آرشیو شنبه ۲۱‌شهریور ۱۳۸۸، شماره ۱۹۴۶۰
مدرسه
۹

خدا تمام زندگی است

نجمه پرنیان

نزدیک شو، نزدیک تر.

اینجا رمضان است؛ماه خدا؛ماه بهترین ها و بالاترین ها؛ماه باران رحمت الهی.

نه یک نفر، نه دو نفر، میلیون ها نفر را در این ماه می بخشد.

شاید هم بیشتر.از او بخشنده تر کیست؟

دل گرفته ام.از زمانه ای که در آن خدا کنار زندگی است.

کسی نیست بگوید به همه: خدا تمام زندگی است.

دل گرفته ام از زمانی که همه در ماه خدا، فقط در ماه خدا دست بلند می کنند. انگار که خدای بزرگ ما فقط در ماه خود خداست.

چه شده که این همه در روزمرگی فرو رفته ایم؟

بی خبر از همه کس از همه جا از همه چیز زندگی.

خدا تمام زندگی است. چه شده که برای زندگی قدم از قدم برنمی داریم؟

بی خیال زندگی در خود فرورفته ایم.

چه شد که یادمان رفت عهدمان را؟ الست بربکم؟قالو بلی. زندگی مان چرا خلاصه شد در خوراک و پوشاک و مسکن.

چقدر پست.چقدر حقیرند این چیز ها در برابر آنچه که برایش آمده ایم.

زندگی-خدا تمام زندگی است- رمضان فرصت تمرین است؛فرصتی برای یافتن خود-دوباره- به هر راه؛به هر وسیله.

تمرین کنیم؛ تمرین بندگی؛تمرین عشق؛تمرین خوب بودن،خوبی کردن.خدا سرمشق می دهد.

قرآن و عترت. طلوع حرف های خدا، غروب ولی خدا هر دو در ماه رمضانند.چه تلفیق قشنگی.

ماه دیگر باید که خود حواس خود جمع کنیم.سرمشق خدا یادمان نرود به ناگه.

سرمشق های خدا را باید که خوب خوب خوب دید.شاید که دیگر فرصتی برای دیدن نباشد.دواممان شاید فقط تا بعد از رمضان همین سال بوده باشد.

آخرین سرمشق.آخرین امتحان.آخرین تکلیف:خدا تمام زندگی است نه کنار زندگی.