فهرست مطالب
International Journal of Reproductive BioMedicine
Volume:10 Issue: 2, Mar-Apr 2012
- تاریخ انتشار: 1390/12/11
- تعداد عناوین: 15
-
- مقاله اصیل
-
صفحه 77مقدمهاسپرم های استخراج شده از بیضه (TESE) دارای تحرک وکیفیت کروماتینی پایینی هستند. تاکنون مواد مختلفی در آزمایشگاه جهت افزایش تحرک اسپرم و به دنبال آن بهبود نتایج تکنیک های کمکی در تولیدمثل (ART) به کار رفته اند، اما تحقیقاتی که کیفیت کروماتین و تحرک این اسپرم ها را هم زمان بررسی نماید، بسیار اندک بوده است.هدفهدف از انجام این تحقیق، ارزیابی تغییرات تحرک و کیفیت کروماتین اسپرم های استخراج شده از بیضه پس از مجاورت با ال- کارنیتین(LC) و ال- استیل- کارنیتین (LAC) که به طور طبیعی در بیضه و اپیدیدیم تجمع پیدا می کنند، در مقایسه با پنتوکسی فیلین(PF)، ماده مورد استفاده جهت افزایش تحرک اسپرم در آزمایشگاه هایIVF، بوده است.مواد و روش هانمونه های TESE به دست آمده از30 موش سوری نر، به چهار قسمت تقسیم گردیدند. به هر قسمت، محیط کشت Ham'' F10(کنترل) و یا محیط کشت Ham'' F10 حاوی LC، LAC و یا PFبه میزان 1/76 میلی مولار اضافه شد. تمام نمونه ها در دمای آزمایشگاه به مدت 30، 90 و 180 دقیقه قرار گرفته و سپس در زمان های مذکور تحرک و کیفیت کروماتین اسپرم اندازه گیری گردید. همچنین جهت بررسی کیفیت کروماتین اسپرم از رنگ آمیزی آنیلین بلو و کرومومایسین A3 استفاده شد. نتایج با روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA)بررسی و مقدار p کمتر از 0/05 به عنوان مرز معنی دار بودن داده ها در نظر گرفته شد.نتایجنتایج نشان داد LC، LACو PFافزایش معنی داری در تحرک اسپرم ایجاد می کنند. در حالیکه بهبود در کیفیت کروماتین تنها پس از مجاورت با LC و LACافزایش معنی داری پیدا کرد.نتیجه گیریمجاورکردن اسپرم های بیضه با LC و LACمی تواند باعث افزایش تحرک و همچنین بهبود کیفیت کروماتین آن گردد. این امر ممکن است به دلیل توانایی این مواد در ایجاد شرایطی مشابه با مراحل آخر اسپرماتوژنز در بدن مرد (In-vivo) برای اسپرم باشد.
کلیدواژگان: اسپرم، ال، کارنیتین، ال، استیل، کارنیتین -
صفحه 83مقدمهشکست باروری مهمترین مشکل در تکنیک های کمک باروری (ART) می باشد.هدفهدف از این مطالعه، ارزیابی فعالیت تخمک ها پس از اضافه نمودن کلسیم آینوفر بر روی تخمک های بارور نشده در سیکل های ICSI بود.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 15 سیکل ICSI (تحریک شده با پروتکل Long استاندارد) انجام شد. تخمک های بالغ بازیافت شده با مورفولوژی نرمال که علائمی از باروری 24 ساعت پس از انجام ICSI نداشتند، وارد این مطالعه گردیدند. تخمک های بارور و نابارور همراه با دژنراسیون از مطالعه حذف شدند. ابتدا تخمک های بارور نشده به وسیله محیط GIVF شسته، سپس به محیط GIVF حاوی μmol 5 کلسیم آینوفر منتقل شدند و به مدت 10 دقیقه انکوبه گردیدند. بعد از طی این مراحل، دوباره تخمک ها با محیط GIVF شسته، متعاقبا به محیط GIVF برگردانده و در دمای oC37 و CO2 6% انکوبه شدند. بعد از 18 ساعت، تخمک ها مورد مطالعه قرار گرفتند و در تخمک های فعال شده با مشاهده حداقل یک پرونوکلئوس یا cleaved oocytes شناسایی شدند.نتایجبعد از تحریک تخمدان و بازیافت تخمک ها، 175 تخمک بالغ به دست آمد که تزریق اسپرم برای همه آن ها انجام شد. 114 از 175 تخمک (66%)، شواهدی از باروری را بعد از 24 ساعت نشان دادند. 61 تخمک (34%) شواهدی از باروری نشان ندادند و 10 تخمک دچار دژنراسیون شده و از مطالعه خارج گردیدند. فقط 51 تخمک بارور نشده با مورفولوژی نرمال انتخاب و در معرض کلسیم آینوفر قرار گرفتند. 37 تا از تخمک های تحت درمان (72/5%)، بارور شدند (دارای 2 پرونوکلئوس) و 32 تخمک (62/7%) شواهدی از cleavage نشان دادند. همچنین 6 جنین (11/8%) دارای کیفیت خوب بودند.نتیجه گیریبر طبق نتایج بدست آمده از این مطالعه، فعال سازی تخمک ها با کلسیم آینوفر باعث افزایش قابل قبولی در میزان باروری می شود. در این مطالعه میزان جنین های به دست آمده با کیفیت بالا کم بود، بنابراین ما مطالعات بیشتری را در آینده برای ارزیابی کیفیت جنین پیشنهاد می کنیم.
کلیدواژگان: کلسیم آینوفر، تخمک بارور نشده، سیکل ICSI -
صفحه 87مقدمهدوران پس از حاملگی، بخش مهمی از مراقبت های زایمانی را در زنان تشکیل می دهد ولی بیشترین دوره ای است که در آنان زنان پاکستانی مورد غفلت قرار می گیرند. آن ها در این دوران تنها در صورت مواجهه با عوارض تهدید کننده حیات، از مراقبت های موجود در بیمارستان های تخصصی بهره مند می شوند. لذا ما به منظور کمک به سیاست گذاران در بهبود وضعیت حاکم، ماهیت این عوارض را بررسی نمودیم.هدفپیدا کردن شیوع و علل موربیدیتی شدید بعد از زایمان در مادران نیازمند به مراقبت در بیمارستان های تخصصی و تعیین دموگرافیک، ریسک فاکتورهای حاملگی و عواقب جنینی در خانم هایی که از موربیدیتی های حاملگی رنج می برند.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی آینده نگر، در واحد 3 زنان و زایمان بیمارستان دانشگاهی Liaquat حیدرآباد بین آپریل 2008 تا ژولای 2009 انجام شد. موارد مورد مطالعه تمام زنانی بودند که به علل مختلف زنان و زایمان در دوران بعد از حاملگی تا 6 هفته تحت درمان قرار گرفتند. زنانی که به علل غیر زنان و زایمان مراجعه کرده بودند از مطالعه حذف شدند. اطلاعات در یک پرسشنامه سازمان یافته جمع آوری و سپس توسط نرم افزار SPSS ورژن 11 تجزیه و تحلیل گردید.نتایجشیوع موارد حاد موربیدیتی بعد از زایمان که نیاز به خدمات بیمارستان تخصصی داشتند 4% (125 نفر از 3292 مراجعه کننده) بود. اکثر موارد جوان، بی سواد، دارای حاملگی چند قلویی بوده و نیمی از آن ها از مناطق روستایی مراجعه کرده بودند. تقریبا دو سوم جمعیت مورد مطالعه، قبل از زایمان جهت مراقبت های بهداشتی مراجعه کرده و زایمان طبیعی در بیمارستان توسط پرسنل تعلیم دیده انجام داده بودند. شایع ترین وضعیت های خطرناک شامل: خونریزی پس از زایمان(PPH) (50%)، سپس پره اکلامپسی (30%) و (puerperal pyrexia (14% بودند. در 100% موارد کم خونی نیز همراه بیماری بود که در 48/8% موارد انتقال خون انجام گرفت. شیوع مرگ پری ناتال 27/2% (34 مورد) و مرگ مادران 8/4% (6 مورد) بود.نتیجه گیریPPH، پره اکلامپسی و عفونت هنوز شایع ترین علت بیماری زنان بعد از زایمان در جمعیت ما می باشد. کم خونی مادران یک عامل مهم در معلولیت های بچه ها در هنگام تولد است. در نهایت این مطالعه نشان دهنده بالا بودن میزان مرگ و میر پری ناتال بود.
کلیدواژگان: Severe acute maternal morbidity (SAMM)، Postpartum period، Tertiary hospital admission -
صفحه 93زمینهبهبود فرمولاسیون محیط های کشت باعث افزایش توانایی حفظ رویان در سراسر دوره کشت تا پیش از لانه گزینی و لانه گزینی شده است.هدفارزیابی غلظت های مختلف MEM ویتامین ها در طول بلوغ آزمایشگاهی تخمک ها و بررسی روند نمو آتی رویان.مواد و روش هاتخمدان های گوسفندی از کشتارگاه جمع آوری و به آزمایشگاه انتقال یافتند. تخمک ها در محیط مایع اوویداکتی مصنوعی (ساف) بلوغ مکمل شده با گونادوتروفین کوریونیک اسب، گونادوتروفین کوریونیک انسان و فاکتور رشد اپیدرمال که با غلظت های مختلف از MEM ویتامین ها (کنترل، 0/5، 1، 1/5) همراه شده برای مدت 24 ساعت بالغ شدند. کمپلکس کومولوس- تخمک بالغ فرضی با اسپرماتوزوا ناحیه دم اپیدیدیم قوچ در محیط ساف لقاح مکمل شده با 10% سرم گوسفند فحل برای مدت 18 ساعت همکشتی شدند. رویان ها در محیط ساف کشت 1 برای مدت 48 ساعت و سپس در محیط ساف کشت 2 برای شش روز کشت گردیدند.نتایجافزودن غلظت های 0/5 و 1 از MEM ویتامین ها به صورت معنی داری (0/05>p) نمو رویان ها را تا مرحله بلاستوسیست (به ترتیب: 21/62% و 22/33%) در مقایسه با غلظت 1/5 از MEM ویتامین ها (15/59%) افزایش داد، اما بین گروه کنترل و غلظت های 0/5 و 1 از MEM ویتامین ها در درصد رویان هایی که به مرحله بلاستوسیست نمو یافته بودند اختلاف معنی داری وجود نداشت (به ترتیب: 19/50%، 21/62% و 22/33%).نتیجه گیریبه نظر می رسد که افزودن غلظت 5/1 از MEM ویتامین ها اثرات زیان باری بر درصد بلاستوسیست دارد.
کلیدواژگان: نمو رویان، بلوغ آزمایشگاهی، MEM ویتامین ها، گوسفند، مایع اوویداکتی مصنوعی -
صفحه 99مقدمهپارامترها و ویژگی های حرکتی اسپرم ها تحت تاثیر انجماد تغییر می کنند.هدفهدف اصلی مطالعه، مشخص کردن تاثیر غلظت های متفاوت ترولوکس به عنوان یک آنتی اکسیدان در فرآیند انجماد-ذوب بر ویژگی های حرکتی اسپرم انسان می باشد.مواد و روش هانمونه های سیمن از 20 فرد سالم تهیه و قبل از انجماد به 5 گروه تقسیم شدند. گروه اول با سیستم کامپیوتری آنالیز اسپرم (CASA) آنالیز حرکتی شد. بقیه با مواد محافظ در برابر انجماد و غلظت های متفاوت ترولوکس (0 و 20 و 40 و 80 میکرومول) مخلوط شدند. گروه های درمانی با ترولوکس در نیتروژن مایع قرار گرفتند. بعد از دو هفته نمونه ها ذوب و ویژگی های حرکتی اسپرم ها توسط CASA بررسی شد. درصد تحرک (Mot)، سرعت در مسیر منحنی (VCL)، سرعت در مسیر مستقیم (VSL)، سرعت میانگین (VAP)، حرکت در مسیر مستقیم (LIN) و میزان جابجایی سر اسپرم به طرفین ALH قبل و بعد از انجماد با هم مقایسه شدند.نتایجاضافه کردن 40 میکرومول ترولوکس منجر به افزایش معنی داری (0/05>p) در میزان VCL، VSL و VAP بعد از فرآیند انجماد-ذوب در مقایسه با دیگر گروه ها شده بود. بنابراین میزان اسپرم های متحرک پس از ذوب به طور معنی داری بیشتر بود (0/01>p).نتیجه گیریکیفیت، حرکت رو به جلو و سرعت میانگین اسپرم ها با اضافه کردن ترولوکس به طور معنی داری در این مطالعه بهبود یافت.
کلیدواژگان: اسپرماتوزوای انسانی، ترولاکس، انجماد، CASA، ویژگی های حرکتی -
صفحه 105مقدمهچاقی یک عامل مستقل برای پره اکلامپسی با مکانیسم ناشناخته بوده که علت احتمالی آن ممکن است هیپرلپیدمی باشد.هدفهدف این مطالعه، تعیین نقش هیپرتری گلیسریدمی در ارتباط با شاخص توده بدنی بالا در زنان حامله و خطر پره اکلامپسی بود.مواد و روش هااین مطالعه مورد-شاهدی، بر روی 42 زن مبتلا به پره اکلامپسی و 41 زن با فشارخون طبیعی انجام شد. دو گروه از نظر سن، سن حاملگی و شاخص توده بدنی با هم قابل مقایسه بودند. نمونه های خون در زمان تشخیص پره اکلامپسی بعد از 14 ساعت ناشتا بودن، جهت تعیین غلظت چربی های پلاسما جمع آوری شد. تست نوری آنزیمی(Enzymatic photometric) برای تعیین پروفایل چربی استفاده گردید. داده ها با استفاده T-test، Chi-square و ANOVA و Post Hoc تجزیه و تحلیل و سطح معنی داری (0/05>p) در نظر گرفته شد.نتایجسطح کلسترول توتال و تری گلیسرید در زنان مبتلا به پره اکلامپسی در مقایسه با گروه کنترل بطور قابل توجهی افزایش و غلظت HDL کاهش داشت (0/05>p). اما غلظت LDL تفاوت قابل توجهی بین دو گروه نداشت. زنانی که دچار پره اکلامپسی شدید بودند در مقایسه با گروه با فشارخون طبیعی غلظت تری گلیسرید و کلسترول بالاتر و HDL کمتر داشتند. میانگین تری گلیسرید 375/16در مقابل 202/85 (0/001>p) و میانگین کلسترول 245/64 در برابر 214/32 (0/04=p) و میانگین HDL 40/80 در برابر 48/95 (0/03=p) بود.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که اختلال در چربی خون به ویژه هیپرتری گلیسریدمی ارتباط برجسته ای با نمایه توده بدنی بالای قبل از حاملگی در زنان مبتلا به پره اکلامپسی دارد. این یافته ها همچنین از نقش دیس لیپیدمی و ارتباط آن با شاخص توده بدنی حمایت می کند.
کلیدواژگان: اضافه وزن، پره اکلامپسی، اختلالات چربی خون -
صفحه 113مقدمهسندرم تخمدان پلی کیستیک یک اختلال اندوکرینی و متابولیکی پیچیده است که با عدم عملکرد صحیح تخمدان همراه است. سیستم های عصبی اتونومیک و مرکزی نقش مهمی را در تنظیم فیزیولوژی تخمدان به عهده دارند. هسته نورآدرنرژیکی لکوس سرلئوس دارای نقش مرکزی در تنظیم سیستم عصبی سمپاتیک و به طور سیناپسی با اجسام سلولی پیش عقده ای واقع در مسیر سمپاتیکی تخمدان ارتباط یافته و فعالیت این ها برای رهایش خودبخود یا القاء موج رهایی هورمون لوتئینی ضروریست.هدفاهداف ما در این مطالعه عبارت بودند از: 1) بررسی فعالیت هسته لکوس سرلئوس در موش های صحرایی که استرادیول والریت را برای القاء تخمدان پلی کیستیک دریافت کرده بودند؛2) مهار کردن آدرنوسپتورهای a2 آلفا در شرایط سیستمیک توسط یوهیمبین.مواد و روش ها42 سر موش صحرایی به دو گروه 1) LC و یوهیمبین 2) کنترل (روغن کنجد) تقسیم شدند. هر دو گروه به دو زیرگروه تقسیم شدند: 18 عدد با استرادیول والرات جهت القاء مدل سازی تخمدان پلی کیستیک و باقیمانده موش ها در گروه روغن کنجد قرار گرفتند. اهداف ما در این مطالعه عبارت بودند از: 1) بررسی فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک در موش های مدلسازی شده تخمدان پلی کیستیک؛ 2) آنتاگونیزه یا مهار آدرنوسپتورهای آلفا 2 سیستم فوق توسط یوهیمبین.نتایجغلظت استرادیول در گروه موش های مدل سازی شده که هسته لکوس سرلئوس آن ها تخریب شده بود بطور معنی داری بالا رفت (0/001>p)، در حالیکه تخریب این هسته نتوانست تغییری در غلظت دو هورمون لوتئینی و محرک فولیکولی ایجاد نماید که مشابه نتیجه یوهیمبین است. مشاهدات بافتی در تخمدان موش های با تخریب هسته لکوس سرلئوس نشان داد که لایه سلولی تکا وسیع شده (هیپرتکوزیس)، اما یوهیمبین تعداد کیست ها را کاهش داد و موجب افزایش کارپوس لوتئا و رشد فولیکول ها نیز شد.نتیجه گیریفعالیت سیستم عصبی سمپاتیک در موش هایی که با استرادیول والرات مدل سازی تخمدان پلی کیستیک شده بودند، بطور معنی داری افزایش یافت. تخریب هسته لکوس سرلئوس و بکارگیری یوهیمبین (آنتاگونیست آلفا رسپتور) توانست تعداد کیست ها را کاهش دهد. همچنین یوهیمبین توانست کارپوس لوتئا و فولیکول های رشد یافته را در موش های مدل سازی شده بالا ببرد.
کلیدواژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک، هسته لکوس سرلئوس، گنادوتروپین ها، استرادیول، مرفولوژی تخمدان، موش صحرایی -
صفحه 121مقدمهنیتریک اکساید مولکولی است که در بسیاری از فرایند های فیزیولوژیک دستگاه تولید مثلی زن مداخله می نماید. مطالعات اخیر نقش احتمالی ایزوفرم اندوتلیالی آنزیم سنتز کننده نیتریک اکساید را در ناباروری زنان تایید کرده اند.هدفهدف از این مطالعه، ارزیابی بیان ایزوفرم اندوتلیالی آنزیم نیتریک اکساید سنتتاز در بافت آندومتر زنان مبتلا به ناباروری بدون علت می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه موردی- شاهدی، 18 بافت آندومتری از 10 زن مبتلا به ناباروری بدون علت و 8 زن سالم بارور، توسط بیوپسی آندومتری و 10-6 روز بعد از surge LH گرفته شد. نمونه ها ابتدا در محلول پارافرمآلدهاید 4% فیکس و سپس با استفاده از آنتی بادی منوکلونال ضد eNOS انسانی، تحت بررسی نیمه کمی ایمونوهیستوشیمی قرار گرفتند. برای زمان بندی بافت شناسی نیز از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین استفاده شد.نتایجمکان یابی آنزیم در اپیتلیوم غده ای و لوله ای، اندوتلیوم عروقی و همچنین در استرومای هر دوگروه از آندومتر ها دیده شد. اگر چه تفاوت هایی در واکنش ایمنی اپیتلوم غده ای (0/44=p)، اندوتلیوم عروقی (0/6=p) و استروما (0/63=p) وجود داشت ولی این تفاوت فقط در اپیتلیوم لوله ای زنان مبتلا به ناباروری بدون علت در مقایسه با زنان سالم بارور معنی دار بود (0/045=p).نتیجه گیریاین مطالعه پیشنهاد می کند، تغییر در بیان لومینال eNOS می تواند قابلیت پذیرشی آندومتر را تحت تاثیر قرار دهد.
کلیدواژگان: ناباروری بدون علت، آنزیم نیتریک اکساید اندوتلیالی، ایمونوهیستوشیمی، آندومتر انسانی -
صفحه 127مقدمهسندرم تخمدان پلی کیستیک یک بیماری مرتبط با عدم تخمک گذاری مزمن، مقاومت به انسولین و آندروژن بیش از حد است. زنان مبتلا به این سندرم در خطر افزایش سندرم متابولیک هستند.هدفهدف از مطالعه حاضر، تعیین شیوع سندرم متابولیک در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و همچنین میزان اجزاء تشکیل دهنده آن در سن-های مختلف و رده های شاخص توده بدن می باشد.مواد وروش هااین بررسی به صورت یک مطالعه مقطعی در درمانگاه زنان بیمارستان آرش، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. در مجموع 282 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک دارای سن 40-15 سال وارد مطالعه شدند و شیوع سندرم متابولیک و اجزاء آن در آنها بررسی گردید. همچنین قد، وزن، دور باسن، فشار خون و تست های آزمایشگاهی (FBS, TSH, HDL-C, Serum prolactin, Triglycerides و Total cholesterol) در بین این افراد اندازه گیری شد.نتایجشیوع سندرم متابولیک در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک مورد مطالعه %7/22 بود (64 مورد). میزان چاقی شکمی،mg/dl110 ˃FBS، mg/dl150 ˃TG، mg/dl50 ˂HDL-C و فشار خون mmHG85/130 ≤ در زنان مبتلا به PCO به ترتیب 31% (87 مورد)، 3/2% (9 مورد)، 33% (93 مورد)، 68/8% (194 مورد) و 10/6% (30 مورد) بود. خطر سندرم متابولیک در زنان مسن تر و چاق تر (kg/m230 BMI≥) بیشتر بود.نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که سندرم متابولیک به خصوص جزء کاهش سطح لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا (HDL-C) در زنان ایرانی مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک شیوع بالایی دارد.
کلیدواژگان: مطالعه مقطعی، دیس لیپیدمیک، سندرم متابولیک، شیوع، سندرم تخمدان پلی کیستیک -
صفحه 131زمینهIVF و ICSI، دو روش معمول برای دستیابی به لقاح هستند. هر چند IVF از مدت ها قبل برای درمان نازائی استفاده شده است، ولی یک روش درمانی موثر برای ناباروری شدید مردانه نیست. استفاده از ICSI، در ناباروری شدید مردانه و شکست در لقاح به دنبال استفاده از IVF گسترش یافته است. با وجود استفاده گسترده از ICSI در بیماران با ناباروری غیر مردانه، شواهد اندکی برای تایید موثر بودن آن در این جمعیت وجود دارد.هدفهدف از این مطالعه، ارزیابی نتایج تکنولوژی کمک باروری در سیکل های IVF و ICSI در بیماران پاسخ دهنده طبیعی با ناباروری غیر مردانه است.مواد و روش هادر مجموع 220 بیمار پاسخ دهنده طبیعی با ناباروری غیر مردانه که برای ART کاندید بودند، وارد مطالعه شدند. این بیماران پروتوکل آگونیست GnRH یا آنتاگونیست GnRH را برای تحریک تخمدان دریافت کرده و بعد از پونکسیون اووسیت ها، بیماران به دو گروه IVF و ICSI تقسیم شدند. تمامی اووسیت های بدست آمده در گروه IVF (تعداد 112 نفر) به روش IVF و در گروه ICSI (تعداد 88 نفر) به روش میکرواینجکشن (ICSI) لقاح داده شدند.نتایجدر گروه IVF میزان لقاح و لانه گزینی از نظر آماری بطور معنی داری از گروه ICSI بیشتر بود (بترتیب 66/22% و 16/67% در گروه IVF در مقابل 57/46% و 11/17% در گروه ICSI). میزان حاملگی شیمیائی و کلینیکی بطور معنی داری در گروه IVF از گروه ICSI بیشتر بود (به ترتیب 42/9% در مقابل 27/3% و 35/7% در مقابل 21/5%).نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، استفاده روتین از ICSI سبب بهبودی لقاح، لانه گزینی و میزان حاملگی شیمیائی و کلینیکی نشد و این روش بطور روتین در بیماران پاسخ دهنده طبیعی با ناباروری غیرمردانه توصیه نمی گردد.
کلیدواژگان: ناباروری، میکرواینجکشن، لقاح آزمایشگاهی، لقاح، میزان حاملگی -
صفحه 137مقدمهآسفیکسی یک وضعیت بالینی است که در آن توان تبادل گازی در سطح جفت و ریه ها مختل شده و این حالت در مجموع باعث هیپوکسمی و هیپرکاپنه می گردد.هدفشناخت عوامل خطر آسفیکسی با توجه به تفاوت منطقه ای در اتیولوژی آنان.مواد و روش هااین بررسی یک مطالعه مورد-شاهدی است که در آن تمام نوزادانی که از خرداد 1381 تا شهریور 1384 در بیمارستان ولیعصر (عج) تهران به دنیا آمده بودند را مورد مطالعه قرار داد. 9488 نوزاد در این فاصله زمانی به دنیا آمدند که از میان آن ها 6091 نوزاد در NICU بستری شدند. 546 نوزاد وارد این مطالعه مورد-شاهدی گردیدند. 260 نوزاد (48%) مونث بودند و 286 (52%) مذکر بودند. از میان نوزادانی که در بخش پذیرش شدند 182 نوزاد آسفیکسی داشتند و دو برابر آن ها یعنی 364 نوزاد در گروه کنترل قرار گرفتند. متغیرها شامل: سن حاملگی، نوع زایمان، وزن تولد، مراقبت های پری ناتال و عوارض حاملگی و حوالی زایمان و بیماری های نوزادان بودند.نتایجمطالعات نشان داد که 35 (19/2%) بیماران آسفیکسی خفیف داشتند و 107 (58/8%) بیماران آسفیکسی شدید داشتند. متوسط سن مادر (4/29±34/23 سال) با بازه (38-23 سال) و متوسط تعداد دفعات زایمان (1/2±2) با بازه (8-1) بود. فاکتورهای خطر در مطالعه ما شامل: سزارین اورژانس، زایمان پره ترم کمتر از 37 هفته، وزن کم تولد (gr 2500)، آپگار دقیقه 5 کمتر از 6، نیاز به احیاء، گره بند ناف، BPP مختل، آنمی نوزادان و نازایی مادر به دست آمد.نتیجه گیریتمام فاکتورهای خطر فوق در آسفیکسی موثر بوده و تعداد زیادی از فاکتورهای خطر بوسیله مراقبین پری ناتال خوب، قابل اجتناب می باشند.
کلیدواژگان: آسفیکسی، فاکتورهای خطر، پری ناتال - مقاله کوتاه
-
صفحه 141مقدمهناهنجاری های کروموزمی (CA) شامل ناهنجاری های کروموزوم های جنسی (SCA)، یکی از مهم ترین دلایل ناهنجاری های تکاملی جنسی و ناباروری است. ناهنجاری های کروموزومی جنسی که در اثر تغیرات تعدادی یا ساختاری در کروموزوم های X و Y به وجود می آیند، رایج ترین ناهنجاری های کروموزومی تشخیص داده شده در مرحله قبل و حین تولد می باشند.هدفدر این مطالعه یافته های ستیوژنتیک بیماران مشکوک به ناهنجاری های کروموزومی مراجعه کننده جهت مطالعات ستیوژنتیکی، توصیف شده است.مواد و روش هانمونه های خون 4151 بیمار مراجعه کننده جهت مطالعه کروموزومی کشت داده شدند. کاریوتیپ تمام نمونه ها تهیه و نتایج G-banded آن ها با لنز با بزرگنمایی 100 بررسی گردید. نمونه های واجد آنوپلوئیدی های کرموزوم های جنسی مطالعه و دردو گروه سندرم ترنر وسندرم کلاین فیلتر طبقه-بندی شدند.نتایج230 مورد (%5) کاریوتیپ واجد ناهنجاری کروموزومی مشاهده شد. در این تعداد از میان بیماران مشکوک به ناهنجاری های جنسی، 122 مورد (30%) واجد ناهنجاری کروموزومی بودند. 46% بیماران سندرم ترنر، 46% بیماران سندرم کلاین فیلتر و بقیه سایر ناهنجاری کروموزمی جنسی را نشان دادند. فراوانی اشکال کلاسیک و موزائیک در سندرم ترنر به ترتیب 33% و67% و در سندرم کلاین فیلتر 55% و 45% به دست آمد.
نتیجه گیریاین مطالعه بالا بودن نسبی ناهنجاری های کروموزومی جنسی در این منطقه را نشان داد. همچنین داده های ستیوژنتیکی مفیدی را در کمک به پزشکان و مشاوران ژنتیک جهت تعیین اولویت های ارجاعات مطالعات ستیوژنتیک فراهم می کند. تفاوت موجود میان نتایج گزارش های مختلف، می تواند به علت پیش زمینه ژنتیکی و نژادی متفاوت باشد.
کلیدواژگان: ناهنجاری های کروموزومی جنسی، کاریوتایپ، کروموزوم های اتوزوم -
صفحه 149مقدمهPPARs ها، رسپتورهای هسته ای هستند که در تمایز لیپیدها و متابولیسم درگیر می باشند. زیر گروه نوع گاما از خانواده PPAR ها نقش مهمی در فعالیت های فیزیولوژیک تخمدان دارد.هدفتعیین ارتباط بین میزان پروتئین PPARγ در سلول های گرانولوزا و درصد حاملگی در زنانی که داوطلب IVF هستند.مواد و روش هادر این مطالعه مقایسه ای-مقطعی، 25 نمونه سلول های گرانولوزا از زنانی که جهت IVF به مرکز درمانی مراجعه کرده بودند، جمع آوری گردید. میزان بیان پروتئین PPARγ در سلول های گرانولوزا در مقایسه با میزان بتا اکتین به عنوان ژن استاندارد با روش وسترن بلات اندازه گیری شد. حاملگی آزمایشگاهی با اندازه گیری β-hCG در خون بعد از 14 روز از انتقال جنین تعیین گردید. جهت بررسی ارتباط بین تخمک ها با وقوع حاملگی و میزان بیان پروتئین PPARγ از آنالیز همبستگی استفاده شد.نتایجآنالیز همبستگی نشان داد که هیچ ارتباط معنی داری بین میزان پروتئین PPARγ در سلول های گرانولوزا با پارامترهای IVF شامل تعداد تخمک-های بالغ و نسبت باروری وجود ندارد. مقایسه بین میزان پروتئین PPARγ با درصد حاملگی مثبت و منفی نیز ارتباط معنی داری نداشت.نتیجه گیریبر طبق نتایج این مطالعه، میزان پروتئین PPARγ در سلول های گرانولوزا مستقیما با میزان موفقیت IVF ارتباط ندارد.
کلیدواژگان: In، vitro fertilization، peroxisome proliferative، activated receptor، γ، سلول های گرانولوزا، درصد حاملگی -
صفحه 155مقدمهتجویز طولانی مدت GnRH-a در سیکل های IVF ممکن است فوایدی در نتایج درمانی آن ها داشته باشد.هدفدر این مطالعه هدف ما، بررسی اثر تجویز طولانی مدت GnRH-a در نتایج تحریک تخمک گذاری کنترل شده در بیماران IVF می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه گذشته نگر، 55 بیمار تحت درمان با GnRH-a به مدت بیش از 10 روز با 55 بیمار تحت همین درمان با مدت کمتر از 10 روز مطالعه و از نظر مشخصات دموگرافیک، نسبت اووسیت های متافاز(II (MII، نسبت امبریوهای گرید(I (GI، نسبت بلاستوسیت ها، باروری، لانه گزینی و میزان حاملگی کلینیکی با یکدیگر مقایسه شدند.نتایجمتوسط تعداد مراجعه به بیمارستان در بیماران تحت درمان طولانی مدت GnRH-a، 4/0±6/2 بار مراجعه بود. همانطور که انتظار میرفت میزان دوز کلی GnRH-a جهت کنترل منفی هیپوفیز در دو گروه متفاوت بود (0/001>p). همچنین تفاوت معنی داری بین نسبت اووسیت های MII، امبریوهای GI و بلاستوسیست ها در دو گروه مشاهده گردید (p<0.0001، p<0.01،p<0.05). تفاوت بین دیگر پارامترها معنی دار نبود.نتیجه گیریتجویز طولانی مدت GnRH-a در حین مهار تخمدان ها در بیماران IVF، ممکن است اثر مثبتی روی اووسیت ها و امبریوها داشته باشد ولی این اثرات در میزان کلی حاملگی مشاهده نمی گردد.
کلیدواژگان: GnRH agonist، IVF outcome، Embryo quality - گزارش موارد
-
صفحه 161مقدمهبیماری هاری یک عفونت کشنده بوده و پروفیلاکسی بعد از تماس با سرم و واکسن روش انتخابی پیشگیری از بیماری هاری است.
موارد: در اینجا ما سطح آنتی بادی ضدهاری را در سرم و خون بند ناف زنان بارداری که توسط حیوانات مشکوک گزیده شده بودند، بعد از تجویز سرم و واکسن ضدهاری گزارش نمودیم. بین سال های 1389-1386، تعداد شش نفر خانم باردار 35-22 ساله در بخش درمان و پیشگیری انستیتو پاستور ایران در تهران پذیرش شدند. دو نفر در سه ماهه اول، یک نفر سه ماهه دوم و سه نفر در سه ماهه سوم حاملگی بودند. فاصله گزیدگی تا زایمان 265-5 روز (متوسط 121 روز) بود.نتیجه گیریمیزان سطح ایمونوگلوبولین مادر و نوزاد مساوی نبود، اما همه نوزادان سطح کافی ایمونوگلوبولین (0/05 واحد بین المللی در میلی لیتر) را داشتند به جز موردی که فاصله گزیدگی مادر تا زایمان تنها 5 روز بود که زمان برای ایمونیزاسیون کافی نمی باشد.
کلیدواژگان: هاری، حاملگی، نوزاد، پروفیلاکسی بعد از تماس
-
Page 77BackgroundSperm cells extracted from testes (TESE) have poor chromatin quality and motility. Various substances are used in the laboratory to increase sperm motility and improve the ART outcomes; however, there are few research which considered improving both sperm motility and chromatin quality.ObjectiveThe aim of this investigation was to evaluate the improvement of the testicular sperm motility and chromatin quality exposed to L-carnitine (LC) and L-acetyl-carnitine (LAC), which are normally concentrated in testis and epididymis, compared with Pentoxifylline (PF), which used for sperm motility enhancement in IVF procedures.Materials And MethodsTESE samples from 30 male mice divided into four parts. The sperm samples were added to Ham' F10 (control) or the media contained 1.76mM of LC, LAC or PF), then, the samples were kept in the room temperature for 30, 90 and 180 min. At each time step, sperm motility and chromatin quality were assessed. Chromatin quality was evaluated by chromomycin A3 and aniline blue. Statistical analysis was performed using one way analysis of variance (ANOVA). A p-value less than 0.05 were accepted as a statistically significant difference.ResultsThe results showed LC, LAC and PF significantly increased the sperm motility. However, sperm chromatin quality only improved significantly by administration of LC and LAC.ConclusionAdministration of LC and LAC to the testicular sperm samples can lead to improve both sperm motility and chromatin quality. It may be because they can mimic in vivo sperm condition during late spermatogenesis.
-
Page 83BackgroundFertilization failure is one of the most problems in assisted reproduction technology (ART).ObjectiveThe aim of this study was the evaluation of oocytes activation by addition of calcium ionophore in unfertilized oocytes in ICSI cycles.Materials And MethodsThis study was done on 15 ICSI cycles (stimulated with standard long protocol). Mature retrieved oocytes with normal morphology that had no evidence of fertilization 24 hours after ICSI were included in the study. The oocytes with fertilization and unfertilized oocytes with degeneration were excluded from the study. The unfertilized oocytes were washed with GIVF medium and were transferred to GIVF medium that contained 5 µmol of calcium ionophore and were incubated for 10 minutes. Then again oocytes were washed with GIVF medium and consequently were transferred to GIVF medium and were incubated at 37°C in 6% CO2. After 18 hours, the oocytes were examined and activated oocytes were defined with observation of at least one pronucleus or cleaved oocytes.ResultsAfter ovarian stimulation and oocytes retrieval, 175 mature oocytes were obtained and injection of sperm was done for all of them. 114 of 175 oocytes (66%) showed evidence of fertilization after 24 hours. A total of 61 oocytes (34%) showed no evidence of fertilization and 10 oocytes were degenerated and were excluded from the study. Only 51 unfertilized oocytes with normal morphology were selected and were exposed to calcium ionophore. 37 (72.5%) of treated oocytes were fertilized (2PN) and 32 (62.7%) of them showed evidence of cleavage. 6 (11.8%) embryos had good quality.ConclusionAccording to our results, oocytes activation with calcium ionophore had an acceptable fertilization rate, however high quality embryos remained low. We propose future studies to evaluate embryo quality.
-
Page 87BackgroundPostpartum period is the critically important part of obstetric care but most neglected period for majority of Pakistani women. Only life threatening complications compel them to seek for tertiary hospital care. We describe the nature of these obstetric morbidities in order to help policymakers in improving prevailing situation.ObjectiveTo find out the frequency and causes of severe post-partum maternal morbidity requiring tertiary hospital care and to identify the demographic and obstetrical risk factors and adverse fetal outcome in women suffering from obstetric morbidities.Materials And MethodsThis prospective cross-sectional study was carried out in the Department of Gynecology and Obstetrics, Liaquat University Hospital Hyderabad, between April 2008-July 2009. The subjects comprised of all those women who required admission and treatment for various obstetrical reasons during their postpartum period. Women admitted for non-obstetrical reasons were excluded. A structured proforma was used to collect data including demographics, clinical diagnosis, obstetrical history and feto-maternal outcome of index pregnancy, which was then entered and analyzed with SPSS version 11.ResultsThe frequency of severe postpartum maternal morbidity requiring tertiary hospital care was 4% (125/3292 obstetrical admissions). The majority of them were young, illiterate, multiparous and half of them were referred from rural areas. Nearly two third of the study population had antenatal visits from health care providers and delivered vaginally at hospital facility by skilled birth attendants. The most common conditions responsible for life threatening complications were postpartum hemorrhage (PPH) (50%), preeclampsia and eclampsia (30%) and puerperal pyrexia 14%. Anemia was associated problem in 100% of cases. Perinatal death rate was 27.2% (34) and maternal mortality rate was 4.8%.ConclusionPPH, Preeclampsia, sepsis and anemia were important causes of maternal ill health in our population. Perinatal mortality was high.Keywords: Severe acute maternal morbidity (SAMM), Postpartum period, Tertiary hospital admission
-
Page 93BackgroundImprovements in culture media formulations have led to an increase in the ability of sheep embryo in culture throughout the preimplantation period.ObjectiveThis study was carried out to evaluate the effects of various concentrations of MEM vitamins during in vitro maturation of sheep oocytes and subsequent embryo development.Materials And MethodsSheep ovaries were collected from a slaughterhouse and transported to the laboratory. Oocytes were matured in SOF medium supplemented with, eCG, hCG and EGF in various concentrations of MEM vitamins (control, 0.5, 1 and 1.5) for 24h. The cumulus oocyte compelex (COCs) were co-incubated with epididymal spermatozoa of post mortem rams in synthetic oviduct fluid fertilization (SOFF) medium with 10% heat inactivated estrous sheep serum for 18h. Embryos were cultured in synthetic oviduct fluid culture 1 (SOFC1) medium for 48h followed by cultured in synthetic oviduct fluid culture 2 (SOFC2) medium for six days.ResultsAddition of 0.5 and 1 MEM vitamins significantly increased (P< 0.05) overall blastocyst development (21.62% and 22.33%; respectively) compared with 1.5 MEM vitamins (15.59%), but there was no difference between control, 0.5 and 1 MEM vitamins in the percentage of embryos successfully developing to the blastocyst stage (19.50%, 21.62% and 22.33% respectively).ConclusionIt seems that addition of 1.5 of MEM vitamins has detrimental effect on blastocyst rate.
-
Page 99BackgroundSperm parameters and motion kinetics are affected by cryopreservation.ObjectiveThe main purpose of the current study was to determine the effect of different concentrations of Trolox as an antioxidant to freezing-thawing procedure on human sperm kinematic parameter.Materials And MethodsSemen was collected from 20 normal donors and divided into five aliquots prior to cryopreservation. The first aliquot was analyzed by computer-assisted sperm analysis (CASA). Other aliquots were mixed with cryo-protective agent containing 0, 20, 40, and 80 µmol Trolox and treated samples were cryopreserved in liquid nitrogen. After two weeks samples were thawed and sperm motion kinematics was measured by CASA. Percent motility (Mot), curvilinear velocity (VCL), straight-line velocity (VSL), average path velocity (VAP), linearity (LIN), and amplitude of lateral head displacement (ALH) were compared before and after freeze.ResultsAddition of 40µmol Trolox resulted in significantly higher (p<0.05) post thaw VCL, VSL and VAP compared to other groups. Therefore the percentage of post thaw motile spermatozoa were significantly higher (p<0.01).ConclusionThe supplementation of Trolox significantly improved the post-thawed human semen quality, especially progressive motility and average path velocity.
-
Page 105BackgroundObesity is an independent risk factor of preeclampsia with unknown mechanism and hyperlipidemia might be a probable case of it.ObjectiveThe objective of this study was to determine the role of hyper-triglyceridemi in association with high prepregnancy body mass index and the risk of preeclampsia.Materials And MethodsThe authors conducted this case-control study of 42 preeclamptic and 41 normotensive overweight pregnant women. The two groups were comparable with respect to age, gestational age, and body mass index. Blood samples were collected at the time of diagnosis of preeclampsia, after 14 hour fasting to determine plasma lipid concentrations. Enzymatic photometric tests were used to determine lipid profile. Data was analyzed with independent “t-test”, Chi-square and one-way ANOVA and post HOC Tukey HSD test. The statistical significance was set at 0.05 levels.ResultsIn the subjects with preeclampsia, serum triglyceride and total cholesterol levels were significantly increased and plasma HDL-cholesterol concentrations were decreased compared with the controls, (p<0.05), but plasma LDL cholesterol levels didn’t differ between the two groups. Women who developed severe preeclampsia had higher concentrations of TG and cholesterol and lower levels of HDL compared to noromotensive group. Mean TG: 375.16 vs. 202.85, p<0.001, Mean cholesterol: 245.64 vs. 214.32, p=0.04, Mean HDL: 40.80 vs. 48.95, p=0.03).ConclusionWe noted that dyslipidemia, particularly hypertriglyceridemia was highly correlated with prepregnancy high BMI in preeclamptic women. These findings continue to support a role for dyslipidemia in BMI related preeclampsia.
-
Page 113Background“Polycystic ovary syndrome (PCOS) is a complex endocrine and metabolic disorder associated with ovulatory dysfunction”. “Autonomic and central nervous systems play important roles in the regulation of ovarian physiology”. The noradrenergic nucleus locus coeruleus (LC) plays a central role in the regulation of the sympathetic nervous system and synaptically connected to the preganglionic cell bodies of the ovarian sympathetic pathway and its activation is essential to trigger spontaneous or induced LH surges. This study evaluates sympathetic outflow in central and peripheral pathways in PCO rats.ObjectiveOur objectives in this study were (1) to estimate LC activity in rats with estradiol valerate (EV)-induced PCO; (2) to antagonized alpha2a adrenoceptor in systemic conditions with yohimbine.Materials And MethodsForty two rats were divided into two groups: 1) LC and yohimbine and 2) control. Every group subdivided in two groups: eighteen rats were treated with estradiol valerate for induction of follicular cysts and the remainders were sesame oil groups.ResultsEstradiol concentration was significantly augmented by the LC lesion in PCO rats (p<0.001), while LC lesion could not alter serum concentrations of LH and FSH, like yohimbine. The morphological observations of ovaries of LC lesion rats showed follicles with hyperthecosis, but yohimbine reduced the number of cysts, increased corpus lutea and developed follicles.ConclusionRats with EV-induced PCO increased sympathetic activity. LC lesion and yohimbine decreased the number of cysts and yohimbine increased corpus lutea and developed follicles in PCO rats.
-
Page 121BackgroundNitric oxide (NO) is a molecule that incorporates in many physiological processes of female reproductive system. Recent studies suggested the possible role of endothelial isoform of nitric oxide synthase (eNOS) enzyme in female infertility.ObjectiveThe aim of this study is to evaluate the expression of endothelial nitric oxide synthase in endometrial tissue of women with unexplained infertility.Materials And MethodsIn this case-control study a total of 18 endometrial tissues obtained from 10 women with unexplained infertility and 8 normal and fertile women by endometrial biopsy, 6 to 10 days after LH surge. Specimens were fixed in 4% paraformaldhyde fixative and frozen sectioned for semi-quantitative immunohistochemical evaluation using monoclonal anti-human eNOS antibody. Hematoxilin and Eosin was used for Histological dating.ResultsLocalization of endothelial nitric oxide synthase was seen in glandular and luminal epithelium, vascular endothelium and stroma in both fertile women and women with unexplained infertility. Although there were differences in immunoreactivity of glandular epithelium (p=0.44), vascular endothelium (p=0.60) and stroma (p=0.63) but only over-expression of eNOS in luminal epithelium (p=0.045) of women with unexplained infertility compared to fertile women was statistically significant (p<0.05).ConclusionThis study suggests that changes in luminal expression of eNOS may influence receptivity of endometrium.
-
Page 127BackgroundPolycystic ovarian syndrome (PCOS) is a condition associated with chronic anovulation, insulin resistance and androgen excess. Women with this syndrome are at increased risk of metabolic syndrome.ObjectiveThe aim of the present study was to determine the prevalence of metabolic syndrome (MBS) in women with PCOS referred to Arash Hospital in different ages and body mass index (BMI).Materials And MethodsA cross-sectional study was conducted in Gynecologic Clinic at Arash Hospital affiliated with Tehran University. A total of 282 women with PCOS ages between 15-40 years were included. The prevalence of Metabolic Syndrome and its components in this population were the main outcomes. Height, weight, waist circumference, blood pressure and laboratory tests (FBS, TSH, HDL-C, serum prolactin, triglycerides and total cholesterol) were measured in this population.ResultsThe prevalence of MBS in PCOS women was 22.7% (64 cases). The rate of central obesity, FBS more than 110 mg/dl, triglycerides more than 150 mg/dl, high-density lipoprotein cholesterol levels (HDL-C) less than 50 mg/dl, and blood pressure? 130/85 mmHg in PCOS women was 31% (87), 3.2% (9), 33% (93), 68.8% (194), and 10.6% (30), respectively. The risk of MBS was increased in older and the obese women (BMI? 30 kg/m2).ConclusionThe present sample showed women with PCOS have a high prevalence of MBS and its individual components, particularly decreased HDL-C.
-
Page 131BackgroundConventional IVF and ICSI are two common techniques to achieve fertilization. IVF has long been used for treatment of infertility, although it is not an effective treatment in severe male infertility. The use of ICSI has been expanded in severe male factor and fertilization failure after IVF cycle. In spite of the widespread use of ICSI in patients with non-male factor infertility, there is still little evidence to confirm its effectiveness in this population.ObjectiveTo evaluate assisted reproductive technology outcomes between IVF and ICSI cycles in non-male factor, normoresponder patients.Materials And MethodsA total of 220 non-male factors, normoresponder patients who were indicated for ART were enrolled in this study. The patients received standard long GnRH agonist or GnRH antagonist protocols for ovarian stimulation and after oocytes retrieval, the patients were divided into two groups (IVF and ICSI groups). In IVF group (n=112), all of retrieved oocytes were treated by conventional IVF and in ICSI group (n=88), microinjection (ICSI) was done on all of retrieved oocytes.ResultsIn IVF group, fertilization and implantation rates were significantly higher than ICSI group (66.22% and 16.67% in IVF group versus 57.46% and 11.17% in ICSI group, respectively). Chemical and clinical pregnancy rates were statistically higher in IVF group as compared with the ICSI group (42.9% vs. 27.3% and 35.7% vs. 21.5%, respectively).ConclusionAccording to our study, the routine use of ICSI is not improved fertilization, implantation and chemical pregnancy rates and is not recommended in non-male factor, normozoospermic patients.
-
Page 137BackgroundAsphyxia is a medical condition in which placental or pulmonary gas exchange is impaired or they cease all together, typically producing a combination of progressive hypoxemia and hypercapnea.ObjectiveIn addition to regional differences in its etiology; it is important to know its risk factors.Materials And MethodsThis is a case-control study, all neonates born from May 2002 to September 2005 in Vali-e-Asr Hospital were studied. 9488 newborns were born of which 6091 of the live patients were hospitalized in NICU. 546 newborns were studied as case and control group. 260 neonates (48%) were female and 286 neonates (52%) were male. Among the neonates who were admitted, 182 of them were diagnosed with asphyxia and twice of them (364 newborns) were selected as a control group. The variables consist of; gestational age, type of delivery, birth weight, prenatal care, pregnancy and peripartum complications and neonatal disorders.ResultsOur studies showed that 35 (19.2%) patients had mild asphyxia, 107 (58.8%) had moderate asphyxia and 40 (22%) were diagnosed as severe asphyxia. Mean maternal age was 34.23±4.29yr; (range: 23-38 yr); and mean of parity was 2±1.2; (range: 1-8). Risk factors in our study included emergent Caesarian Section, preterm labor (<37w), low birth weight (<2500g), 5 minute Apgar (less than 6), need for resuscitation, nuchal cord, impaired Biophysical Profile, neonatal anemia, and maternal infertility.ConclusionAll risk factors listed above play a role in asphyxia. The majority of these factors are avoidable by means of good perinatal care.
-
Page 141BackgroundChromosome abnormality (CA) including Sex chromosomes abnormality (SCAs) is one of the most important causes of disordered sexual development and infertility. SCAs formed by numerical or structural alteration in X and Y chromosomes, are the most frequently CA encountered at both prenatal diagnosis and at birth.ObjectiveThis study describes cytogenetic findings of cases suspected with CA referred for cytogenetic study.Materials And MethodsBlood samples of 4151 patients referred for cytogenetic analysis were cultured for chromosome preparation. Karyotypes were prepared for all samples and G-Banded chromosomes were analyzed using x100 objective lens. Sex chromosome aneuploidy cases were analyzed and categorized in two groups of Turners and Klinefelter’s syndrome (KFS).ResultsOut of 230 (5.54%) cases with chromosomally abnormal karyotype, 122 (30%) cases suspected of sexual disorder showed SCA including 46% Turner’s syndrome, 46% KFS and the remaining other sex chromosome abnormalities. The frequency of classic and mosaic form of Turner’s syndrome was 33% and 67%, this was 55% and 45% for KFS, respectively.ConclusionThis study shows a relatively high sex chromosome abnormality in this region and provides cytogenetic data to assist clinicians and genetic counselors to determine the priority of requesting cytogenetic study. Differences between results from various reports can be due to different genetic background or ethnicity.
-
Page 149BackgroundPeroxisome proliferative-activated receptors (PPARs) are nuclear receptors that involved in cellular lipid metabolism and differentiation. The subtype? of the PPAR family (PPAR?) plays important roles in physiologic functions of ovaries.ObjectiveTo determine correlation between PPAR? protein level in granulosa cells and pregnancy rate in women undergoing in-vitro fertilization (IVF) treatment.Materials And MethodsIn this cross-sectional study, twenty-five samples of granulosa cells were collected from women referred to an IVF treatment center. PPAR? protein expression level in granulosa cells was determined in comparison with? -actin level as control gene with Western blot test. Laboratory pregnancy was determined by a rise in blood? -hCG level fourteen days after embryo transfer. Correlation analyses were used to test for associations between the oocytes and pregnancy occurrence as outcome variables and PPAR? protein expression level.ResultsCorrelation analysis indicated that there was no significant relationship between granulosa cells PPAR? protein level with IVF parameters including number of matured oocytes and the ratio of fertilized to matured oocytes. Comparison of granulosa cells PPAR? protein level with positive and negative laboratory pregnancy revealed also no significant relationship.ConclusionAccording to the results of this study, PPAR? protein level in granulosa cells could not be directly correlated to the success rate of IVF.
-
Page 155BackgroundProlonged GnRH-a administration in IVF cycles may have some advantages related to the treatment outcomes.ObjectiveIn this study, we aimed to analyse the effect of prolonged gonadotropin releasing hormone agonist (GnRH-a) administration on controlled ovarian hyperstimulation outcomes of in vitro fertilization (IVF) patients.Materials And MethodsIn this retrospective study, 55 patients with a GnRH-a administration period more than 10 days were compared with 55 patients whose same period was? 10 days with respect to the demographic characteristics, metaphase II (MII) oocyte ratio, grade I (GI) embryo ratio, blastocyst ratio, fertilization, implantation, and the clinical pregnancy rates.ResultsThe mean hospital visit count of the prolonged GnRH-a patients was 2.6±0.4. As we expected, total GnRH-a doses used during hypophyseal down regulation were significantly different between the groups (p<0.0001). MII oocyte, G1 embryo and the blastocyst ratios were also significantly different between the groups (p<0.0001; p<0.01 and p<0.05). All the other parameters were insignificant.ConclusionProlonged GnRH-a administration during ovarian suppression in IVF patients may have positive impacts on the oocytes and the embryos, but this affect may not be observed in the overall pregnancy rates.
-
Page 161BackgroundRabies is a fatal infectious disease and rabies post-exposure prophylaxis is the method of choice for prevention of human rabies. Case series: We report rabies antibody levels in cord blood and also in serum of pregnant women who were bitten by suspected animals to rabies and were immunized by purified Vero cell rabies vaccine (PVRV) and Human Rabies immunoglobulin (HRIG) serum. During the years of 2007-2010, six pregnant women by the age range of 22-35 years were admitted in treatment and prevention of rabies center in Pasture institute of Iran, in Tehran. Among them two cases were at first trimester, one at second trimester and three at third trimester of conception. The interval between biting with delivery was 5-265 days (mean 121 days).ConclusionResults of immunoglobulin illustrate that levels of rabies antibody in maternal sera with the fetus are not equal and uniform but it is proved that baby will find efficient immunity as well with minimum protective level of 0.5 IU/ml in all cases except a newborn whom had been born just 5 days after the mother’s immunization and in a shorter time than the appropriate immunization of the mother who had received her second vaccination courses.