آرشیو پنجشنبه ۱۶‌شهریور ۱۳۹۱، شماره ۲۴۸۷
ورزشی
۱۵

برای برابری

رضا خانکی

صنعت، افتصاد، و بازی های سیاسی و رسانه یی را که کنار بگذارید، «پارالمپیک»، مهم ترین اتفاقی است که در طول سالیان سال، در ورزش، و آن هم بالاترین سطح ورزش جهان، برگزار می شود. «پارالمپیک» احیاگر غرور از دست رفته مردمانی است که یا مادرزاد معلول به دنیا می آیند، یا به مرور زمان، به واسطه اشتباهات انسانی، بخشی از «حقوق طبیعی»شان را از دست می دهند، خواه به واسطه جنگ، خواه به واسطه یک سهل انگاری و خواه به واسطه حادثه یی در زندگی ماشینی. تصاویری که از پارالمپیک ثبت و ضبط می شود، آنقدر شگفت انگیز هست که می شود ساعت ها این صحنه ها را توصیف کرد. معلولیت به مرد مکزیکی اجازه نمی دهد هم اشک های شوقش را از گونه پاک کند و هم دسته گلش را در دست بگیرد اما خستگی ناپذیر تمرین می کند تا توانایی هایش را اثبات کند.

دوچرخه سواری که بدون در اختیار داشتن یک طرف بدنش، به مسیر ادامه می دهد، حرکت او در پیست، اشلی کوچک تر از حرکت پایدار او در زندگی است. تیراندازی که چله کمان را با دندان و لبش گرفته، به همگان می آموزد برای یک هدف گیری دقیق، به دستانی پرتوان نیاز نیست. انگیزه که داشته باشی، تیرهایت بدون دخالت دست هم به هدف می نشیند. و به جنگ آب رفتن، تنها و تنها، با یک دست، یعنی با کمترین داشته ها، برای احقاق حق خود، جنگیدن. و در نهایت دختر بریتانیایی با لاک های آبی رنگ به روی ناخن های انگشتان تنها دست او، دقیقا امید به زندگی است، رنگ روی ناخن هایش، خود خود زندگی است. آبی زندگی، نه در آسمان و نه در اقیانوس، که تنها روی ناخن های انگشتان تنها دستی که خدا به او داده است، چشم نواز است... برای برابری.