آرشیو پنجشنبه ۲۰‌شهریور ۱۳۹۳، شماره ۲۱۱۱
روزنامه فردا
۱۶
آمبولانس

کار زن در خانه = صد کارخانه

پوریا عالمی

مشاور رییس جمهور، اکرمی، را سوار آمبولانس کرده بودم و داشتم با سرعت می رفتم که کار از کار نگذرد که چشم هاش را باز کرد و گفت: «انصاف است با وجود پسران و مردان بیکار، زنان در کافی شاپ کار کنند؟»

گفتم: در تایید فرمایش شما باید بگویم، اصلاانصاف است با وجود چنین نظراتی که شما داری، من ستون آمبولانس را بنویسم؟ به جان آمبولانس چی انصاف نیست.

میان پرده 1

: می آیی خانه مان؟

- چه کارم داری؟

: می خواهم دستت را به کاری بند کنم.

مشاور رییس جمهور گفت: «همسرداری و مادری و خانه داری سخت ترین کار است در برابر سدسازی و نیروگاه سازی.»

ریختم به هم و گفتم: یک چیزی گفتی که ریختم به هم. من هم موافقم. چون همسرداری خودش نوعی سدزدن محسوب می شود و همسر باید جلوی زیاده روی شوهر را بگیرد. همچنین همسرداری از نیروگاه سازی هم سخت تر است چون نیروگاه نیرو تولید می کند، اما شوهر نیروی همسر را می گیرد.

میان پرده 2

مادر: پسرم چرا نمی روی سر کار؟

پسر در حالی که با حالت بیمارگونه در رختخواب خوابیده: من الان پشت میز کارم هستم و دارم کار می کنم.

میان پرده 3

: شما به عنوان کارآفرین برتر انتخاب شدید؟

- چرا؟ چون سه تا خانه و سه همسر دارم؟

مشاور رییس جمهور گفت: «چرا کار درون خانه را با همه پیچیدگی، شغل و اشتغال نمی دانید؟»

گفتم: کار خانه وقتی برای مشاور دولت کاری پیچیده محسوب می شود، بحران بیکاری و اقتصادی را بخواهید حل کنید که می پیچید به هم. بعد هم اگر واقعا این طوری فکر می کنید، هیات دولت بیاید به جای زنان، در خانه کار پیچیده کند، زنان بیایند هیات دولت و مسایل ساده ای مثل اقتصاد و تحریم و سلامت و چه و چه را حل کنند.

آگهی استخدام

با یک تلفن شما را در خانه سر کار می گذاریم.

میان پرده 4

: ببخشید من یک زن دارم که در خانه خیلی خوب کار می کند، آیا من کارخانه دارم؟

مشاور رییس جمهور آمد یک چیز دیگر بگوید که آمبولانس را محکم زدم به دیوار و گفتم: بفرمایید. بروید جای مشاوره دادن به رییس جمهور، به کارهای پیچیده برسید.