آرشیو دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، شماره ۵۳۱۴
حوادث امروز
۲۴
جویندگان عاطفه

مادر خواهد آمد؟

دخترک هر روز در جاده دلتنگی می نشیند و از دوری مادرش افسوس می خورد. آیا این سرنوشت فاطمه است؟ آیا سرنوشت جدایی از خانواده اش را رقم زده است یا داستان مهربان یک آشنا می تواند وی را به خانواده اش بازگرداند. فاطمه حدودا 3 ساله بود که در منطقه مهرویلای کرج رها شد.همان روز شادی از چشمانش رفت و جای خود را به غم داد. چند صفحه اول دفتر زندگی اش سفید است. ورق که می زنی یک تاریخ به چشم می خورد «16 آبان سال 89». همان روزی که اورژانس اجتماعی فاطمه را تحویل کلانتری 17 مهرویلاداده است و پس از آن داستان زندگی فاطمه کوچولو و نحوه تحویل او به بهزیستی نوشته شده است.

در بهزیستی کسانی از فاطمه نگهداری می کنند که نگاهشان و رفتارشان مهربان است و محبت را خالصانه نثار کودکان می کنند اما کودکانی مانند فاطمه هر روز صبح به امید آمدن مادر چشمانشان را باز می کنند.

آیا مادر فاطمه هم خواهد آمد و ناگفته های زندگی​اش را برای وی تعریف خواهد کرد؟ آیا خواهد آمد و ماجرای روز تنهایی را خواهد گفت؟ آیا فاطمه گم شده یا بستگانش مجبور شده اند او را رها کنند؟