آرشیو پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۱۰۶۰۰
سیاسی
۲

حرکت مجلس به سوی عدالت انتخاباتی

نمایندگان مجلس یازدهم با تصویب تناسبی شدن انتخابات برای حوزه انتخابیه تهران، انتخابات مجلس را به عدالت انتخاباتی نزدیک تر کردند. «امسال کارهای بزرگی در مقابل مجلس انقلابی هست.» این جمله را رهبر انقلاب در دیدار چند روز گذشته با نمایندگان مجلس یازدهم گفت. حالا نمیندگان در آخرین سال حضورشان در مجلس یازدهم یکی از این کارهای بزرگ که سال ها پا در هوا و معلق بود را به سرانجام رساندند و آن تصویب الگوی تناسبی بود.

بهارستانی ها در نشست علنی روز یکشنبه

7 خرداد، استفاده از فرمول انتخابات تناسبی برای انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه تهران را با 161 رای موافق تصویب کردند. آن ها پیش ازاین نیز طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس را بررسی و برخی از بندهای آن را تصویب کرده بودند. اگرچه آن زمان در بین موارد مصوب تغییری از فرمول انتخاباتی به چشم نمی خورد اما مجلس چند روز بعد، با الحاق یک ماده به طرح پیشین، مصوبه خود را کامل و مزیت های فرمول تناسبی را به نظام انتخاباتی کشور سرریز کرد.

بر اساس این مصوبه، انتخابات مجلس در 207 حوزه انتخابیه مانند قبل و بر اساس فرمول اکثریتی یعنی پیروزی صاحب بیشترین آرا ءبرگزار می شود اما در یک حوزه انتخابیه بزرگ یعنی تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات که دارای 30 کرسی نمایندگی است، انتخابات بر اساس فرمول تناسبی برگزار می شود. با این تصمیم، نظام انتخاباتی مجلس ایران، شکل ترکیبی به خود می گیرد و ترکیبی از دو فرمول اکثریتی و تناسبی خواهد بود.

در الگوی اکثریتی، صاحب بیشترین آراء پیروز انتخابات خواهد بود. اما در الگوی تناسبی، گروه های مختلف سیاسی وارد رقابت انتخاباتی می شوند و هر گروه بسته به درصد آراء کسب شده، کرسی به دست می آورد. اگر یک فهرست انتخاباتی، 60 درصد آراء کل را کسب کرده باشد، 60 درصد کرسی های آن حوزه انتخابیه به او تعلق می گیرد. درحالی که طبق الگوی اکثریتی، اگر یک فهرست انتخاباتی 60 درصد آراء را به دست آورد صاحب 100 درصد کرسی ها و تجلی بی عدالتی می شود.

بازخوانی انتخابات مجلس دهم در سال 94 در حوزه انتخابیه تهران، تفاوت دو الگوی اکثریتی و تناسبی را به خوبی روشن می کند.در انتخابات مجلس دهم در شهر تهران، گروه ها و نامزدهای مختلفی با یکدیگر در رقابت بودند اما دو فهرست انتخاباتی، یکی از سوی اصلاح طلبان به سرلیستی عارف و دیگری از سوی اصولگرایان به سرلیستی حدادعادل، بازیگران و رقیبان اصلی انتخابات بودند. درنهایت نیز، لیست اصلاح طلبان با کسب حدود 60 درصد آراء پیروز شهر تهران شد. این در حالی بود که لیست اصولگرایان اگرچه بازنده انتخابات بود اما 40 درصد آراء را کسب کرده بود. اما طبق منطق اکثریتی، برنده 60 درصد آراء، پیروز 100 درصد کرسی ها شد و اصلاح طلبان 30 درصد صندلی های حوزه تهران در مجلس را تصاحب کردند. درحالی که اگر آن دوره، انتخابات مجلس بر اساس الگوی تناسبی برگزار می شد، لیست اصلاح طلبان به خاطر کسب 60 درصد آراء، 60 درصد کرسی ها یعنی حدود 20 کرسی از حوزه تهران را به دست می آورد و اصولگرایان هم بر اساس آراءشان که 40 درصد بوده، 40 درصد کرسی ها یعنی حدود 10 صندلی را کسب می کردند. بر همین اساس است که الگوی تناسبی به عدالت انتخاباتی نزدیک تر است چون به هر گروه به اندازه میزان اقبال مردم، وزن و جایگاه می دهد و دقیقا بر همین اساس است که در الگوی تناسبی، اکثریت، اکثریت می ماند اما دیگر تبدیل به تمامیت نمی شود. اقلیت هم به اندازه اقلیت بودنش، کرسی کسب می کند اما دیگر حذف نمی شود. مزیت مهم این فرمول انتخاباتی، مردمی بودن آن است. به این معنا که اصالت دادن به گروه های سیاسی از پرتو نظر مردم تعیین تکلیف می شود که هر دوره مجلس تا چه میزان اصلاح طلب باشد و تا چه میزان اصولگرا و چقدر از آن را نیروهای سیاسی جریان سوم تشکیل دهند. از طرف دیگر در هر دوره مجلس شاهد تنوع نظرات سیاسی خواهیم بود و از یک مجلس تماما اصلاح طلب به یک مجلس تماما اصولگرا با ذائقه سیاسی و تقنینی 180 درجه متفاوت حرکت نمی کنیم. بلکه در هر دوره، درصدی از گوناگونی را تجربه می کنیم. به نظر می رسد آغاز به کارگیری فرمول تناسبی از یک ابر حوزه انتخابی یعنی تهران با 30 کرسی تصمیم منطقی مجلس یازدهم است. چراکه اولا نتایج انتخابات تناسبی یعنی حضور گروه های مختلف سیاسی در کرسی تقنینی کشور، در حوزه های انتخابی بزرگ با تعداد نماینده های بیشتر بهتر نمایان می شود. از طرف دیگر یک حوزه انتخابیه می تواند نقطه شروع خوبی برای تغییرات اساسی نظام انتخاباتی یعنی تغییر فرمول باشد و پس از چند دوره به حوزه های انتخابی چندنماینده تسری پیدا کند و مراکز استان ها را هم دربرگیرد.