جستجو
جامه ام را
از ابرها عاریه می گیرم و
زمزمه هایم را
از رودی
که از حنجره تو می آید
به جست و جوی تو بر می آیم
در جنگلی
که تمام درختانش تویی
و همه گنجشکانش
مرثیه های من
از کدام سمت رفته ای؟
در جنگل مرثیه و ابر
همه راه هاا به قلب من ختم می شود
و دهانم اما...
نامت را فریاد می زند
که آرامش تمام پرندگانی