فهرست مطالب

گزیده مدیریت - پیاپی 146 (مهر 1392)

ماهنامه گزیده مدیریت
پیاپی 146 (مهر 1392)

  • 72 صفحه، بهای روی جلد: 60,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1392/09/15
  • تعداد عناوین: 12
|
  • فرنچایزینگ: راه حلی برای رشد سریع سازمان ها و اقتصاد کشور
    غلامرضا کیانی صفحه 3
    هدف این مقاله ایجاد توجه به یکی از روش های کسب وکار یعنی «فرنچایزینگ[2]» است که تصور می شود برای رشد و توسعه سازمان ها و هم چنین اقتصاد کشور بیش از هر وقت دیگر مورد نیاز است. موضوعی که باید آن را جدی گرفت و درباره آن بحث و پژوهش کرد. فرنچایزینگ گرچه مفهومی نو در ایران نیست و چه قبل از انقلاب و چه اکنون به صورتی بسیار محدود مورد استفاده قرار گرفته، ولی از آن جا که در جایگاه واقعی خود مورد توجه نبوده است، ضرورت دارد تا به عنوان یکی از استراتژی های رشد سریع سازمان ها و حل بسیاری از مسائل اقتصادی مانند بیکاری مورد توجه جدی قرار گیرد (به کنارنوشت «رویکرد مقاله» مراجعه فرمایید).
    فرنچایزینگ را می توان از ابعاد متفاوتی مورد مطالعه قرار داد. به عنوان مثال، فرنچایزینگ یکی از روش ها یا مدل های «اتحاد استراتژیک» است و می توان آن را در این زمینه مورد بحث قرار داد یا در مبحث «کارآفرینی»، فرنچایزینگ روشی است که می تواند راه حل مناسبی برای سرمایه گذارانی باشد که حاضر به قبول ریسک های بالا نیستند. آن چه در این مقاله مورد توجه است نگاه جدیدی به مفهوم فرنچایزینگ به عنوان یک استراتژی رشد سریع و روشی برای اصلاح ساختاری سازمان هاست. توسعه فرنچایزینگ در کشور هم چنین می تواند سبب توسعه سریع اقتصاد شود، ایجاد اشتغال کند، بخش خصوصی را توسعه دهد و عامل اساسی برای توسعه کسب وکارهای کوچک باشد. توسعه کسب وکارهای کوچک هم یکی از راه حل های ایجاد انعطاف در اقتصاد و نیز ایجاد تشکیلات انسانی است. کسب وکارهای کوچک اکنون بدنه اصلی اقتصاد کشورهای پیشرفته را تشکیل می دهند. به عنوان مثال، در کشور کانادا 95.2 درصد از افراد شاغل کشور در کسب وکارهای کوچک زیر پنجاه نفر اشتغال دارند.[3] از این رو، می توان فرنچایزینگ را راه حلی برای کمک به توسعه اقتصاد کشور دانست.
    توسعه اقتصادی نیازمند استفاده از روش هایی است که با شرایط عصر حاضر تناسب داشته باشند. یکی از ضرورت های اساسی امروز آن است که سازمان ها از ساختار سلسله مراتبی به سمت ساختار شبکه ای حرکت کنند. این چیزیست که از مدت ها قبل در کشورهای پیشرفته اتفاق افتاده و هر روزه شاهد توسعه شبکه های پیچیده و عظیم در سازمان های این کشورها هستیم. پیتر دراکر و چارلز هندی در دو دهه پیش معتقد بودند ما در حال انتقال از یک جامعه استخدامی به یک جامعه شبکه ای هستیم. چالش پیش روی مدیران این است که سازمان و تشکیلاتی را باید اداره کنند که به هیچ وجه شباهتی با سازمان هایی که به آن عادت کرده ایم ندارد.
  • سازگاری برای ماندگاری
    احمد روستا صفحه 9
    سازگاری و ناسازگاری را همه تجربه کرده ایم و آثار آن ها را در زندگی شاهد بوده ایم. چه بسیار پیروزی و شکست ها که مستقیم یا غیرمستقیم زاییده این دو بوده اند.
    چه بسیار فاصله ها، طلاق ها، ورشکستگی ها و بحران ها که حاصل ناسازگاری ها بوده اند و چه بسیار رابطه ها، پیوندها، سازندگی ها و آرامش ها که از سازگاری سرچشمه گرفته اند.
    سازگاری یکی از قابلیت ها، مهارت ها و مزیت های مهم برای ادارهکردن تحولات و بهره برداری از فرصت هاست.
    سازگاری چیست؟ سازگار کیست؟ اهداف و آثار سازگاری کدامند؟ چگونه می توانیم سازگاری را تقویت کنیم؟ استراتژی سازگاری در بازاریابی چیست و چگونه می توان آن را به عنوان یک مزیت رقابتی مهم مورد استفاده قرار داد؟ توصیه ها و هشدارهای سازگاری کدامند؟
    پاسخگویی به این پرسش ها می تواند چهره زندگی و کسب وکارها را دگرگون کند، نارسایی ها را کاهش دهد، امیدها را بارور سازد، افسردگی ها و درماندگی ها را برطرف کند و شادابی و سازندگی را به ارمغان آورد و باعث پیشرفت، دگرگونی، رشد، توسعه، نوآفرینی و بازآفرینی های گسترده شود.
    سازگاری چیست؟
    سازگاری در فرهنگ فارسی به معنای موافقت، هماهنگی، هم آوازی، لیاقت، خرسندی و گوارایی است و سازش نیز به معنای صلح، آشتی، حسن سلوک، اتفاق، ساخت و پیوستگی است.
    سازش کردن به معنای رفع کدورت، با کسی صلح کردن، آشتی کردن و رفع اختلاف کردن است. سازگار کسی است که موافق، هماهنگ، هم آواز، لایق و خرسند است. در همه این واژه ها نشانه هایی از پیوند، آشتی، صلح، نزدیکی، همسویی، شادی، سازندگی، پیوستگی و جاذبه دیده می شوند.
  • قیمت گذاری هوشمندانه
    علی عیاری صفحه 16
    قیمت گذاری همواره یکی از موضوعات به ظاهر ساده ولی در عمل فوق العاده حساس در سیاست های بازار است. مدیران ارشد و مالکین شرکت ها دیدگاه های خاص خود را در این خصوص دارند. به طور مثال، اکثر مدیران فروش اعتقاد دارند قیمت، مهم ترین عامل حرکت در بازار است. حتا گاهی اشتباه ها و مشکلات قیمت گذاری را مهم ترین عامل شکست های خود در سیاست های بازاریابی و فروش بدانند. در مقابل، مدیران مالی قیمت را اهر می مهم در تضمین سود شرکت می دانند. گرچه نمی توان اهمیت قیمت گذاری را نادیده گرفت، ولی به راستی نقش قیمت در سرنوشت شرکت ها به چه میزان است؟ با پیش فرض فضای رقابتی در این نوشتار به نقش واقعی قیمت در سیاست های بازار خواهیم پرداخت.
    رفتارشناسی و نقش قیمت در دیدگاه مدیرانقیمت در شرایط انحصاری و غیررقابتی نقش چندانی در تصمیم گیری های بازار نداشته و نگرانی چندانی در مورد میزان صحت، دقت و تناسب سیاست های قیمت گذاری با شرایط بازار وجود ندارد. اما در شرایط رقابتی، مدیران ارشد و عملیاتی به قیمت حساس تر هستند. گرچه مدیران بنگاه های خصوصی و دولتی از زاویه های متفاوت به قیمت نگاه کرده و رفتارهای متفاوتی نسبت به قیمت از خود نشان می دهند.
  • درد که حرف نیست، درد است / مصاحبه با اعضا هیات مدیره موسسه خیریه بهنام دهش پور
    صفحه 22
    درست وقتی که فکر می کنید زندگی در چرخش عادی خود است یا احساس می کنید مشکل بزرگی ندارید و زندگی لذت بخش شده، ناگهان در یک اتفاق یا مراجعه برای درمان دردی که بی اهمیت می پندارید، خبر بروز بیماری هم چون آوار بر سرتان خراب می شود. اول باور نمی کنید و به دنبال پیداکردن نشانه ای از اشتباه هستید. اما تلاش بی ثمر است و واقعیت کم کم خود را تحمیل می کند. بعد پیگیری برای درمان آغاز می شود. به هر راهی که به فراخور، تصور می کنید ممکن است چاره ای برای آن درد باشد چنگ می اندازید: مراجعه به پزشکان متعدد، توسل به قدیسان و حتا کسانی که مدعی انرژی درمانی و نبات درمانی هستند. حکم غریقی را دارید که به هر چیزی که دم دست است چنگ می اندازید. دیری نمی گذرد که می بینید برخی دردها احتیاج به زمان و درمان های بیش تری دارند. ولی از درمان خود ناامید نمی شوید و سعی می کنید با واقعیت موجود کنار آیید. و می بینید دیگرانی هم هستند که دچار این درد هستند و تازه امکانات شما را هم ندارند و باید علاوه بر مبارزه با بیماری، با فقر و نداری هم که درد بزرگ تری است دست وپنجه نرم کنند. با تمام وجود وضعیت آن ها را درک می کنید و تصمیم می گیرید با تمام توان بنیانی برای کمک به آن ها بنا کنید و یادی ماندگار از خود به جا بگذارید.
    داستان فوق با کم و زیادش، حکایت تشکیل بسیاری از سازمان های خیریه با هدف کمک به بیماران نیازمند است. به قول بزرگی، «درد که حرف نیست، درد است» و این عادت مردمان است که تا خود چیزی را تجربه نکنند، درنمی یابند. همین الگو را در سایر کشورها نیز می توان دید. برای مثال، می گویند بسیاری از امکانات عمومی در اختیار معلولان آمریکایی در دوره ریاست جمهوری جان کندی به تصویب رسیده و علت هم این بوده که خود کندی خواهری معلول داشته و همین باعث شده تا درد خانواده آن ها را بهتر بفهمد.
    اساس تشکیل سازمان های خیریه، احساس لطیف انسانی و نوع دوستی است و ادامه حیات و بالندگی بسیاری از آن ها هم بستگی به انگیزه و قدرت بنیانگذاران و گردانندگان آن ها در حفظ این حس دارد. اما کم تر سازمان خیریه ای را در ایران می توان یافت که سعی در سازماندهی و ساختاریابی بر اساس دانش روز سازمانی داشته باشد وبه جز چند استثنا، اکثریت قریب به اتفاق بر محور تلاش های چند نیکوکار باانگیزه که ارتباطی خانوادگی یا دوستی هم با بنیانگذار اصلی دارند اداره می شوند.
    بیش تر مواقع این اطرافیان و علاقه مندان بیمار هستند که تشکیلات خیریه را به وجود می آورند، اما در مواقع کم تری هم خود بیمار بانی بنیاد خیریه می شود. بنیاد خیریه بهنام دهش پور از جمله بنیادهای نوع دوم است. با یاد و گرامیداشت خاطره این انسان بزرگ، شریف و نوع دوست و درود فراوان بر روح بلندش، مصاحبه ویراسته، با خانم خوشخونژاد از اعضاء هیئت مدیره و مدیر روابط عمومی و خانم شهلا دهش پور مادر بهنام و یکی از اعضاء هیات مدیره که در محل این بنیاد در محوطه بیمارستان شهدای تجریش انجام گرفته تقدیم می شود.
  • فنون مذاکره برای حل مسائل سازمانی
    الهام پورعلی صفحه 28
    بیش تر مدیران حرفه ای به اهمیت مذاکره در زندگی واقفند، زیرا زمان قابل توجهی از زندگی حرفه ای خود را صرف مذاکره می کنند. به علاوه، زندگی شخصی شان هم با مذاکره همراه است. موفقیت و اثربخشی حرفه ای آن ها به شدت متاثر از توانایی آن ها در هنر و فن مذاکره است. این مهارت یا ناشیگری آن ها در مذاکره است که نظر مدیران، همکاران، زیردستان، مشتریان، رقبا و سایرین را درباره موفقیت کاریشان شکل می دهد. مدیران، زمان و کوشش بسیاری را صرف مذاکره می کنند، اما معدودی از آن ها هنر و دانش مذاکره را به درستی می دانند. از این رو، بسیاری از مدیران حرفه ای نیازمند رویکرد بهینه در طرح ریزی و اجرای مذاکره ها هستند.
    مذاکره یک فرایند بسیار پویا و نه یک جریان ایستاست. یعنی از زمان شروع تا پایان مذاکره، فرایند مذاکره در معرض ارزیابی و تغییر است. حتا پیش از هر کنش و واکنشی، دو طرف، جداگانه به برآورد نیازها، علاقه ها و هدف ها می پردازند تا موقعیت خود و طرف مقابل را بسنجند. معمولا طی تعاملاتی که در مذاکره پیش می آید، این ارزیابی ها و برآوردها در معرض تغییر و تحول هستند. اطلاعات جدیدی که می رسند، باید ارزیابی و طبقه بندی شوند. این پویایی و ماهیت تغییرپذیر گفت وگو است که سبب پیچیدگی و دشواری می شود. توجه به مذاکره و دیدن آن به صورت فرایندی پویا از تبادل کنترل شده اطلاعات، بر تاثیرهای مثبت مذاکره کننده می افزاید و مخاطره های ناشی از نقص و خلل در گردآوری، پنهان سازی، افشا یا توجه کامل به اطلاعات را به حداقل می رساند.
    تعریف مذاکرهفرهنگ و بستر مذاکره را «عمل یا فرایند گفت وگو با دیگری برای دستیابی به توافق بر سر مسئله ای» تعریف می کند. در فرهنگ امریکن هریتیج مذاکره به صورت «عمل یا فرایند گفت وگو با دیگران برای دستیابی به توافق یا یک موافقت نامه» تعریف شده است. «گفت و گویی که هدف آن دستیابی به یک توافق است»، تعریف فرهنگ اکسفورد از مذاکره است.
  • نقش دولت الکترونیک در کاهش فساد اداری
    حسن توکلی نژاد صفحه 35
    یکی از مهم ترین وظایف هر دولتی تحویل خدمات عمومی به شهروندان، بنگاه های اقتصادی و سایر سازمان ها و موسسات موجود در جامعه است. اگر دولتی به طور مداوم مراحل و سلسه مراتب تحویل این خدمات را بازسازی و اصلاح نکند، تحویل آن ها به خصوص در جوامع پیچیده امروزی روزبه روز برای دولت سخت تر می شود. نتیجه این عدم اصلاح ساختارهای حکومتی، عدم کارایی و قطعیت در ارائه خدمات دولتی است که باعث می شود هزینه ارائه این خدمات هم برای دولت و هم برای شهروندان بالا رفته و فساد اداری در ساختار دولت، به عنوان نمونه، از طریق پرداخت رشوه برای سریع تر انجام شدن کارها، افزایش یابد. این ها به خصوص مشکلاتی هستند که کشورهای درحال توسعه بیش از کشورهای پیشرفته با آن ها دست به گریبان هستند. برای مقابله با این مشکلات، کم وبیش در همه جای دنیا دولت ها اقدام به اصلاح و ساده سازی ارائه خدمات عمومی کرده اند تا این خدمات با سرعت، اطمینان و شفافیت بیش تری در اختیار مردم قرار بگیرد. ارائه خدمات به شیوه الکترونیک روشی است که بیش تر دولت ها به آن به عنوان راه حلی برای بهبود کیفیت ارائه خدمات عمومی می نگرند. با استفاده از این شیوه دیگر لازم نیست شهروندان خود به شخصه در ادارات دولتی حاضر شوند یا این خدمات را از طریق واسطه ها و عاملان دولتی مختلف دریافت دارند.
  • دانستنی هایی از قانون تجارت برای مدیران
    کیومرث قربانیا صفحه 40
    در شماره های قبلی در خصوص نحوه تشکیل شرکت و به ویژه شرکت های سهامی عام و خاص و ارکان شرکت های سهامی عام و خاص شامل مجامع، هیات مدیره، مدیرعامل و بازرس بحث کردیم و در این شماره به بحث در خصوص انحلال شرکت های سهامی خواهیم پرداخت.
    برای اشخاص حقوقی نیز همانند اشخاص حقیقی پس از تولد و ادامه حیات، وفات و ممات وجود دارد که در حقوق تجارت از آن به انحلال شخص حقوقی تعبیر شده است. به عبارت دیگر، شخص حقوقی به ویژه شرکت های تجاری پس از تشکیل ممکن است با تحقق یکی از موجبات مطروحه در قانون تجارت منحل شوند که در حقیقت پایان حیات شخص حقوقی خواهد بود.
    قانونگذار در موادی از قانون تجارت که شاخص ترین آن ها مواد 199 و 201 لایحه قانونی اصلاح قانون تجارت هستند، موارد و موجبات انحلال را ذکر کرده که در یک تقسیم بندی می توان از انحلال قهری، انحلال ارادی و اراده به موجب صاحبان سهام و انحلال بنابه حکم دادگاه نام برد.
    تنها موردی را که می توان آن را در زمره موارد انحلال قهری قرار داد، بند 3 ماده 199 لایحه اصلاح قانون تجارت است. به موجب این بند چنان چه یک شرکت ورشکسته شود و حکم ورشکستگی آن صادر شود، شرکت منحل شده تلقی می شود و برای انحلال، حکم دیگری مورد نیاز نیست و به محض صدور حکم و ورشکستگی، امر تصفیه شرکت شروع می شود که به حکم ماده 200 لایحه اصلاح قانون تجارت، مقررات مقرر در باب ورشکستگی در خصوص نحوه تصفیه شامل تعیین مدیر تصفیه و دعوت از بستانکاران و بدهکاران و غیره حاکم خواهد بود.
  • سیستم تولید به هنگام
    سهیلا داروییان صفحه 44
    با روند تغییرات سریع در حوزه های مختلف کسب وکار و لزوم تطابق سازمان ها با این تغییرات، ضروری است تا سازمان ها ابزارهای لازم را جهت این امر به کار ببرند. یکی از این ابزارها سیستم تولیدبه هنگام است که یک فلسفه مدیریتی و تکنیک یا فن مدیریتی در تولید است. بهره گیری از این سیستم اگر در جایگاه کلان و استراتژی سازمان مورد نظر باشد، به عنوان فلسفه و چنان چه به عنوان یکی از روش ها و فنون مدیریتی جزو اهداف خرد سازمان باشد، تکنیک تولید به هنگام تلقی می شود. در این مقاله سعی شده تا با رویکرد تطبیقی و بیش تر تکنیکی به بررسی تاریخچه، روند تکامل و کاربرد این روش در حوزه های مختلف و مهم سازمان پرداخته شود.
    تاریخچه وتعاریف تولید به هنگام ظهور تولید به هنگام[2] در ژاپن، با مجموعه ای از جنبه های فرهنگی قوی در این کشور مرتبط بود. برخی اصول اخلاقی کار در ژاپن که در پیدایش تولید به هنگام بسیار موثر بودند، عبارتند از:کارکنان، انگیزه زیادی برای دستیابی به بهبود مستمر دارند و همیشه سعی می کنند از موقعیتی که در آن قرار دارند فراتر روند و پیشرفت کنند و معتقدند همیشه استانداردهای بالاتری از استانداردهای کنونی برای دستیابی وجود دارد.
    شرکت ها روی تلاش گروهی تمرکز می کنند که این امر مستلزم ترکیب استعدادها و مهارت های کلیه کارکنان در حل مشکلات و هم چنین فرایند تصمیم گیری است.
    کار بر فراغت و آسودگی مقدم است: به عنوان مثال، برای یک کارگر ژاپنی، غیرعادی نیست که چهارده ساعت در روز کار کند.
    کارکنان تمایل دارند در سرتاسر دوره کار و خدمتشان در یک شرکت باقی بمانند. این امر برای آن ها این فرصت را ایجاد می کند که مهارت ها و توانایی هایشان را در یک روند مستمر ارائه کنند.
    تولید به هنگام، موضوعی است که افراد مختلف تفسیرهای متفاوتی از آن داشته اند. در بسیاری از نوشته ها از تولید به هنگام به عنوان تکنیکی در کنترل موجودی ها یاد شده است. بعضی آن را نگرشی نو به تولید و برخی، از آن به عنوان نوعی فلسفه و تفکر یاد کرده اند. برخی از نویسندگان نیز آن را یک استراتژی و فلسفه دانسته اند. هم چنین تولید به هنگام از نظر این که باعث افزایش کیفیت و کارایی می شود یک رویکرد مدیریت تکنیکی و از این جهت که باعث کاهش ضایعات می شود، یک رویکرد مدیریت عملیاتی و به این دلیل که یک مفهوم تولید جامع است، رویکرد استراتژیک نامیده می شود.
  • آیا مدیریت می تواند حرفه باشد؟
    میثم ظهوریان صفحه 52
    بین دانشمندان و صاحب نظران اختلاف و تشتت نظری عمیقی در مورد مدیریت (چه به عنوان یک مهارت فنی و چه یک رشته اجتماعی) وجوددارد. در یک سمت، این اعتقاد نهفته است که مدیریت قابلیت نمایش خود به عنوان یک حرفه را دارد و روزبه روز بر حوزه های بیش تر و متنوع تری از فعالیت های اجتماعی چیره می شود و در طرف دیگر، اعتقاد به عدم قابلیت مدیریت برای تبدیل شدن به یک حرفه است.
    این سوال در اصل به این لحاظ مطرح می شود که اگر مدیریت یک حرفه است، چرا تا به حال مدیران نتوانسته اند بر بدنه مشخصی از دانش به عنوان دانش مدیریت توافق کنند و به کنترل لازم بر روی فعالیت های مدیریتی و تحت امتیاز درآوردن آن دست یابند و از سوی دیگر اگر مدیریت قابلیت های لازم برای تبدیل به یک حرفه را ندارد، چرا این رشته توانسته روزبه روز به نفوذ بیش تری در حوزه های مختلف اجتماعی دست یابد.
  • موانع فرهنگی اجتماعی ارتقا شغلی زنان
    مسعود پورکیانی، مهناز نقی یان صفحه 56
    مهم ترین عاملی که سرعت وآهنگ رشدوتوسعه اقتصادی واجتماعی هرکشوررا تعیین می کند، منابع انسانی آن است و جوامعی که قصد دارند در مسیر توسعه گام بردارند باید بتوانند ازنیروی انسانی خویش، اعم از زن و مرد،به بهترین شکل استفاده کنند.جامعه انسانی از زنان و مردانی تشکیل شده که در روابط اجتماعی متقابل قرار گرفته و هریک از دو جنس، درعین وابستگی به دیگری، نقش و کارکردی خاص به عهده دارد. برهمین اساس، زنان به عنوان نیمی ازجمعیت، تاثیری مستقیم در پیشرفت و توسعه همه جانبه جامعه دارند وراهبردهای یک جامعه توسعه یافته،باید برپایه مشارکت فعال زنان در امور اقتصادی،سیاسی،واجتماعی بنا شود. هرچند امروزه با توسعه آموزش عالی، زنان در اشتغال بیرون از خانه موفقیت های نسبی کسب کرده اند، ولی هنوز در اشغال سمت های مدیریتی از تبعیض های چندگانه رنج می برند. این مسئله به «تقسیم کار جنسیتی عمودی» برمی گردد که در آن، مردان به ویژه در سمت های مدیریتی موقعیت برتری کسب می کنند.
  • موردکاوی
  • با شتاب به پیش
    احمد عیسی خانی صفحه 60
    شایعه عوض شدن مدیرعامل که از ماه ها پیش در شرکت مطرح شده بود به واقعیت پیوسته بود. به رسم سال های پیشین و تجارب قبلی، همه کارکنان می دانستند دامنه تغییرات به واحد آن ها نیز کشیده خواهد شد. طبق روال معمول پیش بینی ها محقق شد و آقای مهندس پویا به عنوان معاون مدیرعامل در طرح و برنامه منصوب شد. مهندس پویا یک مدیر میانسال با زمینه تحصیلی مهندسی فناوری اطلاعات و تجربه مدیریت در سازمان های دولتی و نیمه دولتی بود.
    بعد از برگزاری مراسم معارفه و آشنایی با مدیران زیرمجموعه، آقای مهندس پویا در معاونت مستقر شد. آقای پویا در مراسم معارفه راجع به برنامه هایش چیزی نگفت و تدوین برنامه ها را به ارزیابی و شناخت سازمان موکول کرد و فقط اعلام کرد در کار خود با رویکرد استراتژیک و نتیجه گرا پیش خواهد رفت.
    آقای مهندس پویا با بهره گیری از تجربیات قبلیش تصمیم گرفت به منظور تبیین اهداف و پیشبرد برنامه ها جلسات منظمی با حضور مدیران برگزار شود. نیت آقای پویا از برگزاری این جلسات ارزیابی وضع عمومی سازمان، شناخت مجموعه و فراهم شدن مبنای منطقی برای تدوین برنامه ها بود. ارزیابی های اولیه نشان می داد که هرچند سازمان از یک بدنه کارشناسی تحصیل کرده و مجرب در حوزه های تخصصی برخوردار است، ولی نظام انجام کارها در این سازمان به گونه ای سنتی پیش می رفت و جریان پیگیری و پیشبرد امور مبتنی بر بهره گیری از نظام مکاتبات اداری (اتوماسیون) بود. رویکرد انجام امور معمولا انفعالی بود و فاقد جهت گیری مدون و منسجمی بود و سازمان بیش تر در حالت واکنشی عمل می کرد. سطح عمومی پویایی و خلاقیت در سازمان به نسبت پایین بود. همه این موارد حاکی از این بود که سازمان فاقد چشم اندازی روشن از آینده کاری است.
    نکته مهمی که در جلسات بیش تر نمایان بود این بود که هنگامی که معاون درخصوص وضعیت پیشرفت یک طرح سوال می کرد عمده پاسخ ها این بود: «جلسه ای در این خصوص به تازگی برگزار شده است»، «قرار است جلسه ای برگزار شود»، «گزارش کار آماده است که در اولین فرصت برای شما ارسال خواهد شد».
  • با مدیران در سازمان های ایرانی
  • آیا کاهش ارزش پول ملی همواره پدیده ای ناخوشایند است؟
    صفحه 66
    تا پاییز 1390، قیمت برابری ارز های خارجی در برابر ریال عمدتا به جز تغییری جزئی، ثابت بود و رییس دولت وقت هم همواره بر حفظ ارزش برابری پول ملی در برابر ارز های خارجی تاکید داشت و حتا در برخی گفته ها هم مدعی افزایش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی بود که نماد آن ها دلار آمریکا بود. اما ناگهان از اواخر پاییز آن سال نرخ برابری دلار و سایر ارز های خارجی در برابر ریال شتاب گرفت و ظرف کم تر از چهار ماه به بیش از دوبرابر رسید و این به معنای کاهش بیش از پنجاه درصد ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی بود.
    اوایل سال 1391 با تنزل نسبی ارزش ارز های خارجی در برابر ریال و ثبات موقت در نرخ تبادل ریال در برابر دلار آمریکا بین 22000 ریال تا 25000 ریال تا شهریور همان سال بود. اما به ناگهان بازهم ارزش دلار شتابی سرسام آور گرفت و ظرف کم تر از دو ماه به رکورد 40000 ریال نزدیک شد و این یعنی در کم تر از یک سال بیش از هفتاد درصد کاهش یافته بود. صرف نظر از پیامدهای سیاسی و اجتماعی این روند که در نوع خود در دنیا بی نظیر بود و حتا ضعیفترین کشورها از نظر اقتصادی هم آن را تجربه نکرده بودند و بی توجه به عامدانه یا ناگزیر بودن آن، دلالت های اقتصادی این تحول بسیار عظیم بوده و کم وبیش همه جوانب فعالیت اقتصادی در کشور را دچار دگرگونی ساخت. افزایش لجام گسیخته قیمت ها و تورم کمرشکن از جنبه های منفی این وضعیت بود و در کنار آن، فرصت صادرات برای شرکت هایی که پیش تر توان رقابت قیمتی در بازارهای دیگر را نداشتند، از مواهب آن بود.
    بی شک تغییر نرخ برابری ارزش پول ملی در برابر پول های خارجی مثل هر پدیده اقتصادی دیگر، جنبه های مثبت و منفی دارد و مطلق خوب یا بد نیست. همین باعث شده که این چرخش، طرفداران و مخالفانی داشته باشد که البته بستگی به نگاه و منظری دارد که به موضوع می نگرند. بی شک در کلیت خود، استمرار یا شتاب بیش تر وضع موجود باعث خوشبختی صادرکنندگان و صنایعی است که در بازار داخلی با رقابت خارجی مواجه بودند و افزایش نرخ ارز خارجی باعث افزایش رقابت پذیری آن ها می شود. اما در برابر صنایعی هم هستند که برای مواد اولیه و تجهیزات خود به منابع خارجی اتکا دارند و این تحولات باعث افزایش قیمت تمام شده محصول و به تبع آن، افزایش قیمت محصول نهایی و کاهش خریدار و زیان های ناشی از آن می شود.
    با این مقدمه به پاسخ کارشناسانی که مسئولیت های مدیریتی در بخش های مختلف دارند به پرسش خوشایندی کاهش ارزش پول ملی در برابر ارز های خارجی می پردازیم، با این تذکر دوباره که مسئله موردنظر یکی از پردامنه ترین تغییرات در اقتصاد هر کشوری است که ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کوتاه مدت و بلندمدت بسیاری دارد و به طبع برای پرداختن به آن ها نیاز به صدها هزار صفحه کتاب و مقاله است.