آرشیو چهارشنبه ۸‌شهریور ۱۴۰۲، شماره ۵۵۶۹
هنر و ادبیات
۶
یادداشت

هدایتگر، کمال گرا و حساس به مسائل جامعه

سجاد پورقناد (نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و روزنامه نگار)

چند سال پیش در حال صحبت با استاد کاظم داوودیان (آهنگساز) بودم، خاطره ای از کلاس استاد دهلوی گفتم؛ ماجرا این بود که از ایشان پرسیدم، با اینکه مدتی شاگرد پیانوی استاد ملیک اصلانیان بودید چرا برای پیانوی سولو قطعه ای نساخته اید؟ استاد پاسخ داد: «دانش لازم در این زمینه را نداشتم!» من هم خیلی جا خوردم و با خودم گفتم وقتی خالق «بیژن و منیژه» و «مانی و مانا» چنین چیزی می گوید، ما باید چه کنیم؟!استاد داوودیان در پاسخ گفت: «این جمله مهم ترین درسی بود که می توانستی از استاد بگیری، وقتی یک استادی با توانایی و تبحر حسین دهلوی به تو بگوید که دانش لازم را در زمینه پیانو ندارم، یعنی برای پیانوی سولو نوشتن کاری بسیار مشکل و نیازمند شناخت و تخصص بالایی است و حتی اگر این سطح از توانایی آهنگسازی برای ارکستر سمفونیک را هم داشته باشی، دلیل نمی شود که بتوانی برای پیانوی سولو هم قطعه ای بنویسی. در واقع این جمله استاد دهلوی چند درس دارد، اول اینکه باید راستگو و متواضع باشی حتی اگر هنرمند بزرگی باشی، دوم باید در موسیقی کلاسیک کمال گرا باشی. (نقل به مضمون)با این مقدمه می خواهم به شخصیتی اشاره کنم که چنین نقشی را در محیط آکادمیک ایران داشته است؛ استاد آذین موحد.دانشجویان او در دانشگاه تهران و هنرجویانش در انجمن فلوت و کر فلوت تهران به خوبی می دانند که افتادگی، تواضع و از خودگذشتگی اش و در عین حال کمال گرایی او چه تاثیری در نسل جدید هنرمندان موسیقی داشته است.شاید هیچ ساز غربی ای در ایران به اندازه فلوت، نوازنده برجسته در سطح بین المللی و در صحنه جهانی نداشته است، استادانی مثل جامعی، سمیعیان، کریمی، تقدسی، نوایی، ناژفر، شاهرودی و... ولی بیشتر این اساتید به ندرت به ایران آمدند و تاثیرگذار بوده اند. ولی دکتر آذین موحد به دلیل همان روحیه ملی که ارثیه پدر ارجمندش، مهندس نظام الدین موحد (دبیرکل حزب ایران و از اعضای اصلی جبهه ملی ایران) است، در کرسی استادی دانشگاه تهران قرار گرفت و نه تنها یک چهره تاثیرگذار در ساز فلوت شد، بلکه سمت و سوی واحد موسیقی کلاسیک بین المللی دانشگاه تهران را که سال ها بود (به زعم من) به سمتی شبهه هنری هدایت شده بود، به مسیر هنری بازگرداند.دکتر موحد هم در جایگاه هنرمند نوازنده، هم در جایگاه استاد موسیقی، هم هدایتگر گروه موسیقی کلاسیک دانشکده هنرهای زیبا و هم حامی جدی سازمان های تازه تاسیس غیر دولتی موسیقی مثل انجمن فلوت تهران و کر فلوت تهران شخصیتی یگانه بوده و سابقه ای درخشان از خود به جای گذاشته است.به عقیده من حتی اگر ما یک استاد فلوت در سطح آکادمیک استاد موحد داشتیم که مانند ایشان در زمینه دروس نظری موسیقی هم به قدری توانایی داشت که می توانست در دانشگاهی در سطح دانشگاه تهران تدریس کند، باز هم در نبود ایشان دانشگاه دچار نقصان می شد چرا که هنرجویان دکتر موحد تنها از ایشان درس موسیقی نمی گیرند. او همچون استاد علینقی وزیری به دانشجویان می آموزد که هنرمند غیر از اینکه باید در کمال هنری باشد، لازم است به اخلاق متعالی انسانی معتقد باشد، به وضعیت جامعه حساسیت داشته باشد و به تمام معنا خدمتگزار مردم باشد.