برق
گفت: در گزارش خبرگزاری ها آمده بود که پدر بوش برای پسرش خیلی ناراحت و نگران است.
گفتم: خب! حق داره، واسه این که بوش پدر هم به عراق حمله کرد و دربدر شد، اما پسرش بدجوری پشت سر هم خیط می کاره و توی هچل افتاده.
گفت: ولی بوش به پدرش گفته که ناراحت نباش، دوران ریاست جمهوری من از دورانی که شما رئیس جمهور آمریکا بودید و به عراق حمله کرده بودید خیلی بهتره.
گفتم: در این بدبختی و فلاکتی که بوش پسر گرفتارش شده مادر بوش مقصره...
گفت: چطور مگه؟ به مادرش چه ربطی داره؟
گفتم: بچه ای دستشو کرده بود توی پریز برق و برق اونو گرفته بود... مادرش بهش گفت؛ ننه جون! ولش نکنی ها! همین برق لامصب بود که باباتو کشت!