آرشیو شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۱۰۶۰۴
سیاسی
۲
یادداشت

از تحقیر ملت تا تحسین ترکمنچای

سید فواد علوی

13 خرداد و در آستانه سالگرد رحلت حضرت امام، محمدجواد ظریف در صفحه شخصی خود متنی درمورد اظهارات چند سال پیشش در برنامه «حالا خورشید» منتشر کرد. در آن برنامه وزیر سابق امور خارجه می گوید: «ما خودمان انتخاب کردیم که نوع حکومت مدنظر خودمان را داشته باشیم، خودمان انتخاب کردیم که این گونه زندگی کنیم، ما نمی خواهیم کسی به ما زور بگوید.» حال اما بعد از حدود یک دهه تصدی پست وزارت امور خارجه و در اختیار داشتن امکانات بی سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی در عرصه دیپلماسی و نداشتن دستاورد قابل توجه طی دوران حرفه ای خود در سالگرد فوت بنیان گذار کبیر انقلاب متنی دفاعیه وار منتشر کرده که مخاطب با خواندن آن خیال می کند فردی جدامانده از قدرت و دورافتاده از سیاست آن را به رشته تحریر درآورده است. مطالب عجیب منتشر شده را می توان در دو سطح تحلیل کرده و پاسخ داد. ابتدا باید این صحبت ها را در سطح شخصی در نظر گرفت. از زمان انعقاد برجام با فضاسازی دولت گذشته و رسانه های اصلاح طلب، جوی خاص موجب شد تا ظریف به مثابه سرداری جادویی تلقی شود که هر جا مشکلی وجود دارد او با عقاید رمانتیک خود وارد می شود و سوپرمن گونه مشکلات را رفع می کند. در واقع اگر حزب الله در رکاب خود سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را داشت، ظریف سعی کرد سردار اصلاح طلبان باشد؛ همان هایی که به دنبال مذاکره با داعش بودند (به نقل از غلامحسین کرباسچی در میتینگ انتخاباتی حسن روحانی). این توهم موجب شد تا نوعی رقابت و احساس حسادت بین ظریف و سپهبد سلیمانی شکل بگیرد که اوج این بغض و حسادت را نیز می توان در دوگانه میدان و دیپلماسی مشاهده کرد. اما ساحت دوم این اظهارنظر، بعد سیاسی ماجرا است. ظریف و تیم رسانه ای - سیاسی او از 1400 به دنبال فتح پاستور بودند. با انتشار این پیام آن هم با متهم کردن مردم، ظریف سعی کرده به گونه ای چهره سیاسی خود را بازسازی (Rebranding) کند. البته متن مذکور همچنان لحن ارباب ورعیتی دولت گذشته را حفظ کرده و از جنس همان جمله «خودت بمال» وزیر بهداشت دولت تدبیر و امید است! نکته دیگر که لازم است به آن توجه شود ترس و هیجان زدگی نگارنده است. این مسئله را احتمالا باید با اخبار پیشرفت مذاکرات مربوط دانست. اینک ظریف در موقعیتی قرار گرفته است که تنها دست آورد افتخارآمیزش که به قول خودش بعد از ترکمنچای دومین سند افتخار ایرانیان است در حال جایگزینی با توافق جدیدی توسط کسانی است که او آنان را بی سواد خوانده بود. می توان پیش بینی کرد که در همین زمان نیز تیم رسانه ای او و اطرافیانش آماده اند تا به محض اعلام اخبار رسمی در باب توافق آن را ضعیف خوانده و اگر هم عوایدی از آن حاصل شد آن را نتیجه تلاش های ظریف بدانند. همانند همان کاری که در مسئله توافق با چین، روسیه، عربستان و عضویت ایران در سازمان همکاری های شانگهای انجام دادند تا او را در عرصه سیاست حفظ کنند. فعالیت های رسانه های هم طیف با ظریف نیز نشان از خیز بلند آنها برای بازگشت به قدرت دارد. نکته دیگری نیز که از افراد اطراف ظریف برداشت می شود آن است که ظریف می خواهد نقش روحانی در انتخابات 1392 را اجرا کرده تا حسن روحانی نیز به رویای هاشمی شدن دست پیدا کند. درواقع همان کسانی که ملت را متهم به خیال بافی می کنند خودشان در حال دنبال کردن آرزوهای عجیب وغریب خود هستند. باید نشست و دید افرادی که روزی با افتخار به بلد بودن زبان دنیا در حال تاخت وتاز در عرصه قدرت بودند بار دیگر خواهند توانست با تحقیر ملت و تحسین ترکمنچای به قدرت بازگردند؟