آرشیو سه‌شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۸، شماره ۱۹۶۰۰
معارف
۶

تپش قلم

عباسعلی کامرانیان

& بعضی ها آگاهانه در راهند، عده ای ناآگاهانه در چاهند، گروهی نیز در چاهند و می پندارند که در راهند، اینها در دنیا و آخرت سبب: نفرین و ناله و فریاد و آهند!

¤¤¤

& وقتی قدیمی ترین درگیری بشر که بین هابیل و قابیل بوده، اکنون مساله روز انسان است چگونه صاحبان زر و زور و تزویر خیال می کنند کارهایشان ازچشم «قاضی تاریخ» پنهان می ماند؟

¤¤¤

& وقتی به دیگران کمک می کنیم، آنها را برای یاری خویش آماده می سازیم، بنابراین کمک به دیگران، کمک به خودمان است!

¤¤¤

& انسان برای یک لحظه آمدن از عدم به هستی، تا ابد مرهون لطف خداوند است، بر این اساس، همه عبادات ما تلافی یک لحظه حیاتمان را نمی کند!

¤¤¤

& در دیار کفر و شرک و نفاق، ظاهرسازان و حقه بازان دست در دست هم از دیوار مناصب دنیوی بالامی پرند و آنگاه برای تحکیم سلطه خویش با تشریفات خاص، آینه به دست کورها می دهند!

¤¤¤

& می گفت: حقوق بشر و بدتر از گرگها می درید، می گفت: خدا و بت زنده بود! و می نالید: اخلاص، اما خود استر شیطان می شد و رمه های عوام نیز گله گله برای ذبح به کاخ سفیدش تبرک می جستند!

¤¤¤

& لبخند، ویزای ورود به کشور دلهاست.

¤¤¤

& عشق های دنیوی، در دامن نگاه متولد شده اند، در باران اشکها تطهیر می شوند، در بوته هجران صیقل می خورند و در آغوش وصال دفن می گردند!

¤¤¤

& قدرتمندان واقعی، بی نیاز از نمایش قدرتند.

¤¤¤

& هرکجا عدالت غایب است، اکثریت مردم هم ظالمند و هم مظلوم!