مقالات رزومه مرتضی یوسفی
-
-
این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 گروه آزمایشی و 4 تکرار، به منظور ارزیابی نسبت های مختلف سلنیوم آلی به غیرآلی (100:0، 70:30، 50:50، 30:70 و 0:100) بر عملکرد و فراسنجه های خونی مرغ های مادر گوشتی انجام گردید. نتایج نشان داد که در کل دوره میزان نطفه داری، درصد تخم مرغ های قابل جوجه کشی، درصد جوجه درآوری و درصد تولید جوجه در گروه های آزمایشی حاوی نسبت های مختلف سلنیوم آلی نسبت به گروه حاوی 100 درصد سلنیوم غیرآلی و شاهد به طور معنی داری بالاتر بود. کیفیت تخم مرغ تولیدی از مرغ های تغذیه شده با نسبت های مختلف سلنیوم آلی به طور معنی داری بهتر از تخم مرغ های گروه شاهد و گروه حاوی 100 درصد سلنیوم غیرآلی بود (05/0> p). در هفته چهارم، تعداد گلبول های سفید خون مرغ های تغذیه شده با جیره حاوی نسبت 70:30 درصد سلنیوم آلی به غیرآلی در مقایسه با سایر گروه ها به طور معنی داری کمتر بود (05/0> p). در هفته هشتم، نسبت هورمون های تیروئیدی T4 به T3 در مرغ های تغذیه شده با جیره ی حاوی 100 درصد سلنیوم آلی به طورمعنی داری کمتر از مقدار مربوط به مرغ های تغذیه شده با جیره ی شاهد و 100 درصد سلنیوم غیرآلی بود (05/0> p). نتایج آزمایش اخیر نشان داد که مکمل سلنیوم آلی موجب بهبود عملکرد تولید، تولید مثل و کیفیت تخم مرغ در مرغ های مادر گوشتی در انتهای دوره آزمایش می گردد.
کلید واژگان: سلنیوم آلی, هورمون های تیروئیدی, قابلیت جوجه کشی, نطفه داری, مرغ های مادر}This experiment was performed to evaluate the different ratios of organic and inorganic selenium (0:100، 30:70، 50:50، 70:30، 100:0) on the performance and blood parameters of broiler breeders. In a completely randomized design 6 dietary groups were tested in 4 replicate pens of broiler breeders. The results showed that fertility، settable egg production، hatchability and chick percent were significantly increased among the organic selenium diets compare to the inorganic selenium diet and control. Egg quality was improved for the hens received organic selenium rich diets than that of the inorganic selenium diet and the control (p<0. 05). At the 4th week، WBC was significantly lower in 30% organic selenium diet than the other groups (p<0. 05). At the 8th week، the serum T4 to T3 ratio had significant difference among the 100% organic selenium diet، 100% inorganic and control diets (p<0. 05). The results showed that the organic selenium supplement، improved productive and reproductive performance and egg quality in broiler breeders at the end of the trial.Keywords: Broiler breeders, Fertility, Hatchability, Organic selenium, Thyroid hormones} -
برای تعیین اثرات کربوهیدرات های غیر نشاسته ای (بتاگلوکان) جو بدون پوشینه بر مقدار انرژی متابولیسمی و ویسکوزیته 20 رقم جو بدون پوشینه آزمایشی با 44 قطعه خروس بالغ (سالم و سکوم برداری شده) نژاد رد آیلندرد در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار آزمایشی صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد مقدار ویسکوزیته ارقام جو بدون پوشینه و فضولات آنها اختلاف معنی داری داشتند (05/0> P). به طوری که کمترین ویسکوزیته مربوط به رقم شماره 20 جو بدون پوشینه (5cps 63/1) و بیشترین آن مربوط به رقم 6 (505cps/2) بود و بیشترین ویسکوزیته فضولات مربوط به رقم 4 (215cps/14) و کمترین آن مربوط به رقم 1 (23cps/4) بود. میانگین انرژی قابل متابولیسم ظاهری و حقیقی و تصحیح شده برای ازت ارقام جو بدون پوشینه به ترتیب 8/2879، 8/2879، 3/2993 و 3/2993 کیلو کالری بر کیلوگرم بود، که رقم 2 جو بدون پوشینه دارای کمترین (5/2481، 5/2481، 5/2613، 4/2613 کیلو کالری بر کیلوگرم) و رقم 15 دارای بیشترین (2/3341، 2/3341، 1/3441 و 3441 کیلو کالری برکیلوگرم) مقدار انرژی قابل متابولیسم بود که بین ارقام اختلاف آماری وجود داشت (05/0> P). نتایج حاصل از تغذیه خروس های سالم و سکوم برداری شده با جو بدون پوشینه نشان داد که از لحاظ مقدار بتا-گلوکان مصرفی اختلاف معنی دار بین آنها وجود نداشت ولی از لحاظ مقدار ویسکوزیته دفعی دارای اختلاف بودند (05/0> P). خروس های سالم انرژی متابولیسمی بیشتر و ویسکوزیته دفعی کمتری را نسبت به خروس های سکوم برداری شده برای جو بدون پوشینه نشان دادند. انرژی قابل متابولیسم جو بدون پوشینه، گندم و جو معمولی از لحاظ آماری اختلاف معنی دار داشتند(05/0> P). جو بدون پوشینه دارای بیشترین و جو معمولی (با پوشینه) کمترین ویسکوزیته فضولات نسبت به گندم داشتند. هم چنین جو بدون پوشینه و معمولی انرژی قابل متابولیسم کمتری نسبت به گندم داشتند. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش، این امکان وجود دارد که از جو بدون پوشینه تولید شده در داخل کشور در تغذیه طیور استفاده گردد و هم چنین از لحاظ اصلاح یا به نژادی مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
کلید واژگان: انرژی قابل متابولیسم, جو بدون پوشینه, خروس سکوم برداری شده, خوراک دهی اختیاری, ویسکوزیته}This experiment was conducted to determine the effects of Non-Starch Polysaccharides (ß-Glucan) content of hull-less barley on viscosity and metabolizable energy in cockerels. A number of 44 intact and caecectomized adult cockerels were used in this study. A significant differences (p<0. 05) was observed between varieties in viscosity of feed and feces. Varieties 20 (1/635 CPS) and 6 (2/505 CPS) respectively showed the minimum and maximum feed viscosity and varieties 4 (14/215 CPS) and 1 respectively had the maximum and minimum viscosity of feces. The study showed that there was a significant (p<0. 05) differences between the varieties in metabolismable energy. The average of AME، AMEn، TME and TMEn of the 20 varieties were 2879/8، 2879/8، 2993/3 and 2993/3 kcal/kg respectively. Variety 2 had the minimum (2481/5، 2481/5، 2613/5، 2613/4 kcal/kg) and variety 15 had the maximum (3341/2، 3341/2، 3441/1، 3441 kcal/kg) metabolismable energy. There was no difference between the intact and cecectomised cokerols in the quantity of received ß-Glucan but the difference in metabolizable energy and fecal viscosity was significant (p<0. 05) in such a manner that the intect cockerels showed more metabolismable energy values and less facal viscosity than the caecectomized adult cockerels. The results showed that there was a significant (p<0. 05) differeces between hull-less barley، barley and wheat in viscosity and metabolizable energy. The viscosity of excreta from hull-less barley was more as compared to wheat (8. 39 vs 4. 34 cps). Metabolismable energy of wheat was greater than of hull-less barley and barley. It is concluded that hull-less barley can be used in the diet of poultry nutrition but more investigation should be paied on it in the plant breeding programs. -
تاثیر عوامل مغذی بر ایجاد سندرم کبد چرب همراه با خونریزی و روش های تشخیص آن با استفاده از فراسنجه های سرم و کبد در مرغان تخم گذارمرغ در هر تکرار از سن 94 تا 106 هفتگی طی 3 دوره 28 روزه انجام شد. از عوامل غذایی مختلف که برای ایجاد FLHS استفاده گردید عبارتند از: 1) شاهد 2) دارای کمبود متیونین 3) دارای کمبود اسید لینولئیک 4) دارای انرژی زیاد (3000 کیلوکالری بر کیلوگرم) 5) دارای کمبود متیونین، اسید لینولئیک، کولین و با انرژی زیاد و 6) دارای کمبود کولین. نتایج نشان داد خوراک مصرفی در گروه آزمایشی حاوی انرژی زیاد نسبت به گروه شاهد در کل دوره آزمایش کاهش معنی داری نشان داد (05/0P<). وزن تخم مرغ در کل دوره در گروه های آزمایشی کمبود متیونین و کمبود متیونین، اسید لینولئیک، کولین و با انرژی زیاد در برابر گروه شاهد کمتر بود (05/0P<). وزن کبد در گروه های آزمایشی کمبود اسید لینولئیک و کمبود متیونین، اسید لینولئیک، کولین و با انرژی زیاد نسبت به گروه شاهد در کل دوره افزایش معنی داری نشان داد (05/0P<). نمره خونریزی کبد با وزن کبد همبستگی مثبت نشان داد (05/0P<). فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) سرم در گروه های آزمایشی با گروه شاهد اختلاف معنی داری در کل دوره نداشت. اگرچه فعالیت آنزیم AST معنی دار نبود، اما از نظر عددی بجز گروه حاوی انرژی زیاد برای سایر گروه های آزمایشی بیشتر از گروه شاهد بود. نتایج نشان می دهد که عوامل غذایی برای ایجاد FLHS در مرغ های تخم گذار مؤثر است و فعالیت آنزیمAST می تواند برای تشخیص FLHS در مرغ های تخم گذار استفاده شود.
کلید واژگان: سندرم کبد چرب همراه با خونریزی, عوامل غذایی, آنزیم, کبد, مرغان تخم گذار} -
-
-
-
فهرست مطالب این نویسنده: 9 عنوان
- : 1
نویسندگان همکار
بدانید!
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.