزایشی در تیمار های حاوی اسانس سیر نشان داد. تعداد لنفوسیت ها در جیره های حاوی g/kg05/0، g/kg10/0 و g/kg 15/0 اسانس سیر، به طور معنی داری بیشتر از تیمارهای شاهد و حاوی آنتی بیوتیک و تعداد نوتروفیل خون در تیمارهای حاوی g/kg15/0 و g/kg20/0 اسانس سیر به طور معنی داری کمتر از سایر تیمارها بود. در مجموع نتایج نشان داد که افزودن اسانس سیر با افزایش زمان انعقاد خون، میزان هموگلوبین گویچه های قرمز، افزایش تعداد لنفوسیت ها و نوتروفیل ها و کاهش تعداد ائوزینوفیل ها، تاثیر معنی داری بر ارتقاء سیستم ایمنی و وضعیت فیزیولوژیک بدن فیل ماهیان در مقایسه با جیره شاهد و جیره حاوی آنتی بیوتیک داشته و می تواند جایگزین مناسبی برای آنتی بیوتیک اکسی تتراسایکلین در جیره غذایی فیل ماهیان جوان پرورشی باشد.

    کلیدواژگان: شاخص های خونی، ماده محرک سیستم ایمنی، فیل ماهی، سیستم ایمنی، اسانس سیر
  • ناصر شمس اسفندآبادی، پیمان رحیمی فیلی، حمید قاسم زاده نوا، ابولفضل شیرازی، پژمان میرشکرایی صفحه 217
    تنش گرمایی سبب کاهش باروری گله های گاو شیری و اعمال خسارت بر این صنعت می شود. استفاده از هورمون ها پس از تلقیح مصنوعی یکی از راهکارهای غلبه بر اثرات منفی ناشی از این پدیده می باشد.هدف از انجام این مطالعه مقایسه بین تاثیر تجویز پروژسترون (به فرم سیدر) و GnRH متعاقب تلقیح مصنوعی بر میزان آبستنی گاوهای شیری تحت تنش گرمایی خفیف بود. گاوها پس ازفحل یابی و تلقیح بصورت کاملا تصادفی در سه گروه قرار داده شدند. 1– گروه GnRH(تعداد=44راس) به گاوهای این گروه 5 روز بعد از تلقیح یک دوز(500میکروگرم) GnRH بصورت عضلانی تزریق شد. 2– گروه سیدر (تعداد=44راس) یک عدد سیدر در روز 5 پس از تلقیح به مدت یک هفته در مهبل این گاوها کار گذاشته شد. 3– گروه شاهد (تعداد=36راس) در مورد گاوهای این گروه هیچ درمانی صورت نگرفت. تشخیص آبستنی در فاصله32تا 39 روز پس از تلقیح با روش اولتراسونوگرافی انجام شد. میزان باروری در داخل گروه های GnRH و سیدر بر اساس روزهای شیردهی> 150 و “150روز به ترتیب 7/76 درصد، 7/40درصد،6/84درصد، و9/41درصد محاسبه گردید که اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنادار است)05/0(p<. میزان باروری در داخل گروه های شاهد و سیدر بر اساس تعداد تلقیحات قبلی> 3و “3 به ترتیب80درصد،2/31 درصد،2/84درصد و 32درصد بود که اختلاف مشاهده شده از نظر آماری معنادار است)05/0.(p< میزان باروری به ازای اولین تلقیح و همچنین باروری تجمعی در بین سه گروه مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان نداد)05/0(p>. با توجه به نتایج این مطالعه، درمان با GnRH و سیدر در روز 5 پس از تلقیح مصنوعی سبب بهبود میزان باروری گاوهای شیری تحت تنش گرمایی خفیف نمی شود
    کلیدواژگان: گاو شیری، تنش گرمایی، سیدر، کاهش باروری
  • مجتبی بنیادیان، تقی زهرایی صالحی، محمدرضا محزونیه، فروغ اخوان طاهری صفحه 223
    اشریشیاکلی وروتوکسیژن شامل سویه ها یی است که دارای ژن های1 stx و 2stx می باشند که هر کدام نقشی در بیماریزایی باکتری E. coli دارند. این سویه ها باعث بروز اسهال خونی، سندرم همولیتیک اورمیک و ترومبوسایتوپنی پورپورا می شود. از آنجایی که احتمال وجود باکتری E. coli و سویه های وروتوکسین زا در مواد غذایی گوناگون از جمله شیر و پنیر زیاد است و به لحاظ اهمیت زیاد این سویه ها در بهداشت انسان، در همین راستا این مطالعه جهت بررسی فراوانی سویه های وروتوکسین زای اشریشیاکلی در شیر و پنیرهای غیر پاستوریزه، با روش PCR طراحی و به اجرا درآمد. در این بررسی 200 نمونه شیر غیر پاستوریزه و 80 نمونه پنیر غیر پاستوریزه مورد آزمون قرار گرفت که 38 جدایه باکتری اشریشیاکلی از نمونه های شیر غیر پاستوریزه و 14 جدایه باکتری اشریشیاکلی از نمونه های پنیر غیر پاستوریزه جدا گردید. جدایه های E. coli جدا شده از نظر وجود سروتیپ 7:H157O و ژن های1 stx، 2stx، eaeA و hlyA توسط روش PCR مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از بین 38 جدایه باکتری E. coli جدا شده از نمونه های شیر غیر پاستوریزه، 2 سروتیپ 7:H157O جدا گردید که هر دو واجد ژن های 2stx، eaeA و hlyA بودند. همچنین یک جدایه غیر 157O نیز واجد ژن 2stx شناسایی گردید. هیچ یک از جدایه ها واجد ژن 1stx نبودند. از بین 14 جدایه باکتری E. coli جدا شده از نمونه های پنیر غیر پاستوریزه، هیچ کدام واجد ژن های مذکور نبودند و سروتیپ 7:H157O نیز جدا نگردید.
    کلیدواژگان: پنیر، وروتوکسین، _ شیر، اشریشیا کلی
  • علی حلاجیان، رضوان الله کاظمی، محمود محسنی، سهراب دژندیان، ایوب یوسفی جوردهی، محسن بهمنی، محمد پوردهقانی، محمدعلی یزدانی، هوشنگ یگانه صفحه 229
    سلول های جنسی در ماهیان نر کوچک و میکروسکوپی است، در حالی که تخمک های رسیده ماهیان ماده را می توان با چشم غیر مسلح مشاهده کرد. با توجه به این که ماهیان خاویاری در سنین نسبتا بالایی به بلوغ جنسی می رسند، بنابراین یکی از راه های مهم و قابل اطمینان جهت تشخیص و جداسازی نر و ماده از همدیگردر سنین پایین، تکه برداری از بافت گناد و عملیات بافت شناسی روی گناد فیکس شده می باشد. بدین منظور جهت تشخیص و تعیین مراحل رسیدگی جنسی، گناد 81 عدد از تاسماهیان ایرانی پرورشی 4 ساله پرورش یافته در وان های فایبرگلاس از طریق تکه برداری مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه های فیکس شده بعد از عملیات بافت شناسی براساس روش های مرسوم، به کمک میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این بررسی بر اساس یافته های بافت شناسی، 30 عدد از تاسماهی ایرانی نر (37درصد) و 51 عدد از آنها ماده (63 درصد) بودند. این ماهیان از لحاظ مراحل رسیدگی جنسی، 16 درصد در مرحله I، 5/23 درصد درIII-، 3/59 درصد در مرحله II و 2/1 درصد در مرحله III رسیدگی جنسی بودند. در این بررسی با توجه به سن و شرایط پرورش یکسان، ماهیان ماده از لحاظ تعداد نسبت به ماهیان نر بیشتر بودند و از نظر رسیدگی جنسی در مرحله پایین تری قرار داشتند
    کلیدواژگان: مراحل رسیدگی جنسی، _ تکه برداری، تاسماهی ایرانی پرورشی
  • محمدرضا پریانی، حسن گیلانپور صفحه 235
    اسبچه خزر نژادی از اسب های متعلق به ایران است که در مقایسه با سایر اسب ها از جثه کوچکتری بر خوردار می باشد. در این مطالعه سرخرگ های کرونری منشعب شده از آئورت و انشعابات آن از نظر منشا، نحوه توزیع و آناستوموز های احتمالی در قلب 6 راس اسبچه خزر بالای 2سال مورد بررسی قرار گرفت، که نیمی از آنها مورد تزریق ردوپاس جهت تهیه قالب های سرخرگی و نیمی دیگر به منظور مطالعه رادیوگرافیک و تشریح مورد تزریق ژلاتین کرم اوپاک قرار گرفتند. سرخرگ های کرونری قلب در قالب های ردوپاس و رادیوگراف های پس از تشریح بدقت مورد مطالعه قرار گرفتند و انشعابات و چگونگی آناستوموزی سرخرگی در صورت موجود بودن بدقت بررسی گردید. این مطالعه نشان داد که توزیع سرخرگ های کرونری در اسبچه های خزر مورد مطالعه مشابه الگوی این سرخرگ ها در اسب می باشد و آناستوموز سرخرگی بین کرونری های چپ و راست مشاهده نگردید
    کلیدواژگان: اسبچه خزر، اسب، آناتومی، سرخرگ های کرونری
  • حسن مروتی، فاطمه قبادیان، احمد سواری، سید محمدباقر نبوی، حسین ذوالقرنین صفحه 239
    باتوجه به اهمیت خیارهای دریایی و ناشناخته ماندن آنها در کشور ما، هرگونه مطالعه در این باره می تواند ارزشمند باشد. لذا این تحقیق در زمینه بیولوژی تولید مثل و بررسی غدد جنسی از نظر ماکروسکوپی و میکروسکوپی در گونه Holothuria leucospilota انجام شد. در این مطالعه، نمونه برداری از خیار دریایی گونه Holothuria leucospilota، در یک دوره یک ساله به صورت ماهیانه، در منطقه بستانه هرمزگان، در خلیج فارس، صورت گرفت. 124 عدد نمونه ماده و 108 عدد نمونه نر بررسی گردید. در مطالعه ماکروسکوپی بررسی رنگ غدد جنسی، شمارش تعداد توبول ها و اندازه گیری طول و قطر آنها مورد نظر بود. جهت مطالعات هیستولوژیک و مورفومتریک غددجنسی، پس از انجام مراحل آماده سازی نمونه های بافتی به روش معمول، مقاطع پارافینی 5 میکرونی تهیه شده، با رنگ های هماتوکسیلین–ائو.زین مورد رنگ آمیزی قرار گرفتند، قطر توبول ها غدد جنسی با میکرومتر عدسی چشمی و با بزرگنمایی 4 ×، در سه ناحیه ابتدا، میانه و انتهای توبول، اندازه گیری شد. غدد جنسی از توبول های رشته ای تشکیل شده که در گونه مذکور، در ماده ها صورتی رنگ و در نرها کرم رنگ می باشد. با بررسی ماکروسکوپی و میکروسکوپی5 مرحله رسیدگی جنسی تعیین گردید: 1) رشد اولیه، 2) رشدیافته، 3) رشد پیشرفته، 4) رسیده یا بالغ، 5) پس از تخم ریزی. نتایج زیست سنجی غدد جنسی نشان داد، نرها دارای تعداد توبول های بیشتر، باریک تر و بلندتر نسبت به ماده ها بودند. تعداد، طول و قطر توبول ها نیز با پیشرفت مراحل رسیدگی جنسی از مرحله 1 تا 4 افزایش و در مرحله 5 کاهش می یابد. رابطه بین تعداد توبول ها و وزن غده جنسی نیز به دست آمدکه ضریب تعیین(2 R)نمودار آن در جنس نر 73/0 و در جنس ماده 80/0 بود.
    کلیدواژگان: رسیدگی جنسی، خیار دریایی Holothuria leucospilota، خلیج فارس، غدد جنسی
  • علی چیت ساز *، تقی قورچی، سعید حسنی، فیروز صمدی صفحه 247

    اسید لینولئیک مزدوج محافظت شده ممکن است سبب افزایش نسبت پروتئین به چربی در شیر و بهبود بالانس انرژی در اوایل شیر دهی گاو شود. به منظور بررسی اثرات استفاده از مکمل اسیدلینولئیک مزدوج ()CLA محافظت شده بر تولید، ترکیبات شیر و فراسنجه های خونی در گاوهای شیری هلشتاین، تعداد 8 راس گاو شیری دو زایش و به بالاو در اوایل زایش با متوسط تولید حداقل 25 کیلوگرم در روز به طور کاملا تصادفی انتخاب و در 4 گروه در قالب طرح چرخشی متوازن دسته بندی شدند. آزمایش در 4 دوره 21 روزه شامل 7 روز عادت پذیری و 14 روز اعمال تیمار و نمونه گیری در نظر گرفته شد. تیمار های اعمال شده شامل سطوح 0، 50، 100 و 150 گرم در روز مکمل CLA(اسید لینولئیک کونژوگه) به ازای هر راس گاو بود. اعمال تیمار ها باعث بروز نتایج معنی داری در غلظت برخی از فراسنجه های خونی همچون کاهش کلسترول و -CLDL خون گردید (05/0 p<)، در حالیکه میزان بتا هیدروکسی بوتیریک اسید، گلوکز، HDL-C، VLDL-C و تری گلیسیرید خون در اثر استفاده از این مکمل تغییر معنی داری از نظر آماری نشان نداد (05/0 p>.) میزان تولید شیر به طور معنی داری در اثر اعمال تیمارها افزایش یافت (5 0/0 p<) و تیمار 100 گرم، بیشترین افزایش را از خود نشان داد. درصد چربی شیر گاوهای مورد آزمایش در این طرح همراه با افزایش غلظت تیمار ها به طور معنی داری کاهش یافت (001/0 p<.) اثر معنی داری از نظر آماری در غلظت پروتئین و میزان مواد جامد بدون چربی و دانسیته شیر در اثر اعمال تیمار ها مشاهده نشد. با توجه به افزایش تولید شیر، کاهش غلظت برخی فراسنجه های خونی و غنی شدن شیر تولیدی با ایزومرهای مفیدتر این اسید چرب، استفاده از این مکمل در جیره غذایی گاو شیری توصیه می شود.

    کلیدواژگان: گاو شیری، اسید لینولئیک مزدوج، کاهش چربی شیر، تولید شیر
  • مجتبی علیشاهی، مهدی سلطانی، مهرزاد مصباح، امین اسماعیلی راد صفحه 255
    در این تحقیق اثر عصاره گیاه خار مریم بر برخی پاسخ های ایمنی و خون شناسی ماهی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور 280 قطعه ماهی کپور معمولی (میانگین وزن 22/8±12/65) به چهار تیمار تقسیم گردیدند. تیمار اول با باکتری کشته آئروموناس هیدروفیلا ایمن شده و با خوراک حاوی 5/0 درصدعصاره خار مریم تغذیه گردید. تیمار دوم ایمن نشده، ولی با خوراک حاوی عصاره تغذیه شد. تیمار سوم به روش فوق ایمن شده و با خوراک معمولی تغذیه شد، در صورتیکه تیمار چهارم ایمن نشده و با خوراک معمولی تغذیه گردید. به مدت 40 روز در فواصل زمانی 10 روزه نمونه گیری از خون آنها انجام گرفت. آزمایشات ایمنی شناسی شامل میزان فعالیت لایزوزیم سرم، میزان قدرت باکتری کشی سرم، فعالیت مسیر التراناتیو کمپلمان، میزان آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا، میزان پروتئین تام و میزان IgM سرم ماهیان هر تیمار اندازه گیری گردید. برخی فاکتورهای خون شناسی (میزان هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول های سفید و قرمز خونی، حجم متوسط گلبولی، وزن متوسط هموگلوبولین گلبولی و غلظت هموگلوبولین گلبولی) نیز در هر تیماراندازه گیری شد. در انتهای دوره تیمارها با باکتری آئروموناس هیدروفیلای زنده چالش داده شدند. و تلفات بعد از چالش ثبت گردید. نتایج مشخص ساخت که سطح لایزوزیم سرم و میزان پروتئین تام و میزان IgM سرم، تعداد گلبول های سفید و میزان هماتوکریت در هر دو تیمار ایمن و غیر ا یمن تحت تاثیر تجویز عصاره خار مریم قرار گرفت (05/0 p<. ) در صورتیکه تیتر آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا، فعالیت کمپلمان و سایر فاکتورهای خون شناسی در هر دو گروه ایمن و غیر ایمن تحت تاثیر تجویز عصاره قرار نگرفتند (05/0 p<). میزان قدرت باکتری کشی سرم و تلفات بعد از چالش با باکتری آئروموناس هیدروفیلا نیز فقط در تیمار غیر ایمن تحت تاثیر تجویز عصاره خارمریم قرار گرفت(05/0 p<. ) بطور کلی می توان نتیجه گرفت که تجویز عصاره خار مریم بصورت خوراکی باعث تحریک برخی فاکتورهای ایمنی غیر اختصاصی می گردد، و این ماده به عنوان یک محرک ایمنی در ماهی قابل توصیه است.
    کلیدواژگان: سیلیمارین، پاسخ ایمنی، ماهی کپور معمولی، آئروموناس هیدروفیلا
  • حمیدرضا انصاری رنانی، حمیدرضا باقرشاه، سپهر مرادی، ابوالحسن صادقی پناه، سید مجتبی سید مومن، نادر اسدزاده صفحه 265
    رشد پشم در بسیاری از نژادهای گوسفند تحت تاثیر مدت روشنایی (فصل) می باشد بطوری که در شرایط تغذیه ایی یکسان در فصلی که مدت روشنایی زیاد می باشد پشم نیز از رشد بیشتری برخوردار است. این تحقیق به منظور اندازه گیری اثر روشنایی طبیعی و مصنوعی بر خصوصیات پشم و فولیکول های پوست سه توده ژنتیکی از گوسفندان انجام گرفت. بدین منظور 40 راCس میش غیر آبستن غیر شیرده (کیوسی، آرخامرینوس × مغانی و سافولک × مغانی) و با میانگین سنی یکسان (22 ماه) به طور تصادفی انتخاب شدند و به تعداد مساوی از هر توده ژنتیکی در دو گروه آزمایشی به مدت 50 روز تحت روشنایی طبیعی (در محیط باز) و روشنایی مصنوعی (8 ساعت روشنایی و 16 ساعت تاریکی) قرار گرفتند و با جیره های غذایی یکسان در سطح نگهداری شامل یونجه، کاه و جو و در حد مصرف اختیاری تغذیه شدند. در اتمام دوره» الگوی روشنایی، از قسمت میانی سمت چپ بدن گوسفندان به مقدار 50 گرم پشم با استفاده از پشم چین برقی و از قسمت میانی سمت راست گوسفندان یک قطعه پوست به قطر یک سانتیمتر با استفاده از پانچ نمونه برداری شد. تجزیه داده ها در قالب طرح کاملا تصادفی و مقایسه میانگین ها به روش دانکن و با استفاده از سیستم نرم افزاری SAS انجام گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که تراکم فولیکول اولیه در گوسفندان تحت روشنایی طبیعی به طور معنی داری (01/0 <)p کمتر از روشنایی مصنوعی بود. تناسب فولیکول های ثانویه به اولیه گوسفندان تحت روشنایی طبیعی به طور معنی داری (01/0 <)p بیشتر از روشنایی مصنوعی بود. درصد فولیکول های ثانویه غیر فعال گوسفندان تحت روشنایی طبیعی به طور معنی داری (01/0 <)pکمتر از روشنایی مصنوعی بود. روشنایی تاثیری بر خصوصیات الیاف و سایر صفات فولیکولی گوسفندان نداشت. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش مدت روشنایی سبب بهبود خصوصیات فولیکولی می گردد.
    کلیدواژگان: الیاف، روشنایی، گوسفند، فولیکول
  • سعید اکبری زردخانه، رضا رستمی، مریم ممقانیه صفحه 271
    به جهت عدم وجود اتفاق نظر در نتایج پژوهش های مقایسه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان در افراد دارای و فاقد حیوان خانگی، و عدم وجود سابقه این پژوهش در فرهنگ ایرانی علیرغم توجه مناسب به آن در فرهنگ های دیگر، مطالعه حاضر با هدف مقایسه این دو گروه از افراد در ابعاد شخصیتی و سلامت روان انجام شد. برای این منظور تعداد 400 نفر صاحب حیوان خانگی که در طی یک دوره یکساله به بیمارستان دامهای کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند. 100 نفر نیز از افراد فاقد حیوان خانگی که به لحاظ ترکیب جنسیتی و میانگین سنی با گروه صاحبان حیوانات همتا بودند، به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. از خزانه سئوالات شخصیتی بین الملل و پرسشنامه سلامت روان عمومی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از شیوه تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد گشودگی به تجربه تمام گروه های صاحبان حیوانات از گروه گواه پائین تر است. مشکلات سلامت روان گروه صاحبان حیوانات از گروه گواه بیشتر بود. در مجموع می توان ذکر کرد دلایل و موجبات نگهداری حیوانات در ایران و سایر کشورها متفاوت است.
    کلیدواژگان: سلامت روان، صاحبان حیوان خانگی، _ نیمرخ شخصیتی
|
  • Naser Alidadi, Mohammad Gholi Nadalian, Farid Baharloo, Mohammad Reza Mokhber Dezfouli, Alireza Bahonar, Ali Rezakhani Page 187
    Endocarditis of cattle can develop as valvular, mural or concurrent involvement of the valvular and mural endocardium. Given the importance of endocarditis among the diseases of the cardiovascular system in cattle, 568 dairy cows were studied through complete clinical examination, looking particularly for special signs of heart involvement. The cows suspected of having a heart problem were labeled following the identification. Additional measures including blood sampling, carcass examination, and lesion sampling for histopathology were carried out in the abattoir, and endocarditis was diagnosed in 2.81% of the cases. The mean age of the cows with endocarditis was 5.4 years. The body temperature was higher than 39°C in 56.2% of the cases. Almost 70% of the cows had more than 84 heart beats per minute. A cardiac systolic murmur was found in 56.2% of the cows. Fewer than 5,500 white blood cells per microliter and neutrophilia with more than 40% neutrophils was diagnosed in 75% and 50% of the cases, respectively. Given these results, it was concluded that despite the absence of audible systolic murmur using a stethoscope, it is probable to see valvular endocarditis, particularly in industrial mid-aged dairy cows with a focal active infective involvement showing mild fever, persistent high or at least relatively high heart beat rate and intensity, marginal leucopenia, and relatively increased neutrophils and monocytes. Therefore it may be suitable to conduct echocardiography due to its very applicable findings
  • Abbas Javahri Vayeghan, Mohammad Javad Gharagozlou, Gholam Reza Nikbakht Broujeni, Jamileh Salar Amoli, Saeed Bokaee, Saeed Hesaraki Page 193

    Cadmium toxicity can cause kidney failure, liver damage and a weakened immune system in experimental and naturally occurring toxicities. This study was designed to investigate the effects of cadmium (Cd) on the histology and the rate of lymphoid apoptosis in the bursa of fabricius of chicken. One-hundred 20-day-old male Ross broilers were purchased and randomly divided into four groups. The control group (C) received no Cd, whereas groups 1, 2, and 3 had rations administered containing 25, 50 and 100 ppm cadmium as CdCl, respectively. At days 14, 28 and 42, seven chicks from each group were randomly selected and sacrificed. The bursa of Fabricius of each chick was removed, weighed, fixed in 10% buffered formalin and processed for histopathology and assessment of the rate of lymphoid cells apoptosis. The apoptotic cells were demonstrated in paraffin embedded tissue sections using the TUNEL (terminal deoxynucleotidyl transferase-mediated dUTP nick end labeling) method. The concentration of Cd in the liver samples was measured by atomic absorption. A reverse correlation between the levels of Cd in the rations and the body weight of the chickens (p<0.01) was found. The concentration of Cd in the liver showed a positive correlation with the levels of Cd in the rations (p

  • Mohammad Reza Shirazi, Alireza Ghadrdan Mashhadi, Mohhamad Nouri, Masoud Ghorbanpour Najaf Abadi, Masoud Ghorbanpour Najaf Abadi, Masoud Ghorbanpour Najaf Abadi Page 203
    Newborn calves are agammaglobulinemic due to not receiving maternal immunoglobulin (Ig) in the uterus, and gain immunity immediately after birth through colostrum intake. Abomasum produces more acid within 24 hours after birth, leading to an increase of the probability of colostrum globulin destruction. The aim of the present study was to find if blocking acid secretion through proton pump inhibitors might prevent the destruction of colostrum immunoglobulins. Fifteen newly-born male Holstein calves were divided into five equal groups, including three control groups and two test groups. The calves were fed colostrum and milk at zero, 12, 24, 36, 48, 60, 72 and 84 hours after birth using an esophageal tube as follows: Control groups: A- calves were fed milk for 24 hours after birth, then colostrum for 72 hours; B- calves were fed milk for 48 hours after birth, then colostrum for 72 hours; C- calves were fed colostrum for 72 hours after birth. Test groups: A) pantoprazole was injected intravenously every 24 hours (2 mg/kg) and the calves were fed milk for 24 hours after birth and then colostrum for the next 72 hours. B) pantoprazole was injected intravenously every 24 hours (2 mg/kg), and the calves were fed milk for 48 hours after birth and then colostrum for 72 hours. Serum IgG, IgM and IgA levels were measured using ELISA. The results did not show any significant differences in Ig blood concentrations in the control and test groups. Therefore, it is assumed that the high pH of abomasum has no significant effect on Ig intake.
  • Razieh Tangestani, Ebrahim Alizadeh Doghikollaee, Eisa Ebrahimi, Parviz Zare Page 209

    Beluga (Huso huso) is one of the most valuable species of sturgeons and many efforts have been made to artificially reproduce, culture and restore this precious species. The objective of this study was to find the effects of garlic essential oil as an immunostimulant on hematological indices and on the cellular immunity system of juvenile belugas. An experiment was organized in which six different diets were fed to belugas including: diet without garlic essential oil and antibiotic, diet with oxytetracycline antibiotic (30 mg/kg), and four diets with various amounts of garlic essential oil (0.05, 0.10, 0.15 and 0.20 g/kg). Beluga juveniles with an average weight of 24 ± 2 g were fed these diets for 56 days. At the end of the experiment, hematological indices were determined. The blood coagulation time and mean corpuscular hemoglobin (MCH) indices increased in the groups treated with garlic essential oil. Significant increases in lymphocyte counts were observed in groups fed 0.05, 0.10 and 0.15 g/kg garlic essential oil as compared with the antibiotic and control groups. A significant decrease in the blood neutrophil count was observed in the belugas fed 0.15 and 0.20 g/kg garlic essential oil compared with the other treatments. In conclusion, these results showed that adding garlic essential oil increases the blood coagulation time, the hemoglobin content of red blood cells, lymphocyte numbers, and decreases eosinophils. Significant improvements of the immune system and of the physiological condition were observed in juvenile belugas receiving garlic essential oil compared with the control and the antibiotic treatments. It can therefore be used as a suitable replacement for oxytetracycline in the diet of juvenile belugas.

  • Naser Shams Sfandabadi, Peyman Rahimi Feyli, Hamid Ghasemzadeh Nava, Abolfazl Shirazi, Pezhman Mirshokrai Page 217
    Heat stress causes reduced fertility and significant economic loss in dairy cattle. To override the suppressive effects of heat stress, various hormonal manipulations have been utilized. The aim of this study was to compare the effect of progesterone (in the form of CIDR) and administration of GnRH after insemination on the conception rate of heat stressed dairy cattle. All cows were inseminated at estrus and were then alternately assigned into three groups on day 5 after artificial insemination (AI): i) GnRH group (n=44) received an IM injection of 500 µg GnRH (GONAbreed, PARNEL, Australia,); ii) CIDR group (n = 44) received a CIDR (EAZI-BREED, Hamilton, NZ, containing 1/9 g progesterone) which was removed after a week; and iii) control group (n = 36), which did not receive any treatment. Conception was diagnosed on day 32-39 after AI by ultrasonography. Conception rate in GnRH, CIDR and control groups were 54.5%, 54.5% and 58.3%, respectively. The results demonstrated that there was no significant difference among the three groups (p >0.05). These treatments had had no statistically different effects on lactation, milk yield, days in milk and number of AI (p>0.05). Conception rates within GnRH and CIDR groups in <150 and >150 days in milk subgroups were 74.4%, 40.7%, 84.6% and 41.9%, respectively and differed statistically significantly (p>0.05). Conception rate within control and CIDR groups among <3 and >3 numbers of AI were 80%, 31.2%, 84.2% and 32%, respectively, which was statistically significant (p>0.05). According to the results of this study, the use of GnRH and CIDR after AI did not improve conception rates of mildly heat stressed dairy cattle
  • Mojtaba Bonyadian, Taghi Zahraei Salehi, Mohammad Reza Mahzounieh, Forough Akhavan Taheri Page 223
    Verotoxigenic strains of E. coli mostly contain one or both of stx1 and stx2 genes. Both of these genes play a role in pathogenicity of the bacteria. These strains cause bloody diarrhea, uremic haemolytic syndrome and purpura thrombocytopenia. Because of a high probability of the presence of verotoxigenic strains of E. coli in various foods, especially milk and cheese, and due to the importance of these strains to human health, we aimed to determine the presence of verotoxigenic strains of E. coli in unpasteurized milk and cheese by PCR. In this study, 200 samples of raw milk and 80 samples of unpasteurized cheese were collected, and verotoxigenic E. coli were isolated using selective media. PCR was used to determine some virulence genes including stx1, stx2, eaeA and hlyA. Thirty-eight and 14 E. coli samples were isolated from raw milk and unpasteurized cheese, respectively. The isolates were examined by PCR in order to find the O157:H7 specific DNA and stx1, stx2, eae and hlyA genes. Two out of 38 isolates originating from raw milk were typed as O157:H7, both of them containing stx2, eaeA and hlyA genes. Another isolate, which was not O157:H7, also contained the stx2 gene. No isolates possessed the stx1 gene. None of the isolates originating from unpasteurized cheese samples contained any of the virulence genes.
  • Ali Hallajian, Rezvanollah Kazemi, Mahmoud Mohseni, Sohrab Dejandian, Ayob Yousefi Jourdehi, Mohsen Bahmani, Mohammad Pourdehghani, Mohammad Ali Yazdani, Houshang Yeganeh Page 229
    Sexual cells in male fishes are microscopic and smaller than eggs in females. Due to the late maturation age in sturgeons, the biopsy of gonads and histological studies are one of the most important and reliable ways to detect and separate males and females from each other at early ages. The aim of the present study was to determine and divide the sexes in farmed Acipenser persicus reared under artificial conditions. In order to detect and determine sexual maturation stages, gonads of 81 farmed A. persicus were sampled by biopsy. Samples were fixed and studied by light microscope. Results showed that males and females were 30 (37%) and 51 (63%) individuals, respectively. The determination of sexual maturation stages in A. persicus showed that 16% were at stage I, 23.5% at stage I - II, 59.3% at stage II and 1.2% at stage III. The number of females was higher than that of males, but sexually mature females were at lower maturation stages than males in the same age and rearing conditions
  • Mohammad Reza Paryani, Hasan Gilanpour Page 235
    The Caspian miniature horse is one of the rarest small horse breeds in Iran. It is an Iranian breed with a small conformation compared to other breeds. In this study, the coronary arteries of six Caspian miniature horses older than two years were studied. The origin, distribution and possible anastomoses of their branches were noticed. Three excised hearts were convoluted and injected with rodopas resin to obtain arterial casts. The other three hearts were injected with gelatin choromopaque and were subsequently radiographed. The injected hearts and casts were carefully dissected and photographed. This study showed that the pattern of distribution of coronary arteries is almost similar to that of ordinary horses. No anastomoses were observed between branches of the left and right coronary arteries
  • Hasan Morovvati, Fatemah Ghobadiyan, Ahmad Savari, Seyed Mohammad Bagher Nabavi, Hossein Zolgharnein Page 239
    Due to the importance of sea cucumbers and the paucity of information about the status of Iranian populations, this study was necessary. Therefore, the biology of the reproduction system and macroscopic and microscopic examinations of the sexual glands of Holothuria leucospilota were carried out in this study. Data were obtained from monthly sampling of H. leucospilota during a one-year period on the Bustaneh Coast of the Persian gulf, Hormozgan, Iran. A total of 124 females and 108 males were collected. The gonads were found to be composed of many tubules. The gonad color of males of this species is creamy, while female gonads are pink to reddish-orange. Macroscopic and microscopic features of the gonads were used to assess maturity stages. The studied macroscopic features were gonad color, gonad weight, their length and diameter, and the number of tubules. Microscopic examinations included histological studies of hemotoxylin and eosin (H&E) stained texture slides. Based on these criteria, five stages of maturity were determined for both sexes: early growth (1), growth (2), advanced growth (3), mature (4), and post spawning (5). The tubules were found to be longer and narrower in males than in females. The measured biometric factors of gonadal tubules developed from stage 1 to stage 4 of sexual maturity and declined in stage 5. The relationship between the number of tubules and the gonad weight was also calculated. The coefficient of a diagram was determined as 0.73 for male and 0.80 for female H. leucospilota.
  • Ali Chitsaz, Taghi Ghoorchi, Saeid Hasani, Firouz Samadi Page 247

    Rumen-protected conjugated linoleic acid (CLA) may increase the protein to fat ratio in milk, and potentially improve the energy balance of early lactation cows. The objective of this study was to evaluate the production performance and blood metabolite changes in Holstein cows supplemented with four different doses of CLA postpartum in early lactation. Eight multiparous Holstein cows with atleast 25 kg/day milk production were randomly chosen and were included in an experimental design with four three week periods (7 days of adaptation and 14 days of treatment and sampling). The experiment was carried out with four levels of protected CLA supplement including 0, 50, 100, and 150 g per day per cow. Blood metabolites such as cholesterol and LDL-C content decreased significantly (p<0.05), but other metabolites such as HDL-C, VLDL-C, triglyceride and BHBA did not change (p>0.05). Milk production increased significantly (p<0.05), and 100 g/day of CLA supplemented treatment resulted in the highest production compared with the other groups. Milk fat percentage of the treated cows was reduced significantly and followed a dose-dependent response. No significant results were observed with regard to the protein content, solids-non-fat and milk density of the milk (p>0.05). The increased milk production, and decreased blood LDL-C and cholesterol levels indicate an improvement in the physiological state of the cows. Given the enrichment of produced milk using this supplement, it is highly recommended to provide these supplements in dairy cow diets.

  • Mojtaba Alishahi, Mehdi Soltani, Mehrzad Mesbah, Amin Ssmaeili Rad Page 255
    In this study the effects of Silybum. marianum extract on some immune responses and hematological parameters of the common carp (Cyprinus carpio) were investigated. A total of 280 fish weighing 65.12 ± 8.22 g were randomly divided into four equal groups. Group1 was immunized with Aeromonas hydrophila bacteria and fed with a diet containing 0.5% S. marianum extract. Group 2 was non-immunized and fed with a diet containing 0.5% S. marianum. Group 3 was immunized with A. hydrophila and was fed with a S. marianum-free diet. Group 4was neither immunized nor fed with S. marianum. Blood samples were taken every 10 days for 40 days. Sera samples were analysed for lysozyme activity, serum bactericidal activity, alternative complement activity, total protein, IgM concentration and anti-A. hydrophila antibodies. Blood samples were also used for hematological parameters, PCV, Hb, WBC, RBC, MCV, MCH, and MCHC. 30 fish in triplicates were challenged with A. hydrophila. The results showed that the values for WBC, PCV, total protein, IgM levels, and lysozyme activity were significantly increased in the serum of S. marianum-treated fish (p<0.05). No significant differences were recorded in anti-A. hydrophila antibody levels, complement activity, or other hematological parameters in S. marianum-treated fish compared to controls (p>0.05). The RPS and serum bactericidal activity was only increased in the non-immunized, S. marianum-fed group when compared to non-immunized, S. marianum-free group. This study indicates that oral administration of S. marianum enhances some non-specific immune responses in C. carpio, and therefore it can be recommended as an herbal immunostimulant in fish.
  • Hamid Reza Ansari Renani, Hamid Reza Baghershah, Sepehr Moradi, Abolhasan Sadeghi Panah, Seyed Mojtaba Seyed Moumen, Nader Asadzade Page 265
    Wool growth is influenced by photoperiodic period of different seasons; under similar nutritional conditions, more wool is produced in longer photoperiodic season. In this study, the effects of photoperiod on fiber and skin follicle characteristics of three sheep breeds were studied. Forty non-pregnant and non-milking ewes (Chios, ArkhaMerino × Moghani and Suffolk × Moghani breeds) with a similar age were selected. Equal numbers from each breed were divided into two groups (20 ewes/group), and the two groups were treated with a natural photoperiod (open natural environment: 12 hours light - 12 hours dark) and an artificial photoperiod (8 hours light and 16 hours dark) for 50 days. All animals were fed ad libitum with a similar diet including alfalfa, straw and barley at maintenance level. At the end of the treatment period, 50 g of wool was collected from the left mid side area (about 20 cm from the spinal column on the third rib) by a laboratory wool clipper, and a skin biopsy was taken from the right mid side area using a 1 cm diameter trephine. The following fiber characteristics were measured: staple length, fiber diameter, percentage of medullated and non-medullated fibers, wool efficiency. Analyzed follicle characteristics included follicle type ratio, follicle density, and follicle activity. A randomized design analysis of the data and comparison of means were performed with Duncan's new multiple range test. Results indicated that the primary follicle density in sheep under a natural photoperiod were significantly (p<0.01) lower than under an artificial photoperiod. The secondary to primary follicle ratio in sheep under a natural photoperiod were significantly (p<0.01) higher than in sheep under the artificial photoperiod. The percentage of inactive secondary follicles in sheep under the natural photoperiod were significantly (p< 0.05) lower than in sheep treated with the artificial photoperiod. Both natural and artificial photoperiod had no effect on fiber characteristics
  • Saeed Akbari Zardkhaneh, Reza Rostami, Maryam Mamaghanieh Page 271
    Due to conflicts in the results of previous studies comparing the mental health and personality characteristics of pet owners and non-pet owners, and because of the lack of similar research in the Iranian society, this study was conducted to compare the mental health and personality characteristics of pet owners and non-pet owners. The test group consisted of 400 individuals who referred to the veterinary clinic of the University of Tehran in a 12-month period, and 100 non-pet owners as a control group that were matched based on sex and age with the owners. The International Personality Item Pool (IPIP) and General Mental Health Questionnaire (GHQ- 28) were applied for data collection. Data analysis, using multivariate analysis of variance showed that all groups of pet owners were less open to experience than control group members. Furthermore, mental health problems were observed at a higher frequency in pet owners. Therefore, it was concluded that the causes and conditions of pet ownership in the Iranian culture could be different from those in other cultures.