فهرست مطالب

غدد درون ریز و متابولیسم ایران - سال پنجم شماره 4 (پیاپی 20، زمستان 1382)

مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال پنجم شماره 4 (پیاپی 20، زمستان 1382)

  • 100 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1382/11/17
  • تعداد عناوین: 12
|
  • لیپیدها
  • ارتباط خانوادگی لیپیدهای سرمی و نقش تغذیه: مطالعه قند و لیپید تهران
    محمدرضا میر بلوکی، پروین میرمیران، پیمانه حیدریان، پیام صالحی، فریدون عزیزی صفحه 347
    مقدمه
    نقش ژنتیک و محیط در ایجاد اختلالات لیپید کماکان مورد بحث مجامع علمی است. این مطالعه به منظور روشن ساختن نقش تغذیه والدین به عنوان یکی از عوامل خطرساز مرتبط با اختلالات لیپید کودکان و نوجوانان طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از میان ساکنان منطقه 13 شرق تهران، 117 خانواده که مجموعا از 455 نفر (شامل 229 فرزند 25-5 سال) تشکیل می شدند بررسی گشتند. شاخص های آنتروپومتریک توسط یک دستورالعمل استاندارد اندازه گیری شدند. برای اندازه گیری وضعیت لیپیدهای سرمی، نمونه خون وریدی پس از 14-12 ساعت ناشتایی در طول شب گرفته شد. ارزیابی تغذیه ای به وسیله پرسشنامه 2 روز یادامد غذایی صورت گرفت.
    یافته ها
    شانس ابتلا به کلسترول تام سرمی بالا در پسران پدرانی که مصرف بالای کلسترول داشتند (نسبت خطر: 3.1، فاصله اطمینان: 9.1-1.1) و مادرانی که اسیدهای چرب اشباع فراوانی دریافت می کردند (1.1-10.8, 3.4) بیشتر بود. بین میزان دریافت انرژی پدران و سطح کلسترول تام سرمی دخترانشان (P<0.01, r=0.134)، دریافت اسیدهای چرب اشباع پدران و سطح تری گلیسرید سرمی پسرانشان (P<0.01, r=0.29)، نمایه توده بدنی مادران و سطح تری گلیسرید سرمی دخترانشان (P<0.03, r=0.23) ارتباط وجود داشت. شانس ابتلا به HDL-C پایین در پسرانی که مادرانشان میزان دریافت بالای کربوهیدرات (2.8-42.8, 11) و یا سطح پایین HDL-C سرمی داشتند، بیشتر بود (6.8، 27-1.7). احتمال بالا بودن سطح سرمی بالای کلسترول با دانسیته کم (LDL-C) در پسرانی که پدانشان مصرف بالای (1.4-14.3, 4.5) SFAو مادرانشان سطح سرمی بالای TG (6.1، 29-1.3) یا مصرف بالای کلسترول داشتند (1.2-15.2, 4.3) بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    این نتایج بیانگر ارتباط مستقل محتوای رژیم غذایی و وضعیت لیپید در والدین و فرزندانشان و نیز در بین همسران است.
    کلیدواژگان: تغذیه، لیپید، کودکان، نوجوانان، والدین
  • ارتباط پلی مورفیسم ژن (TaqI) CETP با میزان کم HDL-C در جمعیت تهرانی
    مریم سادات دانشپور، مهدی هدایتی، فرشته آذری، فرشته قاسمی، فریدون عزیزی صفحه 355
    طبق بررسی انجام شده در مورد پلی مورفیسم TaqI در جمعیت قند و لیپید تهران، ارتباط معنی داری بین میزان HDL کلسترول و پلی مورفیسم ژن پروتئین انتقال دهنده کلسترول استریفیه (CETP) در جمعیت تهرانی مشاهده شد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط فراوانی الل B2 و میزان بالای HDL بوده است. از میان جمعیت بررسی شده در مطالعه قند و لیپید تهران، 943 نفر با کلسترول و تری گلیسرید طبیعی انتخاب شدند و منحنی توزیع HDL در این جمعیت رسم گردید. صدک HDL10در ابتدا، وسط و انتهای منحنی مشخص شد و 356 نفر در 3 گروه با HDL کم، متوسط و بالا قرار گرفتند. هم چنین عوامل موثر در میزان HDL-C مانند شاخص توده بدنی (BMI)، فشار خون و مصرف سیگار در این افراد مورد بررسی قرار گرفت. DNA ژنومی در این 3 گروه استخراج شد و قطعه ای از اینترون 1 ژن CETP با روش PCR تکثیر گردید سپس با روش (Restricted Fragment length polymorphism) RFLP اثر آنزیم TaqI بر این قطعه مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، فراوانی اللB2 از ژن CETP در افراد با میزان بالای HDL بیش تر بود و میزان HDL خون محیطی در 3 ژنوتیپ تفاوت معنی داری داشت(P<0.001) به طوری که در ژنوتیپ B1B1 میزان 36±11 HDL میلی گرم در دسی لیتر و در ژنوتیپB2B2 تا 46±13 میلی گرم در دسی لیتر افزایش نشان داده بود. هم چنین فنوتیپB2B2 از 5/5% در گروه HDL پایین، به 3/17% در گروه HDL بالا افزایش یافته بود. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت که بین سطح بالای HDL-C و پلی مورفیسم ژن CETP در جامعه مورد بررسی ارتباط وجود دارد.
    کلیدواژگان: پروتئین انتقال دهنده کلسترول استریفیه، HDL کلسترول، پلی مورفیسم، Taql، تهران
  • دیابت
  • الگوی مصرف آسپیرین در بالغین مبتلا به دیابت: مطالعه قند و لیپید تهران
    امیر عباس مومنان، فریدون عزیزی صفحه 363
    مقدمه
    مطالعات متعدد تاثیرات مفید مصرف آسپیرین را در بیماران مبتلا به دیابت به منظور پیشگیری از بیماری های قلبی - عروقی اثبات نموده است. از هیمن رو دیابت ایالات متحده از سال 1997 میلادی مصرف آسپیرین را جهت پیشگیری اولیه و ثانویه در بالغین دچار بیماری قلبی - عروقی یا عوامل خطرساز آن توصیه کرده است. در این مطالعه الگوی مصرف آسپیرین در بالغین دیابتی مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این پژوهش روی 623 نفر دیابتی شناخته شده از کل افراد 21 ساله و بالاتر شرکت کننده در فاز اول مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) انجام شد. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ایاز ساکنان منطقه 13 شهر تهران صورت گرفت. جهت تمامی افراد پرسشنامه حاوی اطلاعات فردی، سابقه دیابت و بیماری قلبی - عروقی در فرد و خانواده وی، مصرف سیگار و داروها و نیز پرسشنامه استاندارد رز (Rose) تکمیل و میزان فشار خون و پارامترهای آنتروپومتریک به روش استاندارد اندازه گیری و ثبت شد. اندازه گیری قند و لیپیدهای سرم با اخذ نمونه خون ناشتا از مراجعان صورت گرفت. بیماری قلبی - عروقی طبق تعریف شامل سابقه بیماری عروق قلب و سکته مغزی (طبق اظهار فرد) و نیز آنژین صدری و لنگش متناوب (طبق پرسشنامه رز) و عوامل خطرساز قلبی - عروقی شامل مصرف سیگار، پرفشاری خون، چاقی، اختلالات لیپیدی سرم و سابقه خانوادگی سکته قلبی یا مغزی و مصرف آسپیرین طی یک ماه گذشته مورد بررسی واقع شد.
    یافته ها
    از کل افراد مبتلا به دیابت 26% طبق تعریف دچار بیماری قلبی - عروقی و بیش از99% باقیمانده دارای یک یا بیشتر از یک عامل خطرساز بودند.34.6% مبتلایان به بیماری قلبی-عروقی و 9.8% افراد دارای عامل خطرساز قلبی - عروقی بودند و در کل (95%Cl:%13.4-%19.2) %16.3 افراد دیابتی مصرف منظم آسپیرین را گزارش نمودند. در آنالیز رگرسیون لجستیک، نسبت احتمال مصرف منظم آسپیرین به طور معنی داری در افراد دارای بیماری قلبی - عروقی نسبت به افراد دارای 1-0 عامل خطرساز (OR=4.9) و در افراد 50 ساله و بالاتر نسبت به افراد زیر 50 سال (OR=2.1) و در مردان نسبت به زنان (OR=1.6) بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    وجود بیماری قلبی - عروقی یا حداقل یک عامل خطرساز قلبی - عروقی در تقریبا تمامی بالغین مبتلا به دیابت تهرانی، آنان را کاندید بالقوه دریافت منظم آسپیرین می سازد. با توجه به شیوع کم مصرف منظیم آسپیرین در این بیماران، اقدامات لازم بهداشتی - درمانی در خصوص تجویز و مصرف این دارو ضروری به نظر می رسد.
    کلیدواژگان: آسپرین، دیابت، بیماری قلبی، عروقی، عوامل خطرساز قلبی، عروقی
  • تغذیه
  • شیوع لاغری، اضافه وزن و چاقی در نوجوانان تهرانی بین الهای 80-1377: مطالعه قند و لیپید تهران
    پروین میرمیران، محمدرضا میربلوکی، فاطمه محمدی نصرآبادی، فریدون عزیزی صفحه 371
    مقدمه
    این مقاله گزارش شیوع لاغری، اضافه وزن و چاقی در میان گروهی از نوجوانان تهرانی 19-10 ساله برپایه یک استاندارد چاقی مناسب در سال های 80-1377 است.
    مواد و روش ها
    در یک پیمایش مقطعی مشاهده ای - تحلیلی در میان ساکنان منطقه 13 شرق تهران 3199 نوجوان شامل 1541 پسر و 1724 دختر 10-19 ساله بررسی شدند. وزن و قد با استفاده از یک پروتکل استاندارد اندازه گیری و نمایه توده بدنی BMI پیشنهادی کمیته تخصصی WHO بود.
    یافته ها
    شیوع کلی لاغری نوجوانان 10.9% (فاصله اطمینان 12.0-9.8%)؛ 13.0% در پسران (فاصله اطمینان 14.7-11.3%) در برابر 9.0% در دختران (فاصله اطمینان 10.4-7.6%) بود (P<0.001). اضافه وزن در 12.6% (فاصله اطمینان 13.7-11.5%) نوجوانان؛ 11.8% (فاصله اطمینان 13.4-10.2%) پسران و 13.3% (فاصله اطمینان 14.9-11.7%) دختران مشاهده شد. تفاوت بین دختران و پسران معنی دار نبود. 5.4% (فاصله اطمینان 6.2-4.6%) از نوجوانان تهرانی؛ 6.9% (فاصله اطمینان 8.2-5.6%) پسران در برابر 4.0% (فاصله اطمینان 4.9-3.1%) دختران چاق بودند (P<0.001).
    نتیجه گیری
    به عنوان کشوری درحال توسعه که گذار تغذیه ای را پشت سر می گذارد، در شهر تهران با هر دو مشکل لاغری و چاقی نوجوانان روبرو هستیم.
    کلیدواژگان: چاقی، لاغری، اضافه وزن، نمایه توده بدنی، نوجوانان
  • بررسی شیوع و عوامل مرتبط با چاقی در بزرگسالان تهرانی: مطالعه قند و لیپید تهران
    لیلا آزادبخت، پروین میرمیران، فریدون عزیزی صفحه 379
    مقدمه
    چاقی از جمله مشکلات بهداشتی جوامع امروز است که شیوع آن از اوایل قرن بیستم بیشتر شد. این تحقیق به منظور ارزیابی شیوع چاقی و عوامل مرتبط با آن در بزرگسالان ساکن منطقه 13 تهران در سال های 80 - 1378 انجام شد.
    مواد و روش ها
    9984 نفر(4164 مرد و 5820 زن) 20 تا 70 ساله از میان شرکت کنندگان بررسی قند و لیپید تهران که با روش نمونه گیری چند مرحله ای و به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در این تحقیق وارد شدند. داده های جمعیتی و شاخص های تن سنجی مشتمل بر قد، وزن، دور کمر و دور باسن مطابق پروتکل های استاندارد سنجیده شد. اضافه وزن به صورت نمایه توده بدنی بین kg/m2 25-29.9 و چاقی به صورت نمایه توده بدنی بزرگتر یا مساوی 30kg/m2 تعریف شد. شیوع چاقی و چاقی شکمی به صورت درصد در هر دو گروه جنسی و سنی تعیین گردید. به منظور تعیین ارتباط میان چاقی و سایر عوامل مرتبط از جنس، تاهل، سطح تحصیلات و فعالیت فیزیکی از رگرسیون لجستیک استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین نمایه توده بدنی، (BMI) دور کمر و نسبت دور کمر به دور باسن (WHR) به ترتیب kg/m2 25.8±4.1 و 11.4±88.3 سانتی متر و 0.07±0.91 در مردان و kg/m2 27.3±5.4 و 87.5±12.9 سانتی متر و 0.08±0.83 در زنان بود. چاقی و چاقی شکمی در زنان بیشتر از مردان بود (به ترتیب 29.1% در مقابل 14.2% در مورد چاقی و 66.1% در مقابل 32.1%، در مورد چاقی شکمی). بیشترین میزان شیوع اضافه وزن در هر دو جنس در گروه سنی 49-40 سال و بیشترین میزان شیوع چاقی درگروه سنی 59-50 سال دیده شد (P<0.01). سطح پایین سواد در زنان (OR=1.97, 95%Cl=1.33-2.98) و بی سوادی در مردان (OR=1.65, 95%Cl=1.13-2.41)، تاهل در هر دو جنس (OR=1.97, 95%Cl=1.29-2.63) در مردان متاهل و OR=3.20, 95%Cl=2.25-4.55 در مورد زنان متاهل) و فعالیت فیزیکی کم (OR=1.95, %95Cl=1.48-2.56 در مورد مردان و OR=2.10, 95%Cl=1.68-2.61 در مورد زنان) ارتباط قوی با چاقی داشتند.
    نتیجه گیری
    شیوع چاقی در بزرگسالان تهرانی در حد بالایی است. ارتباط قوی میان چاقی و عوامل مرتبط با شیوه زندگی، وجود ارتباط میان میزان فعالیت بدنی، تحصیلات و تاهل را با بروز چاقی تایید می کند.
    کلیدواژگان: چاقی، اضافه وزن، چاقی شکمی، تاهل، تحصیلات، جنس، فعالیت فیزیکی
  • ارتباط چاقی با عوامل خطرساز بیماری های قلبی - عروقی: یک مطالعه اپیدمیولوژیک در تهران
    فریدون عزیزی، احمد اسماعیل زاده، پروین میرمیران صفحه 389
    مقدمه
    مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط چاقی با عوامل خطرساز بیماری های قلبی - عروفی در قالب مطالعه قند و لیپید تهران صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    در این بررسی 8647 فرد 70-20 ساله (3622 مرد و 5025 زن) که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای جهت شرکت در مطالعه قند و لیپید تهران انتخاب شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. شاخص های تن سنجی در این افراد طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری شدند و شاخص های نمایه توده بدنی و نسبت دو کمر به دور باسن محاسبه شدند...
    کلیدواژگان: چاقی، چاقی شکمی، بیماری های قلبی - عروقی، عوامل خطرساز
  • تعیین مناسب ترین حدود مرزی دور کمر برای تشخیص چاقی و چاقی شکمی در جامعه شهرنشین تهران: مطالعه قند و لیپید تهران
    پروین میرمیران، فاطمه محمدی نصرآبادی، یدالله محرابی، فریدون عزیزی صفحه 399
    مقدمه
    چاقی و چاقی شکمی از مهمترین عوامل پیشگویی کننده بیماری های غیرواگیر است و بنا بر بررسی های انجام شده حدود مرزی دور کمر به تنهایی می تواند هر دو را تشخیص دهد. این بررسی با هدف ارزیابی ویژگی و حساسیت حدود مرزی متداول دورکمر و تعیین مناسب ترین حدود مرزی برای تشخیص چاقی و چاقی شکمی در جامعه شهری تهران انجام شد.
    مواد و روش ها
    از میان 15005 شرکت کننده 70-3 ساله شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران، 4306 مرد و 5762 زن دارای سن 20 سال و بالاتر بودند. در این افراد دور کمر، دور باسن، قد و وزن مطابق پروتکل های استاندارد اندازه گیری و نمایه توده بدنی و نسبت دور کمر به دور باسن محاسبه شد. دور کمر مساوی یا بالاتر از 102 در مردان و 88 سانتی متر در زنان به عنوان سطح عمل 2 (افراد در معرض خطر بالا که باید وزن کم کنند) و دور کمر مساوی یا بالاتر از 94 در مردان و بالاتر از 80 سانتی متر در زنان به عنوان سطح عمل 1 (افراد در معرض خطر که نباید وزن بیشتری کسب کنند) در نظر گرفته شد. حساسیت و ویژگی سطح عمل 1 دور کمر برای تشخیص اضافه وزن (BMI?25kg/m2) و چاقی شکمی (WHR?0.95 در مردان و WHR?0.85 در زنان) و سطح عمل 2 دور کمر برای تشخیص توام چاقی BMI?30kg/m2 و چاقی شکمی محاسبه شد. جهت به دست آوردن مناسب ترین حدود مرزی دور کمر برای تشخیص توام اضافه وزن / چاقی و چاقی شکمی از تحلیل ROC استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین ± انحراف معیار دور کمر در مردان و زنان به ترتیب 11.4±88.5 و 12.9±87.7 سانتی متر بود (P<0.01). شیوع چاقی شکمی برمبنای حدود مرزی پیشنهادی WHR در مردان و زنان به ترتیب 33.0 و 67.2 درصد بود (P<0.001). شیوع اضافه وزن در مردان و زنان به ترتیب 42.6 و 38.1 و شیوع چاقی 14.4 و 29.5 درصد بود. 33.3% مردان و 72.7% زنان در سطع عمل 1 دور کمر و 11.7% مردان و 50.3% زنان در سطح عمل 2 دور کمر قرار گرفتند. ویژگی هر دو سطح عمل دور کمر برای تشخیص اضافه وزن / چاقی و چاقی شکمی در مردان و زنان بالاتر از 95 درصد بود؛ حساسیت سطح عمل 1 و 2 دور کمر در مردان به ترتیب 55 و 31 درصد و در زنان به ترتیب 88 و 70 درصد بود. مناسب ترین حدود مرزی یافت شده در سطح عمل 1 و 2 دور کمر برای مردان تهرانی به ترتیب 85 و 90 و برای زنان تهرانی 75 و 80 سانتی متر برآورد گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به حساسیت پایین سطوح عمل دور کمر یافت شده برای پیشگویی چاقی و چاقی شکمی در مردان تهرانی، کاربرد آنها در این جامعه مناسب به نظر نمی رسد و انجام بررسی های بیشتر برای تعیین حدود مرزی مناسب پیشنهاد می شود.
    کلیدواژگان: چاقی، چاقی شکمی، حساسیت، ویژگی، دور کمر
  • ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان منطقه 13 تهران در زمینه تغذیه سالم
    لیلا آزادبخت، پروین میرمیران، امیر عباس مومنان، فریدون عزیزی صفحه 409
    مقدمه
    هدف از این بررسی تعیین آگاهی، نگرش و عملکرد نوجوانان دانش آموزان 18-10 ساله مدارس راهنمایی و دبیرستان منطقه 13 تهران است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش مقطعی بر 7669 دانش آموز نوجوان 18-10 ساله (4070 پسر و 3599 دختر) مشغول به تحصیل در مقاطع راهنمایی و دبیرستان 22 مدرسه از منطقه 13 آموزش و پرورش تهران انجام شد. به منظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد تغذیه ای افراد از پرسشنامه ای استفاده شد که روایی و پایایی آن مطابق نظر صاحبنظران و با انجام پیش - آزمون، پس - آزمون تعیین شده بود. در قسمت سوالات مربوط به آگاهی به پاسخ صحیح بیشترین امتیاز و و به پاسخ غلظت کمترین امتیاز داده شد. جهت تعیین سوالات کلیدی پرسشنامه از تحلیل عاملی استفاده شد.
    یافته ها
    میانگین سنی نوجوانان 1±14 سال بود. درصد بیشتری از دختران آگاهی خوب (82 درصد دختران در مقابل 75% پسران، P<0.05) و درصد بیشتری از پسران نگرش خوب (39% پسران در مقابل 33% دختران، P<0.05) و عملکرد خوب (25% پسران در مقابل 15% دختران، P<0.05) داشتند. براساس نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه، 35.5% از نوجوانان مصرف شیرینی ها و آبنبات ها را در تغییرات وزنی موثر نمی دانستند و 65.4% از آنها اطلاع نداشتند که سوسیس و کالباس حاوی کلسترول است. 28% از دانش آموزان مصرف پفک را بر پسته و بادام ترجیح می دادند و 37.5% از آنها مصرف بیسکویت کرم دار را بر سبوس دار ترجیح می دادند. فقط 4.5% از دانش آموزان هیچ گاه همراه غذا نوشابه استفاده نمی کردند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه مشخص است که درصد کمی از نوجوانان از عملکرد تغذیه مطلوب برخوردارند و در بسیاری از موارد نیز نگرش و عملکرد آنها مطابق دانش تغذیه ای نیست. که این یافته ها ضرورت مداخلات تغذیه ای مداوم را در نوجوانان مشخص می سازد.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، عملکرد، دانش آموز، نوجوان، تغذیه
  • بیماریهای قلبی - عروقی
  • آیا فشار خون سیستولی برای طبقه بندی پر فشاری خون بر اساس معیارهای INC-VI، کافی است؟ مطالعه قند و لیپید تهران
    آرش قنبریان، آرش رشیدی، محمد مجید، امیرعباس مومنان، فریدون عزیزی صفحه 417
    مقدمه
    در بالغان عموما فشار خون سیستولی و دیاستولی یک فرد در یک سطح و رتبه نیستند و در این حالت رتبه فشار خون فرد بر مبنای بالاترین رتبه پرفشار خونی سیستولی و دیاستولی تعیین می شود. اخیرا این موضوع مورد بحث قرار گرفته است که شیوع پرفشاری خون سیستولی و دیاستولی به شکل مجزا تعیین و بررسی شود. برخی پژوهشگران گزارش کرده اند که سطح فشار خون سیستولی در مقایسه با دیاستولی در تعیین رتبه صحیح فشار خون افراد، حتی آنها که تحت درمان هستند اهمیت بیشتری را داراست. هدف از این مطالعه تعیین این موضوع بود که آیا می توان براساس فشار خون سیستولی، فشار خون بالغان را بر طبق طبقه بندی JNC-VI تقسیم نمود یا خیر.
    مواد و روش ها
    داده های 3823 مرد و 5159 زن 69-20 ساله درمرحله اول مطالعه قند و لیپید تهران که داروی ضد پرفشاری خون مصرف نمی کردند، جمع آوری و آنالیز شد. در این مطالعه میانگین دو بار اندازه گیری فشار خون برای هر فرد به عنوان فشار خون وی مورد بررسی قرار گرفت. فشار خون بالا بر مبنای سطح بالاتر فشار خون سیستولی یا دیاستولی در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در 86.3% از موارد سطح فشار خون افراد برمبنای فشار سیستولی ایشان و در 90% موارد براساس فشار خون دیاستولی تعیین شد. در 77.4% از نمونه ها (75.7% از مردان و 78.7% از زنان) فشار خون سیستولی و دیاستولی فرد در یک سطح قرار داشتند. نقش فشار خون سیستولی در گروه های سنی 29-20 سال و 69-60 سال بیشترین بود (به ترتیب 91.4% و 90.8%). این نقش در گروه سنی 49-40 سال با میزان 80.4% در سطح بندی فشار خون کمترین بود. فشار خون دیاستولی در جوانان بیشترین نقش و در کهنسالان کمترین نقش را در سطح بندی فشار خون داشت.
    نتیجه گیری
    فشار خون سیستولی بیشترین نقش را در سطح بندی فشار خون براساس معیارهای JNC-VI در سنین بالا (69-60 سال) دارد. این درحالی است که نقش فشار خون دیاستولی در این مورد در سایر گروه های سنی بیشتر است.
    کلیدواژگان: پرفشاری خون، طبقه بندی، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی
  • توزیع فشار خون در جمعیت بزرگسالان تهرانی: مطالعه قند و لیپید تهران
    آرش قنبریان، محمد مجید، مازیار رجمانی، امیر صراف زاده، فریدون عزیزی صفحه 425
    مقدمه
    هدف از انجام این پژوهش تعیین شیوع پرفشاری خون و مقادیر فشارخون در جمعیت بالغان شرق تهران بود.
    مواد و روش ها
    داده های مربوط به 8491 فرد بالغ 69-20 ساله درمرحله اول مطالعه قند و لیپید تهران مورد استفاده قرار گرفت. مطالعه قند و لیپید تهران یک مطالعه اپیدمیولوژیک طولی است که در مرحله اول آن داده های جمعیت تحت پوشش در یک مطالعه مقطعی گرد آوری و آنالیز شد. در این مطالعه میانگین دو بار اندازه گیری فشار خون برای بررسی و آنالیز آماری استفاده شد.
    یافته ها
    از مجموع 3343 مرد و 5148 زن بررسی شده، 22% براساس معیارهای JNC-VII دچار پرفشاری خون بودند (23% از زنان در مقابل 20% از مردان، P=0.01). متوسط فشار خون سیستولی، دیاستولی و فشار نبض در افراد پرفشار به ترتیب 31، 16 و 15 میلی متر جیوه بالاتر از مقادیر مشابه در افراد با فشار خون طبیعی بود. در کل 36% از افراد پرفشار سابقه مصرف کنونی داروی ضد پرفشاری خون داشتند (23% مردان در مقابل 43% در زنان). در این افراد 40% (45% از مردان و 39% از زنان) دارای فشار خون طبیعی بودند. تقریبا نیمی از شرکت کنندگان در این مطالعه (57% از مردان در مقابل 37% از زنان،P<0.001) از پرفشاری خون خود آگاه بودند. برای بررسی توزیع مقادیر فشار خون در جمعیت تحت بررسی، داده های 3179 مرد و 4646 زن 69-20 ساله که داروی ضد فشارخون مصرف نمی کردند، استفاده شد. در این گروه 15% (16% از مردان در مقابل 14% از زنان P=0.006) دچار فشار خون بالا بودند و تنها 49% (47% از مردان و 51% از زنان) فشار خون طبیعی داشتند. شیوع «پیش پرفشاری خون» 36% (37% از مردان و 35% از زنان) بود. میانگین فشار خون سیستولی در مردان 17±117 و در زنان 16±116 میلی متر جیوه بود(P<0.001). میانگین فشار خون دیاستولی و نبض، به ترتیب در مردان و زنان، 77.4±10.7، 77.3±9.9 (تفاوت معنی دار نبود) و 12±40.4، 11.70±39.1 (P<0.001) میلی متر جیوه بود.
    نتیجه گیری
    شیوع نسبتا بالای پرفشاری خون در جمعیت بالغان تهرانی در کنار رقم 50 درصدی عدم آگاهی از پرفشاری خون و 60 درصدی پرفشاری خون تحت درمان ولی کنترل نشده در افراد پرفشار، اتخاذ تدابیری را برای بررسی بهتر و درمان جامع تر این بیماری در جمعیت شهرنشین ضروری می سازد.
    کلیدواژگان: فشار خون سیستولی، پرفشاری خون، شیوع، مطالعه مقطعی
  • هماهنگی آنژین رز و شاهد الکتروکار ریوگرافیک بماری عروق کرونر در جمعیت شهری تهران: مطالعه قند و لیپید تهران
    نصرالله رضایی قلعه، آرش قنبریان، آرش اعتمادی، امیرعباس مومنان، گیتا شفیعی، فریدون عزیزی صفحه 437
    مقدمه
    پرسشنامه درد قلبی و لنگش متناوب رز، به طور شایع برای ارزیابی شیوع بیماری های عروق کرونر، در مطالعات بزرگ جامعه نگر و اپیدمیولوژی به کار می رود. شواهد دال بر آن است که تفاوت های فرهنگی می تواند تاثیراتی مهم بر این پرسشنامه داشته باشد. هدف از این مطالعه آن است که هماهنگی بین پرسشنامه رز و داده های نوار قلبی که تا حدودی عینی تر است، در یک جمعیت بالغ تهرانی در قالب مطالعه قند و لیپید تهران ارزیابی شد.
    مواد و روش ها
    در مجموع 5539 فرد بالغ 30 ساله یا بالاتر در این مطالعه وارد شدند. متوسط سنی افراد 11.9±46.4 سال و نسبت زنان به مردان در این مطالعه 1.23 بود.
    یافته ها
    یافته های الکتروکاردیوگرافیک نشان داد که شیوع بیماری عروق کرونر ممکن و محتمل پس از تعدیل برای سن به ترتیب 1.1% و 9.3% بود. شیوع آنژین رز درجه 1 و 2، پس از تعدیل برای سن، به ترتیب 1.7% و 7.5% بود. در کل، توافق مشاهده شده بین یافته های الکتروکاردیوگرافیک بیماری عروق کرونر (هر سوی ممکن و محتمل) و آنژین رز (درجه 1 و 2) 84.9% وضریب کاپای آن 0.07 بود (خطای استاندارد= 0.02). توافق بین نتایج مثبت و منفی، که به عنوان Ppos و Pneg محاسبه می شوند، به ترتیب 0.15 و 0.92 بود. بیشترین هماهنگی در مردان 59-50 ساله و در مردان دیابتی مشاهده شد که البته از لحاظ آماری ضعیف بود (ضریب کاپا 0.20).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که آنژین رز هماهنگی ضعیفی با بیماری عروق کرونر الکتروکاردیوگرافیک داشت. در عین حال، می توان نتیجه گیری کرد که این عدم توافق بیشتر در میان نتایج مثبت به دست آمده از این روش است و نتایج منفی هر دو درصد توافق خوبی دارد. بنابراین، پیشنهاد می شود در مطالعه اپیدمیولوژیک بزرگ، نتایج حاصل از پرسشنامه رز (آنژین رز) به ویژه در موارد مثبت با یک روش عینی تر مانند نوار قلبی تایید شود.
    کلیدواژگان: آنژین رز، الکتروکاردیوگرافی، بیماری کرونر قلب، مطالعه قند و لیپید تهران
  • آموزش
  • ارزیابی شاخص های طراحی و قابلیت خواندن خبرنامه های آموزشی تهیه شده به منظور کاهش بیماری های غیر واگیر
    الهه عینی، پریسا امیری، یدالله محرابی، فریدون عزیزی صفحه 447
    مقدمه
    رسانه های آموزشی نوشتاری منبع مهمی از اطلاعات بهداشتی برای مخاطبان خود می باشند. ارزیابی متون آموزشی به منظور دریافت بازخورد و در صورت نیاز، انجام اصلاحات، بخش مهمی از فرایند تهیه و تولید متون آموزشی است. هدف از این مطالعه ارزیابی شاخص های طراحی و قابلیت خواندن خبرنامه های آموزشی تهیه شده به منظور کاهش بیماری های غیرواگیر است.
    مواد و روش ها
    در فاز دوم مطالعه قند و لیپید تهران، 5633 نفر از جامعه 15005 نفری تحت مداخلات آموزشی جهت اصلاح شیوه زندگی به منظور کاهش بیماری های غیرواگیر قرار گرفتند که از این جمعیت، 300 خانوار برای ارزشیابی خبرنامه های آموزشی به صورت تصادفی و با توجه به گروه های سنی و جنسی انتخاب شدند. در این مطالعه خبرنامه های طراحی شده در دو زمینه شاخص های طراحی رسانه های آموزشی نوشتاری و قابلیت خواندن با سه روش ارزیابی گردیدند: الف - نظر سنجی مخاطبان توسط پرسشنامه ب - ارزیابی شاخص های طراحی براساس چک لیست (AHEC) Maine Area Health education center و در چهار بخش سازماندهی، شیوه نگارش، نمای ظاهری و کاربردی بودن؛ ج - تعیین درجه سختی مطالب که نشان دهنده سطح دشواری محتوای بخش های مختلف خبرنامه است. با استفاده از فرمول(Simple measure of Gobbledegook) SMOG. جهت مقایسه امتیاز رتبه ای، شاخص AHEC در سه شماره خبرنامه ارزیابی شده از آزمون آماری Kruskal -Wallis استفاده شد.
    یافته ها
    از 300 خانوار مورد بررسی 154 (52%) پرسشنامه تکمیل شده دریافت گردید. در جمعیت مورد بررسی 57 درصد زیر دیپلم و 43 درصد دارای دیپلم و مدارک بالای دیپلم بودند و تفاوت معناداری بین دو جنس وجود نداشت. 3 درصد از جامعه مورد بررسی در گروه سنی کمتر از 10 سال، 29 درصد بین 20-11 سال و 68 درصد بالای 20 سال بودند. میزان رضایتمندی جامعه مورد بررسی از خبرنامه های طرح مداخله طبق استاندارد AHEC،77.8 درصد بود. امتیاز رتبه ای شاخص AHEC در سه شماره خبرنامه ارزیابی شده، 3.0±23.6 در شماره نخست و 3.2±23.3 در شماره دوم و 2.8±23.3 در شماره سوم بود که تفاوت معنی داری بین رتبه ها مشاهده نگردید. قابلیت خواندن مطالب در سطح کلاس 10-9 بود.
    نتیجه گیری
    تطابق نسبی بین دشواری مطالب با سطح توانایی درک مخاطبان و همچنین میزان رضایتمندی کلی جامعه مخاطب از خبرنامه های طرح مداخله قند و لیپید تهران مشاهده گردید.
    کلیدواژگان: قابلیت خواندن، طراحی، ابزار آموزشی، ارزیابی