آرشیو یکشنبه ۱۴‌شهریور ۱۳۸۹، شماره ۱۰۵۴
صفحه آخر
۲۰

زاویه دید: پیرامون سریال های این روزها

آیا سیما قرابتی با سینما دارد

حسین مهکام

بهانه این یادداشت سریال «جراحت» اثر محمد مهدی عسگرپور است؛ رخدادی قابل تامل در سریال های زنجیره ای سیما. راستش گمان می کنم سیما در پی اتفاقی است که به قول عزیزی سینما در دهه 60 مسیرش را آغاز کرد و حالااز پی این همه سال توسط مدیران سینمایی در سینما در حال تعطیلی و در سیما در حال نشو و نما است. بررسی مسائل اجتماعی به گونه ای که تلخ ترین ماجراهای این روزهای جامعه در حال هویت یابی و به همان اندازه البته در حال از دست دادن هویت، بنیان درام را بسازد، اتفاق مبارکی بود که دهه 60سرآغازش را در سینمای ایران یافت و در پی تغییرات متفاوت مدیریتی به فراخور زمانه دستخوش پیشامدها و بیشتر از آن، سلیقه ها شد. ممیزی بسیار گرانی که بر پوشاندن تلخی های زیر زمین جامعه و حتی روی زمینش اصرار بسیاری داشت و بسیاری اوقات سعی اش بر آن بود که از اساس پرداختن به معضلات جامعه را امری مذموم تلقی کند و در زمره نگاه هنری برنشمارد. برای همین جز چند کارگردان نخبه و فرهیخته که پافشاری غریبی بر این معنا داشتند و وظیفه شان را انعکاس واکنش خود به مشکلات می دانستند، مابقی راه شان به اجبار عوض شد و حالااز پس دو دهه سینما با معضلی مواجه است که هر طرفش را می گیری طرف دیگرش زمین می خورد. اما غرض از تحریر این یادداشت بیان این نکته است که امروزه سیما در حال دست گذاشتن روی همان معضلات است و حتی دارد کارگردان های خوب سینما را به سیما دعوت می کند برای هر چه واضح تر نشان دادن همین معضلات. شخصا به عنوان یک اثر دراماتیک سریال «جراحت» را سریال موفقی می دانم. زاویه سخنم با این سریال به مثابه یک اثر تصویری صرف نیست. بیشتر نگاهم به مجوز بررسی همین معضلات در سیما است. آیا اگر آقای عسگرپور تصمیم داشتند این سریال را به عنوان یک فیلم سینمایی با بسط کمتر و فشردگی لازم برای یک فیلم، روی پرده نقره ای اکران کنند، باز هم راه باز بود برایشان؟ گمان نمی کنم پاسخ این سوال مثبت باشد و به همین دلیل است که به شدت معتقدم سیما اصرار عجیبی بر انحصار بررسی جامعه ایران و حتی تهران در دل خودش دارد.