فهرست مطالب محمد همتی
-
ارائه الگوی مدیریت عملکرد مدیران نمونه موردی: شرکت ملی نفت ایران
هدف از انجام تحقیق حاضر ارائه الگوی مدیریت عملکرد مدیران در شرکت ملی نفت ایران است. برای تحقق این هدف با بهره گیری از رویکرد کیفی به شناسایی عوامل پرداخته شد. جامعه پژوهش شامل تمامی روسا و کارشناسان شاغل در شرکت ملی نفت بوده و نمونه پژوهش از میان افراد شاغل در شرکت ملی نفت انتخاب شده اند. روش نمونه گیری، غیراحتمالی از نوع قضاوتی بود. در این پژوهش از روش سیستماتیک ادبیات (SLR) و تکنیک دلفی بهره برده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رسیدن به اتفاق نظر اعضا از ضریب همبستگی کندال استفاده شد. مقالات و مستندات انتخاب شده در روش سیستماتیک ادبیات (SLR) از لحاظ کیفیت مورد ارزیابی قرار گرفتند و در بخش دلفی از نظرات 25 نفر از خبرگان شامل مدیران، روسا و کارشناسان شرکت ملی نفت ایران در حوزه منابع انسانی استفاده گردید. به طوری که 235 مفهوم استخراج شده از طریق مرور سیستماتیک ادبیات به صورت پرسشنامه و در چند راند دلفی انجام و در نهایت در قالب 6 بعد (درون سازمانی، برون سازمانی، عناصر ورودی، عوامل فردی، فرایند مدیریت عملکرد، نتایج) و 25 مولفه، عوامل شناسایی و مدل مدیریت عملکرد مدیران شرکت ملی نفت ایران ارائه گردید.
کلید واژگان: عملکرد, مدیریت عملکرد, مدیریت عملکرد مدیران, الگوی مدیریت}Presentation of managers' performance management modelCase example: National Iranian Oil CompanyThe purpose of the current research is to provide a performance management model for managers in Iran's National Oil Company. To achieve this goal, the factors were identified using a qualitative approach. The research community includes all the heads and experts working in the National Oil Company, and the research sample was selected from among the people working in the National Oil Company. The sampling method was non-probability of the judgment type. In this research, systematic literature method (SLR) and Delphi technique have been used. Kendall's correlation coefficient was used to analyze the data and reach the consensus of the members. The selected articles and documents were evaluated in terms of quality in the systematic literature method (SLR), and in the Delphi section, the opinions of 25 experts including managers, heads and experts of the National Iranian Oil Company in the field of human resources were used. So that 235 concepts extracted through a systematic review of the literature in the form of a questionnaire and in several rounds of Delphi and finally in the form of 6 dimensions (intra-organizational, external-organizational, input elements, individual factors, performance management process, results) and 25 components. , the identification factors and performance management model of managers of National Iranian Oil Company were presented.
Keywords: Performance, Performance Management, Performance Management Of Managers, Management Model.&Emsp} -
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (موردمطالعه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب) است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی اکتشافی و از نوع آمیخته است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی را خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی شرکت تشکیل می دهند. تعداد خبرگان 22 نفر که به روش غیراحتمالی قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 725 نفر شناسایی و از این تعداد یک نمونه 251 نفری به روش تصادفی ساده انتخاب شد. در مرحله کیفی براساس مصاحبه های انجام شده و تحلیل متون با استفاده از تکنیک های کدگذاری ابعاد، مولفه ها و شاخص های متغیرهای تحقیق شناسایی شدند و سپس با استفاده از آزمون دلفی فازی، عوامل شناسایی شده ارزیابی و ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا تعیین شد. در مرحله کمی نیز داده های خام بدست آمده از نمونه آماری با استفاده از تکنیک های آماری مناسب و نرم افزار Smart PLS 3.2.9 و SPSS 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آزمون مدل معادلات ساختاری جهت تبیین و بررسی الگوی ارائه شده انجام شد. نتایج آن نشان داد که مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا رابطه مثبت و معناداری دارد و تمامی ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا دارای رابطه معناداری با متغیر اصلی خود هستند و با توجه به تایید شاخص های برازش مدل، الگوی نهایی پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, سیستم های کاری با عملکرد بالا, شرکت ملی مناطق نفت-خیز جنوب}The aim of the current research is to investigate the relationship between human resource management and high-performance work systems in Iran's state-owned companies to provide a suitable model (the case study of the National Iranian South Oil Company). This research is descriptive-exploratory and mixed in terms of its practical purpose, in terms of data collection. The statistical population of the research in the qualitative part is made up of the company's human resource management experts. The statistical population of the research in the qualitative part is made up of the company's human resource management experts. The number of experts was 22 who were selected by non-probability method of targeted judgment. In the quantitative section, the statistical population including 725 people was identified and a sample of 251 people was selected by simple random method. In the qualitative phase, based on interviews and text analysis using dimensional coding techniques; The components and indices of the research variables were identified and then using the fuzzy Delphi test, the identified factors were evaluated, and the dimensions of human resource management and high-performance work systems were determined. In the quantitative stage, the raw data obtained from the statistical sample was analyzed using appropriate statistical techniques and Smart PLS 3.2.9 and SPSS 22 software. Structural equation model test was done to explain and check the presented model. The results showed that human resource management has a positive and significant relationship with high-performance work systems and all aspects of human resource management and high-performance work systems have a significant relationship with their main variable and according to the confirmation of the fit indices The model, the final model of the research, has favorable validity.
Keywords: Human Resource Management, High Performance Work Systems, National Iranian South Oil Company} -
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ارتقای سلامت نظام اداری در شرکت ملی نفت ایران است. این پژوهش بر اساس هدف توسعه ای کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی اکتشافی و از لحاظ نوع کیفی است. برای شناسایی مولفه های مدیریت منابع انسانی الکترونیک سلامت محور از روش تحلیل تم به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان شرکت ملی نفت ایران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند (اشباع نظری) انتخاب شدند. اندازه گیری پایایی به روش پایایی بازآزمون و روایی از طریق چهار معیار اعتبارپذیری، تعمیم پذیری، اطمینان پذیری، و تاییدپذیری انجام گرفت و تایید شد. الگوی مدیریت منابع انسانی الکترونیک در راستای ارتقای سلامت نظام اداری در قالب 7 تم اصلی، 16 تم فرعی و 60 مفهوم از طریق نرم افزار MAXQDA2020 از میان 630 کد اولیه استخراج شد.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی الکترونیک, سلامت نظام اداری, تحلیل تم, شرکت ملی نفت ایران}The main goal of this research is designing an electronic human resource management (E-HRM) model to develop administrative integrity in National Iranian Oil Company. This research based on the purpose, is a developmental-applied research, in terms of approach, it is a survey-exploratory research and in terms of type, it is a qualitative research. Therefore, to identify the components of electronic human resource management integrity-oriented was used theme analysis method. The statistical population of this research was 15 experts who were selected by purposive sampling method (theoretical saturation). Reliability was measured by test-retest reliability and validity through four criteria of credibility, transferability, dependability, and confirmability. The model of electronic human resources management in order to improve the integrity of the administrative system was extracted from 630 primary codes in the form of 7 main themes, 16 sub-themes and 60 concepts through MAXQDA2020 software
Keywords: Electronic Human Resource Management, Administrative Integrity, Theme Analaysis, National Iranian Oil Company} -
طراحی سناریوهای زنجیره تامین و بررسی نحوه تاثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب
پژوهش حاضر با هدف طراحی سناریوهای زنجیره تامین و بررسی نحوه تاثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق تحلیلی-پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مجموعه کارشناسان شاغل در بخش تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشند که از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و مطلع ترین افراد به تعداد 14 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. بمنظور دستیابی به داده های اولیه از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. پرسشنامه پژوهش شامل 50 مولفه در 5 پارادایم تاب آوری، ناب، چابکی، مدیریت دانش و مدیریت جهادی می باشد. برای روایی پرسشنامه از روش دلفی و ضریب هماهنگی کندال و برای محاسبه پایایی پرسش نامه تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از سناریو ریزاد می باشد. سه سناریوی زنجیره تامین با عناوین: افزایش ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات به منظور بررسی نحوه تاثیر آن ها بر متغیرهای مربوطه طراحی گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که افزایش بیش از حد ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات، نتایج مثبت و منفی خاص خود را در بر خواهند داشت که ایجاد حالت مطلوب و بهینه بر اساس خروجی های مختلف مدل در زمینه اتخاذ سیاست سازمان بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
کلید واژگان: سناریوهای زنجیره تامین, ظرفیت ارسال, حجم سفارشات, زمان ارسال سفارشات, مدیریت دانش, مدیریت جهادی}The purpose of this research is to design supply chain scenarios and examine how it affects the relevant variables in the National Company of Southern Oil-bearing Regions. The method of this applicable research is qualitative, and analytical-survey in terms of the method of data collection. Fuzzy Delphi was used to collect information. The statistical population of the research includes the collection of experts working in the procurement and goods affairs department of the National Company of Southern Oil-bearing Regions, selected by judgmental sampling method, and the most knowledgeable people, as many as 14 persons, were selected as members of the statistical sample. Questionnaires and interviews were used to obtain primary data. The research questionnaire includes 50 components in 5 paradigms of resilience, lean, agility, knowledge management, and jihadi management. Delphi method and Kendall's correlation coefficient were used for the validity of the questionnaire, and Cronbach's alpha method was used to calculate the reliability of the research questionnaire. Analysis of the research data carried out by the Rizad scenario. Three supply chain scenarios were designed in order to investigate how they affect the relevant variables, as follows: increasing shipping capacity, increasing the volume of orders, and reducing the time of sending orders. The results of the surveys showed that the excessive increase in the sending capacity, the increase in the volume of orders, and the decrease in the time of sending the orders will have their own positive and negative results, which the creation of a favorable and optimal situation based on the various outputs of the model will be fruitful in the context of adopting the organization's policy.
Keywords: Supply Chain Scenarios, Shipping Capacity, Order Volume, Order Shipping Time, Knowledge Management, Jihadi Management} -
گردشگری به مثابه ی صنعتی موثر و تاثیرگذار بر جوامع توانسته است توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان را به خود جلب کند. این صنعت فعالیتی گسترده است که تاثیرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مهمی را با خود به همراه دارد و هر یک در جای خود قابل بحث و بررسی است هدف این پژوهش تحلیلی بر الگوی برندسازی مقصد گردشگری با تاکید بر شبکه های اجتماعی با رویکرد جامعه شناختی بود. روش پژوهش مطالعه موردی کیفی است و مشارکت کنندگان نخبگان هستند. با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی)شامل16نفر (برای شناسایی چارچوب مدل تحقیق انتخاب شده اند و با آنها مصاحبه به عمل آمده است .ابزار مورد استفاده برای شناسایی عوامل مدل تحقیق، مصاحبه نیمه ساختمند) با گروه های کانونی (و مطالعه اسناد بوده است. برای تامین روایی و پایایی مطالعه از روش ارزیابی لینوکلن و گوبا استفاده شد. مدل پارادایمی این پژوهش بر اساس الگوی پارادایمی استراوس و کوربین طراحی شد. پس از انجام مصاحبه های تحقیق تعداد 43 کد به صورت کلی مشخص گردید. جدول شماره 2 نتایج مربوط به این کدها را نشان می دهد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که متغیرهای تاثیرگذار بر برند سازی مقصد گردشگری شامل جذب مخاطب، توسعه پایدار، دانش برند، نیازهای منطقه ای، پشتوانه سازی محلی، اعتماد عمومی و مدیریت منابع انسانی و تعاملات فردی و گروهی می باشد.
کلید واژگان: برند سازی, گردشگری, شبکه های اجتماعی, جامعه شناختی}Tourism as an effective and influencing industry has been able to attract the attention of policy makers and planners. This industry is a broad activity that brings with it important economic, social, cultural and environmental effects, and each can be discussed in its place.The purpose of this research was to analyze the pattern of tourism destination branding with an emphasis on social networks with a sociological approach. The research method is a qualitative case study and the participants are elites. By using the purposeful sampling method and theoretical saturation technique, key informants (including 16 people) were selected to identify the framework of the research model and interviews were conducted with them. The tool used to identify the factors of the research model is a semi-structured interview. (with focus groups) and the study of documents. To ensure validity and reliability of the study, the assessment method of Linuklen and Goba was used. The paradigm model of this research was designed based on the paradigm model of Strauss and Corbin. After conducting research interviews, there were 43 codes. It was determined in general. Table 2 shows the results related to these codes. According to the results of the present research, it was determined that the variables influencing tourism destination branding include audience attraction, sustainable development, brand knowledge, regional needs, and support. Localization, public trust and human resource management and individual and group interactions.
Keywords: Branding, Tourism, Social Networks, Sociological} -
هدفپژوهش حاضر با هدف واکاوی و تحلیل موانع صادراتی بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی ایران در منطقه پارس جنوبی انجام گردید.روشابتدا به مطالعه ادبیات و پیشینه پرداخته شد، سپس از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 30 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی شرکت های پتروشیمی منطقه پارس جنوبی که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند، به شناسایی موانع صادراتی شرکت های پتروشیمی ایران پرداخته شد. و بر آن اساس پرسشنامه تدوین گردید. سپس اقدام به طراحی مدل مفهومی گردید. از رویکردهای کمی برای تایید نتایج کیفی و آزمون مدل بهره برده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده گردیده است.یافته هاموانع صادراتی در شرکت های پتروشیمی ایران در چهار دسته شامل موانع رویه ای، موانع دانش، موانع بازاریابی و موانع خارجی و 32 مولفه شناسایی گردیدند. مدل مفهومی موانع صادراتی طراحی و مورد برازش قرار گرفت. با توجه به مقادیر پارامترهای مدل، بارهای عاملی و ضرایب مسیر و با توجه به مقادیر ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری تی بدست آمده می توان گفت که بین مولفه ها و متغیر مربوطه روابط مستقیم وجود دارد و شاخص ها نشان دادند که این مدل از برازش مناسبی برخوردار است.نتیجه گیرینتایج نشان داد که موانع صادرات تاثیر معکوس بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی کشور داشته اند. موانع خارجی با ضریب مسیر 69/0-، موانع رویه ای با ضریب مسیر 51/0-، موانع دانشی با ضریب مسیر 49/0- و موانع بازاریابی با داشتن ضریب مسیر 43/-0 به ترتیب رتبه های اول تا چهارم را در تاثیرگذاری بر عملکرد بازاریابی شرکت های پتروشیمی کشور داشته اند.کلید واژگان: موانع صادراتی, عملکرد بازاریابی, شرکت های پتروشیمی}PurposeThis research aims to examine and analyze export barriers effect on the marketing performance in Iranian petrochemical of South Pars region.MethodLiterature and background were studied, then through semi-structured interviews with 30 people including managers and experts from the commercial and marketing department of petrochemical companies were selected purposefully. The interview and content analysis method were used to identify the design components of the export barriers identification research model, and a questionnaire was developed. Then, quantitative approaches were used to verify the qualitative results and test the model, and LISREL software was used to analyze the data.FindingsExport barriers in Iranian petrochemical companies were identified in four categories including procedural barriers, knowledge barriers, marketing barriers and external barriers. The conceptual model of export barriers was defined and fitted based on the outputs of the quality department. According to the values of parameters related to the model along with factor loadings and path coefficients and according to the values of standard coefficients and significant coefficients of t obtained, it can be concluded that there is a direct relationship between the factors and the indicators showed that this model has a good fit.ConclusionThe results showed that export barriers had a negative effect on the marketing performance of petrochemical companies. External barriers with a path coefficient of -0.69, procedural barriers with -0.51, knowledge barriers with -0.49, and marketing barriers with a path coefficient of -0.43 ranked first to fourth.Keywords: Export Barriers, Marketing Performance, Petrochemical Companies}
-
مسئله شناسی سیاستی، پدیده ای چند بعدی است که تاکنون کمتر به عنوان یک مرحله مستقل در فرایند سیاست گذاری مورد توجه قرار گرفته است. بهره گیری از چارچوبی فراگیر برای شناسایی مسائل سیاستی، امکان تعیین و رسیدگی کارا و اثربخش به مسائل اولویت دار و راهبردها را فراهم می آورد. این پژوهش مولفه هایی برای شناخت مسائل سیاستی درحوزه ی تولید شرکت ملی نفت ایران ارائه می دهد. این پژوهش اقتباسی از رساله دکتری با عنوان ارائه چارچوب مسئله شناسی تولید در شرکت ملی نفت ایران بوده و مدلی مفهومی ارا ئه می نماید. نتیجه تحلیل محتوای کیفی 252 سند که 169 فقره از آنها دسته اول و 83 مورد غیر دسته اول بوده و در قالب 20 مفهوم گروه بندی گردیده است. در این مطالعه، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 3243 مفهوم، 264 مولفه فرعی و 16 مولفه اصلی احصاء شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که مولفه های مرتبط با حاکمیت، گروه های ذینفع، گروه های ذی نفوذ، حساسیت مسئله، قلمرو مسئله، مقطع زمانی وقوع و هزینه های ایجاد شده مرتبط با مسئله، بر فرآیند شناخت مسائل سیاستی تولید درشرکت ملی نفت ایران تاثیرگذار هستند.
کلید واژگان: مسئله شناسی, سیاست گذاری تولید شرکت ملی نفت ایران, مولفه های مسئله شناسی, تحلیل مسئله, تحلیل سیاست ها}issue scrutinizing is a multi-dimensional phenomenon that has been paid less attention as an independent stage in the policy-making process. Weakness in scrutinizing the issues causes ineffective policies. Using a comprehensive framework to scrutinize policy issues provides the possibility for policy makers to determine and deal with priority issues and strategies efficiently and effectively. This research provides components to understand policy issues in the field of production of National Iranian Oil Company. This research is an adaptation of a doctorate thesis with the title of presenting the problem-solving framework of production in the National Iranian Oil Company and it presents a conceptual model that is the result of qualitative content analysis of 252 documents, 169 of which are first category and 83 non-first category and in the form of 20 The concept is grouped. This research has counted 3243 concepts, 264 secondary components and 16 main components during three stages of open, central and selective coding. The results of this research show that the components related to governance, interested groups, influential groups, problem sensitivity, problem domain, the time period of occurrence and the costs related to the problem have an effect on the process of scrutinizing production policy issues in the National Iranian Oil Company.
Keywords: issue analysis, production policy of National Iranian Oil Company, components of issue scrutinizing, policy analysis} -
سرقت از جمله جرایمی است که تاثیر زیادی بر امنیت و احساس امنیت در جامعه دارد که پیشگیری و کاهش آن همواره یکی از دغدغه های سازمان های پلیس بوده است. ازاین رو مطالبه گری و مسئول سازی در فرآیند پیشگیری از جرم از اهمیت زیادی برخوردار است. این تحقیق با هدف بررسی سازوکارهای مسئول سازی سازمان های غیردولتی در پیشگیری از سرقت (مورد مطالعه استان چهارمحال و بختیاری) انجام شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی، بر اساس ماهیت و طرح تحقیق به شیوه کیفی است. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته خواهد بود. از جامعه آماری در دو گروه کیفی به تعداد 14 نفر متخصص در حوزه عملکرد کلانتری و کمی تعداد 175 نفر و با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و پیمایشی استفاده گردید. یافته ها در بخش کیفی نشان داد که سازوکارهای مسئول سازی در چهار دسته سازوکارهای فرهنگی، سازوکارهای اجتماعی، سازوکارهای اقتصادی و سازوکارهای امنیتی و پیشگیرانه شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تقویت این ساز و کارها می تواند در پیشگیری از سرقت موثر واقع شود.
کلید واژگان: مسئول سازی, سازمان های غیردولتی, پیشگیری, سرقت}Theft is one of the crimes that has a great impact on the security and sense of securityin the society, the prevention and reduction of which has always been one of theconcerns of the police organizations. Therefore, demanding and making responsible isvery important in the process of crime prevention. This research was conducted with theaim of investigating the mechanisms of making non-governmental organizationsresponsible for preventing theft (the case of study of Chaharmahal and Bakhtiariprovince). The current research is based on the purpose of the applied type, based onthe nature and design of the research in a qualitative way. The tool used in the researchwill be a semi-structured interview. The statistical population was divided into twoqualitative groups: 14 experts in the field of police station performance and 175quantitative groups using Cochran's formula. Data analysis was done using SPSSsoftware and descriptive and survey statistics were used for data analysis. The findingsin the qualitative section showed that accountability mechanisms were identified in fourcategories: cultural mechanisms, social mechanisms, economic mechanisms, andsecurity and preventive mechanisms. The research results showed that strengtheningthese mechanisms can be effective in preventing theft.
Keywords: Accountability, non-governmental organizations, prevention, Theft} -
مسیله اندازه بهینه دولت و خط مشی های موجود در این زمینه حدود سه دهه است که در فضای حکمرانی کشور با عناوین مختلفی همچون «کوچک سازی»، «چابک سازی» و «منطقی سازی»، «خصوصی سازی»، «مهندسی نقش و ساختار دولت» و... در اسناد بالادستی و کلان خصوصا برنامه های توسعه پنج ساله کشور، محل مناقشه صاحب نظران می باشد. با عنایت به اینکه از یک طرف ارزیابی صحیح خط مشی ها سهم قابل توجهی در اجرای موفق خط مشی ها داشته و از سوی دیگر در کشور ما موضوع ارزیابی خط مشی ها همواره به مثابه حلقه گمشده در فضای حاکم بر این قلمرو بوده است، هدف این تحقیق ارایه الگوی ارزیابی خط مشی های متناسب سازی تشکیلات نظام اداری در شرکت ملی نفت ایران در راستای بهبود عملکرد سازمان می باشد. برای این منظور، در تحقیق حاضر که جهت گیری کاربردی، راهبرد توصیفی-پیمایشی و رویکرد استقرایی دارد، ابتدا با اتکاء به روش های کیفی تحلیل محتوی و فراترکیب، مطالعات گسترده ای در منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام و 124 شاخص اولیه شناسایی گردید، بعد از غربالگری و اعمال نظر خبرگان بر پایه پرسشنامه روش دلفی، نهایتا 89 شاخص در قالب 11 بعد و 35 مولفه احصاء و دسته بندی شد. در گام بعدی به کمک روش تحقیق کمی مدل سازی ساختاری تفسیری ارتباط و تاثیر متقابل عوامل شناسایی شده، بدست آمد و الگوی ارزیابی مورد نظر طراحی گردید. در آخرین مرحله با نظر سنجی از 400 نفر از جامعه آماری (واحدهای ستادی و شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران) و استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی و نرم افزارهای کامپیوتری، روایی و اعتبار مدل مورد آزمون قرار گرفت و به تایید رسید.
کلید واژگان: ارزیابی خط مشی, متناسب سازی, تشکیلات نظام اداری, شرکت ملی نفت ایران}The issue of the optimal size of the government and existing policies in this field has been discussed for three decades in the country's governance space under various titles such as "downsizing", "agility", "rationalization", "privatization". , "engineering the role and structure of the government" and... in the upstream and macro documents, especially the country's five-year development plans, is the source of controversy among experts. Considering that, on the one hand, the correct evaluation of policies has a significant contribution to the successful implementation of policies, and on the other hand, in our country, the subject of policy evaluation is always a missing link in the atmosphere that governs this. has been the territory, the purpose of this research is to provide a model for evaluating the policies of adapting the administrative system in the National Iranian Oil Company in order to improve the performance of the organization. For this purpose, in the current research, which has a practical orientation, a descriptive-survey strategy and an inductive approach, first, by relying on the qualitative methods of content analysis and meta-composition, extensive studies were conducted in library and documentary sources and 124 The primary index was identified, after screening and applying the opinions of experts based on the Delphi questionnaire, finally 89 indicators were counted and categorized in the form of 11 dimensions and 35 components. In the next step, with the help of quantitative research method, interpretative structural modeling of the relationship and mutual influence of the identified factors was obtained
Keywords: policy evaluation, proportionalization, administrative system organization, National Iranian Oil Company} -
مقدمه
هدف از انجام این پژوهش رتبه بندی و مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل کسب و کار پایدار و نوآورانه اقامتگاه های گردشگری سدهای استان خوزستان - مطالعه موردی اقامتگاه گردشگری سد مارون می باشد. این موضوع با بررسی اینکه چگونه نوآوری مدل کسب و کار ممکن است به پایداری در زمینه خاص گردشگری و مهمان نوازی کمک کند، غنا می بخشد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق ترکیبی (کیفی-کمی) هست. ابتدا عوامل موثر با بررسی ادبیات و تحلیل محتوای مصاحبه های مرحله کیفی این پژوهش استخراج گردید. سپس از تکنیک های FAHP و ISM جهت تایید مدل استخراجی از بخش کیفی مورد استفاده قرار گرفت و بر اساس نظرات خبرگان دانشگاهی و اجرایی، روابط بین عوامل مختلف تعیین و تحلیل شد .ابزار گردآوری داده جدول ماتریسی محقق ساخته و واحد تحلیل نیز مضمون مستخرج از مرحله کیفی است.
یافته هابر اساس این یافته ها ابعاد مدل کسب و کار پایدار و نوآورانه برای اقامتگاه های گردشگری سد های استان خوزستان شامل مشتری شناسی، آمیخته ارتباطی، درآمدزایی، خلق ارزش، فعالیت های کلیدی، منابع کلیدی، مدیریت ذینفعان، شرکای کلیدی، هزینه یابی، پایداری، مسیولیت اجتماعی و نوآوری شناسایی و تایید گردید.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان می دهد که عوامل کسب وکار پایدار و نوآورانه می تواند کارایی کسب و کار اقامتگاه های گردشگری را افزایش داده و علاوه بر این، انتظارات گردشگران را برآورده کرده و پایدارتر شوند.
کلید واژگان: کسب و کار پایدار, استان خوزستان, اقامتگاه های گردشگری سدها, مدل سازی ساختاری تفسیری, کسب و کار نوآورانه}IntroductionThe purpose of this research is to rank and model the interpretive structure of sustainable and innovative business factors of dam tourist resorts in Khuzestan province, a case study of the Maroon Dam tourist resort. This issue contributes to the existing literature by examining how business model innovation may contribute to sustainability in the specific context of tourism and hospitality.
Research method:
The current research is applied in terms of purpose and mixed (quantitative) in terms of type of research. First, effective factors were extracted by literature review, content analysis and related researches. Then, FAHP and ISM techniques were used to verify the model extracted from the qualitative part, and based on the opinions of academic and executive experts, the relationships between various factors were determined and analyzed. It is the background.
FindingsBased on these findings, the dimensions of a sustainable and innovative business model for dams tourist accommodation in Khuzestan province include customer orientation, communication mix, revenue generation, value creation, key activities, key resources, stakeholder management, key partners, costing, Sustainability, social responsibility and innovation were identified and confirmed.
ConclusionThis study shows that sustainable and innovative business factors can increase the business efficiency of tourist accommodations and, in addition, meet the expectations of tourists and become more sustainable.
Keywords: interpretive structural modeling, sustainable business, innovative business, damstourist accommodation, Khuzestan province} -
آبخوان ها به عنوان مهمترین منبع آب شیرین در نواحی ساحلی، همواره در معرض هجوم آب شور هستند، لذا ارزیابی رفتار آب زیرزمینی در ارتباط با آب شور دریا همیشه مورد توجه محققان بوده است. استفاده از مدل های فیزیکی-آزمایشگاهی از روش های مرسوم در مطالعه ی دینامیک آب های زیرزمینی است. در این مقاله تجربیات حاصل از ساخت یک مدل آزمایشگاهی تداخل آب شور و شیرین به صورت تفصیلی ارایه شده است. مدل ساخته شده دارای طول، عرض و ارتفاع به ترتیب 118، 12 و 60 سانتی متر بوده و به منظور ایجاد محیط متخلخل از ذرات استاندارد گلس بید در دو دانه بندی متفاوت استفاده شده است. چالش های مراحل ساخت مدل، نحوه ایجاد مخازن جانبی در تماس با محیط متخلخل و کنترل تراز در این مخازن، اندازه گیری دبی در سیستم، کنترل غلظت آب شور، ردیابی گوه ی آب شور و روش ثبت داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان جذب رنگ های ردیاب مستقل از اندازه ذرات شیشه ای است ولی انجام آزمایش های تداخل آب شور و شیرین در محیط های درشت دانه در مدت کمتر و با دقت بالاتری انجام شده و تغییرات شوری کمتری در طول آزمایش رخ می دهد. از بین رنگ های شیمیایی و غذایی مرسوم، رنگ سان ست یلو هماهنگی بسیار خوبی با آب شور از خود نشان داد. نتایج این تحقیق می تواند در طراحی و ساخت مدل های آزمایشگاهی و همچنین در انجام آزمایش های تداخل آب شور و شیرین بسیار موثر باشد.
کلید واژگان: آب زیرزمینی, گلس بید, رنگ, سان ست یلو, ردیابی}Experiences of construction of an experimental setup for saltwater intrusion around coastal aquifersAquifers, as the primary source of freshwater in coastal zones, are always threatened by saltwater intrusion, so assessment of groundwater behavior in response to the seawater has ever been of interest to researchers. Employing physical-laboratory models is one of the conventional methods in the study of groundwater dynamics in contact to saltwater. In this paper, the experiences of setting up a laboratory model of seawater intrusion issues are presented in detail. The model is 118 cm long, 12 cm wide and 60 cm high and uniform Glass beads are used as the porous medium in two different grain sizes. In this research, the challenges of construction, keeping the head and salinity constant in the side and main tanks as well as estimation of seepage flow rate have been studied. Results showed that the tests performed in coarse-grained medium reached a steady state in a shorter time than fine-grained one, with more accuracy which led to less salinity variation during the test. Furthermore, the conducted analysis on the dyes used as tracers of saltwater revealed that the amount of absorption of a dye seems independent from the grain size. Among all employed chemical and food dyes, Sunset-Yellow showed a very good match with saltwater movement in the medium. The findings of current research present a useful guideline for carrying relevant experiments out as well design of a successful setup.
Keywords: Groundwater, Glass bead, Dye, Sunset-Yellow, Tracing} -
سیل یکی از مخرب ترین مخاطرات آب و هوایی در سراسر جهان است. وقوع مکرر سیلاب های شهری بر امنیت عمومی شهری تاثیر گذاشته و توسعه پایدار اقتصاد اجتماعی را محدود کرده است. پژوهش حاضر با هدف تهیه نقشه پهنه بندی شدت سیل خیزی و تحلیل ارتباط آن با پوشش گیاهی در شهرستان قیروکارزین در استان فارس انجام گرفته است. بدین منظور در ابتدا پس از مرور منابع مختلف، با معرفی پنج معیار موثر در وقوع سیلاب که تکرار آنها در سایر تحقیقات در این زمینه فراوانی بیشتری داشت، عوامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، شاخص توپوگرافیک و ارتفاع رواناب به عنوان عوامل موثر انتخاب شده و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای در نرم افزار سوپر دسیژن وزن دهی و سپس با روش مجموع ساده وزنی نقشه نهایی بدست آمده است. درهمین راستا تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در سال های 2000 و 2021 و شاخص NDVI بدست آمده است. نتایج نشان داد اثرگذارترین معیار شاخص توپوگرافیک بوده است و شهرستان قیروکارزین در پنج پهنه خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد از نظر خطر وقوع سیلاب قرار داشته است، در این میان 8/1849 کیلومتر مربع (8/54 درصد) از شهرستان قیروکارزین در پهنه با خطر سیلاب زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. هم چنین تحلیل تغییرات پوشش گیاهی نشان داد با وجود توسعه کشاورزی و باغی و منتج از آن بهبود نسبی مقادیر متوسط شاخص NDVI، در محدوده های اراضی بالادست حوضه های آبخیز این شهرستان، پوشش گیاهی اراضی جنگلی و مرتعی کاهش چشم گیری داشته است و در نهایت اثرات این مساله منجر شده است تا مناطق سکونتگاهی و اراضی کشاورزی و باغی در سال 2021 نسبت به سال 2000، با درصد فراوانی بیشتری در پهنه های با پتانسیل سیل خیزی بالا واقع شوند، این مساله می تواند موید این امر باشد که حفاظت کاربری اراضی حوزه بالادست متناسب با سیاست حفظ پوشش موجود و توسعه پوشش های گیاهی با استفاده از گیاهانی که ارزش حفاظت خاک بالایی را دارند، می تواند تا چه حد در تخفیف و فرونشانی سیلاب اراضی پایین دست نقش آفرین باشد.
کلید واژگان: سیلاب, سیلخیزی, قیروکارزین, فرآیند تحلیل شبکه ای, سوپر دسیژن, مجموع ساده وزنی}Flood is one of the most destructive weather hazards in the world. The frequent occurrence of urban floods has affected public safety and limited the sustainable development of the social economy. The present study was conducted with the aim of preparing a flood intensity zoning map and analyzing its relationship with vegetation in Qirokarzin city in Fars province. For this purpose, after reviewing various sources, by introducing five effective criteria in the occurrence of floods, which were repeated in other researches in this field, the factors of height, slope, and distance from the river, topographic index and height of runoff were selected as effective factors. By using the method of network analysis process (ANP) in Super decision software, weighting and then using the simple weighted sum method, the final map has been obtained. In this regard, vegetation changes have been obtained using Landsat images in 2000 and 2021 and NDVI index. The results showed that the most effective criterion was the topographic index and Qirokarzin city was located in five zones of very low, low, medium, high and very high risk of flooding, among which 1849/6 square kilometer (54.8%) of Qirokarzin city were in the zone with the risk of flooding is very high. also, the analysis of vegetation changes showed that despite the development of agriculture and horticulture and the resulting relative improvement of the average values of the NDVI index, in the upper reaches of the watersheds of this city, the vegetation cover of forest and pasture lands has decreased significantly, and finally the effects of this problem lead to residential areas and agricultural and horticultural lands in 2021 compared to 2000 are located in areas with high flood potential with a higher percentage, this issue can confirm that the protection of land use in the upstream area is in accordance with to what extent can the policy of maintaining the existing cover and developing vegetation covers by using plants that have high soil protection value play a role in mitigating and suppressing the flooding of the downstream lands.
Keywords: Flood, Qirokarzin, ANP, in Super Decision, Simple weighted sum} -
نشریه کارآگاه، پیاپی 64 (پاییز 1402)، صص 36 -57زمینه و هدفهمزمان با پیشرفت علم و تکنولوژی، شیوه و شگردهای مجرمان نیز پیچیده تر گردیده و پلیس برای برون رفت از این چالش بایستی خود را به ابزار روز مجهز کند. یکی از روش های جدید و پیشرفته در جرم یابی استفاده از ابزار نوین الکترونیکی است. در این پژوهش مفاهیم مرتبط با ابزار الکترونیکی مورد استفاده در جرم یابی، راهکارهای افزایش قابلیت آن و نیاز های آینده پلیس بحث و بررسی می گردد.روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تبیینی و گردآوری مطالب از طریق جستجوی میدانی، کتابخانه ای و اینترنتی است. در این پژوهش ضمن گردآوری ادبیات نظری در رابطه با موضوع جدید مورد تحقیق، به بررسی ابزار نوین مورد استفاده یگان های کشف جرم، تبیین نیاز های آینده و اقداماتی که بستر مناسب تری را برای استفاده بیشتر این ابزار را فراهم می کند، ارایه می گردد.یافته هاکاربرد اصلی ابزار الکترونیکی نوین کشف و رد گیری اثرات دیجیتال و مشخصه های هویتی و بیومتریک (زیست سنجی) افراد و اشیاء می باشد.نتایجابزارالکترونیک نوین مناسبی در اختیار واحد های جرم یابی می باشد لیکن تعداد این ابزار محدود و لیکن نیاز است همگی ابزار به صورت هوشمند، برخط و با پشتیبانی بی وقفه در اختیار کاربران قرار گیرد تا موجبات چابکی سازمان فراهم گردد.کلید واژگان: زیست سنجی, ابزار الکترونیکی نوین, جرمیابی, اثر دیجیتال}Karagah, Volume:17 Issue: 64, 2023, PP 36 -57Background andpurposeSimultaneously with the progress of science and technology, the methods and tactics of criminals have also become more complex, and the police must equip themselves with modern tools to overcome this challenge. One of the new and advanced methods in mass determination is the use of new electronic tools. In this research, the concepts related to the electronic tools used in crime detection, the ways to increase its capabilities and the future needs of the police are discussed and investigated.MethodThis research is applied in terms of purpose and descriptive and explanatory in terms of collecting materials through field, library and internet search. In this research, while collecting the theoretical literature related to the new topic under investigation, it is presented to examine the new tools used by the crime detection units, explain the future needs and measures that provide a more suitable platform for more use of these tools. .FindingsThe main application of the new electronic tool is to discover and track digital effects and identity and biometric (biometric) characteristics of people and objects.ResultsThere are suitable modern electronic tools at the disposal of mass detection units, but the number of these tools is limited, but it is necessary to provide all the tools intelligently, online and with non-stop support to the users in order to provide the agility of the organization.Keywords: Biometric, New Electronic Tools, Criminalistics. Digital trace}
-
هدف این مطالعه تبیین، شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خدمات تامین اجتماعی با تاکید بر متغیرهای کلان اقتصادی است. رویکرد این تحقیق، تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) است. این مقاله از بعد مخاطب، اکتشافی، از بعد هدف توصیفی و از بعد زمانی در دسته تحقیقات مقطعی است. جامعه آماری تحقیق خبرگان، مدیران ارشد و کارشناسان اجرایی سازمان تامین اجتماعی بودند. ابتدا با توجه به ادبیات موجود در این زمینه چند عامل کلیدی موثر بر خدمات تامین اجتماعی در سازمان شناسایی شد، سپس با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، اوزان و معیارهای مرتبط با این عوامل از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از جامعه آماری موردمطالعه، تعیین شد و مدل تحلیل سلسله مراتبی به کار گرفته شد. در مرحله بعد، وزن نهایی معیارها با استفاده از میانگین موزون و تلفیق وزن نسبی معیارها و وزن نسبی عوامل اصلی سرگروه آن ها به دست آمد. در مرحله بعدی بر اساس وزن های به دست آمده، رتبه بندی نهایی عوامل و معیارهای مربوط به خدمات تامین اجتماعی در سازمان ارایه گردید. یافته ها اولویت بندی معیارهای شناسایی شده را به شرح زیرنشان می دهد: بیشترین اولویت مربوط به معیار حوزه اشتغال می باشد ومعیارهای رکود، نقدینگی، تورم در رتبه های بعدی قرار دارند. هم چنین کمترین اولویت به معیار برابری اقتصادی اختصاص یافته است. با توجه به نتایج یافته ها پیشنهاد می شود از نفوذ سیاسی در اهداف اقتصادی پرهیز شود و ایجاد صنایع و سرمایه گذاری ها بدون دخالت مستقیم دولت و با شرکت فعالانه بخش خصوصی و زمینه سازی و ارشاد دولت همراه باشد.کلید واژگان: خدمات, تامین اجتماعی, اشتغال, تورم, رکود, سلسله مراتبی فازی}This article is aimed at designing and validating a model for overcoming the challenges of virtual education in the post-corona era. This cross-sectional study in terms of purpose is exploratory, in terms of audience is basic and in terms of approach is a mixed research. The participants in the qualitative section was made up of 20 Tehran’s educational managers and experts at the first secondary level. After interviewing 17 persons who have been selected purposefully we reached theoretical saturation. The statistical population in the quantitative section consists of teachers of the first secondary level at Tehran in the academic year of 1400-1401. The sample size was estimated to be 384 teachers, selected via Cochran's formula and cluster-random method. The data collection tools were semi-structured interviews in the qualitative phase and researcher-made questionnaires, which were validated by construct validity, convergent validity and divergent validity methods. Using Cronbach's alpha and composite reliability, the reliability of the questionnaire was also evaluated. In order to t identify the dimensions and components of the research, we used thematic analysis and for finding the relationships of the elements we used the structural-interpretive modeling method and for validating the research model we applied the partial least squares method. The results of the research showed that the infrastructure of human resources and technology ,and the rules of virtual education provide a context for the culturalization of virtual education. Cultivation of virtual education has led to the digital skills of teachers and the monitoring system of virtual education, and these factors also lead to the participation of students. Students' participation is related to the performance evaluation system of virtual education and the creation of a teaching-learning environment, and at the end, the development of virtual education can be achieved through the efficiency of the educational system and the repair of students' learning gaps.Keywords: services, Social Security, employment, inflation, Recession, fuzzy hierarchy}
-
مدل سازی دمای سطح آب دریاچه می تواند به بهبود شبیه سازی مولفه تبخیر کمک کند. در مطالعه حاضر، با هدف شبیه سازی دمای سطح آب دریاچه ارومیه، از مدل یک بعدی FLake برای دوره 2021-2001 استفاده شد و نتایج با مشاهدات حاصل از تصاویر سنجنده MODIS مقایسه شد. نتایج نشان داد که شمال (N) و جنوب (S) دریاچه دارای تفاوت های ترمودینامیکی هستند. در هر دو بخش شمالی و جنوبی دریاچه، روند افزایشی (به ترتیب، 0.084C/year و 0.117C/year) در دمای سطح آب مشاهده می شود و شیب تغییرات در جنوب دریاچه تندتر از شمال دریاچه است. مدل FLake به طور نسبتا مطلوبی قادر به شبیه سازی نوسانات دمای سطح آب است. با این وجود مدل در هر دو بخش، اریبی گرم در حدود 3C نشان می دهد. به طور کلی مدل در شبیه سازی دمای روزهای زمستان (MBE_N=4.4C و MBE_S=4.2C) دقت کمتری نسبت به روزهای تابستان (MBE_N=1.9C و MBE_S=1.0C) دارد. لایه بندی مدل سازی شده دریاچه از نوع تک آمیختی گرم است و بررسی الگوی لایه بندی حرارتی حاکی از شروع زودتر دوره آمیختگی در جنوب دریاچه است. همچنین بررسی رابطه بین روند تغییرات دمای سطح آب و مشخصه های جوی نشان داد که دمای هوا و رطوبت هوا بیشترین واریانس موجود در دمای سطح آب را تبیین می کنند؛ اما روند افزایشی دمای سطح آب تنها با روند افزایشی دمای هوا مرتبط است.کلید واژگان: دریاچه ارومیه, دمای سطح آب, گرماشیب, لایه بندی حرارتی, مدل FLake}Modeling the lake water surface temperature (WST) can help to improve the simulation of the evaporation component. In this study, with the aim of simulating the WST of Lake Urmia, the one-dimensional FLake model was used for the period 2001-2021 and the results were compared with the observations obtained from MODIS images. The results showed that the north (N) and south (S) of the lake have thermodynamic differences. In both the northern and southern parts of the lake, an increasing trend (0.084 °C year-1 and 0.117 °C year-1, respectively) in water surface temperature is observed, and the slope of changes in the south of the lake is steeper than in the north of the lake. The FLake model is able to simulate WST fluctuations in a relatively good way. However, the model shows a warm bias of about 3 °C in both parts. In general, the model is less accurate in simulating the temperature of the winter days (MBE_N=4.4 °C and MBE_S=4.2 °C) than the summer days (MBE_N=1.9 °C and MBE_S=1.0 °C). The modeled stratification of the lake is of warm monomictic type, and the investigation of the thermal stratification pattern indicates an earlier start of the mixing period in the south of the lake. Also, the examination of the relationship between the changes in WST and the atmospheric characteristics showed that air temperature and air humidity explain the most variance in WST; but the increasing trend of WST is only related to the increasing trend of air temperature.Keywords: FLake Model, Lake Urmia, Thermal stratification, Thermocline, water surface temperature}
-
تبیین شهر تاب آور بر اساس برنامه ریزی شهری با رویکرد تاکتیکالی (نمونه موردی: منطقه 14 شهرداری تهران)
شهرسازی تاکتیکال یک مفهوم کلی برای توصیف مجموعه ای از تغییرات موقت و کم هزینه در محیط میباشد . پژوهش حاضر با هدف تبیین شهر تاب آور بر اساس برنامه ریزی شهری با رویکرد تاکتیکالی درمنطقه 14 شهرداری تهران در دو بخش نظری و میدانی صورت گرفته است. بخش نظری آن مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بوده که به جمع آوری و دسته بندی نظریات مختلف پرداخته شد. در روش میدانی، جهت شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر نوآوری خدمت از نظرات خبرگان استفاده شد و اطلاعات گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تعداد 100 نفر با روش نمونه گیری انتخاب شدند. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات بصورت میدانی و با روش دفی فازی و خوب ترین و بدترین به تحلیل این موضوع پرداخته شد. با توجه به یافته های تحقیق وزن نهایی شاخص ها از میانگین هندسی اوزان محاسبه شده در وزن و رتبه در بین معیارهای اصلی، مشارکت با وزن 0.285 رتبه اول، معیار حضور پذیری با وزن 0.249 رتبه دوم را کسب کرده است. با توجه به یافته ها می توان دریافت که در شهرتاب آور زمینه های لازم بهره گیری از شهرسازی تاکتیکال را دارد. با توجه به یافته های تحقیق میانگین نمره شهرسازی تاکتیکال برابر با 62/35 با کمترین نمره 18 و بیشترین نمره 52 و میانگین نمره تاب آوری برابر با 79/70 با کمترین نمره 57 و بیشترین نمره 67 بود، لذا چنین استنباط می شود که بین مولفه های شهرسازی تاکتیکال و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد
کلید واژگان: شهر تاب آور, برنامه ریزی شهری, رویکرد تاکتیکالی, منطقه 14 شهرداری تهران}IntroductionResilience means thinking and creating measures to quickly return to the original state after an incident. A city without resilient infrastructure is highly vulnerable to disasters. With the increasing environmental challenges facing humans in the modern era, this concept has been expanded in various fields of science and redefined by scientists in different disciplines. This approach is seen as a suitable alternative to rigid and engineered approaches. A resilient community is capable of returning relatively quickly to its previous state, while a community with less resilience may take longer to recover or may not be able to recover at all. Iran is among the countries with very high vulnerability to natural disasters due to its geographical and geological conditions. 7.31% of its total area is in areas at risk of natural disasters, and 70% of the country's population reside in areas at risk. Increased resilience and decreased vulnerability among local communities allow for the continuous and sustainable development of residents in the face of natural threats, and subsequent disasters cannot disrupt people's lives. Therefore, explaining the relationship between resilience to threats and reducing their effects, with emphasis on its dimension, is of great importance. Therefore, if the quality of public spaces improves, the voluntary presence of citizens increases, and therefore, the possibility of diverse and higher quality activities is provided. The geographical scope of the research is district 14 of Tehran Municipality, which is one of the densely populated areas of the city and located in the eastern outskirts of Tehran. This area has very suitable welfare facilities and services, and housing costs are very reasonable, so it has a high population density and is known for its small size. This research aims to explain the resilient city based on urban planning with a tactical approach in district 14 of Tehran Municipality.
MethodologyThe present study consists of two theoretical and empirical sections. The theoretical section is based on library studies which focus on collecting and categorizing different theories. In the empirical method, expert opinions were used to identify and rank the influential factors on service innovation, and the information was collected and analyzed. In this research, due to the large number of experts, a sampling method was used and 100 experts were selected. This study is of an applied type in terms of purpose, and of a descriptive-analytical type in terms of method, and the information gathering method is empirical. After extracting the indicators based on expert opinions, the hierarchical analysis process is carried out to analyze them. The method of data analysis in this research is based on the prioritization model of factors affecting urban planning with a tactical approach, and examining the city's resilience using fuzzy Delphi and fuzzy BWM methods. Initially, the indicators are validated or screened by the fuzzy Delphi method, and finally weighted using the fuzzy BWM method.
Results and DiscussionDistrict 14 of the Tehran municipality is one of the areas within the city of Tehran. Located along the course of the Red River, it originates from the eastern heights of Tehran and flows southward. Due to physical, functional, social, economic, and environmental issues, the older parts of the district have unfavorable conditions. However, guidelines for identifying these areas focus on the physical-structural aspects, and 3 criteria of instability, granularity, and penetrability have been used to recognize these districts. Among the sub-criteria for downtime-related issues, the existence of aesthetic elements has obtained the highest rank with a weight of 0.425. The presence of suitable urban furniture has obtained the second rank with a weight of 0.323, and the status of the coverage of alleys and streets has obtained the third rank with a weight of 0.25. The results demonstrate that there are appropriate opportunities for tactical urbanism in the resilient city. Researchers have also studied the measurement of social resilience in urban environments using statistical methods and have provided various frameworks, indicating that there are differences in the components and indices employed at the regional level. Researchers have emphasized topics such as physical and social resilience in historical contexts, the use of resilience indices in metropolitan management, strategic crisis management with an urban resilience approach, and the need for implementing executive programs to improve urban infrastructure resilience and using appropriate indicators and models to measure urban resilience.Regarding resilience and the use of the tactical approach, the average score for tactical urbanism was 35.62, with a minimum score of 18 and a maximum score of 52, while the average score for resilience was 70.79, with a minimum score of 57 and a maximum score of 67. The average score for presence was 10.12, with a minimum score of 4 and a maximum score of 16. The average score for downtime was 16.73, with a minimum score of 7 and a maximum score of 28, and the average score for participation was 10.12, with a minimum score of 0 and a maximum score of 7. The correlation coefficient obtained from the components of tactical urbanism with resilience was significant at 99% confidence, indicating a meaningful relationship between the two at a 0.01 level of significance.
ConclusionGeneral, tactical urbanism can be defined as a new approach that is based on community participation and the use of short-term, high-impact projects. Tactical urbanism requires taking into account some design principles to create dynamic and vibrant public spaces. Nowadays, much of the literature on urbanism discusses the ideals of tactical urbanism. Harrison notes that the characteristics of this approach include everyday spaces for public activity and the recognition that these features and everyday urban activities constitute a social product. Citizens are practically living in a tactical city every day since they follow a flexible planning in using the environment and demand active participation in shaping the urban space. Citizen participation is the first factor in achieving tactical urbanism in such a way that the neglect and lack of participation of citizens will lead to undesired outcomes. Tactical urbanism is a broad concept used to describe a variety of temporary and low-cost changes made to the built environment. These changes are usually made in cities with the goal of improving the condition of neighborhoods and public places.
Keywords: resilient city, Urban Planning, Tactical Approach, Tehran Municipality District 14} -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اعتماد سازمانی در تعالی انطباق پذیری سازمانی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی و از لحاظ نوع داده ها، از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه آماری تحقیق، عبارت از خبرگان (برای شناسایی عوامل سازنده متغیرها) و تمامی مدیران سازمان ها (جهت پاسخگویی به پرسشنامه کمی) است. تعداد خبرگان 52 نفر و تعداد مدیران 3489 نفر برآورد گردیده است. روش نمونه گیری بخش کیفی، قضاوتی هدفمند بود که 32 نفر برای شناسایی عوامل، انتخاب و اقدام به انجام مصاحبه ساختار یافته از طریق پرسشنامه باز شد که براساس اصل کفایت نظری از طریق مصاحبه با 13 نفر اطلاعات مورد نیاز تکمیل گردید. نتایج آن ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، تجزیه و تحلیل و عوامل سازنده اعتماد سازمانی و انطباق پذیری سازمانی، تعیین و بر اساس آن پرسشنامه کمی طراحی شد. 346 نفر از کارکنان به روش تصادفی- طبقه ای برای پاسخگویی به پرسشنامه مذکور، انتخاب شدند. پایایی و روایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های مربوط تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های نرمال بودن و مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد سازمانی و چهار بعد آن، شامل بعد اعتماد نهادی، عمودی، افقی و محیطی بر انطباق پذیری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
کلید واژگان: تغییر, انطباق پذیری سازمانی, اعتماد سازمانی}The aim of the current research was to investigate the impact of organizational trust on boosting organizational adaptability. In terms of purpose, the present study was applied, in terms of data collection, it was descriptive-correlational, and in terms of the data type, it was a mixed study. The statistical population of the research included experts (to identify the factors that make up the variables) and all the managers of the organizations (to answer the quantitative questionnaire). The number of experts and managers was estimated to be 52 and 3489 respectively. The sampling method of the qualitative part was purposeful judgmental in which 32 people were selected to identify the factors. Then, a structured interview was conducted using an open questionnaire, and based on the principle of theoretical adequacy, the required data was gathered through interviews with 13 people. The responses went through content analysis to determine the factors that make up organizational trust and adaptability. Based on these factors, a quantitative questionnaire was designed and 346 employees were selected by stratified random sampling procedure to answer the aforementioned questionnaire. The reliability and validity of the questionnaire were confirmed using relevant tests. To analyze the data, normality tests, structural equation models, and SPSS and SmartPLS software were used. The results revealed that organizational trust and its four dimensions including institutional, vertical, horizontal and environmental trust dimensions have a positive significant effect on organizational adaptability.
Keywords: change, organizational adaptability, Organizational Trust} -
نشریه رویکردهای نوین در مهندسی آب و محیط زیست، سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار و تابستان 1402)، صص 67 -80کاهش سطح و تراز آب دریاچه ارومیه یکی از بحران های محیط زیستی منطقه ای است. یکی از اقدامات احیاء دریاچه ارومیه انتقال آب بین حوضه ای از حوضه زاب به دریاچه ارومیه توسط تونل کانی سیب است. هدف از مطالعه حاضر بررسی هیدرولیکی و هیدرولوژیکی طرح انتقال آب از سد کانی سیب به دریاچه ارومیه می باشد. برای رسیدن به این هدف، انتقال آب از حوضه زاب به دریاچه ارومیه در قالب سه سناریو (مخزن خالی، مخزن نیمه پر و مخزن کاملا پر) برای یک دوره 10 ساله شبیه سازی و از نظر هیدرولوژیکی و هیدرولیکی ارزیابی گردید. حل معادله بیلان آب با دخالت روابط هیدرولیکی دبی انتقال آب تونل و سرریز اوجی سد در محیط نرم افزاری MATLAB به صورت روزانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان خروجی تونل کمتر از میزانی خواهد بود که در برنامه ستاد احیاء دریاچه ارومیه (600 میلیون متر مکعب) تعیین شده است. لازم به ذکر هست که حجم قابل انتقال آب (با بازدهی 100 درصد) در دوره هیدرولوژیکی خشک (مشابه سال 77-78) در حدود 190 میلیون مترمکعب خواهد بود. علاوه بر آن در حالت پرآبی (مشابه سال 82-83) میزان خروجی تونل در حدود 767 میلیون متر مکعب خواهد بود.کلید واژگان: انتقال بین حوضه ای, تونل کانی سیب, حجم آب, دریاچه ارومیه}The decline in water level of Lake Urmia is one of the regional environmental crises. One of the measures to rehabilitate Lake Urmia is the inter-basin water transfer from the Zab Basin to Lake Urmia through the Kani-Sib tunnel. The aim of the present study is the hydraulic and hydrological investigation of the water transfer project from Kani-Sib Dam to Lake Urmia. To achieve this goal, the water transfer from the Zab basin to Lake Urmia was simulated in the form of three scenarios (empty reservoir, half-full reservoir and full reservoir) for 10-years period and evaluated hydrologically and hydraulically. Solving the water balance equation with the intervention of the hydraulic relations of the tunnel water transfer flow and dam peak overflow was investigated in the MATLAB software environment on a daily basis. The results of the present study revealed that the outlet of the tunnel will be less than the amount determined in the Urmia lake reclamation headquarters program (600 MCM). It should be noted that the transferable volume of water (with 100% efficiency) in the dry hydrological period (similar to 77-78 year) will be around 190 MCM. In addition, in the case of high water (similar to 82-83 year), the tunnel outlet will be around 767 MCM.Keywords: Inter-basin transfer, Kani-Sib tunnel, water volume, Lake Urmia}
-
حصول روش های مناسب و دقیق در پیش بینی بار رسوبی رودخانه ها به دلیل اثرات منفی آن بر روی شاخص های کیفی آب، تقلیل گنجایش مخازن و تغییر در مورفولوژی رودخانه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همچنین بار رسوبی معلق در رودخانه ها معمولا با استفاده از روش های هیدرولوژیک تعیین می گردد. هدف تحقیق حاضر ارتباط بار معلق رسوب به پارامترهای هیدرولیکی، هیدرولوژیکی و مورفولوژی رودخانه می باشد. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل ابعادی استفاده گردید. داده های اندازه گیری شده از دو ایستگاه هیدرومتری بر روی رودخانه باراندوز در حوضه آبریز مرکزی دریاچه ارومیه جهت استخراج روابط غیرخطی برای پیش بینی بار رسوبی معلق مورد استفاده قرار گرفت. ارزیابی مقادیر برآوردی رابطه جدید در مقایسه با داده های اندازه گیری شده نشان داد که میزان خطای متوسط معادله نهایی در برآورد بار رسوبی معلق در حدود 25 درصد می باشد که نشان دهنده دقت مناسب رابطه حاصله در برآورد بار رسوبی در رودخانه ها است.
کلید واژگان: بار معلق, تحلیل ابعادی, ریخت شناسی, مهندسی رودخانه}Obtaining appropriate and accurate methods in predicting the sediment load of rivers is of particular importance due to its negative effects on water quality indicators, reducing the capacity of reservoirs and changing the morphology of rivers. Also, the suspended sediment load in rivers is usually determined by hydrological methods. The aim of the present research is to link the suspended sediment load to the hydraulic-hydrological-morphological parameters of the river. To achieve this goal, dimensional analysis method was used. The measured data from two hydrometric stations on the Barandoz River-Urmia Lake basin were used to extract non-linear relationships in predicting the suspended sediment load. The evaluation of the estimated values of the new relationship revealed that the final presented equation has a 25% error in estimating the suspended sediment load compared to measured data, which indicates the appropriate accuracy in estimating the sediment load in rivers.
Keywords: Suspended load, Dimensional analysis, Morphology, River engineering} -
ارائه الگویی برای ارزیابی خط مشی های متناسب سازی تشکیلات نظام اداری مطالعه موردی: شرکت ملی نفت ایرانزمینه و هدف
این پژوهش باهدف ارایه الگوی ارزیابی خط مشی های متناسب سازی تشکیلات نظام اداری در راستای مدیریت منابع در شرکت ملی نفت ایران صورت گرفت.
روش شناسی:
روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود که به لحاظ هدف، کاربردی و به صورت میدانی در جامعه آماری انجام گرفت. جامعه آماری متشکل از مدیران ارشد شرکت ملی نفت ایران هستند که از آن میان 15 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافته هاباتوجه به یافته ها، 89 شاخص در قالب 11 بعد و 35 مولفه ذیل چهار مفهوم اصلی (ارزیابی خط مشی، متناسب سازی، تشکیلات نظام اداری و محیط کلان) شناسایی شدند، الگوی ارزیابی خط مشی طراحی، و روایی و اعتبار الگو، مورد آزمون قرار گرفت.
نتایجنتایج پژوهش نشان می دهد که تحول اداری پدیدهای گسترده است که محدود کردن آن دریک حوزه خاص، برخورد موثر با آن را خدشه دار می سازد. بهره گیری از یک مدل جامع خط مشی گذاری در اصلاح نظام اداری این امکان را فراهم می کند تا با آگاهی از کلیه ابزارهای کنترل موانع تحول اداری به اجرای کامل راهبردها پرداخته شود. در پایان پیشنهادهایی نظیر مطرح شدن ارزیابی خط مشی های اصلاح نظام اداری در ستادهای تحول دستگاه های اجرایی دولتی و غیردولتی، شناسایی ظرفیت های موجود در حوزه های اجتماعی فرهنگی و سازمانی اداری، تقویت سازوکارهای شناسایی مسایل نظام اداری، تسهیل ایجاد کانون های تفکر دولتی و خصوصی، تسهیل سازوکار مشارکت بیشتر در تامین منابع و جذب حمایت های اجتماعی از کانون های تفکر، و بهره گیری از کانون های تفکر دارای تخصص و تجربه لازم ارایه شد.
کلید واژگان: ارزیابی خط مشی, مدیریت منابع, متناسب سازی, تشکیلات نظام اداری, شرکت ملی نفت ایران}Background and AimThis research was conducted to provide a model for evaluating the policies of adapting the administrative system in line with resource management in the National Iranian Oil Company.
MethodologyThe research method was descriptive and of the structural equation model type, which was applied in terms of purpose and was carried out in the field in the statistical community. The statistical population consists of senior managers of the National Iranian Oil Company, among whom 15 people were selected as a sample through targeted sampling.
ResultsAccording to the findings, 89 indicators were identified in the form of 11 dimensions and 35 components under four main concepts (policy evaluation, proportionality, administrative system organization and macro environment), the design policy evaluation model, and the validity and reliability of the model were tested.
ConclusionThe results of the research show that administrative transformation is a widespread phenomenon that restricting it in a specific area will damage its effective treatment. Using a comprehensive model of policy-making in the reform of the administrative system provides the possibility to fully implement the strategies with the knowledge of all the control tools of the obstacles to administrative transformation. In the end, suggestions such as the evaluation of administrative system reform policies in the transformation headquarters of governmental and non-governmental executive bodies, identification of existing capacities in the social-cultural and organizational-administrative fields, strengthening mechanisms for identifying administrative system issues, facilitating the creation of governmental and private thinking centres, facilitating participation mechanisms More was provided in providing resources and attracting social support from think tanks, and taking advantage of think tanks with the necessary expertise and experience.
Keywords: policy evaluation, resource management, Alignment, Administrative System Reforms, National Iranian Oil Company} -
هدف پزوهش حاضر طراحی الگوی انطباق پذیری سازمانی مبتنی بر اعتماد سازمانی در سازمان های دولتی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. جامعه آماری تحقیق 3489 نفر شامل مدیران، کارشناسان و خبرگان سازمان های دولتی استان ایلام و اساتید دانشگاه تشکیل دادند. نمونه گیری در مرحله کیفی براساس روش قضاوتی هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری بود که از طریق مصاحبه با 13 نفر اطلاعات مورد نیاز تکمیل گردید. در مرحله دوم، نمونه آماری346 نفر بود که به روش تصادفی طبقه ای از بین جامعه آماری انتخاب شد. مدل مفهومی بدست آمده از مرحله کیفی مورد آزمون معادلات ساختاری قرار گرفت . نتایج نشان داد که اعتماد سازمانی با 4 بعد و 13 مولفه بر انطباق پذیری سازمانی با 5 بعد و 16 مولفه آن موثر هستند. بر اساس نتایج پزوهش، الگوی بدست آمده از مرحله تحلیل محتوا و روش دلفی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS برازش آن انجام شد و در پایان مدل نهایی انطباق پذیری سازمانی مبتنی بر اعتماد ارایه گردید.
کلید واژگان: انطباق پذیری سازمانی, اعتماد سازمانی, تغییر}The aim of the current research is to design an organizational adaptability model based on organizational trust in government organizations. This research is a mixed research in terms of practical purpose, in terms of the method of collecting descriptive-survey data. The statistical population of the research consisted of 3489 people including managers, experts and experts of government organizations of Ilam province and university professors. Sampling in the qualitative stage was based on a purposeful judgment method and based on the principle of theoretical adequacy, and the required information was completed through interviews with 13 people. In the second stage, the statistical sample was 346 people who were randomly selected from the statistical population. The conceptual model obtained from the qualitative stage was tested by structural equations. The results showed that organizational trust with 4 dimensions and 13 components are effective on organizational adaptability with 5 dimensions and 16 components. Based on the research results, the model obtained from the content analysis stage and the Delphi method was fitted through structural equation modeling and PLS software, and at the end, the final model of trust-based organizational adaptability was presented.
Keywords: rganizational adaptability, Organizational Trust, change} -
آبراهه های کوهستانی با مواد بستری درشت دانه، شیب تند و عمق جریان کم قابل تشخیص می باشند. در این رودخانه ها، اندازه گیری مستقیم دبی یا سرعت جریان، به ویژه در جریان های بالا، اغلب دشوار است؛ لذا استفاده از روابط مقاومت جریان اجتناب ناپذیر خواهد بود. هدف تحقیق حاضر توسعه روابط بی بعد هندسه هیدرولیک در تخمین دبی، بدون اندازه گیری عمق آب می باشد. در این بررسی، مقاومت هیدرولیکی جریان در سه رودخانه کوهستانی عنصرود، سعیدآباد و لیقوان با فرم بسترهای متنوع بر اساس داده های اندازه گیری شده، بررسی و تحلیل گردید و معادله جدیدی برای پیش بینی مقاومت هیدرولیکی جریان ارایه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در رودخانه های کوهستانی، استفاده از پارامتر انحراف استاندارد هندسی توزیع ذرات در معادلات بی بعد هندسه هیدرولیک جریان، ضریب همبستگی و دقت معادلات را افزایش می دهد.
کلید واژگان: ضریب دارسی-ویسباخ, هندسه هیدرولیک, آبراهه کوهستانی, فرم بستر, متغیرهای بی بعد, داده های صحرایی}Mountain streams are characterized by coarse-bed materials, steep slopes, and low flow depth. In these type of streams, direct measurement of discharges and/or flow velocities is often difficult, particulaly in high flows. Therefore, the use of flow resistance relationships will be inevitable. The present research aims to develop dimensionless relationships of hydraulic geometry in estimating the discharge without measuring the water depth. In this study, flow resistance in three mountain streams, including Ansarood, SaeedAbad and Lighvan with various bed-forms was investigated based on measured data, and a new equation was proposed. The present study results revealed that in the case of mountain rivers, the inclusion of the geometric standard deviation of bed materials in the non-dimensional hydraulic geometry relationships increases the correlation coefficient and the accuracy of the predictive equations.
Keywords: Darcy-Weisbach friction factor, Hydraulic geometry, Mountain stream, Field data} -
اطلاع از میزان فرسایش خاک و تولید رسوب، ویژگی های هواشناسی، ویژگی های هیدرولوژیکی رودخانه همانند دبی و همچنین عوامل انسانی، غالبا بسیار پیچیده، غیر قطعی و غیرخطی می باشند. لذا بکارگیری الگوریتم های هوش ماشینی (نظیر الگوریتم های یادگیری ماشین) گزینه مناسبی در شبیه سازی و پیش بینی متغیرهای کیفی آب رودخانه نظیر بار معلق تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر، ارایه یک روش پیشنهادی برمبنای شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرغالب برای پیش بینی بار معلق رودخانه ای می باشد. در روش پیشنهادی به منظور آموزش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه از روش پس انتشار خطا و تعیین وزن بهینه برای نرون ها از الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرغالب استفاده شد. در این مطالعه از بار معلق ایستگاه تیل آباد واقع در رودخانه گرگان رود طی سال های 94-1361 به عنوان مطالعه موردی استفاده شد. نتایج نشان داد که روش پیشنهادی در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی چندلایه دارای ضریب همبستگی بالاتری است و مقدار R2 به ترتیب برابر با 6728/0 و 4372/0 بدست آمد. مقدار RMSE در روش پیشنهادی و شبکه عصبی مصنوعی چندلایه برمبنای الگوریتم پس انتشار به ترتیب برابر با 7225/4 و 0548/8 بدست آمده است. مقدار NSE نیز در روش پیشنهادی و شبکه عصبی مصنوعی چندلایه برمبنای الگوریتم پس انتشار به ترتیب برابر با 4321/0 و 2941/0 بدست آمده است. لذا در روش پیشنهادی، الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرغالب باعث شده که شبکه عصبی مصنوعی چندلایه بهبود خوبی داشته باشد. نتایج حاصله نشان داد که روش پیشنهادی دارای دقت خوبی در پیش بینی بار معلق بوده است. روش پیشنهادی با الگوریتم آموزشی پس انتشار دارای عملکرد بهتری در مقایسه با الگوریتم آموزشی گرادیان نزولی و بیزین بوده است.کلید واژگان: منحنی سنجه رسوب, الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرغالب, رودخانه گرگان رود, بار معلق}Information on soil erosion and sediment production, meteorological features, hydrological features of rivers such as discharge, as well as human factors, are often very complex, indefinite, and nonlinear. Therefore, the use of machine intelligence algorithms (such as machine learning algorithms) is a good option in simulating and predicting river water quality variables such as suspended load. The aim of the present study is to present a proposed method based on Multilayer Perceptron Artificial Neural Network (MLP-ANN) and Non-Dominant Sorting Genetic Algorithm (NSGA) for predicting suspended river load. In the proposed method, the NSGA was used to train the MLP using the error propagation method and determining the optimal weight for the neurons. In this study, the suspended load of Tilabad station located in Gorganrood river during the 1982-2015 years was used as a case study. The results showed that the proposed method has a higher correlation coefficient compared to MLP and the value of R2 was 0.6728 and 0.4372, respectively. The value of Root-Mean-Square Error (RMSE) in the proposed method and MLP based on back-propagation (BP) algorithm is 4.7225 and 8.548, respectively. Therefore, in the proposed method, the NSGA has caused a good improvement of the MLP. The NSE value in the proposed method and MLP based on BP algorithm is 0.4321 and 0.2941, respectively. The results showed that the proposed method had good accuracy in predicting the suspended load. The proposed method with BP training algorithm has a better performance compared to the descending and Bayesian gradient training algorithm.Keywords: Sediment Rating Curve, Non-dominant Sorting Genetic Algorithm, Gorganrood River, Suspended Load}
-
هدف
با توجه به اینکه یکی از منابع خلق ارزش و دستیابی به مزیت رقابتی، بهرهبرداری از ارتباط میان فعالیتهای درون سازمان و نیز بهرهبرداری از روابط میان فعالیتهای بین سازمانی در سیستم زنجیره تامین است، این پژوهش با هدف طراحی مدل پویای مدیریت زنجیره تامین با رویکرد اقتصاد مقاومتی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب انجام گرفت.
مواد و روش هاتحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی - مقطعی بوده که به روش تحلیلی - پیمایشی انجام گرفت. در این تحقیق از هر دو ابزار پرسشنامه بسته و مصاحبه استفاده شد. به لحاظ ساختاری پرسشنامه بر اساس اهداف تحقیق شامل 50 مولفه در 5 پارادایم تاب آوری، ناب، چابکی، مدیریت دانش و مدیریت جهادی قرار گرفته اند. در این راستا طی سه مرحله دلفی فازی پرسشنامه هایی در اختیار خبرگان قرار گرفت. جامعه آماری مجموعه کارشناسان شاغل در بخش تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب بودند که از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده و مطلع ترین افراد به تعداد 14 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. برای روایی از روش دلفی و ضریب هماهنگی کندال استفاده شده و برای محاسبه پایایی پرسش نامه تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است.
نتیجه گیریآنچه که از مطالعه مدل بدست می آید عدم راندمان مناسب مدیریت زنجیره تامین در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب را به تصویر می کشد که بارزترین وجه آن عدم توانایی در پاسخگویی بموقع به نیازهای تدارکاتی واحدهای عملیاتی و تولیدی مستقر در گستره مناطق نفتخیز جنوب می باشد.
کلید واژگان: مدیریت زنجیره تامین, اقتصاد مقاومتی, مناطق نفتخیز جنوب, پویایی سیستم}Purposeconsidering that one of the sources of value creation and obtaining a competitive advantage is the utilization of the relationship between the activities within the organization and also the utilization of the relationships between the interorganizational activities in the supply chain system, this research aims to design Dynamic model of supply chain management with The resistance economy approach was carried out in the National Company of Southern Oil-bearing Regions.
Materials and MethodsThe current research is a crosssectional applied research that was conducted using an analytical-survey method. In this research, both questionnaires and interviews were used. In terms of the structure of the questionnaire, based on the research objectives, including 50 components, they are placed in 5 paradigms of resilience, lean, agility, knowledge management and jihadi management. In this regard, questionnaires were provided to the experts during three fuzzy Delphi stages. The statistical population was a group of experts working in the procurement and commodity affairs department of the National Company of Southern OilProducing Regions, which used judgmental sampling method and the most informed people, 14 people, were selected as members of the statistical sample. Delphi method and Kendall's correlation coefficient were used for validity and Cronbach's alpha method was used to calculate the reliability of the research questionnaire.
ConclusionWhat is obtained from the study of the model depicts the lack of proper efficiency of supply chain management in the National Company of Southern Oilbearing Regions, the most obvious aspect of which is the inability to respond on time to the procurement needs of operational and production units located in the southern oilbearing regions.
Keywords: Supply chain management, resistance economy, Southern Oil-Rich Regions, system dynamics} -
آبشستگی موضعی پایاب سازه های هیدرولیکی از اهمیت زیادی برخوردار است. در مجراهای عریض به دلیل سختی در مانور دریچه ها، ملاحظات اقتصادی و سهولت در جابجایی، به جای استفاده از یک دریچه منفرد، ممکن است چند دریچه وظیفه انتقال آب و تنظیم سطح آب در بالادست را به عهده داشته باشند. بهره برداری از دریچه های موازی به دلیل گرفتگی یا خراب بودن برخی از دریچه ها، سناریوهای مختلفی را در عمل می تواند بوجود بیاورد. هدف تحقیق حاضر مطالعه آزمایشگاهی تاثیر پارامترهای بهره-برداری های مختلف، نسبت تنگ شدگی و طول دیوار های جدا کننده بر توسعه آبشستگی در پایین دست حوضچه آرامش دریچه های کشویی موازی می باشد. در تحقیق حاضر، سه دریچه کشویی موازی با پنج سناریوی مختلف بهره برداری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ابعاد حفره آبشستگی موضعی تابعی از بهره برداری متقارن و نامتقارن از دریچه ها می باشد. با کاهش نسبت عرض دریچه های باز به عرض کانال، ابعاد حفره آبشستگی نسبت به حالت پرش هیدرولیکی کلاسیک، افزایش یافت. حداکثر عمق آبشستگی در سناریوهای بهره برداری متقارن (B) و نامتقارن (A) نسبت به سناریوی ABC به ترتیب 120 و 43 درصد افزایش یافت. افزایش طول دیوار های جدا کننده می تواند یک گزینه مناسب جهت کنترل ابعاد حفره آبشستگی در بهره-برداری های مختلف باشد. افزایش 20 درصدی طول دیوار های جداکننده باعث کاهش حداکثر عمق آبشستگی به میزان 68 درصد در عدد فرود حداکثر (6/8) و 122 درصد در عدد فرود حداقل (5/4) در سناریوی B گردید. این درصد ها برای سناریو A به ترتیب برابر 17 و 58 می باشد. علاوه بر آن، روابطی جهت تخمین ابعاد حفره آبشستگی در بهره برداری متقارن و نامتقارن از دریچه های موازی ارایه گردید.
کلید واژگان: آبشستگی موضعی, دریچه های موازی, دریچه کشویی, حداکثر عمق آبشستگی, دیوارهای جداکننده}Local scour downstream of the hydraulic structures is of great importance. In wide channels, a set of multi gates instead of a single gate may be responsible for transferring water and adjusting upstream water level due to difficulty in gate maneuvering, economic considerations, and ease of movement. Operating parallel sluice gates can create different scenarios owing to clogging or failure in some gates. This study was aimed to assess the effect of different cases of parallel sluice gates operational management, gate opening to channel width ratio, and length of the separator walls on local scour development downstream of parallel sluice gates in different operations. Five operational scenarios were investigated on three parallel sluice gates. The results of the present study showed that the dimensions of the scour hole are a function of the symmetrical and asymmetrical operation of the gates. By reducing the gate opening to channel width ratio, the dimensions of the scour hole increased compared to the classical hydraulic jump mode. Maximum scour depth in the symmetric operational management scenario (B) and the asymmetric scenario (A), increased by 120% and 43%, respectively, compared to the ABC scenario. Increasing the length of the separating walls can be a suitable option to control the dimensions of the scour hole in different operations. Owing to a 20% increase in the length of the separator walls, the maximum scour depth decreased by 68% in the maximum Froude number (8.6) and 122% in the minimum Froude number (4.5) in scenario B. These percentages for scenario A are equal to 17 and 58, respectively. In addition, relations were presented to estimate the dimensions of scour hole in the symmetrical and asymmetrical operation of the parallel gates.
Keywords: local scour, Parallel gates, Sluice Gate, Maximum scour depth, separator walls}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.