آرشیو یکشنبه ۳۱‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۴۴۶۹
صفحه آخر
۱۶
زیر ذره بین

غر زدن: سخن گفتن از سر خشم

کبوتر ارشدی

از یوسف اباذری آموخته ایم. یک دوره کارهایش ارزش بزنگاهی داشت. او را با ترجمه هایش به ویژه از زیمل در دهه هفتاد شناختم و دنبال کردم. متولد 1331 است. «خرد جامعه شناسی» رویکرد دکتری اش بوده، رزومه دارد، سابقه دارد، بی چیزی نیست که با بی چیزی نسبت به او رفتار شود. حرف هایش نسبت به وضعیت های اجتماعی خالی از نکته نیست، همان قدر که نسبت به وضعیت هنر و نقد در جامعه. این روزها عکس العمل نسبت به انتشار بخشی از فایل صوتی درسگفتار ایشان در سال 2016 به طور کوتاه و دم بریده، بحث هایی به همراه داشته که مبتنی بر نگاه اباذری نسبت به براهنی و نامجوست. پیش از این هم سخنرانی اباذری درباره مرتضی پاشایی، در جامعه جدل های بسیاری برانگیخت! می دانیم که بر پاشایی، نامجو، براهنی و... نقدهای جدی وارد است. نامجو و براهنی در نقد البته با پاشایی در لایه های بسیار متفاوتی قرار دارند. در واکنش هایی که به طور گسترده نشان داده می شود، نکات ناروشنی وجود دارد به همان اندازه که در طرح بحث اباذری. آنچه در ایجاد این آشفتگی ها موثر بوده و مشکل ایجاد می کند، هم فایل های نصف و نیمه ای است که این روزها از اباذری منتشر شده و هم شیوه شفاهی مبتنی بر غر است. اگر اباذری در مقام معترضی جامعه شناس و نه غرغر کننده ای که جلوه کرده است، درصدد نقدونظر بر می آمد، می شد در مفصل بندی ها و صورتبندی نظراتش به موضوعات برگشت و با او همدلی کرد یا مخالفت. براهنی و نامجو افراد موثری بوده اند و نیز همواره مورد نقد جدی و این همه به امروز و دیروز خلاصه نبوده است. در ضمن بیماری براهنی هم چیزی نیست که راه را بر نقد او ببندد. از یوسف اباذری خواستاریم تا نظراتش را با ریخت تازه و صورتبندی دور از هیجان مکتوب کند و با پرهیز از این سنت لق شفاهی گری که ما را لاابالی کرده است، بایستد و جلو انتشار تکه صوت های بی سر و ته را بگیرد تا اجتماع مخاطبان را نیز در مواجهه با نقدش، به سطوح جدی تری بکشاند، نه پرتاب تکه پاره هایی از مخالفت با چیزی که معلوم مان نمی کند چیست.