آرشیو یکشنبه ۱۰ امرداد ۱۳۹۵، شماره ۲۶۴۳
روزنامه فردا
۲۰
ماجرای عشق و عاشقی میدون

میخ مریخ

پوریا عالمی

توی قوانین مریخ یک قانونی هست با این مضمون که اگر ثابت شود یک نفر دچار بیماری صعب العلاج -مثل آلزایمر - است باید از پستش خداحافظی کند. توی همین قانون گفته شده اگر معلوم شود این بیماری به قبل بازمی گردد، تمام دستورات صادرشده از سوی وی از آغاز بیماری نامعتبر خوانده می شود. بابای سوفیا این حرف ها را می زند. من می گویم: «ما چی کار داریم به مریخی ها؟ ما خودمان میخ قوانین خودمان هستیم. همین مانده میخ مریخ هم بشویم». حالابابای سوفیا به من، میدون دوم، عاشق سوفیا، گیر داده که تو هم برو شخصی از رئیس سابق سازمان تامین اجتماعی شکایت کن و بگو حقت بالاو پایین شده. چطور؟ و چرا؟ چون «وکیل مدافع تعدادی از کارگران در پرونده تامین اجتماعی» گفت: عمده اتهامات سعید مرتضوی در پرونده تامین اجتماعی تخلفات کلان مالی است. به گزارش فارس، این وکیل درخصوص برگزاری دادگاه سعید مرتضوی - در ادامه رسیدگی به اتهامات مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی و دادستان سابق تهران - در تاریخ 14 شهریورماه 95، گفت: «از مرتضوی به عنوان دادستان سابق تهران به دلیل بازداشت غیرقانونی و اتهامات دیگر شکایت شده است و به عنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی هم عمده اتهامات مرتضوی تخلفات کلان مالی است».بابای سوفیا معتقد است نه تنها همه روزنامه هایی که در این مدت بسته شده باید باز شوند، بلکه همه کارگرها باید حقشان را بگیرند چون حقوق کارگر را قبل از اینکه عرقش خشک شود باید داد، نه اینکه عرقش را درآورد و حقوقش را هم خورد.

وصیت

می بینی سوفیا. من یک بار از دست بابات عصبانی بودم که می گفت چون من پول ندارم، تو را به من نمی دهد در نتیجه می خواستم بابات را اذیت کنم. بابات گفت پسرم تو مسئله ات مالی است. بگو چقدر پول بدهم بهت عصبانیت فروکش می کند بعد بیا ببینم هنوز هم عصبانی ای و می خواهی من را اذیت کنی یا نه. می بینی چطوری ما میخ مریخیم؟ آن هم میخ سرکج.