صبا آل ابراهیم دهکردی، شهرام تقی پور، حمید رضایی
صفحات 7-20
نقاشی ایرانی یا همان نگارگری بیشتر دارای مضامین داستانی، عاشقانه، عارفانه و مذهبی است. نگارگر ایرانی این موضوعات را غالبا از متون ادبی و عرفانی وام گرفته و سپس با بهره گرفتن از قوه خیال و مهارت خود عناصر اصلی آن را در قالب نمادها و نشانه ها به تصویر در آورده است. در این میان شاهنامه فردوسی از مهمترین متونی است که داستان های آن همواره جوانگاه خیال پردازی و تصویرگری نگارگران بوده است. بن مایه های اساطیری داستانهای شاهنامه بویژه داستان ضحاک از یک سو و توجه نگارگران به این داستان ها از دیگر سو موجب آفرینش نگاره های ارزشمندی درباره این داستان شده است. عنصر آب و نقش آن در نگاره های این داستان از اهمیت بسیاری در شناخت مفهوم نمادها و نشانه های آن دارد. نقوش و نمادهایی که به دست هنرمند ایرانی پیرامون این عنصر بوجود آمده، بسیارند. فردوسی برای بیان این داستان نه تنها صور مادی و عینی این عنصر بلکه مفاهیم نمادین آن را نیز بکار برده است و نگارگر نیز با استفاده از این مفاهیم سعی نموده تا باطن و جوهره آب و معانی نهفته در آن را ترسیم کند. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل چهار نگاره مهم داستان ضحاک از شاهنامه مشهور طهماسبی با محوریت عنصر آب می پردازد.
کلیدواژگان:
نگارگری، داستان ضحاک، آب، نماد پردازی، شاهنامه شاه طهماسبی