با اهمیت یافتن اقتصاد به عنوان وزنه مهم در توزیع قدرت نظام بین الملل و تغییر چهره ژئوپلیتیک کشورها به ژئواکونومی، کشورهای قدرتمند به ویژه ایالات متحده امریکا به عنوان قدرت هژمون، به دلیل بهره مندی عظیم از منابع مالی و انرژی و پشتوانه اقتصادی قوی، در پی کسب قدرت و منابع بیشتر در صحنه نظام بین الملل بوده اند. امریکا لازم می بیند که در تقابل با کشورهای مخالف منافع و اهداف خود، به مقابله با پیشرفت اقتصادی، نظامی و توسعه سایر کشورها اقدام کرده و از ابزار اقتصادی با هدف جلوگیری از قدرت یابی کشورهای خارج از نظم خودخواسته، عمل کند و در جهت مهار رقبای خود و به منزله تلاش برای رفع جاه طلبی های آنها، به