داستان گرگ جوان و روباه پیر و خرگوش خر
گرگ جوان گرسنه ای که در جست وجوی غذا بود، در حاشیه جنگل دوردست خرگوشی را دید که بی خبر از همه جا مشغول خوردن هویج بود. آرام به او نزدیک شد تا او را شکار کند، اما همین که به طرف او یورش برد، خرگوش که در آخرین لحظه متوجه حضور او شده بود، دست هایش را بالا برد و گفت: دست نگه دارید. گرگ دست نگه داشت. خرگوش گفت: گرگ عزیز، می دانم خیلی گرسنه ای، اما به هیکل من نگاه کن، من یک لقمه شما هم نیستم. اگر همچنان دست نگه داری به شما می گویم که در این نزدیکی روباه پیر و چاقی لانه دارد که از بس مرغ و خروس خورده و خوابیده فربه شده و گوشت زیادی بر تن آورده و توان فرار نیز ندارد. من می توانم لانه وی را به شما نشان دهم و حتی کاری کنم که در لانه اش را برای شما باز کند. اگر مورد پسند شما نبود، آن وقت شما مرا بخورید.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.