فهرست مطالب

مجله تاریخ نگری و تاریخ نگاری
سال بیست و یکم شماره 7 (بهار و تابستان 1390)

  • تاریخ انتشار: 1390/03/08
  • تعداد عناوین: 6
|
  • شهلا بختیاری، طاهره نظری ایلخانی آبادی صفحه 1
    شناخت دیدگاه های مولفان متون کهن تاریخی ابزاری است برای دریافت رویکرد تاریخی آنان که می تواند نمایانگر ماهیت علم تاریخ و بینش مولف باشد.البدء و التاریخ تالیف مطهربن طاهر مقدسی(355 ه /966م) یکی از مهم ترین متون تاریخ نگاری است که با رویکردی خاص به تاریخ تالیف شده است. در کوشش برای دریافت تاثیر بیتش معرفت شناسانه ی مقدسی بر تاریخ نگری و تاریخ نگاری او، فرض بر این است که بینش معرفت شناسانه ی مولف درباره ی مبانی علم تاریخ سبب اتخاذ رویکرد انتقادی، تلاش برای دریافت حقیقت و جامع نگری در بررسی وقایع گذشته شده است. در واقع، شیوه ی تاریخ نگاری مقدسی ترکیب به هم پیوسته ای از علوم و اخبار است که نشان دهنده ی جامع نگری در کار است.وی با پیوند سایر علوم به تاریخ جنبه ی نوآورانه ی آن را وسعت و عمق بخشیده است.مولف مهم ترین رسالت تاریخ را آگاهی بخشی و رسیدن به حقیقت، و نیز تبیین تاریخی را در نگاه انتقادی به وقایع دانسته است.وی کوشیده است با نزدیک شدن به بی طرفی، استفاده از ابزار عقل در ارزیابی نقل ها و احتیاط عالمانه، حقیقت جویی را در رویکرد به تاریخ به کار بندد.
    کلیدواژگان: البدء و التاریخ، مقدسی، بینش معرفت شناختی، تاریخ نگری، تاریخ نگاری
  • علی سالاری شاد صفحه 25
    تاریخ نگاری اسلامی را در مرحله ی اول، به شکل شفاهی، راویان اخبار که به اخباری معروف اند، شروع کردند.این اخباریان اغلب در نیمه ی دوم قرن اول و قرن دوم و یا اوایل قرن سوم می زیستند.فهرست مفصلی از آنان را ابن ندیم به دست داده است.در این میان سیف بن عمر با اخبار فراوان و روایت های جنجالی از فتوح و نبرد جمل چهره ی خاصی از خود به نمایش گذاشته که شایسته ی بررسی بیشتر است. هدف این مقاله این است که سیف بن عمر و رویکرد روایی ما را به خصوص با اتکا به تاریخ طبری به بحث گذارد و به پرسش هایی مانند اینکه چرا طبری به روایت های سیف اقبال خاصی نشان داده است، بپردازد.از طرفی در روایت های سیف موارد مسئله دار کم نیست.همین موضوع موجب شده است که مورخان و محققان درباره ی او ارزیابی های متفاوت و حتی متضاد داشته باشند.چرایی اختلاف این محققان در روایت های وی در چیست؟
    کلیدواژگان: تاریخ نگاری اسلامی، راویان اخبار، طبری، سیف بن عمر، شعیب بن ابراهیم
  • محمد سلماسی زاده صفحه 45
    مسئله ی اصلی این پژوهش بررسی رویکرد های عقلانی در تاریخ نگاری مهدی قلی هدایت است.بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی، تبیینی آثار تاریخی وی نقد و بررسی شده است. تمرکز نویسنده به تبیین جریان های ترقی خواهانه، نتایج و آثار آن ها معطوف بوده است و فرضیه ی اصلی بهره مندی مولف از تبیین عقلانی است.داده های اطلاعاتی با روش کتابخانه ای گردآوری شده است. مهم ترین نتایج به دست آمده نشان دهنده ی آن است که می توان تاریخ نگاری مهدی قلی هدایت را یکی از نمونه های گذار از توصیف صرف به تبیین عقلانی در تاریخ معاصر ایران دانست.وی با تاکید بر سه اصل خردگرایی، شریعتمداری و عدالت جویی می کوشد جریان های ترقی خواهانه ی عصر خویش و نتایج آن را مورد نقادی قرار دهد.اختصار و انقاد دو وجه اصلی شیوه ی نگارش اوست.انواع تبیین های عقلانی در تاریخ نگاری وی مشاهده می شود. هدایت با نقد جریان های تجددخواه عصر خویش الگویی ملی برای حرکت ترقی خواهانه ی ایرانیان معرفی می کند.در این الگو هم بحران های اجتماعی ناشی از مدرنیسم کنترل می شود و هم با نظام سلطه ی غربی، که با رواج ارزش های فرهنگی خود منابع معنوی و مادی کشور را به یغما می برد، مقابله می شود. یکی از مهم ترین فایده های این پژوهش این است که تاریخ را همچون دانشی کاربردی و با اهمیت در توسعه ی کشور مطرح می کند.
    کلیدواژگان: تبیین های عقلانی، شریعتمداری، اخلاق گرایی، عدالت خواهی، ترقی، تجدد
  • حجت الله عسکری الموتی صفحه 67
    تاریخ نگارش رسائل اخوان الصفا به هیچ روی مشخص نیست.نام نویسندگان آن نیز به همگان پوشیده است که این امر نیز سبب نظرورزی های متعددی در این موارد شده است.به نظر می رسد موضوع تاریخ نگارش رسائل با مقاله ی انتقادی پل کازانووا – که حاوی مطالعات تاریخی و ستاره شناسی پیچیده و نوینی بود- مرحله ی جدیدی شده است. نظریه های دیگری نیز در این زمینه به وجود آمد که روش استنادی آن ها با روش کازانووا متفاوت بود.نظریه ی کازانووا را در دهه های پایانی قرن بیستم عباس همدانی تصحیح و نقد کرده، نواقصی از آن را زدوده و با فرضیه های جدیدنتایج تازه ای عرضه کرده است.نظر همدانی درباره ی زمان نگارش رسائل، تا به امروز نیز در محافل اسماعیلی شناسی یکی از آرای پذیرفته شده، و ملاک نظر بوده است. در این مقاله پس از شرحی اجمالی درباره ی نظریه های مذکور، تمایزهای آن ها با یکدیگر بررسی می شود.سپس با تحلیل نظر همدانی، اشکال ها و ابهام هایی که در فرضیه سازی و نتیجه گیری او برای تعیین تاریخ نگارش رسائل وجود دارد، تشریح می شود.نظر همدانی در دو بخش «باورها و پیشگویی های نجومی» و نیز «مسئله ی مهدویت و ظهور قائم» نقد می شود.در پایان، با تشکیک در تفسیرهای همدانی از متن رسائل، نظر وی درباره ی تبلیغی بودن رسائل برای قدرت گیری و تاسیس خلافت فاطمیان مورد تردید قرار می گیرد
    کلیدواژگان: اخوان الصفا، اسماعیلیه، پیشگویی نجومی، پل کازانووا، عباس همدانی
  • علیرضا ملایی توانی صفحه 87
    تاریخ نگاری رسمی، به منزله ی روایت حکومتی از تاریخ، یکی از کهن ترین و متداول ترین گونه های تاریخ نگاری است که از قدیم ترین دوره ها تا روزگار ما تداوم یافته است.مسئله ی اصلی این مقاله چیستی تاریخ نگاری رسمی و طرح یک رشته ملاحظات روش شناختی درباره ی ویژگی ها و اعتبار این نوع تاریخ نگاری است.برای این منظور کوشیده ایم با بررسی انتقادی روش و سبک تاریخ نگاری های رسمی، قلمرو و موضوع آن، بازیگران و مخاطبان آن و همچنین ویژگی های تاریخ نگاری های رسمی را به همراه هدف ها و جهت گیرهایش و نیز نسبت آن را با قدرت ارزیابی کنیم. این مقاله سرانجام با بیان برخی کاستی های این نوع تاریخ نگاری، به این نتیجه می رسد که تاریخ نگاری های رسمی به علت جهت گیری های ویژه ی خود نمی توانند واقعیت ها را بازتاب دهند؛ به همین دلیل باید آن ها را در قیاس با منابع رقیب مطالعه کنند تا شناخت بهتری از گذشته به دست آید.
    کلیدواژگان: تاریخ نگاری رسمی، مورخان رسمی، نهادهای تاریخ نگاری رسمی، منابع رقیب
  • علی ناظمیان فرد صفحه 115
    یقین، که از آن به قطع در باور تعبیر می شود و از بالاترین عیار آگاهی بهره مند است و جایی برای هیچ گونه احتمال رقیب باقی نمی گذارد، همواره در کانون دغدغه های تاریخ پژوهان بوده است.یکی از مسئله های مهم پیش روی تاریخ پژوهان در حوزه ی معرفت تاریخی، امکان یا عدم امکان شناخت یقینی معرفت تاریخی است؛ به گونه ای که این پرسش همچنان در پی پاسخ های شایسته ی خود است. این مقاله می کوشد با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، به شناخت مفهوم معرفت، به معنای عام، و معرفت تاریخی به معنای خاص، روی آورد و سپس با ایضاح مفهوم و ماهیت یقین نشان دهد که آنچه در معرفت تاریخی دست یافتنی است، یقین روان شناختی است؛ چه، مفاد و محتوای معرفت تاریخی، به حیث ماهیت خاص خود، نمی تواند راه را به سوی یقین منطقی (معرفت شناختی) بگشاید و آن را محقق سازد
    کلیدواژگان: معرفت عام، معرفت خاص، دانش از راه گواهی، یقین معرفت شناختی، یقین روان شناختی