آرشیو چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲، شماره ۶۷۱۲
سبک زندگی
۱۲
کارگاه زندگی

از خودبیگانگی در نوجوانان چگونه است؟

موضوع از خود بیگانگی در نوجوانان به معنای رد و انکار ارزش های اجتماعی و دوری و جدایی از دیگران است که از حد بدبینی های معمول نوجوانان بسیار فراتر می رود. انسان که به مرحله از خود بیگانگی رسیده، دارای ویژگی هایی است ؛ مانند اصالت دادن به دیگران. در واقع انسان از خود بیگانه در برخی موارد، اصالت را به دیگری داده و امور خود را براساس او می سنجد.

در واقع انسان از خود بیگانه تعادل ندارد، زیرا اختیار خویش را در دست فردی نهاده که با ساختار او سازگار نیست از این رو دچار عدم تعادل می شود. در یک نگاه کلی انسان از خود بیگانه، دچار بی هدفی و بی معیاری شده است. دوران نوجوانی یکی از زمان های حساس و پر فراز و نشیب برای افراد محسوب می شود. برخی از این نوجوانان دچار نوعی از خودبیگانگی شده و به دلایلی از جامعه و ارزش های آن احساس جدایی می کنند و از لحاظ عاطفی در انزوا به سر می برند. بسیاری از روان شناسان از خود بیگانگی را کشمکش و ستیزی روانی، آسیب های روانی و تجربه های دوران کودکی و سردرگمی در هویت شناسی والدین می دانند. از خود بیگانگی به معنی دشواری در آگاهی یافتن از موقعیت واقعی خود در روابط اجتماعی است. اگر پایه و اساس از خودبیگانگی را فقدان هویت مثبت در نوجوان فرض کنیم، در واقع فرد از خودبیگانه مستعد انواع بیماری های روانی و اختلالات شخصیتی است. اگر هویت یابی در نوجوانان یک جامعه با بحران مواجه شود، چنین جامعه ای هم با بحران از خودبیگانگی فردی، فرهنگی و اجتماعی مواجه خواهد شد.