فهرست مطالب

Reproduction & Infertility - Volume:1 Issue: 4, 2000

Journal of Reproduction & Infertility
Volume:1 Issue: 4, 2000

  • 70 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1379/07/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • بررسی اعتبار استفاده از پارامترهای اولتراسونوگرافیک به طور انفرادی در تشخیص جنین های IUGR
    پروین نیک نفس، جان سیبالد صفحه 4
    هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی میزان صحت پارامترهای اولتراسونوگرافیک مختلف در تشخیص جنین هایی می باشد که عقب ماندگی رشد جسمی داخل رحم(IUGR) دارند. جنین های IUGR به جنین هایی اطلاق می شود که میزان PI آنها کمتر از دهمین صدک نرمال برای سن حاملگی مربوطه باشد به منظور انجام این مطالعه دو گروه خانم باردار از کشورهای ایران و استرالیا انتخاب گردید. گروه خانمهای باردار ایرانی شامل 296 نفر بود که از مراکز سونوگرافی کلینیک صدری و بیمارستان امام شهرستان شاهرود انتخاب گردیدند. نمونه استرالیا شامل 219 خانم باردار بودند که از کلینیک سونوگرافی شهر ولونگونگ در کشور استرالیا برگزیده شدند. در دو گروه فوق BPD طول استخوان ران (FL)، دور سر(HC)، دور شکم (AC)، و ایندکس مایع آمنیوتیک(AFI) و نسبت دیاستول/سیستول(S/D) در مطالعات داپلر از عروق بند نافی اندازه گیری شد تنها جنین هایی که زمان احتمال زایمان(EDD) تخمین زده شده آنها توسط سونوگرافی با زمان احتمال زایمان (EDD) تخمین زده شده از روی آخرین پریود ماهانه (LMP) حدود 14 روز یا کمتر تفاوت داشتند، مورد مطالعه قرار گرفتند. حساسیت (SE) و ویژگی(SP) و ارزش پیشگویی مثبت(PPV) و ارزش پیش گویی منفی(NPV) برای تمام پارامترهای ذکر شده محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در گروه استرالیایی (٪88)AC و(٪87)HC بالاترین حساسیت را در تشخیص جنین های IUGR داشتند. AC مجددا در گروه ایرانی بهترین پارامتر اولتراسونوگرافیک در تشخیص IUGR نا متقارن بود (حساسیت 89%). PPU ایرانی پارامترهای ذکر شده در هر دو گروه جنین های ایرانی و استرالیایی پایین بود. تجربیات حاصل از این مطالعه نشان می دهد اگر چه AC بهترین پارامتر در تشخیص عقب ماندگی رشد جسمی داخل رحم می باشد ولی پایین بودن PPU حاکی از تشخیص موارد زیادی مثبت کاذبIUGR است که این باعث کاهش دقت و اعتبار پارامترهای سونوگرافیک به طور انفرادی در تشخیص IUGR می باشد.
    کلیدواژگان: IUGR، رشد جنین، پارامترهای اولتراسونوگرافیک، حاملگی
  • بررسی میزان بروز و رشد میوم رحمی در 1100 بیمار خانم نابارور پس از تحریک تخمک گذاری در مرکز آموزشی درمانی شهید اکبرآبادی و موسسه رویان
    مهناز اشرفی، معصومه صادقی، دکر زهره منتظری، شهرام توجهی فینی صفحه 11
    این مطالعه توصیفی (descriptive study) با هدف تعیین میزان بروزو رشد میوم رحمی در مصرف کنندگان داروهای محرک تخمک گذاری صورت پذیرفت. 1100بیمار نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان و بیمارستان شهید اکبرآبادی که حداقل 5 دور، تحریک تخمک گراری شده بودندف به شیوه دسترس آسان انتخاب گردیدند. برای بررسی وجود یاعدم وجود میوم رحمی برای تمامی این بیماران یک سونوگرافی قبل از شروع تحریک تخمک گذاری انجام شد. پس از حداقل 5 دره تحریک تخمک گذاری سونوگرافی مجدد انجام و با سونوگرافی اولیه مقایسه گردید.
    از 1100 نفر افراد مورد مطالعه، 54 نفر دارای میوم رحمی و 1046 نفر فاقد آن بودند. از افراد بدون میوم 71 نفر (%6.8) دچار بروز میوم شدند و از 54 نفر دارای میوم 40 نفر (%74) دچار افزایش رشد میوم گردیدند. این مطالعه مقدمه ای است جهت بررسی تاثیر تحریک تخمک گذاری در میزان بروز و رشد میوم رحمی، که میتوان آن را با شانس بروز میوم و میزان رشد آن در گروه بانوان شاهد همسن درمدت زمانی مشابه مقایسه نمود.
    کلیدواژگان: میوم رحمی، ناباروری، تحریک تخمک گذاری، روش های باروری کمکی
  • بررسی فاکتورهای موثر بر GIFT و مقایسه نتیجه آن با IVF در بیماران مراجعه کننده به مرکز ناباروری بیمارستان دکتر شریعتی طی سالهای 78-1376
    اشرف آل یاسین، مرضیه آقا حسینی، افسانه خادمی، حجت الله سعیدی سعیدآبادی صفحه 20
    روش های کمکی باروری امروزه تنوع زیادی پیدا کرده اند. شکل کلاسیک آن IVF با میزان حاملگی به ازای انتقال جنین 12-11% می باشد. GIFT از روش های جدیدتر بوده که آمار موفقیت 35-25% برای آن گزارش شده است. در این بررسی 71 بیمار که تحت GIFT قرار گرفتند بررسی و میزان حاملگی به ازای انتقال تخمک 29.6% به دست آمد در حالی که در 130 سیکل IVF مورد بررسی، میزان موفقیت 14.6% به دست آمد. فاکتورهای سن، تعداد تخمک منتقل شده، استرادیول سرم در روز تزریق hCG و خصوصیات اسپرم طی این بررسی از عوامل موثر بر بهبود نتیجه GIFT بودند.
    کلیدواژگان: لقاح خارجی رحمی، GIFT، سن خانم، استرادیول، تخمک
  • بررسی و مقایسه کیفیت عمل و عوارض زودرس در اعمال جراحی لاپاراتومی و لاپاراسکوپی در 112 خانم کاندید توبکتومی
    سهیلا عارفی صفحه 27
    هدف از این بررسی، مقایسه کیفیت عمل و عوارض زودرس ناشی از اعمال جراحی لاپاراسکوپی و لاپاراتومی می باشد. در این راستا، بررسی مورد نظر روی گروهی از افرادیکه کاندید توبکتومی شدند انجام گرفت. هدف از بررسی، مطالعه یک روش توبکتومی ایده آل با عارضه کمتر و اثر بیشتر می باشد. با توجه به رواج بستن لوله ها از طریق لاپاراتومی و احتمال بروز عوارض، لزوم معرفی یک روش توبکتومی با عارضه کمتر، مدت عمل جراحی کوتاهتر، بازگشت به فعالیت روزمره سریعتر همراه با درصد شکست کمتر، معلوم می شود. جامعه مورد بررسی 112 مورد توبکتومی خانمها در مدت دو سال در دو مرکز درمانی در تهران است. از این 112 مورد 59 مورد تحت لاپاراتومی (تکنیک پومروی) و 53 مورد تحت لاپاراسکوپی (با کاربرد کوتر و کلیپس) قرار گرفتند. انتخاب افراد و گروه بندی بیماران تصادفی و روش بررسی توصیفی تحلیلی بوده و مطالعه به طریق آینده نگر و جمع آوری اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. به طور کلی در این بررسی مدت عمل، مدت بستری، میزان خونریزی، زمان عمل و دوره نقاهت در گروه لاپاراتومی به مراتب بیش از لاپاراسکوپی بوده است. (P<0.05). از عوارض زودرس پس از عمل، درد موضعی در گروه توبکتومی با روش لاپاراتومی (تکنیک پومروی) بیش از گروه لاپاراسکوپی با کوتر بود (P<0.05) اما عفونت و هماتوم در گروه لاپاراتومی افزایش محسوسی را نشان نمی داد(P>0.05) همچنین توبکتومی با روش لاپاراسکوپی در کاهش ایجاد عوارض موثر بود و اصولا در گروه توبکتومی با لاپاراسکوپی درصد کمتری از افراد دچار عارضه شدند (P<0.001)
    کلیدواژگان: بستن لوله، لاپاراسکوپی، پومروی، لاپاراتومی، کلیپس، کوتر
  • رضایت مکنون
    سید محمد سیدفاطمی (قاری) صفحه 33
    مساله رضایت (consent) در قلمرو اخلاق پزشکی بحثی قدیمی و ریشه دار است. به لحاظ اخلاقی امروزه رضایت آگاهانه(Informed consent) شخص مورد درمان و یا تحقیق، به عنوان اصلی پذیرفته شده در تمام ملل متمدن تلقی می گردد. با این وجود، جنبه هایی از این مساله قابل بررسی و تامل است. در این نوشتار پس از بررسی سه مفهوم رضایت صریح(Expressed consent)، رضایت ضمنی (Implied consent) و رضایت مکنون(Concealed consent) نتیجه خواهیم گرفت که: رضایت صریح و در برخی موارد رضایت ضمنی ملاک عمل خواهد بود. هم چنین پس از بررسی مفهوم رضایت مکنون که دستاورد اصلی این مقاله است، روشن می شود که امکان کشف علمی رضایت آگاهانه ولی مکنون شخص وجود ندارد، بنابراین از نظر اخلاقی نمی توان به استناد این نوع رضایت عملیات درمانی و تحقیقاتی بر روی شخص انجام داد.
    کلیدواژگان: رضایت، رضایت آگاهانه، رضایت صریح، رضایت ضمنی، رضایت مکنون، اخلاق پزشکی، کرامت انسانی، قیم مابی در پزشکی
  • نقش آکروزین در تولید مثل
    کریم نیرنیا، ابراهیم ادهم، رحمان شمس الدین، پرفسور ولفگانگ انگل صفحه 38
    آکروزین پروتئازی است که به صورت غیرفعال پروآکروزین در آکروزوم اسپرم واقع می باشد. وظیفه این آنزیم شناسایی و هضم زونا پلوسیدا می باشد. اخیرا نیز وظیفه دیگری برای آکروزین در واکنش آکروزومی در نظر گرفته شده است. جهت بررسی وظیفه این پروتئین در باروری به وسیله تکنیک هدفگیری ژنی، موشهایی تولید شدند که فاقد این پروتئین می باشند. ابتدا در سلولهای بنیادی جنینی(ESC) یکی از آلل های آکروزین از کار انداخته شد. بوسیله این سلول ها موشهای کایمر تولید شدند و بعد از جفت گیری این موشها با موشهای معمولی سلولهای جنسی که ژن آکروزین در آنها مختل شده بود را به نسل بعد انتقال دادند. از جفتگیری موشهای هتروزیگوت موشهای هموزیگوت تولید گشتند. و مطالعات بعدی روی این موشها انجام پذیرفت. موشهایی که در اسپرمشان فاقد آکروزین بودند بطور طبیعی بارور بوده و هیچگونه تفاوتی با موشهای طبیعی نشان نمی دادند اما در لقاح خارج رحمی (IVF) اسپرمهایی که فاقد آکروزین بودند تخمک را با تاخیر بارور می نمودند. این معرف نقش آکروزین در سرعت لقاح تخمک بود. سوال طرح شده بعدی این که آیا این تاخیر می تواند نقشی در باروری و ناباروری داشته باشد. با سخت نمودن زوناپلوسیدا به وسیله DMSO مشاهده شد اسپرم هایی که فاقد آکروزین هستند در صد کمتری از تخمک ها را بارور می نمایند. همچنین افزایش نگهداری در محیط آزمایشگاه، میزان باروری کمتری به وسیله اسپرم هایی که فاقد آکروزین انجام می شود را موجب می شود. این نتایج نشان می دهد که نبود آکروزین همراه با عواملی دیگر می تواند نقشی در ناباروری مرکب که عوامل زنانه و مردانه در آن دخیل هستند را داشته باشد.
    کلیدواژگان: آکروزین، هدف گیری ژنی، باروری و ناباروری، واکنش آکروزومی
  • تولید و بررسی خصوصیات آنتی بادی منوکلونال موشی علیه اپی توپ فضایی هورمون کونادوتروپین جفتی انسان (HCG)
    علی اکبر صبور براقی (دانشجوی Ph.D)، رویا قدس، فاضل شکری صفحه 44
    هورمون hCG متعلق به خانواده هورمونهای گلیکوپروتئینی است. سایر اعضا این خانواده شامل هورمون محرک فولیکی (FSH)، هورمون لوتئینیزه کننده (LH) و هورمون محرک تیرویید (TSH) می باشد. هر یک از این هورمون ها از دو زیر واحد آلفا و بتا ساخته شده اند که به کمک اتصالات غیر کووالان به هم متصل هستند. ساختمان زیر واحد آلفا در تمام هورمون های این خانواده یکسان، ولی زیر واحد بتای آنها متفاوت است. بدلیل شباهت زیاد ساختمانی میان اعضا این خانواده تشخیص و سنجش کمی این هورمون ها مستلزم تولید آنتی بادی منوکلونال علیه اپی توپ های غیر مشترک در زیر واحد بتا یا شکل فضایی اختصاصی هر هورمون می باشد. در این مطالعه یک آنتی بادی منوکلونال موشی علیه شکل دایمر هورمون hCG با استفاده از تکنولوژی هیبریدوما تولید و ویژگی این آنتی بادی به روش الایزا و ایمونوبلاتینگ و با استفاده از هورمون های متعددی مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی از هورمون hCGنوترکیب و شکل طبیعی خالص شده از ادرار خانم های باردار، زیر واحد آلفا و بتای نوترکیب هورمونhCG، قطعه پپتیدی انتهای کربوکسیلی زیر واحد بتای hCG شامل اسیدهای آمینه 145-109 (βhCG-CTP)، هورمون خالص hLH و FSH و هورمون نوترکیب TSH و بالاخره پروتئین های ادراری (UP) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که آنتی بادی منوکلونال بدست آمده تنها با شکل دایمر hCG نوترکیب و hCG بدست آمده از منبع ادرار خانم های باردار واکنش نشان می دهد و با زیر واحدهای آلفا و بتای هورمون به تنهایی و نیز با فرم احیا شده hCG و همچنین هورمون نوترکیب TSH و هورمون FSH هیچگونه واکنش متقاطعی ندارد ولی با هورمون hLH واکنش می دهد.با بکارگیری غلظت های مختلف βhCG-CTP مشخص شد که این پپتید نمی تواند اتصال hCG با آنتی بادی را مهار نماید. این نتیجه نشان میدهد که قطعه انتهای کربوکسیلی زیر واحد بتای hCG که حاوی اپی توپ های خطی این زیر واحد است دخالتی در تشکیل اپی توپ مورد شناسایی این آنتی بادی منوکلونال ندارد. در مجموع نتایج فوق نشان می دهد که این آنتی بادی برای اتصال نیاز به شکل دایمر هورمون دارد و یک اپی توپ فضایی (conformational) وابسته به زیر واحد بتای هورمون hCG را شناسایی می کند.
    کلیدواژگان: هورمونهای گلیکوپروتئینی، هورمون گونادوتروپین جفتی انسان، آنتی بادی منوکلونال، تعیین نقشه جایگاهی آنتی ژنی
  • بررسی سطح سرمی و مایع فولیکولی IL-6 و هورمونهای جنسی در بیماران IVE-ET و ارتباط این فاکتورها با اندومتریوز و میزان حاملگی
    محمد نوری، معرفت غفاری، علی سلماسی، لعیا فرزدی، عالیه قاسم زاده صفحه 55
    سیتوکاین ها نه فقط تنظیم کننده فرآینده های فیزیولوژیک بوده بلکه می توانند نقش مهمی در واکنش های ایمنوپاتولوژیک نیز داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین سطح سرمی و مایع فولیکولی IL-6 (اینترلوکین-6) و هورمون های جنسی در بیماران نابارور در زمان جمع آوری تحت درمان با IVF-ET تخمک ها با میزان حاملگی و بیماری اندومتریوز می باشد. بدین منظور تعداد 80 بیمار تحت درمانIVF انتخاب و تحریک داروهای محرک تخمک گذاری قرار گرفتند. غلظت سرمی و فولیکولی IL-6 با روش (رادیوایمونواسی)ELISA و FSH استرادیول و پروژسترون با روش RIA در زمان جمع آوری تخمک ها در این بیماران اندازه گیری شد. از مجموع 80 بیمار تحت سیکل در 36 مورد انتقال جنین (ET) صورت گرفت. بیماران تحت ET بعد از دو هفته از نظر حاملگی ارزیابی گردیدند. نتایج این مطالعه نشان داد که رابطه معنی داری بین سطح سرمی و فولیکولی هورمون های جنسی استرادیول، پروژسترون و FSH در بیماران تحت درمان با IVF و میزان حاملگی وجود نداشت. میزان IL-6 در سرم و مایع فولیکولی در بیماران حامله و غیر حامله بعد از ET یکسان بوده واختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت(P>0.05) ولی رابطه معنی داری بین سطح مایع فولیکولیIL-6 در بیماران اندومتریوز بدون حاملگی و حامله وجود داشت (P<0.05) این مشاهدات نشان داد که افزایش سطح مایع فولیکولی IL-6 می تواند با کاهش میزان حاملگی خصوصا در بیماران اندومتریوز همراه باشد.
    کلیدواژگان: اینترلوکین-6، مایع فولیکولی، هورمون های جنسی، حاملگی، اندومتریوز، لقاح خارج رحمی، انتقال جنین