آرشیو چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، شماره ۶۰۲۶
جامعه
۵
گزارش

آسیب شناسی اجتماعی و رفتاری وندالیسم فرهنگی در گردشگری در گفت و گو با «مجید ابهری»، جامعه شناس

گردشگری مسوولانه زیر تیغ

وقتی گردشگری بدون فرهنگ سازی رها شود، نتیجه اش نه رشد اقتصادی، بلکه تخریب و خسارت است. از یادگاری نویسی با زغال روی دیوار آثار تاریخی تا تاراج خاک هرمز، نشانه هایی از فاجعه ای خاموشند که سال هاست نادیده گرفته شده اند. این روایت، آسیب شناسی یک بی تفاوتی عمیق است. در گفت وگو با «مجید ابهری»، جامعه شناس و متخصص آسیب شناسی اجتماعی، به بررسی اتفاقاتی که نوروز امسال در حوزه گردشگری افتاد و پدیده نگران کننده تخریب میراث فرهنگی و طبیعی پرداختیم. ابهری با نگاهی جامعه شناختی به تبیین ریشه های رفتارهای تخریبی علیه آثار تاریخی و جاذبه های طبیعی کشور می پردازد. او در این گفت وگو با استناد به نمونه های عینی و تجربیات میدانی خود، تحلیل جامعی از وضعیت فعلی ارایه داده و راهکارهایی برای رفع این بحران پیشنهاد کرده و بر لزوم آموزش و فرهنگ سازی در خانواده ها، مدارس و رسانه ها تاکید کرده و از آسیب های اجتماعی ناشی از رفتارهای نادرست گردشگران سخن گفته است. ابهری در ابتدای بحث با اشاره به ظرفیت های بی نظیر ایران در جذب گردشگر می گوید: «گردشگری در جهان امروز به یکی از محورهای اصلی اقتصاد کشورها تبدیل شده است. جالب اینجاست که برخی همسایگان ما با وجود برخورداری از منابع تاریخی و طبیعی محدودتر، درآمدهای گردشگری به مراتب بیشتری از درآمد نفتی ما دارند. این در حالی است که کشور ما با دارا بودن هزاران اثر تاریخی ثبت جهانی، صدها جاذبه طبیعی منحصربه فرد و اماکن مذهبی بین المللی، نتوانسته حتی بخش کوچکی از این ظرفیت را به درآمد تبدیل کند.» به گفته این جامعه شناس، مشکلات این حوزه را می توان در دو سطح کلی دسته بندی کرد: «ضعف شدید زیرساخت های گردشگری از یک سو و فقدان فرهنگ عمومی در برخورد با میراث فرهنگی از سوی دیگر، دو عاملی هستند که مانند سدی در مقابل توسعه این بخش در ایران ایستاده اند. در بخش زیرساخت ها با کمبود شدید امکاناتی مانند سیستم حمل ونقل کارآمد، هتل های استاندارد، مراکز اطلاع رسانی و خدمات رفاهی مناسب مواجهیم. اما مشکل عمیق تر، نبود آموزش و فرهنگ سازی لازم در میان خود مردم است.» ابهری با تعریف پدیده وندالیسم در حوزه میراث فرهنگی توضیح می دهد: «وندالیسم فرهنگی در ایران اشکال مختلفی دارد؛ از نوشتن یادگاری بر دیوار بناهای تاریخی تا تخریب صندلی های مترو و اخیرا برداشت غیرقانونی خاک های نقره ای جزیره هرمز. این رفتارها تنها به معنای آسیب فیزیکی به اموال عمومی نیست، بلکه نشان دهنده یک بحران هویتی و فرهنگی در جامعه است.» ابهری با تحلیل ریشه های این رفتارها می گوید: «از دیدگاه روانشناختی، این اعمال ممکن است ریشه در نیاز به دیده شدن یا انتقام جویی داشته باشد. برخی افراد با تخریب آثار تاریخی در واقع می خواهند از جامعه یا نظام حاکم انتقام بگیرند.» ابهری معتقد است شرایط کلی جامعه و بی اعتمادی به نهادهای حاکمیتی می تواند منجر به تشدید رفتارهای تخریبی شود: «بعضی افراد به غلط تصور می کنند با تخریب آثار تاریخی می توانند از دولت یا جامعه انتقام بگیرند... حتی در حرم امام رضا (ع) دیده ام که روی دیوارها یادگاری می نویسند!» به اعتقاد او: «از منظر جامعه شناختی نیز این رفتارها نشان دهنده ضعف شدید آموزش های شهروندی از دوران کودکی است. ما در خانواده ها، مدارس و حتی رسانه های جمعی هرگز به صورت جدی به آموزش اهمیت حفظ میراث فرهنگی نپرداخته ایم.» او با اشاره به ماجرای برداشت خاک های رنگی هرمز که تصویر آن در تعطیلات نوروز منتشر و با واکنش های فراوانی روبه رو شده بود، می گوید: «جزیره هرمز با خاک های رنگارنگ و منحصربه فردش یکی از جاذبه های طبیعی کم نظیر جهان محسوب می شود. اما شاهد بودیم که چگونه گروهی از گردشگران و حتی برخی سودجویان به صورت سازمان یافته اقدام به برداشت این خاک ها کردند. نکته تاسف بار اینجاست که برخی از این افراد خاک ها را برای تزئین ویلاها و باغ های شخصی ثروتمندان به فروش می رساندند.» او در ادامه می گوید: «خاک های نقره ای در مکان خود دارای جذابیت هستند، اما امسال به خاطر ضعف نظارت، این خاک ها غارت شدند... حتی بعد از این اتفاق، از مردم خواسته شد خاک ها را برگردانند! این نشان دهنده ضعف مدیریت و فرهنگ است.» این جامعه شناس واکنش به این اتفاق را ضعیف عنوان کرده و معتقد است درخواست بازگرداندن دوباره این خاک یک طنز تلخ است، او معتقد است: «بعد از آنکه حجم زیادی از این خاک های ارزشمند به سرقت رفت، به جای برخورد قاطع و پیشگیرانه، شاهد اعلامیه های کم اثری بودیم که از مردم می خواستند خاک ها را برگردانند! این نوع برخورد نه تنها بازدارنده نیست، بلکه به نوعی تمسخر هوشمندی جمعی جامعه محسوب می شود، چراکه وقتی خاکی به نقاط مختلف کشور منتقل شد، چگونه می توان انتظار داشت که مردم آن را بازگردانند؟ بهتر بود پیش از آنکه این تاراج اتفاق بیفتد فکری برای پیشگیری از این آسیب می کردند.» ابهری به قصور رسانه ملی در زمینه فرهنگ سازی و آگاهی بخشی در این زمینه اشاره کرده و می گوید: «صدا و سیما به عنوان فراگیرترین رسانه کشور، کمترین توجه را به این موضوعات داشته است. در هیچ یک از سریال ها یا برنامه های پربیننده شاهد آموزش های لازم در مورد اهمیت حفظ میراث فرهنگی نبوده ایم. در حالی که همین رسانه ساعت ها به تبلیغ کالاهای مصرفی می پردازد. چرا از سلبریتی ها و چهره های محبوب در تبلیغات حفظ محیط زیست و میراث فرهنگی استفاده نمی کنیم؟ این افراد می توانند با یک پست ساده در فضای مجازی، تاثیر بیشتری از ده ها بخشنامه دولتی داشته باشند. اما متاسفانه هیچ برنامه منسجمی در این زمینه وجود ندارد.» کلیت موضوع را همه می دانیم، اینکه برخی افراد ناآگاهانه و برخی به پیروی از همان افراد ناآگاه به محیط زیست و میراث تاریخی کشور آسیب می زنند، اما راهکار رفع این معضل و چگونگی برخورد یا آن چیست؟ ابهری معتقد است: «ابتدا باید نظارت فیزیکی بر اماکن تاریخی و طبیعی افزایش پیدا کند. در گام بعدی قوانین بازدارنده و جریمه های سنگین برای متخلفان در نظر گرفته و بعد سیستم های هشدار سریع برای موارد تخریب ایجاد شود.» او راهکارهای اساسی تر را چنین بیان می کند: «در بلندمدت باید آموزش های شهروندی را از مهدکودک ها آغاز کنیم. رسانه ها باید به صورت مستمر به این موضوع بپردازند. دانشگاه ها می توانند در قالب پایان نامه ها و پژوهش های میدانی به مطالعه این پدیده کمک کنند. همچنین ایجاد تشکل های مردمی نظیر آنچه در شمال کشور برای حفاظت از جنگل ها شکل گرفته، می تواند الگوی خوبی باشد.» ابهری به نقد سیستم های نظارتی و عملکرد متولیان این حوزه پرداخته و معتقد است: «متاسفانه در بسیاری از موارد شاهد بی تفاوتی مسوولان هستیم. گویی برخی مدیران ترجیح می دهند با افرادی که به منافعشان آسیب می زنند، درگیر نشوند. این نوع برخورد غیرمسوولانه باعث تشدید مشکلات می شود. در حالی که با استخدام چند نگهبان و نصب دوربین می توان از بسیاری تخلفات جلوگیری کرد.» البته در بسیاری موارد خلاقیت هایی در برخورد با کسانی که از نظر برخی نهادها متخلف محسوب می شوند، صورت می گیرد. اما سال هاست که متخلفان حوزه محیط زیست و میراث فرهنگی به اقدامات خود ادامه می دهند بدون اینکه برخورد قانونی با آنها صورت گیرد یا حتی تخلفاتشان رصد شود. مجید ابهری در ادامه با اشاره به تجربیات موفق جهانی می گوید: «در بسیاری از کشورها، کودکان از همان دوران ابتدایی با اهمیت موزه ها و بناهای تاریخی آشنا می شوند. در برخی کشورها حتی گردشگری به عنوان یک واحد درسی تدریس می شود. اما ما هنوز نتوانسته ایم این مفاهیم را در سیستم آموزشی خود بگنجانیم.» این آسیب شناس مسائل اجتماعی در پایان هشدار می دهد: «اگر همین روند ادامه داشته باشد، در آینده ای نه چندان دور شاهد نابودی بسیاری از جاذبه های طبیعی و تاریخی خود خواهیم بود. تالاب انزلی، دریاچه ارومیه و باتلاق گاوخونی نمونه های بارزی هستند که در معرض نابودی قرار دارند. این فجایع زیست محیطی در آینده می توانند تبعات غیرقابل جبرانی داشته باشند.» او همچنین معتقد است: «با عزم ملی و برنامه ریزی دقیق می توان این وضعیت را تغییر داد. صنعت گردشگری در صورت توسعه می تواند چندین برابر درآمدهای نفتی برای کشور ثروت ایجاد کند. اما این امر نیازمند همکاری همه جانبه مردم، رسانه ها، نهادهای آموزشی و دستگاه های اجرایی است.» حل معضلات حوزه گردشگری و مقابله با وندالیسم فرهنگی نیازمند رویکردی همه جانبه، برنامه ریزی بلندمدت و مشارکت عمومی است. بدون توجه به این ابعاد مختلف، هرگونه اقدام جزیی و مقطعی محکوم به شکست خواهد بود.