آرشیو چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۵۵۱۳
صفحه اول
۱
آموزش و پرورش

کودکان نسل آلفا را دریابیم!

محمدمهدی سیدناصری

آموزش بی تردید در رشد و تعالی زندگی فردی و اجتماعی انسان، دگرگون کردن آدمی و تحول حیاتی او جایگاهی بی بدیل دارد و می تواند نیروی محرکه سراسر زندگی او باشد. گنجینه های درونی انسان که امانت های الهی هستند باید به شکوفه هایی برسند تا حقیقت وجودی و استعدادهای نهفته او نمایان شود. آموزش، معنابخش تمامیت و اصل حیات بشری از تولد تا مرگ است و زندگی انسان به طور رسمی، غیررسمی یا ضمنی، به طور مستمر و مداوم با این منبع انرژی بخش پیوند خورده است. تمام اقشار جامعه در دستیابی به رشد و تعالی، نیازمند آموزش هستند. آموزش تجربه ای است مبتنی بر یادگیری و به منظور ایجاد تغییرات تدریجی و نسبتا ماندگار در فرد تا بتواند توانایی خود را برای انجام دادن کارها و امورش بهبود بخشد. به طور معمول گفته می شود که آموزش می تواند تغییر مهارت ها، دانش، نگرش ها و رفتار اجتماعی و سازمانی را در برداشته باشد. از نگاهی اجمالی بر زندگی برمی آید که نه تنها آنچه از انسان بروز و ظهور می کند، آموخته های او در طول زندگی است، بلکه چنانچه آموخته های فرد از او سلب شود، انسان هیچ نخواهد داشت. تبلور عقل و استعداد آدمی و شان و کرامت انسانی او در پرتو آموزش و تعلیم و تربیت صورت می گیرد. فرزند آدمی به گونه ای خلقت یافته که نه تنها در مراحل مختلف زندگی بلکه به فرموده امیرمومنان حضرت علی «علیه السلام» در هر حرکتی، نیازمند شناخت و معرفت است. باید گفت آموزش در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقشی بسیار حیاتی دارد و موجب رشد فردی و نیز تحکیم پایه های زندگی جمعی را فراهم می سازد و بدین جهت واژه های آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت مورد توجه صاحب نظران و نیز تفسیرهای گوناگون آنان قرار گرفته است. پیشرفت مشترک تمدن بشری و دستاوردهای همراه آن، قطعا بدون آموزش و انتقال خودآگاه اطلاعات میان نسل های مختلف، نمی توانست محقق شود. همانند این عملکرد سراسری، اگر قرار بر ایجاد توسعه در مقطعی از زمان یا منطقه جغرافیایی خاصی باشد، قطعا آموزش بهترین راه ممکن خواهد بود.

خاستگاه این نکته، از علوم تجربی است و تاریخ غلبه بشر بر زمین، شاهدی زنده بر آن محسوب می شود. اما از دیدگاه علوم اجتماعی و اقتصادی نیز ثابت شده است که آموزش مطمئن ترین و غالبا سریع ترین مسیر برای سرمایه گذاری روی انسان ها و توسعه جوامع است. مطالعات نشان می دهد یک انسان دانش آموخته، احساس مسوولیت بیشتری در قبال خود، خانواده، اطرافیان، جامعه و کشورش دارد. یقینا کسی که در قبال خودش احساس مسوولیت بیشتری داشته باشد، بهداشت جسمی و روانی بهتری خواهد داشت و با احتمال به مراتب کمتری، گرفتار بیماری یا اعتیاد خواهد شد. مادری که سطح دانش بالاتری داشته باشد، در خصوص تغذیه و بهداشت فرزندانش، دقیق تر عمل می کند.

نکته مهم اینجاست که دوران کودکی آسیب پذیرترین مرحله زندگی است. در این مرحله، اهمیت آموزش در زندگی کودک بسیار فراتر از آن چیزی است که در یک کتاب درسی می خوانیم؛ زیرا زمان بسیار خوبی برای رشد مهارت های اجتماعی و فردی کودکان است و می تواند به موفقیت آنها کمک شایانی کند. کنجکاوی های زیادی در ذهن یک کودک وجود دارد که باید روشن شود. در غیر این صورت کودکان می توانند گام های اشتباهی در زندگی بردارند. آموزش در دوران کودکی فرصتی برای خودسازی و یادگیری علایق آنها فراهم می کند و به کودکان این امکان را می دهد تا رویدادهای زندگی را تجزیه و تحلیل کنند و حتی از اشتباهات خود درس بگیرند و فرصت بهتری در تعیین هدف برای آینده داشته باشند. آنچه در دوران کودکی یاد گرفته ایم تاثیر زیادی بر زندگی روزمره ما دارد.

موضوع آموزش کودکان آنچنان از اهمیت بالایی برخوردار است که کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد از آن با عنوان حق بر آموزش به عنوان یکی از حقوق بسیار مهم کودکان نام برده است. حق بر آموزش به عنوان یک اصل مهم حقوق بشری، در حوزه کودکان شامل حقوقی، از جمله حق دسترسی به امکانات آموزشی، حق برخورداری از آموزش با کیفیت و استاندارد، احترام به شان و منزلت انسانی کودک، آموزش بدون تبعیض در تمام مراحل دوران کودکی، در دسترس بودن امکانات آموزشی و برابری فرصت ها در آموزش است. حال با توجه به آهنگ پیشرفت سریع علم و تکنولوژی و باتوجه به اینکه بشر وارد عصر دیجیتال و پدیده های تکنولوژیک شده و به تبع آن انتظار اینکه کودکی از حق طبیعی خود که همان تحصیل است، جا بماند بسیار دور از انتظار به نظر می رسد، اما با وجود همه امکاناتی که قرن جدید و به خصوص دنیای پساکرونا (دنیای پدیده های تکنولوژیک مانند متاورس، هوش مصنوعی و...) دراختیار بشر قرار داده باز هم کودکانی هستند که متاسفانه به دلایلی از تحصیل جا مانده اند و نتوانسته اند به گونه ای که دوست دارند، آینده خود را بسازند. در وهله اول این وظیفه دولت هاست تا با فراهم کردن دسترسی آسان و راحت کودکان به آموزش به رشد و تعالی هر چه بیشتر کودکان به عنوان برکت زندگی و سرمایه های آینده جامعه کمک کنند. در این میان، آموزش همچنین در حذف کار کودک و رشد و توسعه شخصیت کودکان کار که از اهداف برنامه بین المللی حذف کار کودک است قابل انکار نیست، زیرا کودکان به صورت یکسان و مساوی و بدون هیچ تبعیضی صاحب این حق هستند.

پس می توان نتیجه گرفت نقش حیاتی آموزش در یک زندگی مولد و خوب غیرقابل انکار است و آموزش ارزش و تعالی زندگی فردی و اجتماعی را بهبود می بخشد. آموزش مسائل مختلف اهمیت زیادی دارد طوری که در زندگی افراد و حتی امور روزانه آنها به خوبی خود را نشان می دهد. اهمیت این موضوع به قدری است که باید آموزش را از سنین کودکی و دوره پیش دبستانی آغاز کرد، زیرا هر چه کودک در این دوران بیاموزد در دوره های بعدی زندگی خود بر آن آموزه ها تکیه خواهد کرد. بر این اساس دوران پیش دبستانی که به دوران یادگیری معروف است، اهمیت بسیاری دارد و تاثیر زیادی بر زندگی افراد می گذارد. آموزش در زمینه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و... به کودکان باید با لحنی دلنشین همراه باشد حتی می توان در این امر از قصه، داستان و بازی نیز کمک گرفت تا تاثیرگذاری را به نحو احسن انجام دهد. از طرف دیگر تعلیم و تربیت فقط وظیفه مربیان و مسوولان آموزش و پرورش نیست، بلکه قبل از آن خانواده به عنوان اولین نهاد نقش مهمی در آموزش فرزندان دارد. در واقع خانواده در زمینه های تربیتی، اخلاقی، روحی و روانی فرزندان می تواند موثر باشد و آموزش های لازم از جمله مهارت های زندگی، تصمیم گیری، قدرت نه گفتن، حل مساله، برقراری ارتباطات اجتماعی، اعتماد به خود و خانواده را به کودک ارایه دهد. کودک در مدرسه نیز ضمن بهره گیری از این آموزش ها، باید مشارکت گروهی و رفتارهای صحیح را بیاموزد و در ابعاد دینی، اخلاقی، علمی، آموزشی و اجتماعی پرورش یابد و استعدادهایش شناسایی و شکوفا شود. از این رو مدارس و معلمان نیز می توانند در امر آموزش فرد و تربیت صحیح او تاثیرگذار باشند. کودکان قبل از ورود به مدرسه رفتارها و مهارت های گوناگون را توسط خانواده آموزش می بینند و با آموزه های خود وارد مدرسه می شوند. بنابراین ضرورت دارد که والدین آموزش صحیح و مناسبی دیده باشند. کودک باید از سمت خانواده و مدرسه مورد حمایت قرار گیرد تا از آسیب های اجتماع در امان باشد. در حال حاضر که بعضا کودکان پرجنب وجوش بوده و حتی در مواقعی پرخاشگر نیز هستند، خانواده نقش مهمی در سلامت کودک دارد و باید با آموزش های خود و حفظ آرامش و امنیت محیط خانه فرزندان را آماده حضور در جامعه کرده و در نهایت والدین باید با معلمان و اولیای مدرسه همکاری داشته و با آموزش صحیح و کاهش دغدغه ها و استرس کودکان را راهنمایی کنند.

نتایج آزمون بین المللی پرلز 2021 میلادی اعلام شد که این آزمون پیشرفت سواد خواندن دانش آموزان و سطح آموزش را می سنجد که هر 5 سال یک بار توسط انجمن بین المللی ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به عنوان برنامه مطالعاتی پیوسته صورت می گیرد که بر مهارت خواندن تاکید ویژه دارد تا برای سنجش نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی کشورهای همکار و به جهت بهبود کیفیت آموزش دانش آموزان در سطح جهان توصیه های لازم را کند که در آخرین آزمون پرلز دانش آموزان ایرانی در آزمون پرلز 2021 در توانایی خواندن، نمره 413 را کسب کردند که در حد معیار بین المللی پایین است. ایران جزو کشورهای انتهای جدول در آزمون پرلز اخیر است و کشورهایی همچون اردن، مصر، مراکش و آفریقای جنوبی پس از ایران قرار دارند. نمره عملکرد دانش آموزان ایران در پرلز سال 2016، 428 بوده است که این یعنی در آزمون پرلز 2021 میلادی چند پله افت آموزشی داشته اند. بنا بر این اعلام، قطر، امارات، بحرین، عربستان، آذربایجان و عمان در مقایسه با ایران وضعیت بهتری دارند که این موضوع می تواند یک زنگ خطر برای نظام آموزشی و آینده ایران عزیزمان محسوب شود.

و در آخر باید گفت که ما با نسلی به نام نسل آلفا روبه رو هستیم که جدیدترین نسلی است که پس از سال 2010 میلادی در دنیایی کاملا دیجیتالی به دنیا آمد. از آنجا که محیط آنها هیچ شباهتی به محیط نسل های گذشته ندارد، تربیت آنها برای والدین شان که در جهانی نسبتا پنهان به دنیا آمده اند با چالش های جالبی روبه رو می شود. از آنجا که تولد نسل آلفا همچنان در حال انجام است، دامنه سنی آنها از صفر تا 10سالگی است. بسیاری هنوز نوزاد هستند و بزرگ ترین آنها کلاس پنجم است. پس نقش آموزش کودکان را بیش از پیش جدی بگیریم.