آرشیو پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸، شماره ۳۵۸۹
روزنامه فردا
۱۶
سلام به فردا

راستی آزمایی درباره اعتراضات مدنی

عمادالدین باقی

در جریان اعتراضات آبان و آذر 98 مسئولان می گفتند ما با اعتراض مخالف نیستیم، با آشوب مخالفیم. اما مشکل اینجاست که فرصت اعتراض آزادانه و مدنی فراهم نمی شود و فقط وقتی وضعیت چالشی می شود، این مباحث مطرح می شود. نوع مواجهه با معلمان و کارگران در تجمعات آرام جلوی مجلس مثال زنده آن است.

همچنین در جریان اعتراضات آبان ماه و اوایل آذر، چندین نشست کوچک تخصصی در دانشگاه های مختلف، از جمله دانشکده علوم اجتماعی لغو شدند که نه سیاسی بود، نه در خیابان و نه جنبه اعتراضی داشت و فقط تجمع علمی بود.

 از طرفی وضعیت بخشی از بازداشتی ها نیز دلیل دیگری بر عدم تفکیک میان اعتراض و آشوب است. درباره بررسی دلایل رفتار آنان که متهم به تخریب هستند در جای دیگری سخن خواهم گفت، اما بسیاری از بازداشتی های حوادث اخیر حتی فاقد چنین اتهامی هستند. فقط به عنوان نمونه روزنامه نگارانی مانند فرشته چراغی، روزنامه نگار ساکن ‎سرپل ذهاب و محسن راوی، روزنامه نگار جیرفت کرمان را می توان ذکر کرد. اگر چراغی را نمی شناسم اما راوری، مدیرمسئول نشریه قانونی و مجاز «فراتر از چپ» در کرمان را از طریق نشریه اش می شناسم که مواضعی اصلاح طلبانه دارد. نه تنها هیچ دلیل و مدرکی دال بر نقش داشتن او در تخریب وجود ندارد، بلکه پیش از بازداشت، چت هایی در نقد این شیوه داشته است. از طرفی همان طور که یک پزشک وظیفه دارد به وضع بیماران در مطب و بیمارستان و حتی بیماران اورژانسی در خیابان رسیدگی کند، یک روزنامه نگار از لحاظ حرفه ای وظیفه دارد در حوادث و رخدادها حضور داشته باشد؛ چه بتواند گزارش آن را منتشر کند و چه نتواند و نباید او را به اتهام حضور در این حوادث بازداشت کرد.

اکنون بیش از دو هفته است راوری در بازداشت به سر می برد، درحالی که نیازی به بازداشت او یا خانم چراغی و بسیاری دیگر از معترضان نبوده و نیست و هروقت نیاز بود می توانستند آنها را برای ادای توضیحات احضار کنند.

در فرانسه جلیقه زردها وقتی دست به تخریب زدند، با واکنش پلیس مواجه شدند، اما با سلاح سرد آشوبگران را مهار و بازداشت و پس از چند روز آزاد کردند. درواقع این شیوه رفتار است که میان اعتراض و آشوب تمایز می گذارد.

تا زمانی که تجمعات اعتراضی به رسمیت شناخته نشود، احتمال تکرار حوادث مشابه وجود دارد.