هیچ کس نشنید، انگار در اتاقی پر از پنبه داد می زدم
منصور
سر چهارراه بودم. شب بود. سر شب. هوا گرم بود و دم داشت. حمیدرضا از راه رسید و گفت: «اگه کاری نداری، بریم کنار رودخانه.»
گفتم: «باشه، برو که رفتیم.»
صد قدمی که جلوتر رفتیم، منصور از خانه آمد بیرون. چشم چپش را خواباند و پرسید: «کجا؟» حمیدرضا گفت: «کنار آب.» گفت: «منم میام.» در راه پرسید: «علی کله (1)» حمیدرضا گفتش: «نه، زیر پل جدید.»
من و حمیدرضا در قسمت «جوانان» شنا کردیم. راستش، هیچ کدام از ما شنا بلد نبودیم. فقط دست و پایی می زدیم؛ اما منصور که از کودکی با دایی شاپورش کنار رودخانه رفته بود، دست شنایی اش خیلی خوب بود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.