آرشیو سه‌شنبه ۱ دی ۱۳۹۴، شماره ۶۱۰۶
صفحه آخر
۲۴
حوالی فرهنگ

مرز میان شرع و عرف

یزدان سلحشور

حتما شما هم از قدیم صحبت شرع و عرف را شنیده اید. این دو با هم فرق دارند و این را همه ما می دانیم اما وقتی کار به جامعه می کشد سر چیزهایی مجادله می شود که اساسا عرف است نه شرع و یک دفعه می بینی عده ای، همه روزهای سال -غیر از یک روز- را پیرو آقای بروجردی اند و آن یک روز پیرو نیستند چون گفته قمه نزنید! به نظرم وقتی داریم در کوچه و خیابان، از حساسیت های شرعی خودمان صحبت می کنیم، کمی اگر از مرز شرع و عرف بدانیم بد نیست! نمی گویم برویم درس خارج بخوانیم چون اگر می توانستیم، می خواندیم! هر کسی را بهر کاری ساختند اما لطفا اگر خواستیم رگ گردن مان را نشان مردم بدهیم، برای علم مان باشد نه جهل مان! این را البته برای مومنان می گویم نه متظاهران! نقل قولی بکنم از آیت الله جوادی آملی، که کمی یاد بگیریم. ایشان گفته اند: «زیارت جامعه را - ان شاءالله - به نوبت بخوانید در این زیارت جامعه به ما گفتند وقتی به بارگاه اهل بیت(علیهم السلام) رسیدید بگویید من آمدم محقق بشوم. اینکه آدم بخواهد جهنم نرود که هنر نیست چرا که خیلی ها هستند در قیامت به جهنم نمی روند مانند کودکان، دیوانه ها و کفاری که در روستاهای دوردست اند و کفاری که مستضعف فکری اند و بیانات الهی به آنها نرسیده است. آن وقت آدم برود بارگاه امام هشتم(ع) و بگوید ما را نجات بده تا ما جهنم نرویم؟! به ما گفته اند وقتی رفتید این ها را بخوانید «محقق لما حققتم مبطل لما ابطلتم»من آمدم دانشمند برگردم، اهل تحقیق بشوم پژوهنده بشوم کار من پژوهش باشد.» به نظرم تا سال به پایان برسد، چند فرصت خطیر داریم که مرز شرع و عرف را برای خودمان روشن کنیم.