فهرست مطالب

فصلنامه بیماری های پستان ایران
سال ششم شماره 4 (پیاپی 23، زمستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/12/23
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حمید آقاعلی نژاد* صفحات 7-14
    مقدمه
    تمرینات ورزشی نقش مهمی در پیشگیری و کمک به درمان سرطان پستان ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثرات کمک درمانی تمرینات ورزشی بر بیان ریز RNA-155 و ژن سرکوب گر پیام رسان سایتوکاینی-1 (SOCS1) در تومور موش مبتلا به سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن بود.
    روش بررسی
    16 موش بالب سی ماده در 2 گروه، تومور- ورزش (ET) و تومور-استراحت (RT) به طور تصادفی قرار گرفتند. پس از آشناسازی، یک میلیون سرطانی وابسته به استروژن (MC4-L2) به هر موش تزریق شد. سپس، گروه ET به مدت 6 هفته (5 روز در هفته) تمرینات استقامتی را انجام دادند. حجم تومور به صورت هفتگی با کولیس دیجیتال اندازه گیری شد. در پایان موش ها قربانی شدند، بافت تومور استخراج و فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد. استخراج RNA و ساخت cDNA به ترتیب با استفاده از پروتکل ترایزول و مطابق دستورالعمل کیت ساخت cDNA انجام شد. در نهایت روش Real time – PCR انجام و نتایج جمع آوری شد.
    یافته ها
    اختلاف معناداری در بیان mir155 و بیان ژن SOCS1 در گروه های ET و RT مشاهده شد (P<0/05). این نتایج با میزان رشد تومور هم خوانی داشت.
    نتیجه گیری
    تمرینات ورزشی به ترتیب موجب کاهش و افزایش بیان mir155 و بیان ژن SOCS1 بافت تومور می شود. با توجه به افت بیان mir155 و افزایش بیان ژن SOCS1 در گروه ET، می توان ادعا کرد تمرین استقامتی از طریق افزایش بیان ژن های ضدتوموری و کاهش بیان آنکوژن ها نقش کمک درمانی در سرطان پستان دارد.
    کلیدواژگان: سرطان پستان وابسته به گیرنده استروژن، تمرینات استقامتی، mir155 و، SOCS1
  • حسین پورقاسم* صفحات 15-25
    مقدمه
    ترموگرافی یک روش تصویربرداری غیرتهاجمی، بدون درد، بدون تماس و سریع است که توده های پستان را بسیار زودتر از روش رایج ماموگرافی شناسایی می کند. هدف ما جداسازی خودکار تصاویر ترموگرافی پستان بر اساس آنالیز عدم تقارن و با استفاده از ویژگی های طیفی آنها است.
    روش بررسی
    در این مطالعه، یک الگوریتم جدید جهت شناسایی سرطان پستان بر اساس ویژگی های احتمالی طیف ارائه شده است. ابتدا از ماتریس های هم رخدادی جهت استخراج ویژگی های هم رخدادی از طیف تصاویر استفاده شده است. اما این ماتریس ها به تنهایی قادر به استخراج ویژگی های موثری از طیف نیستند، لذا با معرفی بردار هم رخداد در این مقاله، ویژگی-های کارآمدی همچون ویژگی های احتمالی و جهتی از طیف تصاویر استخراج می شود. با استفاده از آنالیز عدم تقارن، بردار هم-رخداد استخراج شده از پستان راست و چپ هر نمونه با یکدیگر مقایسه شده اند و احتمال غیر نرمال بودن نمونه با کاهش میزان شباهت آن دو بردار افزایش می یابد. روش پیشنهادی ما با استفاده از معیارهای شباهت مختلفی ارزیابی شده است.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که معیارهای شباهت فاصله اقلیدسی و همبستگی به ترتیب کمترین و بیشترین تعداد خطا را در آنالیز عدم تقارن داشته اند. به طوری که نتیجه استفاده از ماتریس ها هم رخدادی و دو معیار شباهت مذکور نشان دهنده تعداد 4 و 11 خطا در شناسایی تصاویر بوده در حالی که با استفاده از روش پیشنهادی ما این تعداد خطا به ترتیب به 2 و 8 خطا کاهش یافته است.
    نتیجه گیری
    استفاده از بردار هم رخدادی به جای ماتریس های هم رخدادی که در این مقاله معرفی و استفاده شده است، ابزاری مناسب جهت استخراج ویژگی های احتمالی از طیف تصاویر ترموگرافی است.
    کلیدواژگان: ترموگرافی پستان، شناسایی سرطان پستان، آنالیز عدم تقارن، طیف تصاویر، ویژگی های احتمالی طیفی
  • پیمان میکائیلی* صفحات 26-34
    Print
    مقدمه
    امروزه سرطان پستان مهم ترین عامل نگران کننده سلامتی زنان است و شیمی درمانی به دنبال سرطان پستان می-تواند عمده ترین تاثیر را بر کیفیت زندگی بیماران داشته باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر شیمی درمانی بر ابعاد عملکردی کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 53 زن مبتلا به سرطان پستان کاندید شیمی درمانی مراجعه کننده به مراکز آموزشی درمانی شهر ارومیه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سرطان و پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی سرطان پستان استفاده شد.
    یافته ها
    به طور کلی پس از چهار دوره شیمی درمانی، میانگین ابعاد عملکردی کیفیت زندگی شامل ابعاد: جسمی، اجتماعی، ایفای نقش، احساسی، شناختی و بعد جنسی به طور محسوسی نسبت به قبل از شیمی درمانی کاهش یافته بود (P=0/0001). نتایج آزمون تی زوجی تفاوت آماری معنی داری بین میانگین نمره کل کیفیت زندگی در مرحله قبل و بعد از چهار دوره شیمی درمانی نشان داد (P=0/0001).
    نتیجه گیری
    از آنجایی که شیمی درمانی باعث کاهش ابعاد عملکردی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است، بنابراین لزوم انجام مداخلات پزشکی و پرستاری جهت حفظ کیفیت زندگی بیماران به شدت احساس می شود تا جایی که بیماران بتوانند در این دوره از درمان، نقش های خود را در خانواده و اجتماع به عهده گیرند.
    کلیدواژگان: سرطان پستان، شیمی درمانی، کیفیت زندگی
  • مهرانگیز شعاع کاظمی* صفحات 35-40
    مقدمه
    دانشمندان چندین سال است که رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی و سلامت را تشخیص داده اند. حمایت اجتماعی به عنوان یکی از معروف ترین و ممتازترین طریقه های کنار آمدن با تنهایی و ناامیدی به ثبت رسیده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه بین دریافت حمایت اجتماعی خانواده و سبک های مقابله در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان انجام پذیرفت.
    روش بررسی
    طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 100 زن مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین(ع) جهت چکآپ های ماهانه بود. ابزار مورد استفاده شامل: 1- پرسشنامه حمایت اجتماعی خانواده با 19 سوال که اعتبار آن 74 /. تا 93/. گزارش شده بود. 2- پرسشنامه سبک های مقابله بیلینگر و موس (belingz & muse) با 19سوال که اعتبار آن 84/. گزارش شد.
    یافته ها
    داده ها حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین میزان دریافت حمایت اجتماعی خانواده و سبک های مقابله ای مساله مدار بود (P<0/01).
    نتیجه گیری
    در یک نتیجه گیری کلی می توان عنوان نمود که هر چه میزان حمایت خانواده نسبت به بیمار بیشتر باشد احتمال بهبودی و استفاده از شیوه مقابله مساله مدار نیز افزایش می یابد.
    کلیدواژگان: حمایت اجتماعی، شیوه های مقابله، بیماران سرطان پستان
  • مهسا خدایاریان* صفحات 41-51
    مقدمه
    سرطان پستان یکی از مهم ترین و شایع ترین بیماری ها در زنان و دانستن اطلاعات اساسی در این زمینه برای هر زنی لازم است. غربالگری زنان سالم می تواند تغییرات غیرطبیعی را در آنان کشف نماید. مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش زنان شهر یزد در مورد رفتار غربالگری سرطان پستان انجام شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که در آن آگاهی و نگرش زنان مراجعه کننده به یکی از مراکز بهداشتی که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند بررسی شد (24=n). یک پرسشنامه پژوهشگرساخته شامل 4 بخش؛ مشخصات فردی (4 سئوال)، تاریخچه بیماری های پستان (4 سئوال)، سئوالات آگاهی سنجی (24 سئوال) و نگرش-سنجی (42 سئوال) مورد استفاده قرار گرفت. اعتماد علمی با ضریب آلفای کرونباخ (0/86=r) محاسبه و اعتبار صوری و محتوا توسط اساتید آموزش بهداشت سنجیده شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS version19، آمار توصیفی و آزمون های تی مستقل دونمونه ای و کای اسکوئر صورت گرفت.
    یافته ها
    محدوده سنی زنان 59-24 سالگی بود. 78% زنان متاهل و 7/29% دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. مهم ترین منابع کسب اطلاعات بهداشتی در مورد سرطان پستان به ترتیب کارکنان بهداشتی، رسانه های جمعی، منابع پزشکی، دوستان و اقوام نزدیک و پزشک بود. نمره کسب شده از سئوالات بخش آگاهی در طبقات ضعیف تا متوسط قرار گرفت. 8/64% زنان نگرش منفی داشتند. زنان با سطح آگاهی پایین تر نگرش منفی تری داشتند (P<0/001). بین سطح تحصیلات و سن با آگاهی ارتباط معنی داری مشاهده شد؛ همچنین بین آگاهی و نگرش با وضعیت تاهل رابطه معنی دار آماری وجود داشت (P<0/05).
    نتیجه گیری
    مهم ترین موانع درک شده خودآزمایی پستان اعتقاد نداشتن به غربالگری، ترس از یافت توده، مخالفت همسر، فراموش کردن زمان خودآزمایی پستان و درد پستان بود. لذا ارتقاء سطح آگاهی و اصلاح نگرش زنان ایرانی ضروری است زیرا سلامتی آنان می تواند سلامتی خانواده را تضمین نموده و از اهداف توسعه هزاره نیز محسوب می شود.
    کلیدواژگان: آگاهی، نگرش، زنان، رفتار غربالگری، سرطان پستان
  • سیده محبوبه حسینی* صفحات 52-59
    مقدمه
    سرطان پستان به عنوان شایع ترین نوع سرطان و دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در بین زنان است. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی کیفیت زندگی، درد (درد پستان و زیر بغل و دست در سمت مبتلا) و پذیرش درمان در زنان مبتلا به سرطان پستان (در مراحل 2 و 1 ابتلا به بیماری) انجام شده است.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 29 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان (که در مراحل 2 و 1 بیماری بوده اند، سابقه انجام ماستکتومی داشتند و در حال حاضر در حال دریافت شیمی درمانی بوده اند بطوری که حداقل 20 جلسه از شیمی درمانی آنها باقی مانده بود) که به بیمارستان کاشانی شهرکرد در سال های 91-89 مراجعه کرده بودند، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند انجام شده است. داده ها توسط پرسشنامه کیفیت زندگی فرنس و پاورز، چک لیست سنجش میزان پذیرندگی درمان، پرسشنامه دموگرافیک و مقیاس بصری سنجش درد جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد که از نظر کیفیت زندگی 5/34% افراد مورد بررسی ضعیف، 4/41% متوسط و 1/24% در سطح خوب بودند. به عبارت دیگر فقط تعداد کمی از افراد کیفیت زندگی خوبی داشتند. همچنین 3/48% بیماران به طور متوسط و 6/27% در حد قابل قبولی درمان های خود را پیگیری می کردند، که این خود به کاهش کیفیت زندگی کمک می نماید. 69% بیماران درد خود را در حد زیاد، 7/20% در حد متوسط و 3/10% درد کمی را گزارش کردند.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه، اکثریت افراد مورد مطالعه 76% کیفیت زندگی متوسط رو به پایین داشتند و اکثرا درمان های خود را به طور منظمی پیگیری نمی کردند. درد موضعی اغلب این بیماران در حد زیادی گزارش شده است. از آنجایی که این مقاله از دل یک مطالعه مداخله ای بیرون آمده است، به این نتیجه رسیده ایم که علاوه بر درمان های دارویی، از درمان های غیردارویی (درمان های شناختی، اجتماع محور و روان درمانی) نیز به طور گسترده ای در افزایش رفتارهای پذیرندگی درمان و ارتقاء کیفیت زندگی استفاده می شود. بطوری که حمایت اجتماعی، تیم درمانی، افزایش ارتباطات و آگاهی نیز در این امر موثر واقع می شوند.
    کلیدواژگان: پذیرندگی درمان، درد، سرطان پستان، کیفیت زندگی