آرشیو شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۶۰۰۶
دنیا
۴
نگاه دیگران

قطر به مثابه یک«قدرت عاریه ای»

(14)
دیانا گالیوا (محقق کالج سن آنتونی، دانشگاه آکسفورد) مترجم: محمدحسین باقی

بحث دیگر این است که قطر در دنیای هنر به عنوان نوعی قدرت نرم شهرت جهانی پیدا کرده است. درست است که این کشور کوچک «موزه ملی قطر»، «موزه هنر اسلامی»، «موزه هنرهای مدرن» (مثاف) و «دهکده فرهنگی کاتارا» را تاسیس کرد و از اواخر دهه 2000 تا اوایل دهه2010 خریدار اصلی در بازار جهانی هنر بود. با این حال، همانطور که نای توضیح می دهد، برخی از محققان قدرت نرم را صرفا به عنوان «قدرت فرهنگی مردمی» در نظر می گیرند. این اشتباه است که رفتارهای قدرت نرم را با منابع فرهنگی ای مرتبط کنیم که گاهی به ایجاد آن کمک می کنند.

به همین ترتیب، قطر به جای اشاعه ارزش های سیاسی خود، سعی کرده است از طریق اشاعه ارزش های سیاسی غربی سود ببرد. در نظر گرفتن ارزش های سیاسی به عنوان عنصری از قدرت نرم قطر، مستلزم تحلیل نقش قطر در جریان بهار عربی است. مطالعه سیاست آمریکا طی جنگ عراق نشان داده است که نظرات داخلی و خارجی نسبت به سیاست ها عنصری حیاتی در ایجاد قدرت نرم است. سیاست هایی که ریاکارانه به نظر می رسند، می توانند قدرت نرم را تضعیف کنند. برای مثال، درباره قطر، ادعاهای این کشور مبنی بر حمایت از دموکراسی توسط ساختار سیاسی غیردموکراتیکش تضعیف شد. به همین دلیل، اقدامات قطر در جریان بهار عربی را نمی توان به عنوان شاهدی بر قدرت نرم این کشور درک کرد. این مثال ممکن است نشان دهد که قدرت قطر، همان طور که واکر و لودویگ در سال2017 معرفی کردند، «تیز» یا «ستیهنده» نیست؛ زیرا آشکارا از ارزش های غربی حمایت می کرد و درعین حال همچنان توسط یک رژیم به شدت خودکامه اداره می شد.

قطر تلاش هایی برای به دست آوردن «قلب ها و ذهن ها» در سطح بین المللی -حداقل در ابتدا- با الجزیره انجام داد. جوزف نای قطر را به عنوان نمونه ای از یک کشور کوچک مطرح می کند که قدرت هوشمند را به کار می بندد و از منابع قدرت سخت و نرم با استراتژی های کاملا تعریف شده تحت رهبری ماهرانه استفاده می کند. قطر روابط خود با ایالات متحده را با ایجاد یک پایگاه هوایی نظامی طی جنگ ایالات متحده و عراق تقویت کرد؛ درحالی که الجزیره به عنوان یک منبع قدرت نرم مورد استفاده قرار گرفت. محققانی که فقط بر خاورمیانه تمرکز می کنند، مخالف این هستند که قطر قدرت نظامی را -همان طور که در بالا توضیح داده شد- ایجاد کرده است. از آنجا که قدرت هوشمند به عنوان ترکیبی از قدرت سخت و نرم تعریف می شود و اگر قطر نتواند به طور استراتژیک یکی از این دو را به کار گیرد، آن گاه قدرت هوشمند نمی تواند به طور کامل درباره قطر اعمال شود. علاوه بر این، در نتیجه بحران خلیج فارس در سال2014 و ادامه تنش بین قطر و سایر کشورهای عربی که به بحران خلیج فارس در سال2017 منجر شد، اعتبار الجزیره در بین بینندگان کاهش یافت و قدرت نرم این کشور هم روند نزولی گرفت.

با استفاده از استدلال «پل براناگان» و «ریچارد گویلیانوتی» مبنی بر اینکه تلاش قطر برای افزایش نفوذش از طریق قدرت نرم با میزبانی جام جهانی2022 منجر به «ناتوانی نرم» شده است- به دلیل انتقاداتی که به آن وارد شد- می توان ادعا کرد که نقش رو به افول الجزیره را باید به عنوان «ناتوانی نرم» نیز در نظر گرفت؛ زیرا روشن نیست که چگونه می توان ابتکارات قدرت نرم را که در واقع انتقاد و همچنین نفوذ را به همراه داشته است، اندازه گیری کرد.