ما را از انزوا نترسانید
وقتی یک ملتی احساس کرد که ارزاقش را دیگران نمی دهند به او، خودش به فکر می افتد که برای خودش درست کند. مادامی که در نظرش این است که نه، ما را می آورند برایمان، می دهند به ما، نمی تواند کار بکند. [...] ملتی که منزوی بشود، می تواند ترقی کند، مترقی می شود. ملتی که منزوی نیست نمی تواند به ترقی، راه خودش را برود. ملت غیر منزوی؛ یعنی، ملتی که اتکالش به دیگران است، خوراکش را از دیگران می گیرد، اتومبیلش هم از دیگران می گیرد، برقش هم از دیگران می گیرد. این ملت تا آخر باید اسیر باشد. تا منزوی نشوید نمی توانید مستقل بشوید. از انزوا ما چه ترسی داریم.