آرشیو چهارشنبه ۹ تیر ۱۴۰۰، شماره ۴۰۳۹
ادبیات
۶

پرده آخر ملکه جنایت و سرانجام کارآگاه محبوب

پوآرو دست به کار می شود

شرق: «کیست که تجربه ای کهنه را به یاد بیاورد یا احساسی قدیمی را بازیابد و اندوهی غریب و ناگهانی بر دلش ننشیند»، این جمله نخستین رمان «پرده»، آخرین پرونده هرکول پوآرو، این کارآگاه معروف است که آن را شاهکار آگاتا کریستی می دانند. «پرده» علاوه بر اینکه در میان آثار آگاتا کریستی یکی از بهترین رمان هایش است، منتقدان بسیاری آن را «یکی از برجسته ترین آثار جنایی قرن بیستم» هم می شمارند که نویسنده اش در آن قواعد مرسوم رمان های جنایی-پلیسی را کنار گذاشته و به سبک تازه ای در این ژانر می رسد. چنان که مترجم «پرده»، در پس گفتاری بر کتاب می نویسد آخرین پرونده پوآرو اوایل دهه چهل میلادی نوشته شده است، زمانی که جهان درگیر جنگ جهانی دوم بود. کریستی گویا مایل بوده این کتاب پس از مرگش منتشر شود و ازاین رو آخرین ماموریت هرکول پوآرو، را سی سال نزد خود نگه می دارد تا اینکه یکباره تغییر عقیده می دهد و آن را به ناشر می سپارد و سه ماه بعد از انتشارش از دنیا می رود. آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا کریستی، در سال 1890 در انگلستان متولد شد. او ابتدا با نام مستعار رمان های عاشقانه با ته مایه های معمایی می نوشت و بعدها نام خودش با رمان های جنایی و کارآگاهی بر سر زبان ها افتاد و تا حدی در این ژانر پیش رفت که دو تن از مهم ترین کارآگاهان تاریخ ادبیات جنایی را خلق کرد: خانم مارپل و کارآگاه پورآرو. «مجموعه هایی که از حیث طراحی پی رنگ های رازآلود و گره افکنی و گره گشایی چنان نبوغ آمیز و چیره دستانه اند که لقب ملکه جنایت را برای آگاتا کریستی به ارمغان آوردند». جالب آن است که شهرت آثار این نویسنده تا حدی است که در کنار شکسپیر، پرفروش ترین نویسنده تمام ادوار تاریخ نیز لقب گرفته است. «علاقه وافر کریستی به مطالعه آثار چارلز دیکنز و سر آرتور کانن دویل، را در سنین پایین به ژانر جنایی علاقه مند کرد و در نهایت در اوایل دهه سوم زندگی اش شروع کرد به نگارش داستان های جنایی. آگاتا کریستی از نویسندگان عصری است موسوم به عصر طلایی کارآگاهی نویسی کلاسیک. این عنوان به رمان هایی کارآگاهی با سبک و الگوی مشابه اطلاق می شد که در حد فاصل جنگ جهانی اول و دوم خلق شدند. و اغلب نویسندگان این عصر بریتانیایی بودند». آگاتا کریستی در «پرده» (آخرین پرونده هرکول پوآرو)، برخی از قواعد مرسوم رمان های کارآگاهی کلاسیک را که آثار خود او متعلق به این جریان است، نقض می کند و به روش دیگری داستان را پیش می برد. ازجمله اینکه او در رمان «پرده» از سم ناشناخته ای نام می برد که نیازمند توضیح مفصل علمی است و او «با توضیحات مبسوط علمی از زبان شخصیت های کتاب مخاطب را با این دانه زهرآگین و سم فیزوستیگمای مشتق از آن آشنا می کند». مورد دیگر اینکه، کارآگاه پوآرو برخلاف غالب کارآگاهان تا پایان داستان سرنخ چندانی به دست دستیارش و مخاطبان نمی دهد و اما مهم ترین قاعده ای که در این رمان نقض شده عدم ارتکاب قتل به دست کارآگاه رمان است. «کریستی این بار سلول های خاکستری هرکول پوآرو، این کارآگاه ریزنقش وسواسی و اخلاق مدار بلژیکی تبار را علاوه بر گره گشایی از راز جنایت در خدمت از میان برداشتن قاتل به کار می گیرد». پوآرو اینجا در مقام مجری قانون خود را محق می داند تا دست به عمل زده و قاتل را به سزای عملش برساند و جالب آنکه مخاطب را نیز با خود همدل و همراه می کند.

از جذابیت های دیگر رمان «پرده» این است که قاتل این رمان (نورتون)، نه عامل قتل بلکه وسوسه گر ارتکاب قتل به دست دیگران است؛ قاتلی ایستاده بیرون گود و جنایتکاری مستوجب عقوبت که به سبب عیان نبودن نقشش در جنایات و فقدان ادله محکمه پسند در هیچ دادگاهی محاکمه نشده است. او جوانی دست وپاچلفتی و افسرده حال و شیفته طبیعت و پرندگان است. هیستیگنز، دستیار پوآرو و راوی رمان، معتقد است ارتکاب قتل به دست کسی چون او دور از ذهن است و حتی حاضر نیست به عنوان یکی از مظنونین به او فکر کند. اما پوآرو برخلاف دستیارش، نورتون را حامل ویژگی ها و انگیزه های مناسب برای جنایت می داند: «طبق تحقیقات پوآرو، دوران کودکی نورتون آکنده از ناهنجاری و رنج بوده است: زندگی زیر سلطه مادری تندخو، لنگیدن و شرکت نکردن در بازی های گروهی کودکانه، تحمل استهزای دوستان به خاطر رقت قلب و بیزاری از خون و خشونت» و شاد نورتون سادیست بیش از هر محرکی محصول ترومای آخر باشد. «حالا او ناخودآگاه منتظر است که با تمسک به قساوت قلب و بی باکی اش خود را از این وضعیت ناگوار برهاند و حس قدرت طلبی خویش را ارضا کند. تمام این ها از او قاتلی پشت پرده و بی نقص می سازد، قاتلی که به هماوردی با هوش پوآرو برخاسته است». از آنجا که رمان «پرده» در بحبوحه جنگ نوشته شده، طبیعی است که تحولات اجتماعی و فرهنگی دوران پس از جنگ را نیز نشان دهد. «دورانی که اصول اخلاقی و ارزش های اجتماعی روزگار پیشین کمتر به چشم می خورد... و دلتنگی برای ارزش های عصر ویکتوریایی و نظام اخلاقی و اجتماعی پیشاجنگ مسئله ای است که راوی بارها در طول داستان به آن اشاره می کند». از این رو است که آخرین پرونده هرکول پوآرو، «پرده»، آینه تحولات جامعه در دوران پساجنگ نیز هست که به نوعی سعی دارد همدلی مخاطب را برانگیزاند و نشان دهد قاتلین خود، قربانیانی زخم خورده اند.