فهرست مطالب

مجله دانشکده پزشکی اصفهان
پیاپی 171 (هفته سوم اسفند 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/12/20
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مژگان مرتضوی، شیوا صیرفیان، افسون امامی نایینی، ندا زمانی، نفیسه معین صفحه 1
    مقدمه
    یکی از علل مهم مرگ و میر در بیماران مبتلا به نارسایی کلیه ی نیازمند به دیالیز بیماری های قلبی عروقی می باشد. سندرم متابولیک به مجموعه ای از اختلالات متابولیک اطلاق می شود که با افزایش التهاب سیستمیک نقش مهمی در بروز اختلالات قلبی منجر به مرگ دارد. با توجه به افزایش شیوع سندرم متابولیک در کل جمعیت ها، این مطالعه با هدف بررسی فراوانی سندرم متابولیک در بیماران دیالیز صفاقی و همودیالیز طراحی گردید.
    روش ها
    مطالعه ی حاضر از نوع مقطعی- توصیفی بود که با روش سرشماری روی 170 بیمار دیالیزی بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام شد. نمونه ی خون بیماران جهت بررسی قند، پروفایل لیپید، هموگلوبین، آلبومین، هورمون پاراتیرویید، کلسیم، فسفر و گلبول سفید خون به آزمایشگاه ارسال شد و فشار خون، وزن، قد و دور کمر بیماران به روش استاندارد اندازه گیری شد و اطلاعات در پرسش نامه ها ثبت گردید.
    یافته ها
    67 درصد از جمعیت مورد مطالعه دچار سندرم متابولیک بودند که فراوانی آن در زنان (77 درصد) بیشتر از مردان (57 درصد) و در بیماران دیالیز صفاقی (73 درصد) بیشتر از بیماران همودیالیز (47 درصد) بود. در بیماران همودیالیزی بیشترین فراوانی در بیمارانی دیده شد که از راه کاتتر موقت دیالیز می شدند. میانگین وزن و نمایه ی توده ی بدنی (Body mass index یا BMI) و متوسط سطوح آلبومین و WBC (White blood cell) به طور معنی داری در گروه مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر از گروه غیر مبتلا بود، در حالی که این تفاوت در مورد هموگلوبین، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    فراوانی سندرم متابویک در بیماران دیالیزی بیمارستان الزهرا (س) بالا بود و لازم است این بیماران به منظور تشخیص و درمان زود هنگام عوامل خطر به طور مرتب پی گیری گردند.
    کلیدواژگان: سندرم متابولیک، دیالیز صفاقی، همودیالیز، هیپرلیپیدمی، هیپرگلیسمی
  • سعید رضایی جوزدانی، شقایق حق جوی جوانمرد، عظیمه جهانیپور صفحه 2
    مقدمه
    آنسفالیت اتوایمیون حیوانی، مدل حیوانی بیماری اسکلروز متعدد (Multiple sclerosis یا MS) است. در حال حاضر در ایران برای ایجاد آن روی موش (Rat) باید پپتیدهای سنتز شده مثل PLP، MOGو MBP را از کشورهای پیشرفته خریداری کرد. این امر بسیار اهمیت دارد که برای ایجاد آنسفالیت اتوایمیون حیوانی از روش های ارزان تر و ساده تر استفاده کرد.
    روش ها
    این مطالعه از نوع مداخله ای تجربی بود که بر روی 30 موش (Rat) در 10 گروه شامل 2 گروه شاهد انجام شد. ابتدا از ماده ی مغز موش کشته شده، سوسپانسیون هموژن تهیه شد و سپس نصف آن مخلوط را سانتریوفوژ کرده، از رونشین آن برای تزریق به موش ها به همراه ادجوانت فروند استفاده گردید.
    یافته ها
    در این مطالعه، همه ی موش ها از نوع Rat و از نظر سن و وزن یکسان بودند. گروه هایی که مخلوط مغز موش چه به صورت رونشین و چه به صورت سوسپانسیون در آن ها استفاده شد، فلج عصبی را نشان دادند که با 05/0 > P نسبت به گروه شاهد معنی دار بود. از طرفی گروه هایی که رونشین مایع مغز موش در آن ها استفاده شده بود، فلج عصبی بیشتری را نشان دادند (05/0 > P)؛ ولی همین گروه های رونشین در فلج عصبی، اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند.
    نتیجه گیری
    با تغییر بر روی زوش های قدیمی برای ایجاد آنسفالیت حیوانی، روش موثر برای ایجاد آن به دست آمد که از نظر هزینه و آسانی برتری دارد. اگرچه این روش باید بر روی گونه های دیگر موش و حیوانات دیگر آزمایش شود و نتایج آن با روش های دیگر امروزی مقایسه گردد.
    کلیدواژگان: آنسفالیت اتوایمیون حیوانی، پروتئین اساسی میلین، گلیکوپروتئین میلین، پروتئولیپوپروتئین
  • سمیه سادات رجایی، لیلا آزادبخت، مجید خزاعی، احمد اسماعیل زاده * صفحه 3
    مقدمه

    افزایش اپیدمی چاقی و سندرم متابولیک با کاهش میزان دریافت چربی و افزایش کربوهیدرات رژیم غذایی همراه بوده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر جایگزینی متوسط کربوهیدرات رژیم غذایی با چربی ها بر سندرم متابولیک صورت پذیرفت.

    روش ها

    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی متقاطع بر روی 30 زن دارای اضافه وزن یا چاقی (شاخص توده ی بدنی بالای 25 کیلوگرم بر مترمربع) مبتلا به سندرم متابولیک انجام شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه رژیم غذایی پرکربوهیدرات (65-60 درصد کربوهیدرات، 25-20 درصد چربی) و رژیم غذایی با محدودیت متوسط کربوهیدرات (47-43 درصد کربوهیدرات، 40-36 درصد چربی) تخصیص یافتند. هر مرحله ی مداخله 6 هفته و دوره ی Washout دو هفته به طول انجامید. در شروع و پایان هر مرحله فشارخون، شاخص های تن سنجی و بیوشیمیایی ارزیابی گردید.

    یافته ها

    با وجود کاهش وزن مشابه، دور کمر (9/3- در مقابل 6/2- سانتی متر؛ 07/0 = P) و دور باسن (7/2- در مقابل 5/1- سانتی متر؛ 07/0 = P) طی رژیم غذایی با محدودیت متوسط کربوهیدرات بیش از رژیم پرکربوهیدرات کاهش یافت. بر خلاف رژیم غذایی پرکربوهیدرات، رژیم با محدودیت متوسط کربوهیدرات موجب تغییرات مطلوب در سطح تری گلیسرید (TG) (13/0 در مقابل 3/13- میلی گرم در دسی لیتر؛ 07/0 = P) و نسبت تری گلیسرید به HDL-C (High density lipoprotein-cholesterol) (1/0 در مقابل 9/0، 06/0=P) سرم شد. محدودیت متوسط کربوهیدرات رژیم غذایی در مقایسه با رژیم پرکربوهیدرات کاهش بیشتری در فشارخون سیستولیک (93/8- در مقابل 97/2- میلی متر جیوه؛ 06/0 = P) و دیاستولیک (7/12- در مقابل 77/1- میلی متر جیوه؛ 001/0 > P) ایجاد نمود. شیوع سندرم متابولیک تنها پیرو رژیم غذایی با محدودیت متوسط کربوهیدرات، به طور معنی داری کاهش یافت (03/0 > P).

    نتیجه گیری

    شایسته است جایگزینی متوسط کربوهیدرات رژیم غذایی با چربی های غیراشباع، به عنوان راهکاری موثر جهت پیش گیری و درمان سندرم متابولیک توصیه گردد.

    کلیدواژگان: محدودیت متوسط کربوهیدرات، درشت مغذی، سندرم متابولیک، فشارخون، چاقی
  • فرشته محمدی زاده، نجمه تابان صفحه 4
    مقدمه
    آزمایش پاپ اسمیر ساده ترین و کم هزینه ترین روش غربال گری برای سرطان گردن رحم و ضایعات پیش ساز آن است. با توجه به قابلیت های سیستم Bethesda 2001 در ارائه توضیحات لازم در زمینه ی کفایت نمونه و همچنین با در نظر گرفتن این که رضایت بخش نبودن نمونه سبب تحمیل هزینه های اضافی به بیمار و جامعه ی پزشکی و گاه خسارت های جبران ناپذیر به علت تاخیر در تشخیص می گردد، تصمیم به بررسی وضعیت کفایت نمونه های پاپ اسمیر تهیه شده به روش مرسوم در بیمارستان شهید بهشتی اصفهان گرفتیم.
    روش ها
    در یک مطالعه ی مقطعی، کلیه ی زنان مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان شهید بهشتی اصفهان در یک بازه ی زمانی 6 ماهه که آزمایش پاپ اسمیر به روش مرسوم در مورد آن ها انجام شده بود، وارد مطالعه گردیدند. معیار خروج از مطالعه سابقه ی قبلی بیوپسی مخروطی سرویکس یا توتال هیسترکتومی بود. نمونه ها پس از آماده سازی توسط میکروسکوپ آموزشی دو نفره ی استاد- دانشجو بررسی شدند و وضعیت کفایت نمونه ها بر اساس سیستم طبقه بندی Bethesda 2001 تعیین شد.
    یافته ها
    در این مطالعه 1420 نمونه وارد مطالعه شدند. 1/99 درصد نمونه ها در گروه رضایت بخش برای بررسی و 9/0 درصد در گروه غیر رضایت بخش برای بررسی قرار گرفتند. از نمونه های به طور نسبی مخدوش (75-50 درصد مخدوش)، 60 درصد و از نمونه های غیر رضایت بخش که مخدوش بودن بیش از 75 درصد سلول ها را داشتند 2/46 درصد به علت ضخامت بیش از حد مخدوش بودند.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از این بود که بر اساس معیارهای سیستم Bethesda 2001 در زمینه ی کفایت نمونه ی پاپ اسمیر اکثر نمونه ها برای بررسی رضایت بخش بودند. با توجه به این که شایع ترین عامل مخدوش کننده در این بررسی ضخامت بیش از حد بوه و این اشکال به تهیه ی اسمیر مربوط می شود، آموزش درست تهیه ی اسمیر می تواند تا حد زیادی درصد این موارد را کاهش دهد.
    کلیدواژگان: پاپ اسمیر، اسمیر رضایت بخش، اسمیر غیر رضایت بخش، سیستم Bethesda 2001
  • محسن تیموری، مهدی کارگرفرد، غلامرضا شریفی صفحه 5
    مقدمه
    ماساژ ورزشی یکی از شیوه های درمانی برای بهبود و پیش گیری از آسیب های ورزشی استفاده می شود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثرات ماساژ ورزشی پس از تمرین حاد روی عملکرد بدنی و ریکاوری ادراک شده در ورزشکاران مرد تمرین کرده ی بدنساز بود.
    روش ها
    تعداد 30 مرد ورزشکار بدنساز به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) قرار گرفتند. 5 ست با حداکثر انقباض بیشینه در سطح (5±) 85 درصد یک تکرار بیشینه ی گروه های عضلانی اکتنسورها و فلکسورهای زانو اجرا کردند. سپس گروه تجربی یک دوره ی ماساژ ورزشی به مدت 30 دقیقه با استفاده از تکنیک های ماساژ بلافاصله پس از تمرین دریافت نمودند، در حالی که به گروه شاهد آموزش داده شد که زندگی عادی خود را حفظ کنند. عملکرد ورزشی ریکاوری ادراک شده به ترتیب با استفاده از پرش ارتفاع (Sargent jump test) و پرسش نامه ی ریکاوری ادراک شده قبل و بلافاصله، 2، 24 و 72 ساعت پس از تمرین اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری Repeated measures ANOVA تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    اگر چه پس از تمرین حاد کاهش معنی داری در عملکرد ورزشی و ریکاوری ادراک شده و افزایش معنی داری در کوفتگی عضلانی هر دو گروه مشاهده گردید، اما نتایج بهبود معنی داری در عملکرد ورزشی و ریکاوری ادراک شده در گروه تجربی در مقایسه با گروه شاهد را پس از 24 ساعت ماساژ درمانی نشان داد (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که یک جلسه ماساژ درمانی اثر ویژه ای روی بهبود عملکرد بدنی و ریکاوری ادراک شده ی ورزشکاران بدنساز تمرین کرده دارد. با این حال ممکن نیست در درمان قدرت مفید باشد.
    کلیدواژگان: ماساژ، عملکرد بدنی، ریکاوری ادراک شده، ورزشکاران بدنساز
  • سید مرتضی حیدری، حمید سریزدی، علی نوروزی * صفحه 6
    مقدمه

    میزان شیوع تهوع و استفراغ بعد از عمل (Post operative nausea and vomiting یا PONV) در اعمال جراحی گوناگون و نیز روش های مختلف بیهوشی بسیار متفاوت دکر شده است. این عارضه موجب نارضایتی بیماران، تاخیر در ترخیص، بستری بیمارستانی پیش بینی نشده و استفاده از داروهای مختلف می شود. ما در این مطالعه، تاثیر استفاده از کتامین و ترامادول وریدی حین عمل را بر تهوع و استفراغ بعد از عمل و میزان داروی ضد تهوع مصرفی در ریکاوری و 24 ساعت بعد مقایسه کردیم.

    روش ها

    این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور و دارونما- دارو بود که بر روی 150 بیمار زن و مرد 65-18 سال، ASA (American Society of Anesthesiologists) I و II، کاندید بیهوشی عمومی انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه نرمال سالین مقدار 2 سی سی نرمال سالین، در گروه کتامین مقدار 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم دارو به صورت وریدی و در گروه ترامادول به میزان 3/0 میلی گرم بر کیلوگرم ترامادول وریدی نیم ساعت قبل از اتمام عمل جراحی تزریق شد. تمامی بیماران از جهت تهوع و استفراغ در ریکاوری و 24 ساعت بعد از عمل تحت نظر قرار گرفتند. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    سه گروه از لحاظ ویژگی های دموگرافیک و مدت عمل یکسان بودند. میانگین شدت تهوع در ریکاوری در سه گروه کتامین، ترامادول و نرمال سالین به ترتیب 31/0 ± 2/1، 78/0 ± 89/1و 25/1 ± 2/2 بود.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کتامین باعث کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل می شود. همچنین ترامادول باعث افزایش این عارضه در بعد از عمل نمی شود.

    کلیدواژگان: تهوع و استفراغ بعد از عمل، ترامادول، کتامین
  • فریبرز مکاریان، ندا عبدیزدان، ندا معتمدی، پرنیان تابش، شیرین مکاریان، فریبا ها شمی، مائده عباسی صفحه 7
    مقدمه
    سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان های زنان است و متاستاز آن عامل مهمی در شکست درمان، عوارض و مرگ و میر حاصل از بیماری می باشد. این مطالعه به بررسی ارتباط عوامل خطر سرطان پستان با بروز متاستاز پرداخت.
    روش ها
    این مطالعه به صورت هم گروهی (Cohort) گذشته نگر انجام شد. جمعیت مورد مطالعه بیماران مبتلا به سرطان پستان در اصفهان، که در طول ده سال پی گیری شدند، بودند. اطلاعات شامل وجود متاستاز به عنوان متغیر وابسته و سن، وضعیت گیرنده های هورمونی، اندازه ی تومور، نوع پاتولوژی، تعداد حاملگی، سن اولین بارداری، وضعیت قاعدگی، سن اولین قاعدگی، سابقه ی خانوادگی، روش جراحی، تعداد غدد درگیر و خارج شده حین عمل به عنوان متغیر مستقل از پرونده های بیماران جمع آوری و با آزمون Logestic regression تجزیه و تحلیل گردید.
    یافته ها
    685 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند. 4/91 درصد از بیماران بدون متاستاز و 6/8 درصد متاستاز داشتند. متاستاز به ریه شایع ترین مکان (7/4 درصد) و پس از آن به ترتیب استخوان (6/2 درصد)، دیگر مکان ها (1/1 درصد) و کبد (3/0 درصد) بودند. از بین متغیرهای مستقل، تعداد غدد لنفاوی درگیر (043/0 > P) و تعداد حاملگی (022/0 > P) با بروز متاستاز اولیه در سرطان پستان ارتباط داشتند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد در بیماران با تعداد بارداری کمتر و غدد لنفاوی درگیر بیشتر، احتمال متاستاز بیشتر است. لذا با شناسایی زودرس این عوامل خطر و انجام تست های تشخیصی برای یافتن زودتر سرطان متاستاتیک و درمان های پیش گیری کننده ممکن است بتوان مدت بقا را در بیماران افزایش داد.
    کلیدواژگان: عوامل خطر، سرطان پستان، متاستاز سرطان
  • رامین سلطان زاده، حسین ربانی*، اردشیر طالبی صفحه 8
    مقدمه

    یکی از پارامترهای اساسی در تشخیص سلول های بلاست، افزایش نسبت مساحت هسته به سیتوپلاسم آن ها است. علاوه بر این پارامتر، پارامترهایی از قبیل اندازه ی هسته، میزان گرد بودن هسته و نیز اندازه ی کل سلول در تعیین بلاست یا عدم بلاست بودن سلول ها موثر می باشند.

    روش ها

    در این مقاله با استفاده از خصوصیت متمایز هسته از سایر اجزاء یک لام خونی، آن ها را ابتدا با استفاده از الگوریتمی مبتنی بر روش خوشه بندی k-means تشخیص دادیم. سپس به جداسازی سیتوپلاسم از بقیه ی تصویر لام با تکیه بر حد آستانه بر مبنای هیستوگرام سطح خاکستری پرداختیم.

    یافته ها

    این مطالعه بر روی 100 تصویر میکروسکوپی انجام شد که در تشخیص هسته دارای ویژگی 5/82 درصد و حساسیت 84 درصد و در تشخیص سیتوپلاسم دارای ویژگی 02/78 درصد و حساسیت 79 درصد بود.

    نتیجه گیری

    در این مقاله روشی اتوماتیک جهت تشخیص هسته و سیتوپلاسم ارائه شد. اگر چه نسبت مساحت هسته به سیتوپلاسم عامل مهمی در تعیین بلاست بودن سلول می باشد، اما نشانه های دیگر همچون تشخیص هستک نیز در تشخیص نهایی موثر می باشند.

    کلیدواژگان: سلول های بلاست، حد آستانه، سطح خاکستری، نسبت هسته به سیتوپلاسم
  • حسین فاضلی، رضا اکبری، شراره مقیم، اسدالله اسدیان، جمال فقیهی نیا، حسین صانعیان، تهمینه نریمانی صفحه 9
    مقدمه
    بیماری سیستیک فیبروزیس (Cystic fibrosis یا CF) از دسته ی بیماری های ژنتیکی اتوزومال است. بخش اعظم علایم بالینی این بیماری مربوط به فعالیت عوامل میکروبی فرصت طلب می باشد. پسودوموناس آئروژینوزا مهم ترین پاتوژن در بیماران مبتلا به CF است. این باکتری برای بقا و سازگار شدن با شرایط بدن بیمار به راحتی دچار موتاسیون ژنی می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی مرفوتایپ کلنی و میزان مقاومت آنتی بیوتیکی در پسودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به CF بود.
    روش ها
    این مطالعه یک مطالعه ی مقطعی بود. در سال های 1387-1382 از 59 بیمار مبتلا به CF، 27 بیمار مبتلا به عفونت ادراری پسودوموناسی و 123 نمونه از 91 نفر از پرسنل (گلو، دست و روپوش) در بیمارستان الزهرا (س) نمونه گرفته شد. 113 نمونه نیز از محیط بیمارستان (دستگاه ها، راهروها، شیر آب، حمام، مایع دستشویی) جمع آوری گردید. پسودوموناس آئروژینوزاهای جدا شده از نمونه های فوق، بر اساس روش های استاندارد باکتری شناسی تشخیص داده شدند و از لحاظ مرفوتایپ کلنی و میزان مقاومت آنتی بیوتیکی بررسی گردیدند.
    یافته ها
    در مجموع 59 بیمار مبتلا به CF در محدوده ی سنی 2 تا 24 ماه مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد 35 نفر مرد و 24 نفر زن بودند. 21 نفر از مبتلایان به CF (5/35 درصد) و 25 نفر از مبتلایان به عفونت ادراری (5/92 درصد) به پسودوموناس آئرو‍‍‍زینوزا آلوده بودند. 11 ایزوله ی پسودوموناس آئروژینوزا از 113 نمونه ی محیط بیمارستان و 4 ایزوله از 123 نمونه از پرسنل بیمارستان، جدا سازی گردید. از 21 ایزوله ی پسودوموناس آئروژینوزای جدا شده از بیماران مبتلا به CF 9 ایزوله (9/42 درصد) شکل موکوییدی داشتند و میزان مقاومت آنتی بیوتیکی آن ها به جنتامایسین و آمیکاسین 5/9 درصد، سیپروفلوکساسین 2/14 درصد، پیپراسیلین 19 درصد و سفتازیدیم 86 درصد بود. در بیماران مبتلا به عفونت ادراری، 4 ایزوله (16 درصد) شکل موکوییدی و 21 ایزوله (84 درصد) شکل غیر موکوییدی مشاهده شد. همچنین 50 درصد ایزوله های پسودوموناس آئروژینوزای جدا شده از محیط بیمارستان و پرسنل بیمارستان شکل موکوییدی را نشان دادند. 96 درصد ایزوله های جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری، 91 درصد ایزوله های جدا شده از محیط بیمارستان و 75 درصد ایزوله های جدا شده از پرسنل بیمارستان به سفتازیدیم مقاومت نشان دادند و کمترین مقاومت مربوط به آمیکاسین بود.
    نتیجه گیری
    اشکال موکوییدی پسودوموناس آئروژینوزا در مقایسه با ایزوله های جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری، محیط بیمارستان و پرسنل بیمارستان، بیشتر در بیماران مبتلا به CF دیده شد. بیشترین مقاومت آنتی بیوتیکی در هر چهار گروه مربوط به سفتازیدیم و بیشترین حساسیت آنتی بیوتیکی مربوط به آمیکاسین بود.
    کلیدواژگان: سیستیک فیبروزیس، پسودوموناس آئروژینوزا، PCR، ریبو تایپینگ
  • محمدرضا نیک کار، محمد گل پرور صفحه 10
    مقدمه
    کلوییدها در مایع درمانی بیماران نقش بسزایی دارند، ولی این محلول ها اثرات سویی بر روی سیستم انعقادی می گذارند که باعث محدودیت در استفاده از آن ها می شود. به تازگی انواع جدیدی از این محلول ها در دسترس قرار گرفته اند که اثرات سوء انعقادی کمتری برای آن ها ذکر شده است. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات انعقادی انواع جدید در مقایسه با انواع قدیمی بود.
    روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور 58 بیمار با ASA (American Society of Anesthesiologists) I و II که کاندید اعمال جراحی اندام و قسمت تحتانی شکم بودند، تحت بیهوشی اسپاینال قرار گرفتند. در زمان بیهوشی وضعیت انعقادی به وسیله ی ترومبوالاستوگراف قبل و یک ساعت بعد از تجویز 15 سی سی بر کیلوگرم وزن بدن از محلول هیدروکسی اتیل استارچ 130 (Hydroxyethyl starch 130 یا 130 HES) در گروه مطالعه و 200 HES در گروه شاهد، اندازه گیری شد. همزمان وضعیت همودینامیک بیمار مانیتور و ثبت گردید. یافته های مطالعه با استفاده از آزمون های آماری 2χ، Repeated measures ANOVA و Mann-Whitney در سطح 05/0 تحلیل شد.
    یافته ها
    58 بیمار به مطالعه وارد شدند. میانگین سنی بیماران در گروه 200 HES و 130 HES به ترتیب 1/16 ± 83/37 و 6/5 ± 07/44 سال بود (05/0 < P). با حضور 23 مرد و 6 زن در هر گروه، دو گروه توزیع جنسی یکسانی داشتند. وزن بیماران دو گروه نیز به ترتیب 7/8 ± 48/69 و 5/7 ± 72/69 کیلوگرم بود (05/0 < P). تفاوت میاگین ضربان قلب و درجه ی حرارت در دو گروه معنی دار بود، اما بیماران از نظر فشار خون تفاوت معنی دار آماری نشان ندادند. میانگین تغییرات مختصات ترومبوالاستوگرافی (TEG یا Thromboelastography) پس از تجویز HES 200 یا 130 نسبت به قبل از آن در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های مطالعه ی حاضر استفاده از 130 HES به میزان 15 سی سی بر کیلوگرم وزن بدن از نظر تاثیر بر سیستم انعقادی مزیتی بر 200HES ندارد.
    کلیدواژگان: هیدروکسی اتیل استارچ 130، ترومبوالاستوگرافی، انعقاد
|
  • Mojgan Mortazavi, Shiva Seirafian, Afsoon Emami Naini, Neda Zamani, Nafiseh Moien Page 1
    Background
    One of the major causes of mortality in patients with kidney failure requiring dialysis is cardiovascular diseases. Metabolic syndrome refers to a collection of metabolic disorders that causes systemic inflammation and therefore plays an important role in increasing the incidence of cardiovascular disorders and the associated mortality and morbidity. Given the increasing prevalence of metabolic syndrome in the general population, this study was designed to investigate the prevalence of metabolic syndrome in patients on peritoneal dialysis and hemodialysis.
    Methods
    A cross-sectional study on 170 patients on dialysis was performed in Alzahra Hospital, Isfahan, Iran. Blood samples were obtained to examine glucose, lipid profile, hemoglobin, albumin, parathyroid hormone (PTH), calcium, phosphorus, and white blood cell count (WBC). Blood pressure, weight, height, and waist circumference were also measured by standard methods. The information of patients was recorded in a questionnaire.
    Findings
    Metabolic syndrome was observed in 67% of the studied population. The prevalence of metabolic syndrome was higher in females than males (77% vs. 57%). The syndrome was also more prevalent among peritoneal dialysis patients than individuals on hemodialysis (73% vs. 47%). The highest prevalence in hemodialysis patients was seen in patients who were dialyzed through a temporary catheter. The average weight, body mass index, albumin levels, and WBC were significantly higher in patients with metabolic syndrome. However, the differences in hemoglobin, PTH, calcium, and phosphorus values were not statistically significant between patients with and without metabolic syndrome.
    Conclusion
    The prevalence of metabolic syndrome is high in dialysis, especially in peritoneal dialysis, patients. In addition, women are more at risk than men. Therefore, in order to prevent cardiovascular mortality and morbidity, these patients need to be regularly examined to diagnose and treat the risk factors of metabolic syndrome as soon as possible.
  • Somayeh Rajaie, Leila Azadbakht, Majid Khazaei, Ahmad Esmaillzadeh Page 3
    Background

    The growing epidemics of obesity and metabolic syndrome (MetS) have been accompanied with dietary fat restriction and carbohydrate elevation. We evaluated the efficacy of moderately-restricted carbohydrate diet on features of the MetS in women.

    Methods

    In a randomized cross-over clinical trial, 30 overweight or obese (Body mass index > 25kg/m2) women with the MetS were enrolled. Subjects were randomly allocated to receive either a high-carbohydrate (HC) (60-65% carbohydrates, 20-25% fats) or a moderately-restricted carbohydrate (MRC) (43-47% carbohydrate, 36-40% fats) diet. Diets were continued for 6 weeks followed by a 2-week washout period. Anthropometrics, blood pressure and biochemical variables were measured before and after each intervention period.

    Findings

    Despite similar weight loss in both diets, the efficacy of MRC diet in reducing waist (-3.9 vs. -2.6 cm; P = 0.07) and hip circumferences (-2.7 vs. -1.5 cm; P = 0.07) was marginally greater compared with HC diet. In contrast to HC diet, MRC diet resulted in favorable changes in serum triglyceride (TG) concentrations (0.13 vs. -31.3 mg/dL; P = 0.07). This was also the case for TG to high density lipoprotein (HDL)-cholesterol ratio (-0.9 vs. -0.1; P = 0.06). The reductions in systolic blood pressure (-8.93 vs. -2.97 mmHg; P = 0.06) and diastolic blood pressure (-12.7 vs. -1.77 mmHg; P = 0.001) by MRC diet were higher than those by HC diet. The prevalence of MetS was significantly decreased only by MRC diet (P = 0.03).

    Conclusion

    Partial replacement of dietary carbohydrates by unsaturated fats might be recommended as an effective strategy for treatment of MetS.

  • Fereshteh Mohammadizadeh, Najmeh Taban Page 4
    Background
    Pap smear is an easy and cost-effective screening method for cervical carcinoma and its precursors. The Bethesda system 2001 for reporting cervicovaginal cytology provides valuable information about specimen adequacy. In the present study, we investigated the status of specimen adequacy in Pap smears taken from women who had referred to Beheshti Hospital in Isfahan, Iran.
    Methods
    In this cross-sectional study, all women with Pap smears in Beheshti Hospital in a 6-month period were evaluated. Exclusion criteria were the history of previous cervical cone biopsy or total hysterectomy. The specimens were studied by the investigators using a two-headed microscope and their adequacy was classified according to the Bethesda system 2001.
    Findings
    Overall, 99.1% of the 1420 investigated specimens were satisfactory. Moreover, 60% of partially obscured and 46.2% of unsatisfactory specimens had been obscured by excessive thickness.
    Conclusion
    The results of this study showed that a considerable percentage of Pap tests are satisfactory for evaluation. Excessive thickness was found to be the most frequent obscuring factor in this study. Since this obscuring factor happens during smear preparation, training is helpful in reducing its frequency.
  • Mohsen Teimouri, Mehdi Kargarfard, Gholam Reza Sharifi Page 5
    Background
    Massage therapy is one of the methods used to improve and prevent sports injuries. The purpose of this study was to examine the effects of an athletic massage after acute eccentric exercise on physical performance and perceived recovery in male body building athletes.
    Methods
    Thirty male body building athletes were selected and randomly divided into two groups of experimental (n = 15) and control (n = 15). They performed 5 sets of ten maximal eccentric contractions at a level of 80 ± 5% of a one-repetition maximal contraction of the knee flexors and extensors at maximal angular velocity. The experimental group received athletic massage using massage techniques for 30 minutes immediately after exercise, whereas the control group was instructed to maintain their current lifestyle. Physical performance and perceived recovery were assessed using the Sargent jump test and perceived recovery questionnaire before and immediately after exercise, and at 2, 24, 48 and 72 hours after exercise. The obtained data was analyzed using repeated measures analysis of variance (ANOVA)..
    Findings
    : Significant reductions in physical performance as well as significant increments in muscle soreness were observed in both groups after acute exercise. However, the results showed significant improvements in physical performance and perceived recovery in the experimental group compared with the control group 24 hours after massage therapy (P < 0.05).
    Conclusion
    These results suggest that a massage therapy session may improve the physical performance and perceived recovery following acute eccentric exercise in male body building athletes. However, it may not be beneficial in the treatment of strength and functional declines.
  • Seyed Morteza Heidari, Hamid Saryazdi, Ali Norouzi Page 6
    Background

    Postoperative nausea and vomiting (PONV) is the most common complication after surgery that might prolong discharge time and cause some morbidity.

    Methods

    This double-blind placebo-controlled randomized clinical trial study was conducted on 150 patients of both sexes aged 18-65 years. Patients were all ASA (American Society of Anesthesiologists) class I or II candidate for general anesthesia. They were randomly divided into three groups of ketamine, tramadol, and normal saline. We injected 2 cc of normal saline and 0.5 mg/kg of ketamine and 0.3 mg/kg of tramadol, respectively to the saline, ketamine, and tramadol groups. All injections were performed 30 minutes before the surgery ended. All patients were monitored for nausea and vomiting in the recovery room and during the first 24 hours after surgery. Data was analyzed by SPSS16.

    Findings

    The three groups did not differ significantly regarding patient characteristics. Average severity of PONV was 0.31 ± 1.2, 0.78 ± 1.89, and 1.25 ± 2.2 in the ketamine, tramadol, and saline groups, respectively (P = 0.24).

    Conclusion

    Our study showed ketamine to reduce PONV. In addition, tramadol did not increase PONV.

  • Fariborz Mokarian, Neda Abdeyazdan, Neda Motamedi, Parnian Tabesh, Shirin Mokarian, Fariba Hashemi, Maedeh Abbasi Page 7
    Background
    Breast cancer is one of the most common malignancies in women and its metastasis plays an important role in mortality, treatment failures and complications. The objective of this study was to evaluate the risk factors of metastatic breast cancer.
    Methods
    In a retrospective cohort study, breast cancer patients in Isfahan, Iran were followed up for ten years. The existence of metastasis was considered as the dependent variable while independent variables included age at diagnosis, hormone receptor status, family history, number of lymph nodes dissected in surgery and involved ones, number of pregnancies, age at first pregnancy and menarche, menstrual status, histopathology and tumor size. All data was collected from patient's profiles and analyzed using logistic regression in SPSS16.
    Findings
    A total of 685 patients with breast cancer were studied during 1999-2009. While 91.4% of cases had no metastasis, distant metastasis was found in 8.6% of subjects. Sites of metastasis according to prevalence were lung (4.7%), bone (2.6%), other organs (1.1%), and liver (0.3%). Number of involved lymph nodes (P = 0.043) and number of pregnancies (P = 0.022) had significant relationships with metastasis.
    Conclusion
    We concluded that less pregnancies and more involved lymph nodes indicate a high probability of metastasis occurrence. Therefore, survival improvement might be possible with early diagnosis of breast cancer, using prophylactic treatments, and identifying metastatic cases by diagnostic tests.
  • Ramin Soltanzadeh, Hossein Rabbani, Ardeshir Talebi Page 8
    Background

    One of the most remarkable factors in blast cells diagnosis is the increment of nucleus-cytoplasm ratio. Some other parameters like size of the nucleus and the whole, and how round the nucleus is also affect the diagnosis.

    Methods

    In this study, the explicit characters of nucleus were used to identify it from the other parts of blood smear. The nuclei were thus extracted by k-means clustering. The cytoplasm was then extracted based on gray level histogram.

    Findings

    This study was conducted on 100 microscopic images. The method had a specificity of 82.5 and a sensitivity of 84 in the extraction of nuclei. The corresponding values for cytoplasm detection were 75.02 and 79.

    Conclusion

    In this Study present an automatic method to determine the nucleus and cytoplasm. Although the ratio of the cell nucleus to the cytoplasm is an important factor in determining the blast, but other signs such as detecting nucleolus are also effective in the final diagnosis.

  • Mohammad Reza Nikkar, Mohammad Golparvar Page 10
    Background
    Colloids play an important role in fluid resuscitation. However, their unfavorable effects on the coagulation system have led to the limited usage of these solutions. Newer types of colloids are currently being claimed to have minimal effects on homeostasis. This study tried to evaluate such a claim.
    Methods
    In a double blind clinical trial, 58 ASA (American Society of Anesthesiologists) I and II patients candidate for elective lower limbs or lower abdomen surgeries under spinal anesthesia were studied. Using thromboelastography, the coagulation system was evaluated before and 1 hour after an infusion of 15 cc/kg of hydroxyethyl starch (HES) 130 in the study group and HES 200 in the control group. Hemodynamics were monitored and recorded during the study and data was analyzed by chi-square test, analysis of variance (ANOVA) and Mann-Whitney test at a significance level of 0.05.
    Findings
    Mean age in the study and control groups were 37.83 ± 16.1 and 44.07 ± 15.6 years, respectively. There were 23 males and 6 females in each group. Mean weight in the study and control groups were respectively 69.48 ± 8.7 and 69.72 ± 7.5 kg. The results of statistical analyses did not show any differences in these three variables. Repeated measures ANOVA only revealed P values less than 0.05 for heart rate and body temperature. However, the patients were not significantly different in blood pressure. Mean values of thromboelastography parameters, including R (reaction time),K (coagulation time), α (angle), MA (maximal amplitude), and LY30 (percentage lysis 30 minutes post-MA) did not have significant differences between the two groups after infusion of starches.
    Conclusion
    The patients had similar hemodynamic indexes during the study. They did not show any significant differences in thromboelastography parameters (R, K, α, MA, and Ly30). Therefore,15 cc/kg of HES 130 does not have any priority over HES 200 for effects on coagulation.